معرفی و دانلود کتاب گورشاه 2: به سوی قلمرو شاه یوناس
برای دانلود قانونی کتاب گورشاه 2: به سوی قلمرو شاه یوناس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گورشاه 2: به سوی قلمرو شاه یوناس
کتاب گورشاه 2: به سوی قلمرو شاه یوناس داستانی ترسناک و رازآلود دربارهی ناپدید شدن مشکوکِ دختران یک شهر است. نیما، برادر یکی از گمشدگان به همراه نویسندهای که پیشتر تجربهی مقابله با خونآشامها را داشته، قدم در راهی پرمخاطره میگذارند تا دختران را نجات دهند. این کتاب جلد دوم از مجموعهی گورشاه به قلم سیامک گلشیری است و 4 جایزهی لاکپشت پرنده را از آن خود کرده است.
دربارهی کتاب گورشاه 2: به سوی قلمرو شاه یوناس
در کتاب گورشاه 1: دختران گمشده خواندیم که نیما خواهرش را در خانهی خودشان گم کرده بود! او باور داشت که موجودی غیرانسانی در زیرزمین خانهیشان وجود دارد و خواهرش را ربوده و با خود برده است. تکرار این اتفاق برای دیگر دخترانِ شهر، مسئله را جدیتر میکند. نیما از نویسندهی جوانی که مجموعه داستانی موفق دربارهی مواجهه با خونآشامها نوشته، برای یافتن خواهر گمشدهی خود استفاده میکند. زیرا نیما به این حقیقت اطمینان دارد که نویسنده صرفاً داستانهایی بر پایهی تخیل ننوشته و از تجربیات واقعی خود در مواجهه با خونآشامها سود گرفته. حالا اگر کسی توانسته در دنیای واقعی خونآشامها را مهار کند و دخترکی را از دست آنها نجات دهد، این بار نیز میتواند موجودات دیگر را شناسایی و شر آنها را کم کند. این موضوع سبب پیوند نیما با نویسنده میشود؛ آنها شانه به شانهی یکدیگر به پیشواز اتفاقات غیرمنتظرهای میروند که منشأ آن در زیرزمین خانه است.
این داستان مقدمهای است برای خواندن جلد دوم مجموعهی گورشاه، یعنی کتاب گورشاه 2: به سوی قلمرو شاه یوناس. سیامک گلشیری با قلم توانمند خود، شخصیتهایی واقعی و فضایی بسیار زنده خلق کرده و مخاطب را بهراحتی متقاعد میکند که داستان خونآشام و موجودات ماورایی را باور کند. این کتاب دربردارندهی جنگ میان دو سپاه خیر و شر است؛ در طرفِ شر، گورشاه و سپاهیانش ایستادهاند و در طرف خیر، شاه یوناس قرار دارد. نیما به همراه چندی دیگر به سوی سرزمینی حرکت میکند که سپاهیان گورشاه قصد فتح آن را دارند. او مجبور است راه پرپیچوخم و دشواری را از میان جنگلها و کوهها بگذراند و خطرات مقابله با جانوران اسرارآمیز را به جان بخرد. در آن سوی کوه و جنگلها، شاه یوناس پادشاهی میکند؛ کسی که گمان میرود حلقهی گمشدهی نقشهی نیما و نویسنده برای یافتن قربانیان است.
سیامک گلشیری در حالی داستان کتاب گورشاه 2: به سوی قلمرو شاه یوناس را آغاز میکند که نویسنده به همراه خسرو، پدرِ یکی از دختران گمشده، زیر باران سهمگینی، در ماشین در حرکتند. نیما با او تماس میگیرد و میگوید مَهرو، همسر دوست پدرش، شخصی که پیشتر به او مشکوک بودهاند، امشب به خانهیشان میآید. نیما دلیل آمدن زن را اینطور عنوان میکند که او ادعا کرده چیزهایی دربارهی ناپدید شدن خواهرش میداند. نیما، خسرو و نویسنده حالا در مرحلهای هستند که سرزمین عجیبوغریبی را که دختران در آن محبوس شدهاند، شناسایی کردهاند، فقط نمیدانند چطور باید به آنجا بروند و دختران را نجات دهند!
این داستان رازآلود و هیجانانگیز به کوشش نشر افق به بازار کتاب عرضه شده است.
کتاب گورشاه 2: به سوی قلمرو شاه یوناس برای چه کسانی مناسب است؟
مخاطبان اصلی این کتاب نوجوانان هستند؛ هرچند افراد در تمامی سنین از این رمان هیجانانگیز لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب گورشاه 2: به سوی قلمرو شاه یوناس میخوانیم
راه افتاد. هولان پشت سرش بود و ما بهردیف پشت آن دو نفر حرکت کردیم. من و مهرو آخرین کسانی بودیم که پا به جنگل گذاشتیم. هنوز شاید ده متر جلو نرفته بودیم که صدای جیغ بلندی از یک جایی توی جنگل بلند شد. جیغی که نه از دهان عقابی بیرون آمده بود و نه هیچ حیوان دیگری. جیغ بلندی زنی بود که یکآن همهی ما را سر جا میخکوب کرد. الیان دستش را بلند کرد و اشاره کرد به راهمان ادامه بدهیم. هر چقدر جلوتر میرفتیم، جنگل تاریکتر میشد. الیان گاهی کنار تنهای میایستاد و خوب به آن نگاه میکرد. گاهی هم میدیدم که رویشان دست میکشد. روی تنههایی که او بهدقت نگاهشان میکرد، من هیچ نشانهای نمیدیدم. دو سه باری هم روی تنههایی که او لمسشان کرده بود، دست کشیدم و چیزی جز پوستهی زبر و گاهی پرزدار زیر دستم حس نکردم. با این حال مطمئن بودم داریم نشانهها را دنبال میکنیم. یکی دو ساعت بعد آنقدر همه جا تاریک شد که من فقط سایهی همراهانم را میدیدم و صدای قدمهایشان را میشنیدم که روی برگها و لابهلای گیاهان جلوتر از من قدم برمیداشتند. یک لحظه چشم از آنها برنمیداشتم. حتی سرم را بلند نمیکردم تا ببینم آسمان را از لابهلای برگهای پهن و بزرگ درختان میبینم یا نه. آن وقت به سرم زد چراغقوهام را روشن کنم. اما بلافاصله صدای هولان را شنیدم که گفت: «خاموشش کن!»
چراغقوه را انداختم ته جیبم و درست چند قدم جلوتر صدای قدمهای کسی را پشت سرم شنیدم. فکر کردم شاید مهرو باشد. اما وقتی لباس چرمی براقش را جلواَم دیدم، سر برگرداندم. هیچکس پشت سرم نبود. لابهلای تنهها و گیاهان را نگاه کردم و بعد برگشتم. دویدم دنبال سایههایی که داشتند از من دور میشدند. الیان چند قدم جلوتر اشاره کرد بایستیم. فکر کردم او هم صدای قدمها را شنیده، اما داشت به جایی سمت راست نگاه میکرد. شنیدم که هولان گفت: «چیزی دیدهی؟»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب گورشاه 2: به سوی قلمرو شاه یوناس |
نویسنده | سیامک گلشیری |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 264 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-353-820-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک نوجوان |