معرفی و دانلود کتاب از مزرعه
برای دانلود قانونی کتاب از مزرعه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب از مزرعه
جویی و پگی میدانند که نباید به این سفر بروند؛ قرار نیست مادر جویی از آنها استقبال گرمی بهجا آورد و باید منتظر روزهای پرچالشی باشند. کتاب از مزرعه ما را به این سفر دعوت میکند تا با مادر جویی بیشتر آشنا شویم؛ او که هیچگاه نمیتواند پسرش را بهخاطر رها کردن مزرعه و مهاجرت به شهر نیویورک ببخشد. جان آپدایک کوشیده است تا در این داستان، خوانندگان خود را با طبقهی متوسط آمریکا و تعارضاتی که نسل مدرن و نسل گذشتهی این طبقهی اجتماعی با آن دست به گریبان هستند، روبهرو کند.
دربارهی کتاب از مزرعه
در این مزرعه هیچ خبری نیست. نه درختان انبوه و سرسبز بر زمین سایه انداختهاند نه دام و چهارپایی مشغول رفتوآمد است. فقط چند سگ پیر و خسته و دهها موش که کاری جز خوردن آذوقهها ندارند در این مزرعه پیدا میشوند. سرتاسر این مزرعه مملو از علف هرز و چوب خشک است. حتی یک بذر هم در این زمینها وجود ندارد و کشاورزی مدتهاست که تعطیل شده. هر ماشینی که از سراشیبی جادهی منتهی به روستا بالا میآید و مزرعهی خانوادهی رابینسون را میبیند، میپرسد: «این مزرعه به چه دردی میخورد؟ نه قابل کشت است نه دام و حیوانی در آن وجود دارد!» و این پرسشی است که فقط یک نفر پاسخش را میداند: مادر جویی. به جز این پیرزن برای هیچکس قابل درک نیست که چرا چنین زمین خشک و بی ثمری هنوز وجود دارد و در آن ویلا ساخته نشده. حتی پدر جویی نیز تا قبل از فوتش، معتقد بود این زمینها بی آب و علف هستند و باید فروخته شوند؛ این عقیدهی پدر حالا به پسرش ارث رسیده و او نیز نمیتواند مادرش را بهخاطر زندگی کردن در این مزرعهی بیخاصیت درک کند. البته این تنها ایراد مادر جویی نیست. او بسیار حساس، زودرنج و تندخو است و حالا قرار است برای چند روز میزبان جویی، عروس جدید و نوهی ناتنیاش باشد. کتاب از مزرعه (Of the Farm) ما را به روستای کم جمعیتی در فلوریدای آمریکا میبرد؛ جایی که جویی از آن متنفر است و حاضر نیست هیچوقت در آن روستا زندگی کند.
جان آپدایک (John Updike) تنها متولد و ساکن آمریکا نیست، بلکه نمایانگر فرهنگ طبقهی متوسط این کشور و هویت گمشدهی این قشر است؛ کسانی شبیه به جویی که در مزرعهای نسبتاً دورافتاده ریشه دارند. او سالهای کودکی و نوجوانی که شخصیت او را شکل داده در این محیط گذرانده اما حالا از آن بیزار است و خود را متعلق به کلانشهری همچون نیویورک میداند. کتاب از مزرعه به ما نشان میدهد که طبقهی متوسط آمریکا، همیشه در جستوجوی هویت و چیستی خود است و نه میتواند شیوهی زندگی غیرماشینی را تحمل کند نه زیست مدرن روح و روان او را ارضاء میکند؛ همانطور که جویی نیز نمیداند به این مزرعه و مادرش دلبستگی دارد یا نه؛ این همان مشکلی است که پدر او نیز با آن مواجه بوده و انگار که این سرگشتگی قرار است در خانوادهی رابینسون از نسلی به نسل بعد منتقل شود.
کتاب از مزرعه شخصیتهای زیادی ندارد: جویی؛ مادرش؛ همسرش و پسر ناتنیاش؛ اما هر کدام از این شخصیتها در پیشبرد داستان تأثیر بهسزایی دارند. ریچارد، پسر ناتنی جویی، خردسال است اما در بهبود رابطهی جویی و مادرش مؤثر است؛ گویی که ریچارد همان کودکی جویی است، با این تفاوت که این خردسال جرأت ابراز احساساتش را دارد و میتواند ناراحتی و محبت خود را به مادر جویی نشان دهد. پگی، همسر ریچارد، شباهت چندانی به فرزندش ندارد، البته نمیتوانیم از او توقع داشتیم با مادر جویی که از هر فرصتی برای کنایه زدن و آزار او استفاده میکند، مهربان باشد؛ پیرزنی که حتی جان آپدایک در ابتدای داستان از مزرعه او را آدمی بداخلاق و آزاردهنده معرفی میکند؛ البته این زن تنهاتر و بیمارتر از آن است که به کسی آسیبی برساند، او کلافه و بیحوصله است و امکان ندارد گفتگوهایش با پگی بدون طعنه و رنجش به پایان برسد. او از پسرش توقع دارد که زندگی شهری را رها کند و به روستا برگردد تا زمین خشک مادرش را سر و سامان دهد و سرپیچی جویی از این خواستهی مادر، موجب کدورت همیشگی میان این مادر و فرزند است.
کتاب از مزرعه به مخاطبان خود نشان میدهد که یک زندگی به ظاهر معمولی و روزمره، تا چه حد میتواند پر از چالش باشد و احتمال دارد یک سفر چند روزه بیشتر از سالها جهانگردی، نگاه انسان را به زندگی دگرگون کند. در داستان جان آپدایک، خبری از صحنههای اکشن و شلوغی و اتفاقاتی پر از ریتم و سرعت بالا نیست. او زندگی عادی را که در عین آرامش، در سرگشتگی و پریشانی غوطهور شده است، بر ما نمایان میسازد.
کتاب از مزرعه با ترجمهی سهیل سُمی در انتشارات ققنوس چاپ شده است.
نکوداشتهای کتاب از مزرعه
- جان آپدایک در کتاب از مزرعه انعطاف، ظرافت و نگاه درستی را به مخاطبان خود ارائه داده است که در کمتر رمانی میتوانیم این میزان از دقت دید و حس همدلی را مشاهده کنیم. (نیویورکتایمز)
- فرم داستان از مزرعه ظریف و استادانه شکل گرفته و ارزشمندی خود را برای ما نمایان میکند. (لس آنجلس تایمز)
- آپدایک رمان خود را بهگونهای بازگو کرده که مخاطب از خود میپرسد: «بعد چه خواهد شد؟» فرم این رمان با نکتهسنجی و دقتنظر ترسیم شده است. (مجلهی هارپر)
کتاب از مزرعه برای چه کسانی مناسب است؟
از گذشته میگریزیم. میخواهیم همهچیز را از یاد ببریم. محل زندگیمان را تغییر میدهیم. خانواده و دوستان جدید پیدا و سبک غذایی و چیدمان خانه را دگرگون میکنیم، اما هویت قدیمی ما شبیه سنگی که آن را درون آن میاندازند، در عمق جان و شخصیت ما به گل نشسته و نمیتوانیم آن را از خود جدا کنیم. داستان از مزرعه زندگی مردی جوان را بازگو میکند که گذشته و مزرعه کودکیهایش او را به اعماق خاطراتش میکشاند و جهانش را دگرگون میکند. این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای روانشناسی و مدرن مناسب و خواندنی است.
در بخشی از کتاب از مزرعه میخوانیم
در اتاقى که ریچارد در آن خوابیده بود، عکس جون، با ژست و ظاهرى مد روز، در روشنایى روز همان حالت سرد و دورى را پیدا کرده بود که عکس من در دوران کودکى داشت؛ در حضور درخشان این صبح صاف و بىابر، دهسالگى پندارى با سىسالگى همسان و برابر شده بود. در طبقه پایین، روى تختههاى زردِ سوخته کف آشپزخانه، که با پنجههاى سگ تراشیده و خراشیده شده بود، در مقابل درِ جلویى که تکپنجره بزرگش به آلاچیق مو و مرغزار مشرف بود، تکهاى لوزىشکل از نور خورشید، مثل بوریایى کاغذى و طلایىرنگ پهن شده بود که جابهجایش نقش سایههاى لرزان برگهاى مو دیده مىشد. بیست سال پیش هم این تکه از نور خورشید، درست به همین شکل، آنجا بود، صبح از پىِ صبح.
پگى داشت کیک تاوهاى مىپخت. ریچارد و مادرم پشت میز نشسته بودند، پسرک کورنفلکس مىخورد و مادرم قهوه. در نحوه فنجان دست گرفتنش چیزى بود که حضور دیگران را برایم تحتالشعاع قرار مىداد، هرچند پگى سر بالا کرد و لبخندى زد و ریچارد هم با شور و نشاط صحبت مىکرد. داشت طرح داستان علمىتخیلىاى را که خوانده بود تا خوابش ببرد، تعریف مىکرد. پگى موهایش را دُماسبى بسته بود. موهاى بلندش، که در تابستان سرخرنگ و در زمستان بلوطى مىشوند، و مىتواند آنها را کاکلى یا کندویى، یا مدل گوجهاىِ خانم معلمهاى سختگیر یا حتى بریژیت باردویى درست کند، در حال حاضر به شکل دو رشته دماسبىِ قرص و محکم بافته و با کشهاى لاستیکى بسته شدهاند.
فکر کردم این مدل مو به چشم مادرم گستاخانه، جسورانه، یا متکبرانه به نظر خواهد رسید. بوى خوش کیک تاوهاى مثل هدیهاى دریافتنشده در هوا پیچیده بود، و ریچارد انگار با خودش حرف مىزد. «... و بعد همین یه مرد توى دنیا باقى مونده بود، که روى اون خل و خاکستراى گرم سینهخیز مىرفت تا به دریا برسه.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب از مزرعه |
نویسنده | جان آپدایک |
مترجم | سهیل سمی |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 176 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-278-028-7 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات مدرن، کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی |