معرفی و دانلود کتاب از بانوان نویسنده چه خبر؟
برای دانلود قانونی کتاب از بانوان نویسنده چه خبر؟ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب از بانوان نویسنده چه خبر؟
مطالعهی کتاب از بانوان نویسنده چه خبر؟ که به همت لیدا طرزی جمعآوری و منتشر شده است، میتواند راهی ایدئال برای آشنایی با نوشتههای برخی از برترین نویسندگان زن جهان، مانند ویرجینیا ولف و شرلی جکسون باشد.
دربارهی کتاب از بانوان نویسنده چه خبر؟
مجموعهی داستانی که از «بانوان نویسنده چه خبر؟» نام گرفته است، در حقیقت جمعآوری داستانهایی از برجستهترین نویسندگان زن است. لیدا طرزی که کار انتخاب و جمعآوری این نوشتهها را بر عهده داشته است، سعی کرده با انتخاب زنان نویسندهای از دو قرن بیستم و نوزدهم، خواننده را با آثاری از قلم این بزرگان آشنا کند. این دو قرن، سدههایی هستند که برخی تحولات اجتماعی و سیاسی غرب را میتوان به آن نسبت داد. در این دوره است که زنان میتوانند برخی آزادیهای مدنی را به دست بیاورند و تا حد زیادی به حقوق برابر با مردان دست پیدا کنند. با خواندن داستانهای این زنان نویسنده، متوجه میشویم که آنان نیز به نوعی در حال مبارزه هستند: یکی برای بهدستآوردن برابریهای اجتماعی دست به اقداماتی جسورانه میزند، دیگری در حال دستوپا زدن میان دو جریان سنت و مدرنیته است و آنیکی هم تلاش میکند تا عزتنفس ازدسترفتهاش را دوباره بازیابد و به نوعی خودباوری برسد.
این نویسندگان ما را در برابر پرسشهای بسیاری قرار میدهند که پاسخ دادن به آنان باعث شکلگیری متر و معیار جدیدی برای زندگی میشود. مثلا در داستان لاتاری که به قلم شرلی جکسون نوشته شده است، خواننده در مقابل این پرسش قرار میگیرد که معنای تمدن چیست، آیا ما انسانهای متمدنی هستیم، و اصلاً باید چه کسانی را متمدن خواند؟ آنان با نوشتههای خود اسراری را نیز آشکار میکنند. این اسرار گاهی آنقدر هولناک هستند که خود نویسنده نیز توان بیانشان را ندارد.
به نظر میآید آن نوع از بیباکی که برای تحقق عدالت اجتماعی در آن روزگار مورد نیاز بوده، در رمان و داستان هم خود را نشان داده است. این نویسندگان با شجاعت تمام از فساد اجتماعی و آز و طمع حاکم بر جامعه پرده برمیدارند و با بیان صریح خود به افشای اسرار میپردازند. آنان به خواننده نشان میدهند که جامعهی قرن نوزدهم و بیستم کشورهای غربی هیچ ارزش و جایگاهی برای هنر و هنرمند قائل نیست و تنها تظاهر میکند که برای این مفهوم جایگاهی بلند را در نظر گرفته است. ریاکاری یکی از مفاهیم محوری در این داستانهاست. به هر حال باید به این نکته توجه کرد که مطالعهی داستانهای کتاب از بانوان نویسنده چه خبر؟ نیازمند داشتن اطلاعاتی از اوضاع سیاسی و اجتماعی کشورهای غربی، خصوصاً آمریکا است. با داشتن این اطلاعات است که میتوان به درک بهتری از این روایتها رسید و آنان را با پوست و گوشت و خون درک کرد.
در این مجموعه داستانهایی از نویسندگانی همچون کاترین آن پورتر، کاترین مَنسفیلد، ویلاکتر، شرلی جکسون، ویرجینیا وُلف، سیلویا وارنر، الیزابت بوئن و دوروتی پارکر جمعآوری شده است. نشر نیستان نیز این کتاب را در سال 1398 منتشر کرده و به دست علاقهمندان داستان کوتاه رسانیده است.
کتاب از بانوان نویسنده چه خبر برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از علاقهمندان داستانهای کوتاه هستید و از خواندن آثاری از قرن نوزدهم و بیستم لذت میبرید، کتاب از بانوان نویسنده چه خبر انتخاب خوبی برای شماست.
با لیدا طرزی بیشتر آشنا شویم
این مترجم و نویسندهی ایرانی متولد سال 1349 است. لیدا طرزی را عموم مردم به کتابهای ترجمهشدهاش میشناسند، اما او تألیفات مستقلی نیز دارد. عمدهی نوشتههای لیدا طرزی، به ادبیات کودکان اختصاص دارد. کتابهایی همچون «وقتی پینوکیو آدم شد، ماهتیتی و کلاغ سرگردان، شگفتانگیزترین چیز دنیا» از تألیفات او در حوزهی کودک است و کتابهایی همچون «همهی دلایل متحیر» که در آن زندگانی ائمهی اطهار را روایت کرده است و «پریزاد شهر فراموشان» از نوشتههای او برای بزرگسالان است.
کتابهای همچون «آسیاب کرانهی فلاس، ملکهی برفی، آشیانهی اشراف، یک چیز خوب کوچولو و عمیق» از نوشتههایی است که به دست لیدا طرزی ترجمه شدهاند.
برخی از منتقدان لیدا طرزی را به علت وارد کردن شخصیتهای غیربومی به داستانهایش ستودهاند و او را در این حوزه پیشگام دانستهاند.
در بخشی از کتاب از بانوان نویسنده چه خبر میخوانیم
هوا تازه داشت تاریک میشد که لورا دروازه باغشان را بست. سگی مثل سایه گذشت. جاده برق میزد و کلبههای کوچک، آن پایین در سایۀ عمیقی فرو رفته بودند. چقدر همهجا آرام بود. لورا داشت جایی میرفت که یک نفر آن جا مرده بود و او چیزی درک نمیکرد. چرا نمیتوانست درک کند؟ یک دقیقه ایستاد. حس کرد بوسهها، صداها، تقتق قاشقها، خندهها، بوی چمنهای له شده جایی درونش را پُر کرده بودند.
گویی جایی برای چیز دیگری نداشت چقدر عجیب بود! به آسمان کمرنگ نگاه کرد و تنها چیزی که به ذهنش رسید این بود: «آره، مهمانی محشری بود.»
جادۀ پهن را رد کرد. کوچهها شروع شدند، دودگرفته و تاریک. زنان شالپوش و مردان کلاه به سر سریع میگذشتند. مردها کنار پرچینها کشیک میکشیدند. بچهها هم بیرون خانههایشان بازی میکردند. از کلبههای کوچک محقر زمزمه ضعیفی میآمد. در بعضیهایشان کورسوی نوری بود و سایه خرچنگمانندی از پشت پنجره میگذشت. لورا سرش را زیر انداخت و قدمهایش را تند کرد. آرزو کرد کاش کت پوشیده بود. پیراهن بلندش بدجور برق میزد! تازه کلاهش هم بود با آن نوار مخملی بلندش. کاش کلاه دیگری سر کرده بود. یعنی مردم داشتند نگاهش میکردند؟ صددرصد اشتباه کرده بود که آمده بود. مطمئن بود که اشتباه کرده بود یعنی باید از همانجا برمیگشت؟
نه، خیلی دیر بود. دیگر رسیده بود. بله، خودش بود. چند نفر بیرون در ایستاده بودند. کنار در یک زن گوژپشت خیلی خیلی پیر روی یک صندلی نشسته بود و دور و برش را تماشا میکرد. پایش را روی یک روزنامه گذاشته بود. وقتی لورا نزدیک شد همه ساکت شدند و برایش راه باز کردند. گویی منتظرش بودند. گویی میدانستند میآید.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
کاترین آن پورتر
طناب
کاترین مَنسفیلد
گاردِن پارتی
ویلا کُتِر
خاکسپاری مجسمهساز
شِرلی جکسون
لاتاری
ویرجینیا وُلف
خانۀ اشباح
سیلویا تاون سند وارنر
ققنوس
الیزابت بوئن
اشک، اشکهای بیبهانه
دوروتی پارکر
استاندارد زندگی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب از بانوان نویسنده چه خبر؟ |
نویسنده | کاترین آن پورتر، کاترین منسفیلد، ویلاکتر، شرلی جکسون، ویرجینیا وولف، سیلویا تاون سندوارنر، الیزابت بوئن، دوروتی پارکر |
مترجم | لیدا طرزی |
ناشر چاپی | انتشارات نیستان |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 98 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-208-676-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |