زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای فیلیپ کی. دیک
فیلیپ کی. دیک نویسندهای آمریکایی بود که به نوشتن کتابها و داستانهای علمی - تخیلی شهرت داشت. امروزه او بهعنوان یکی از مهمترین نویسندگان ژانر شناخته میشود که جهانهای ژنریکش، منبع الهامی برای بسیاری از نویسندگان و فیلمسازان بودهاند. از میان کتابهای مهم این نویسنده، میتوان به «گزارش اقلیت»، «ما یادآوری کاملی را برای شما ممکن میسازیم» و «ساکن برج بلند» اشاره کرد.
زندگینامه فیلیپ کی. دیک
فیلیپ کی. دیک (Philip K. Dick) با نام کامل فیلیپ کیندرد دیک، روز شانزدهم دسامبر سال 1928 در شهر شیکاگوی آمریکا به دنیا آمد. فیلیپ در همان ابتدای زندگی و دوران کودکی خود، با انواع مختلفی از تروما و فقدانهای عاطفی روبهرو شد. او خواهر دوقلوی خود را تنها چند ماه پس از تولد از دست داد. این رخداد بهقدری بر روحیهی فیلیپ کی. دیک تأثیر گذاشت که منجربه تکرار موتیف «شبح دوقلو» در آثارش شد (هنگامی که یکی از دوقلوها میمیرد و بهمثابهی روحی نامرئی وارد زندگی دیگری میشود).
زمانی که فلیپ ک دیک تنها پنج سال داشت، پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدند و او مجبور به تحمل جدلهای آن دو، بر سر گرفتن حق حضانتش شد. در نهایت حضانت وی به مادرش، دوروثی رسید. مادر فیلیپ هم که تصمیم گرفته بود پسرش را بهتنهایی بزرگ کند، پس از آن در واشنگتن شروع به کار کرد. با وجود آنکه پایینترین نمرهی فیلیپ کی. دیک در مدرسه، متعلق به درس انشا و مقالهنویسی بود، اما معلمش مدعی شد که او، استعداد کشفناشدهای در نوشتن دارد. زمانی که دیک دانشآموز مدرسهی ابتدایی بود، به همراه مادرش به کالیفرنیا بازگشت و به گفتهی خودش، با خواندن مجلهی «استیمینگ ساینس استوری» در آنجا، به داستانها و جهانهای مجازی ژانر علمی - تخیلی علاقهمند شد.
سیر نویسندگی فیلیپ کی. دیک
«روگ (Roog)» عنوان اولین داستانیست که فیلیپ کیندرد دیک در سال 1951 فروخت. داستان کوتاهی دربارهی یک سگ که رفتگرهایی را تصور میکند که هر دوشنبهصبح، برای دزدیدن ذخیرههای غذایی به خانهی صاحبش یورش میبرند. در سال 1952 او با مجلههایی که داستانهای علمی - تخیلی را منتشر میکردند، همکاریهای گستردهای داشت و داستانهای خود را در بعضی از آنها، مانند «ایف»، «داستانهای زمین» و «مجلهی فانتزی و علمی - تخیلی» به چاپ میرساند.
اولین رمان فیلیپ کی. دیک در سال 1955 و با عنوان «لاتاری خورشیدی (Solar Lottery)»، بهعنوان بخشی از شمارهی 103 مجلهی «آس دابل» متتشر شد. در بخش دیگری از همان شمارهی مجله نیز رمانی از لی براکت به چاپ رسیده. دههی پنجاه میلادی برای فیلیپ کی. دیک دوران سختی بود. چراکه او در آن زمان از سویی به لحاظ مالی دچار بحران بود و از سوی دیگر، سودای آن را داشت که صرفاً نویسندهی کتابهای علمی - تخیلی نباشد و بهعنوان یک رماننویس پروفروش اعتبار کسب کند. این رویای دیرینهی دیک، در دههی شصت با شکست مواجه شد. ناشر کتابهای جریان اصلی، تمام رمانهای او بهغیر از یکی از آنها به نام «اعترافات یک هنرمند بازنده (Confessions of a Crap Artist)» را برای او پس فرستاد.
مشکل مالی در تمام دوران نویسندگی
باوجوداینکه فیلیپ ک دیک در سال 1963، برای کتاب «ساکن برج بلند» برندهی جایزهی هوگو شده بود، اما همچنان تنها در زمینهی کتابهای علمی - تخیلی ستایش میشد و صاحبنظران ادبیات جریان اصلی، آنچنان تحت تأثیر مهارتهای نویسندگی او قرار نگرفته بودند. به همین دلیل او مجبور بود تنها با نشریات ارزانقیمتی چون «ایس» همکاری کند. در نتیجه فیلیپ کی. دیک، تا آخر عمر خود با مشکلات مالی مختلفی دستوپنجه نرم میکرد و هیچوقت موفق نشد آن ثروت و شهرتی که در انتظارش بود را کسب کند.
اقدام به خودکشی
فیلیپ کیندرد دیک در دههی هفتاد میلادی، همانند دورههای قبلی زندگی خود، دوران بسیار سختی را گذراند. در این دوره، همسرش نانسی از او جدا شده و خانهاش نیز تبدیل به اقامتگاه فروشندگان مواد مخدری شد که برای وضعیت پراسترس و اضطرابهای دیک، داروها و قرصهای خطرناکی تجویز میکردند. در این دوران، فیلیپ کی.دیک تعادل روانی خود را از دست داده بود و رفتارهای افسارگسیختهای انجام میداد. یک روز پس از بازگشت به خانه، دیک متوجه شد که خانه و گاوصندوقش مورد دستبرد واقع شده است و به همین دلیل پلیس را خبر کرد. اما هنگام رسیدن نیروهای پلیس، او بهقدری رفتارهای نامتعارف از خود نشان داد که این مأموران حدس زدند دزدی کار خود او باشد.
فیلیپ کی. دیک بعد از رفتن همسرش نانسی، تصمیم گرفت با زنی به اسم جنیس ازدواج کند، اما به دلیل رفتارهای بیپروایش این اتفاق هم رقم نخورد. در سال 1972 او تصمیم گرفت تا با پتاسیم برمید خودکشی کند، اما این اقدامش با شکست مواجه شد. بهطور کلی فیلیپ شخصیت ناآرامی پیدا کرده بود و در هر پنج مرتبه ازدواجش نیز با شکست روبهرو شد. او در نامههایی که به دوستان خود مینوشت، به درگیریهای خشونتآمیز با همسر سومش، آن ویلیامز اشاره کرده است. دیک به همسایهها گفته بود که آن، قصد کشتن او را دارد.
درگذشت و میراث
سال 1982، فیلیپ کی. دیک پس از پایان یکی از مصاحبههایش، نزد روانشناس خود رفت و دربارهی مشکل بیناییاش با او صحبت کرد. روز بعد، او را در حالی یافتند که پس از یک سکتهی قلبی، بیهوش روی زمین افتاده بود. دیک در بیمارستان، پس از یک سکتهی دیگر، دچار مرگ مغزی شد. پنج روز پس از این ماجرا، پزشکان دستگاهها را از بدن او جدا کردند و اینگونه بود که در تاریخ دوم مارس سال 1982، فیلیپ کی. دیگ، این نویسندهی خلاق ادبیات آمریکا درگذشت. متأسفانه دیک چهار ماه پیش از اکران فیلم مشهور «بلید رانر (Blade Runner)» که یکی از نویسندگان فیلمنامهی آن بود، درگذشت و نتوانست موفقیت بزرگ خود را جشن بگیرد. باوجودآنکه او تا زمان حیاتش از تجربهی تحسینهای گسترده و شهرت درخور بیبهره ماند، اما امروزه فیلیپ کی. دیک را بهعنوان یکی از مهمترین داستاننویسان قرن بیستم آمریکا میشناسیم.
بهترین کتابهای فیلیپ کی. دیک
کتاب گزارش اقلیت (Minority Report): این کتاب از فیلیپ کی دیک، در جهانی ساختگی میگذرد که در آن، دولت توانسته با اختراع دستگاهی، زمان آینده را ببیند و از جنایاتی که قرار است رخ دهد جلوگیری کند. این رمان علمی - تخیلی که در روایت خود به نمایشگرهای تصویری و ابزارهای کامپیوتری میپردازد، روایتی هیجانانگیز از قانون، زمان و جنایت در پیوند با یکدیگر را ترسیم میکند.
کتاب ما یادآوری کاملی را برای شما ممکن میسازیم (We Can Remember It for You Wholesale): داستان معمایی مشهوری که در عالم سینما، علاقهمندان زیادی دارد و تابهحال دوبار مورد اقتباس قرار گرفته است. کتابی هیجانانگیز در مورد خاطرات دروغین، کنترل دنیا توسط دولت، واقعیت مجازی و همچنین به یاد آوردن خاطرات واقعی. یک جهان پارانوئید که در روایت خود ساختار قدرت را بازنمایی میکند.
کتاب آیا آدممصنوعیها خواب گوسفند برقی میبینند؟ (?Do Androids Dream of Electric Sheep): یکی از مشهورترین کتابهای فیلیپ کی. دیک که نخستینبار در سال 1385 به زبان فارسی برگردانده شد. داستان یک جهان دیستوپیایی و آخرالزمانی که در آن، آخرین گونههای حیات وحش در حال انقراض هستند و با جهانی برساخته از هوش مصنوعی مواجهیم.
کتاب ساکن برج بلند (The Man in the High Castle): این کتاب که در نشریهی نیویورک تایمز، بهترین اثر فیلیپ کی. دیک معرفی شده است، داستانی از یک تاریخ ساختگی را روایت میکند. در این داستان، آمریکا جنگ جهانی دوم را باخته و میان دو کشور آلمان و ژاپن، به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شده است. این کتاب که جایزهی هوگو را برای دیک به ارمغان آورد، تصویری متفاوت از واقعیتی که رخ نداده است را به نمایش میگذارد.
با مراجعه به سایت یا اپلیکیشن کتابراه میتوانید تعدادی از بهترین کتابهای فیلیپ کی. دیک، مانند کتاب صوتی گزارش اقلیت و کتاب الکترونیک ما یادآوری کاملی را برای شما ممکن میسازیم را دریافت کنید.
سبک نگارش و دیدگاههای فیلیپ کی. دیک
آثار فیلیپ کی. دیک بر مرز میان واقعیت عینی و خیال و توهم تمرکز میکنند. داستانهای او به طبیعت شکنندهی هویت میپردازند و نشان میدهند که چطور دولتهای اقتدارگرا میتوانند واقعیت مورد نظر خودشان را در ذهن افراد جایگزین کنند. پس داستانهای او به ساختارهای هویت و ذهن انسان میپردازند. فیلیپ کی. دیک سعی داشته تا در آثار خود نشان دهد که چگونه در این جهانهای فانتزی و سورئالیستی، یک شخص در یکی از روزهای عادی زندگی خود، ناگهان درمییابد جهانی که در آن زندگی میکرده، واقعیت ندارد. درواقع میتوان ادعا کرد که بخش مهمی از داستانهای او، براساس تئوری توطئه هستند.
همچنین گفتنی است که شخصیتهای داستانهای او، موجوداتی بیگانه نیستند؛ بلکه آدمهایی عادی، از طبقهی کارگر جامعه هستند که در این جهانهای مجازی زندگی میکنند و از نظامی که زیست آنها را کنترل میکند، آگاهی ندارند. قهرمان آثار دیک نیز از میان همین افراد ظهور پیدا میکند و بهعنوان یک نیروی انسانی، با سرکوب و دروغ به مقابله و نبرد میپردازد. فیلیپ کی. دیک در آثارش به مباحثی چون ذات واقعیت، طبیعت میل انسانی، ادراک و هویت میپردازد. او درواقع در این جهانهای ساختگی، انتقاداتش نسبت به رویکردهای حاکم بر نظام کاپیتالیسم را نیز بیان میکند.
جوایز و افتخارات فیلیپ کی. دیک
- برندهی جایزهی بهترین رمان از مراسم هوگو، برای کتاب «ساکن برج بلند»
- برندهی جایزهی بهترین رمان از مراسم جان کمبل، برای کتاب «پلیس گفت اشکم را جاری کن (Flow My Tears, the Policeman Said)»
- برندهی جایزهی بهترین رمان از طرف انجمن بهترین کتاب علمی - تخیلی بریتانیا، برای کتاب «یک پوینده تاریک (A Scanner Darkly)»
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از آثار فیلیپ کی. دیک
- در سال 1982 فیلم بلید رانر (Blade Runner) به کارگردانی ریدلی اسکات (Ridley Scott) براساس کتاب «آیا آدممصنوعیها خواب گوسفند برقی میبینند؟» ساخته شد. این فیلم با استقبال خوبی مواجه شد و در سال 2017، دنبالهی آن با عنوان بلید رانر 2049 (Blade Runner 2049) به کارگرانی دنی ویلنوو (Denis Villeneuve) ساخته شد.
- در سال 1990 فیلم یادآوری کامل (Total Recall)، به کارگردانی پل ورهوفن (Paul Verhoeven) براساس کتاب «ما یادآوری کاملی را برای شما ممکن میسازیم»، اثر فیلیپ دیک ساخته شد. نسخهی بازسازیشدهای از فیلم اقتباسی ورهوفن نیز در سال 2012، با بازی کالین فارل و به کارگردانی لن وایزمن ساخته شد.
- در سال 2002 فیلم گزارش اقلیت (Minority Report) براساس رمانی با همین عنوان از فیلیپ کی. دیک، با بازی تام کروز و به کارگردانی استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg) ساخته شد.
- در سال 2006 انیمیشن لایو-اکشن یک پوینده تاریک (A Scanner Darkly) براساس کتابی با عنوان مشابه نوشتهی فیلیپ کی دیک به کارگردانی ریچارد لینکلیتر (Richard Linklater) ساخته شد.
- همچنین گفتنیست که میتوان از فیلمهای بسیاری نام برد که بهطور رسمی از کتابهای فیلیپ کی. دیک اقتباس نشدهاند، اما بدون شک آثار او، منبع الهام بزرگی برای آنها بودهاند. در میان این فیلمها، میتوان به مواردی چون سری ماتریکس (Matrix) و همچنین آثار فیلمساز کانادایی، دیوید کراننبرگ (David Cronenberg) اشاره کرد.
حقایقی جالب درباره فیلیپ کی. دیک
- پس از مرگ فیلیپ کی. دیک، جایزهای به نام او و برای بزرگداشت یاد او بنیان گذاشته شد که هرساله به بهترین کتاب علمی - تخیلی اهدا میشود.
- فیلیپ کی. دیک در اوایل دوران جوانی، در حلقههای کمونیستی شرکت میکرد. اما با گذر زمان بیشتر به افکار ضدکمونیستی و لیبرترینیسم گرایش پیدا کرد. او در یکی از مصاحبههایش خود را یک «آنارشیست مذهبی» توصیف کرده بود.