معرفی و دانلود کتاب خانم بئاته و پسرش
برای دانلود قانونی کتاب خانم بئاته و پسرش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خانم بئاته و پسرش
کتاب خانم بئاته و پسرش ماجرای زنی پایبند به اصول و سنت را روایت میکند که برای جلوگیری از وسوسه شدن پسرش و افتادن در دام رابطههای عاشقانه و بیسرانجام از شهر دور میشود و کنار دریاچهای سکنی میگزیند؛ بیخبر از آنکه دام امیال و هوسها برای خودش گسترده شده و قرار است بهزودی در آن گرفتار شود! آرتور شنیتسلر کشمکشهای درونی شخصیت زن رمانش و دودلیهای او را برای رهایی از تنگناهای اخلاقی، بهخوبی توصیف کرده است.
دربارهی کتاب خانم بئاته و پسرش
پس از پنج سال خویشتنداری، بیوهی فردیناند هاینولد، خانم بئاته، تسلیمِ خواهشهای یک مرد جوان میشود. او همزمان که به روابط پرشورش با مرد ادامه میدهد، قادر نیست تعارضات درونی خود را که برخاسته از مناسبات اجتماعی است حل کند. کشمکشهای درونی و چالشهای ذهنی شخصیت زن هستهی اصلی کتاب خانم بئاته و پسرش (Frau Beate und ihr Sohn) را تشکیل میدهد.
آرتور شنیتسلر (Arthur Schnitzler) شخصیتهای رمانهای خود را در تنگنایی اخلاقی قرار میدهد؛ یعنی در نقطهای تردیدآمیز که نمیدانند به سمتوسوی تمایلات درونی خود کشانده شوند یا مناسبات اخلاقی و اجتماعی و خانوادگی را در نظر بگیرند. آنها که اغلب زن هستند در نتیجهی این دوگانگی، مجبور به انتخاب میشوند. اما شخصیت اصلی کتاب خانم بئاته و پسرش با دیگر شخصیتهای ساختهی نویسنده تفاوت دارد. او تضادی عمیقتر نسبتبه دیگران دارد و قادر نیست تمایلات درونیاش را مهار کند و سرنوشتنش به فاجعه میانجامد.
اگر در خودمان دقیقتر شویم، تعارضات و تضادهای زیادی درونمان خواهیم یافت. این مسئلهای ناگزیر دربارهی نوع بشر است که ما معمولاً سعی در پنهان کردن آن داریم. ما مایلیم خود را بی هیچ تعارضی و در نهایتِ سلامت روح و روان نشان دهیم. اما نکته اینجاست که هرقدر این تضادها بیشتر انکار شوند، در جایی دیگر شدیدتر بروز خواهند کرد. خانم بئاته در تلاش است تا پسرش را از دام روابط عاشقانهی پرخطر دور نگه دارد؛ به همین خاطر است که با پسرش هوگو در ویلایی در نزدیکی دریاچهای زندگی میکند. او وقتی میبیند دخترِ همسایهیشان، بارونس به هوگو نزدیک شده، سعی در قطع کردن این ارتباط دارد. اما بهراستی علت اینهمه مقاومت چیست؟ چرا او نیازهای پسر نوجوانش را نمیشناسد و نمیپذیرد؟!
هوگو تنها کسی نیست که در معرض شروع رابطهای احساسی است. بئاته خود نیز توجه چند نفر ازجمله یک رئیس بانک، یک پزشک و یک وکیل را جذب کرده است. اما آیا او میخواهد با گذشتِ پنج سال از مرگ همسرش فردیناند، همچنان به او وفادار بماند؟ بئاته خطری از جانب خود حس نمیکند تا زمانی که فریتس را ملاقات میکند؛ همکلاسی پسرش هوگو. فریتس یک شب مهمان خانهی خانم بئاته و پسرش میشود و در غیاب هوگو علاقه و میل خود را به بئاته نشان میدهد. بئاته در ابتدا مقاومت میورزد، اما سپس تسلیمِ تمنای پسرک میشود. پس از اولین تجربه، خانم بئاته سعی میکند به این رابطه پایان دهد؛ چراکه او کسی بوده که همیشه زنان را بهخاطر پاسخ دادن به نیازهای جسمانیشان سرزنش میکرده. اما حالا دیگر خاموش کردن چنین شعلهی سوزانی کاری نشدنی به نظر میرسد!
آرتور شنیتسلر با مهارت تمام گرفتار شدن شخصیتش را نشان میدهد. او از ابتدا چنان معرفی خوبی از خانم بئاته به دست میدهد که وقتی او را در وضعیت بحرانی قرار میدهد، خواننده کاملاً مجذوب میشود و چشمانتظارِ تصمیمِ خانم بئاته میماند. حالا این زن برای پایبندی به عقاید قدیمی و بازپس گرفتن نجابتش باید خود را از مهلکه نجات دهد، اما اگر چنین نکند، سرنوشت خانم بئاته و پسرش چه میشود؟ چه تصویری از آنان در جامعه انعکاس مییابد و اگر هوگو از ماجرا بو ببرد، چطور باید این ننگ را از دامان مادرش پاک کند؟
کتاب خانم بئاته و پسرش در زمان انتشارش، یعنی سال 1913، سروصدای زیادی به پا کرد و با نقدهای شدیدی از سوی مسیحیان کاتولیک روبهرو شد. اما بهزودی به زبانهای زیادی ترجمه شد و برای آرتور شنیتسلر، شهرت و محبوبیت به همراه آورد. این کتاب همچنین دو داستان کوتاه را به نامهای «بیوهمرد» و «وداع» از همین نویسنده، در بر میگیرد.
کتاب خانم بئاته و پسرش از سوی نشر ماهی، با ترجمهی علیاصغر حداد منتشر شده است.
کتاب خانم بئاته و پسرش برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به رمانهای روانشناختی و عاشقانه و دوستداران ادبیات اتریش از این کتاب استقبال خواهند کرد.
در بخشی از کتاب خانم بئاته و پسرش میخوانیم
بئاته روى پتوى اسکاتلندى دراز کشیده بود و به آسمان آبى ماتى نگاه مىکرد که ابرهاى نازک و سفید تابستانى پهنهى آن را درمىنوردیدند. مىدانست که دکتر برترام فقط براى او حرف مىزند و تمام ویژگىهاى جالب توجهى را که دارد، غرور و تواضعش، شوق و شور زندگى و بىاعتنایىاش را به مرگ بهاصطلاح براى پسند و گزینش پیش روى او مىگذارد. اما اینهمه هیچ تأثیرى در بئاته نداشت.
فریتس و هوگو، جوانترین افراد شرکتکرده در راهپیمایى، آذوقهى راه را در کولهپشتىهاشان حمل کرده بودند. لئونى در بیرونآوردن خوراکىها به آن دو کمک کرد. بعد هم خانمانه و مادرانه روى نانها کره مالید. البته فراموش نکرد که اول دستکشهاى کرمرنگش را دربیاورد و آنها را به گَل کمربند قهوهاىاش بزند. معمار چوبپنبهى بطرىها را بیرون کشید، دکتر برترام هم لیوانها را پر کرد و به دست خانمها داد و با سربههوایى عمدى از نگاهکردن به بئاته پرهیز کرد و به قلهى کوه فتحنکرده در آنسوى دریاچه چشم دوخت. همه از اینکه مىتوانستند آن بالا، در باد کوهستان، با نان و کره و شرابِ گَسِ تارلان رفع خستگى کنند، ابراز خشنودى کردند. نقطهى پایانصبحانه کیکى بود که همسر مدیرکل ولپونر صبح زود به خانهى بئاته فرستاده بود، با پیغام عذرخواهى که او و افراد خانوادهاش متأسفانه نمىتوانند در این راهپیمایى که با ذوق و شوق منتظرش بودند شرکت کنند. عذرخواهى خانوادهى ولپونر چندان غیرمنتظره نبود. آنطور که لئونى مىگفت، بیرونکشیدن آنها از باغشان کمکم داشت به امر شاقى تبدیل مىشد. معمار یادآورى کرد که حاضران گرامى هم نهایتا نباید به جنبوجوششان خیلى بنازند. بهراستى هر یک از آنها ایام خوش تابستان را چگونه گذرانده بود؟ آنطور که او مىگفت، با پرسهزنى در مسیرهاى جنگلى، آبتنى در دریاچه، بازى تنیس و تاروک. ولى به چقدر گفتوگو و قرار و مدار نیاز بود تا بالاخره تصمیم گرفته بودند بعد از مدتها یک بار دیگر به چراگاه کوهستانى بیایند و این راهپیمایى را، که در اصل چیزى بیش از یک گردش نبود، محقق کنند!
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار مترجم
خانم بئاته و پسرش
بیوهمرد
وداع
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب خانم بئاته و پسرش |
نویسنده | آرتور شنیتسلر |
مترجم | علی اصغر حداد |
ناشر چاپی | نشر ماهی |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 176 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-209-324-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی |