معرفی و دانلود کتاب آن دختر

معرفی کتاب آن دختر

روث ور در کتاب آن دختر داستان زنی به نام هانا را به تصویر می‌کشد که سال‌ها قبل، در دوران دانشجویی، صمیمی‌ترین دوستش در دانشگاه به قتل رسیده است. اکنون سال‌ها از آن اتفاق می‌گذرد و وقوع ماجرایی تازه، همه‌ی اضطراب و ترس آن سال‌ها را برای هانا زنده می‌کند. گفتنی است این کتاب تحسین‌شده در فهرست آثار پرفروش نیویورک تایمز قرار دارد و در سال 2022، نامزد جایزه‌ی گودریدز برای بهترین رمان معمایی و جنایی بوده است.

درباره‌ی کتاب آن دختر

اولین بار این هانا بود که ده سال پیش جسد آپریل را پیدا کرد؛ هانا بود که از آنچه که آن روز به چشم دیده بود، هیچ سؤالی بر زبان نیاورد؛ آیا شهادت آن روزِ هانا در دادگاه، باعث شد یک مرد بی‌گناه به زندان بیفتد؟ هانا می‌خواهد حقیقت را بداند، حتی اگر بهای دانستن آن، زیر سؤال رفتن تمام دوستان نزدیکش باشد؛ حتی اگر زندگی خودش به خطر بیفتد...

همه‌ی داستان آن دختر (The It Girl) نوشته‌ی روث ور (Ruth Ware)، از پذیرفته شدن هانا در دانشگاه آکسفورد شروع شد. نخستین بار که هانا خبر قبولی‌اش را در کالج معروف پالم در دانشگاه آکسفورد شنید، یعنی در ماه اکتبر، از هیجان و اضطراب بر خودش لرزید. آکسفورد همه‌ی چیزی بود که هانا در دل می‌پروراند: اوج آرزوها، رؤیاها و مسیر دقیق رسیدن به خواسته‌هایش. قرار بود آنجا تا سه سال آینده، خانه‌ی جدیدش باشد. بااین‌حال، هانا هیچ خبر نداشت که این اتفاق، تا کجا قرار است مسیر زندگی‌اش را دگرگون سازد.

نخستین کسی که هانا در دانشگاه ملاقات کرد، آپریل بود. دختری شاداب و سرزنده که البته گاهی هم بدجنس و بی‌رحم می‌شد. آپریل قدی متوسط داشت و لاغر بود. ابروهایی کمانی داشت که ترکیبی از حیرت و انزجار به صورتش می‌بخشید. از همان نخستین لحظه که هانا، آپریل را ملاقات کرد، این احساس به او دست داد که آپریل انگار به جهانی دیگر تعلق دارد. توگویی آپریل ویژگی خاصی داشت که هانا دقیقاً نمی‌توانست به آن اشاره کند و رویش انگشت بگذارد، اما به خوبی آن را در وجود آپریل احساس می‌کرد. آپریل نخستین دوست هانا در کالج پالم بود؛ اوضاع به همین منوال گذشت، تا این که آپریل در ترم دوم دانشگاه به قتل رسید.

سال‌ها از آن اتفاق گذشت و هانا، به همراه همسرش، ول، در انتظار به دنیا آمدن اولین فرزندشان بودند. در این میان، شنیدن خبری از نو آتش سال‌های گذشته را به جان هانا انداخت: جان نِویل، قاتل آپریل، در زندان سکته کرده و مرده بود... تا سال‌ها پس از آن که آپریل به قتل رسید، هانا روزهای سختی را از سر گذراند؛ از نگاه‌های خیره و همدردی آدم‌ها فرار کرد؛ از فضای وحشت‌آور و پیش‌بینی‌ناپذیر اینترنت گریخت و مدام در تلاش بود از این واقعیت مخوف که هر لحظه خبرنگار یا غریبه‌ای کنجکاو به سراغش بیاید، بگریزد. با همه‌ی این‌ها، جای تعجب نبود که ابتدا، پس از شنیدن خبر مرگ جان ویل، هانا کمی احساس آسودگی کرد. انگار احساس می‌کرد بالاخره می‌تواند وحشت قتل فجیعانه‌ی صمیمی‌ترین دوستش را که همه‌ی این سال‌ها بر شانه‌هایش سنگینی می‌کرد، زمین بگذارد؛ اما هانا سخت در اشتباه بود.

پس از مرگ جان نویل، ناگهان سر و کله‌ی خبرنگاری پیدا شد که ادعا می‌کرد جان تمام این سال‌ها بی‌گناه بوده است. او اسناد و مدارکی ارائه می‌داد و چنان بر سخن خود پافشاری می‌کرد که جهانی از وحشت و اضطراب را در دل هانا به راه انداخت. همین باعث شد هانا تصمیم بگیرد تا خود از راز به قتل رسیدن آپریل پرده بردارد. از این رو، با همه‌ی هم‌کلاسی‌های سابقش تماس گرفت، مگر او را در این مسیر یاری کنند. این زمان بود که هانا متوجه شد همه‌ی دوستان سابقش راز خود را در دل دارند و اوضاع پیچیده‌تر از آنی است که او تصور می‌کند.

کتاب آن دختر نخستین بار در دوازدهم جولای سال 2022 روانه‌ی بازار نشر شد و خیلی زود توانست به فهرست کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز راه یافته و چندین افتخار دیگر را نصیب نگارنده‌اش کند. گفتنی است این اثر را محدثه احمدی به زبان فارسی ترجمه و انتشارات نون آن را منتشر کرده است. نشر نون نخستین ناشر آثار روث ور در ایران است و همه‌ی کتاب‌های او را به زبان فارسی ترجمه می‌کند.

جوایز و افتخارات کتاب آن دختر

• حضور در فهرست کتاب‌های پرفروش نیویوک تایمز
• حضور در فهرست نهایی Theakston Old Peculier، بهترین رمان سال 2023
• نامزد جایزه‌ی گودریدز برای بهترین رمان معمایی و جنایی در سال 2022
• انتخاب باشگاه کتابخوانی ریچارد و جودی (THE RICHARD & JUDY PICK)

نکوداشت‌های کتاب آن دختر

• هوشمندانه و متقاعدکننده. (Jane Shemilt)

• کتاب آن دختر نوشته‌ی روث ور هم‌زمان که یک معمای قتل جذاب است، یک اثر پرداخت‌شده و دلهره‌آور درباره‌ی جوانیِ ازدست‌رفته و سازش‌ها و منازعات دوران بزرگسالی است. من این کتاب را دوست داشتم. تمام تحسین‌ها برای ملکه روث ور! (Sarah Pinborough)

• [مطالعه‌ی] یک کتاب جدید از روث ور همیشه لذت‌بخش است و کتاب آن دختر یکی از بهترین آثار اوست. تقریباً می‌توانید مشاهده کنید که نویسنده در این کتاب لبخندزنان سرنخ‌های کوچکی به شما می‌دهد که در واقع باید به شما کمک کنند همه چیز را درک کنید؛ البته تنها در صورتی که به اندازه‌ی روث ور باهوش باشید. کتاب آن دختر نوشته‌ی روث ور مثل چاقویی که روی پهلوهایتان قرار داشته باشد، ترسناک و رعشه‌آور است. (Sarah J. Naughton)

• آگاتا کریستی دوران ما. (دیوید بالداچی، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)

• روث ور با این معمای قتل پیشرو به اندازه ملکه‌ی جنایت مبتکر و خستگی‌ناپذیر است. (واشنگتن پست)

• به تازگی مطالعه‌ی کتاب آن دختر به قلم روث ور را تمام کرده‌ام و حالا دیگر زندگی من به دو قسمت تبدیل شده است: ‌قبل از مطالعه‌ی کتاب آن دختر و بعد از آن. زندگی قبل‌ام: آرام، راحت و باآسایش. زندگی بعدم: چی؟ نه! اوه خدای من!... کتاب آن دختر یک سفر وحشیانه از مسیری‌ست که به طرز دلچسبی پرپیچ و خم است. این کتاب باعث می‌شود لحظات بسیاری را با صدای بلند نفس بکشید! (Janice Hallett)

• آن دختر عالی است. روث ور استاد آن است که معمایی شیطانی و در عین حال، کاملاً باورپذیر خلق کند. (Elly Griffiths)

• معمای قتلی کاملاً درخشان، بدون عیب و کاملاً گیرا. (Sophie Hannah)

• ساخته‌ای بی‌عیب و نقص. شما از رسیدن به آخرین صفحه‌ی کتاب آن دختر غمگین می‌شوید و می‌فهمید که وقت خداخافظی فرا رسیده است. (JP Delaney)

• هر رمانی که روث ور می‌نویسند، همچون سنگ یاقوتی غیر منتظره و منحصربه‌فرد است و کتاب آن دختر هم از این قاعده مستثنی نیست. یک کتاب متوازن و پیچیده، پر از جوانمردی و خطر. من هر صفحه‌ای از آن را دوست داشتم. (Lisa Jewell)

• یک شاهکار کامل. نمی‌توانستم آن را کنار بگذارم! فکر می‌کردم می‌دانم قاتل کیست، سپس مطمئن شدم که یک نفر دیگر است! سپس قطعاً شخص دیگری! توصیف شخصیت‌ها عالی است. به طور کلی فوق‌العاده. (Marian Keyes )

• اگر همیشه آرزو می‌کردید که کاش می‌شد آگاتا کریستی کتاب جدیدی بنویسد، روث ور به‌جای او آرزوی شما را برآورده کرده است! کتاب آن دختر هر سرنخ و پیچشی را که می‌توانید در یک رمان آرزو کنید، در یک محیط کاملاً مدرن به تصویر می‌کشد. معمایی که از ابتدا تا انتها به شکل بی‌عیب و نقصی ساخته شده است. (Jane Casey)

کتاب آن دختر برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌هایی معمایی و جنایی علاقه دارید، رمان آن دختر نوشته‌ی روث ور مناسب شماست.

با روث ور بیشتر آشنا شویم

روث ور نویسنده و کتاب‌فروش بریتانیایی است که در سال 1977 چشم به جهان گشود. آنچه نام او را بیش از هر امر دیگری بر سر زبان‌ها انداخته، رمان‌های هیجان‌انگیز و روان‌شناسانه‌ای است که به رشته‌ی تحریر درآورده است. روث ور را می‌توان در زمره‌ی نویسندگان پرفروش به شمار آورد. بسیاری از آثار او در فهرست کتاب‌های پرخواستار قرار گرفته‌اند و افتخارات متعددی را از آن نویسنده‌شان ساخته‌اند.

از میان آثار پرفروش روث ور می‌توان به کتاب «در یک جنگل تاریک تاریک (In a Dark, Dark Wood)» اشاره کرد. این اثر نخستین رمان او بود؛ اثری که خیلی زود در فهرست کتاب‌های پرفروش بریتانیا و آمریکا قرار گرفت و به عنوان بهترین کتاب سال ان‌پی‌آر معرفی شد. نویسنده در این کتاب داستان زنی نویسنده را بیان می‌کند که همچون خود روث ور، نویسنده‌ی رمان‌های جنایی است و زندگی آرام او در طول داستان، دچار تغییرات گوناگونی می‌شود.

از دیگر آثار روث ور که به زبان فارسی منتشر شده می‌توان از کتاب‌های «زنی در کابین 10 (The Woman in Cabin 10)» و «بازی دروغ (The Lying Game)» نام برد. بد نیست اشاره کنیم رمان زنی در کابین 10 پس از انتشار، در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز و یواس‌ای تودی قرار گرفت و روث ور برای این کتاب نامزد دریافت جایزه‌ی گودریدز در سال 2016 شد.

در بخشی از کتاب آن دختر می‌خوانیم

جان نویل مُرده، برای همیشه. احتمالاً در درازمدت، بهترین نتیجه را رقم خواهد زد. ولی فعلاً توجه‌ها جلب می‌شوند و حباب این زندگی به ظاهر عادی می‌ترکد. آن هم درست زمانی که باید روی زندگی جدیدشان تمرکز کنند و نباید به مرگ بیندیشند. هانا یاد روزها و ماه‌های پس از مرگ آپریل می‌افتد؛ حرارت بی‌امان توجه رسانه‌ها را حس می‌کرد. اتفاق وحشتناکی افتاده بود و فقط دلش می‌خواست در میان سایه‌ها مخفی شود، خودش را تکان بدهد و با آن ماجرا کنار بیاید. ولی هر جا می‌رفت، هر کاری می‌کرد، پیدایش می‌کردند. خانم جونز، لطفاً چیزی بگویید! هانا، مصاحبه می‌کنی؟ پنج دقیقه بیشتر طول نمی‌کشد.

ده سال آزگار خودش را مخفی کرد؛ یعنی از زمان دادگاه. به مدت ده سال، با یاد آپریل بیدار شد و به خواب رفت. می‌دانست ویل هم همین‌طور است؛ رابطه‌شان زیر سایه‌ی خاطرات آپریل پیش می‌رفت. ولی این چند ماه، به‌خاطر بچه به خودش اجازه داد... خب، نمی‌خواست چیزی را فراموش کند، چون هیچ‌وقت از پسش برنمی‌آمد. ولی حس می‌کرد مرگ آپریل، دیگر به زندگی‌اش معنا نمی‌دهد. او و ویل هیچ‌وقت زیاد در این‌باره صحبت نکردند ولی مطمئن بود او هم چنین حسی دارد.

حالا با مرگ نویل و توجه رسانه‌ها، دوباره باید شماره‌شان را عوض کنند و حواسشان به پیام‌هایشان باشد. هانا با تردید به مشتری‌های کتاب‌فروشی نگاه خواهد کرد. ویل یکی از شرکای مؤسسه‌ی حسابداری کارتِر اَند پرایس است. حتماً منشی جدید از قضیه مطلع می‌شود و قبل از این‌که تماس‌ها را وصل کند و به افراد وقت ملاقات بدهد، سین‌جیمشان خواهد کرد.