معرفی و دانلود کتاب آدم برفی

معرفی کتاب آدم برفی

حتی اگر هرگز نتوانید سرمای استخوان‌سوز نروژ را شخصاً تجربه کنید، کتاب آدم برفی به شما این امکان را خواهد داد که از داستان هراس‌آورش در آن سوز هلاکت‌بار به خود بلرزید. این کتاب داستان یک قاتل زنجیره‌ای است که زنانی با ویژگی‌هایی خاص را به قتل می‌رساند و هری هول، کارآگاه پیچیده و چندبعدی، و همکارانش باید راز قتل‌ها را کشف کنند. یو نسبو برای این کتاب جایزه‌ی Bokhandlerprisen را از آن خود کرده است.

درباره‌ی کتاب آدم برفی

اولین برف سال همیشه نشان برکت و خوش‌یمنی است اما در نروژ، با هر برف نو، سیاه‌روزی به شهر پا می‌گذارد و رد خون را بر جا می‌گذارد. یو نسبو (Jo Nesbø) نویسنده‌ی شناخته‌شده‌ی نروژی که در ایران بیشتر با رمان خورشید نیمه‌شب شناخته می‌شود اثری شگفت‌انگیز دارد: آدم برفی (The Snowman)؛ اثری قابل تامل در ژانر تریلر روانشناختی که عناصر ژانر وحشت چنان در آن آمیخته‌اند که خواننده به‌سختی می‌تواند خود را از هزارتوی وحشت حاصل از کشف راز قتل‌های زنجیره‌ای بیرون بکشد. این اثر به بیش از پنجاه زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده است.

یو نسبو از آن دسته آدم‌های خوش‌شانش است که زندگی به آن‌ها فرصت تجربه‌ی تقریبا همه چیز را داده: از خواندن اقتصاد و تشکیل گروه موسیقی گرفته تا نوشتن رمان و سفر به دور دنیا و تاسیس خیریه. از چنین آدم چندبعدی‌ای هیچ بعید نیست که در ساخت کارآگاهی هوشمند چنین موفق عمل کند. دامنه‌ی عملکرد «هری هول» گسترده است و تنها به رمان آدم برفی محدود نمی‌شود؛ نسبو این قهرمان کاریزماتیک را کتاب به کتاب با خود می آورد و این قهرمان خیالی آنچنان رنگ واقعیت به خود می‌گیرد که یو نسبو حتی خیریه‌ی خود را به نام این کاراکتر داستانی نام‌گذاری می‌کند.

در کتاب آدم برفی داستان از این قرار است که بیست و چهار سال پس از قتل زنی که رابطه‌ای نامشروع داشته، کارآگاهی به درک حقیقتی هولناک نائل می‌شود: قتل‌های مشابهی وجود دارند که در صحنه‌ی آن‌ها آدم‌برفی‌ای دیده شده است. پس از آنکه قتل دیگری اتفاق می‌افتد کارآگاه به یقینی وحشت‌زا می‌رسد: قاتل هنوز زنده است. او و همکارانش بر آن می‌شوند تا قاتل را بیابند و این کار ممکن نیست مگر با بیرون کشیدن پرونده‌های قدیمی. هری هول اما مسیر آسانی را در پیش ندارد. ظن همیشگی او و شامه‌ی تیزش آسودگی زندگی را از او می‌گیرد و باعث می‌شود در ارتباطش با دیگران به دردسر بیفتد. رابطه‌ی عاشقانه او با برات، همکارش، طی حوادثی تحت مخاطره قرار می‌گیرد. هرچه در داستان پیش می‌رویم گره‌های بیشتری ما و هری را غافلگیر می‌کند و رمان شبکه‌ای از رازهای مخوف را به ما می‌نمایاند که رهایی از بند آن ناممکن است. قاتل نیز در کناری به نظاره نشسته، آیا هری می‌تواند به کرانه‌ی آرامش برسد؟ با خواندن رمان آدم برفی خواهید فهمید.

رمان بخش اعظمی از غنای خود را به شخصیت‌پردازی هری هول مدیون است، کاراکتری خاکستری که مجبور است با شیطان درون و بیرون همزمان بجنگد. بالا و پایین‌های خلقی او، جنگ تمام‌وعیارش برای کنترل مصرف الکل و کلکسیونی از رابطه‌های نیمه‌تمام و مسموم به همراه اشتیاق سیری‌ناپذیرش به کشف رازها از او شخصیتی قوی اما آسیب‌پذیر می‌سازد. البته که کم‌لطفی است اگر تلاش یو نسبو برای خلق شخصیت‌های فرعی را نیز نادیده بگیریم. کاراکترهای مکمل نیز هریک با عقبه‌ای منحصربه‌فرد در رمان به تصویر کشیده شده‌اند تا در خدمت وقایع پرتعلیق داستان باشند.

نویسنده قواعد ژانری را به‌خوبی می‌شناسد و در فضاسازی متبحر است. ترکیب فضاسازی ویژه و شخصیت‌پردازی به‌جا باعث شده عمق روانشناختی رمان بیشتر شود. پیرنگ رمان نیز پیچیدگی‌هایی دارد که خواننده را هرگز خسته نخواهد کرد و تا پایان از غافلگیر کردن او دست برنخواهد داشت.

کتاب آدم برفی را راضیه خوشنود با حمایت انتشارات آوند دانش ترجمه کرده و به چاپ رسانده است.

جوایز و افتخارات کتاب آدم برفی

• برنده‌ی جایزه‌ی Bokhandlerprisen؛
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب سال نروژ در سال 2007؛
• جزو مجموعه‌های پرفروش نیویورک تایمز؛
• منتخب ویراستاران آمازون؛
• کتاب پرفروش بین‌المللی.

نکوداشت‌های کتاب آدم برفی

• از همان صفحات اول ترسی میخکوب‌کننده گریبانتان را خواهد گرفت. (تایم‌اوت)
• یو نسبو با اعتماد به نفس همه‌ی تنش‌ها را مدیریت می‌کند. (مترو)
• پیرنگی که نسبو طراحی می‌کند و سبک نوشتارش خواننده را از سطور اول گیر می‌اندازد. او این کار را تا نقطه‌ی اوج اثرگذارش ادامه می‌دهد. (Big Issue)
• هری هول دارای هر آن چیزی است که یک کارآگاه داستانی باید داشته باشد، هر صحنه مختصر و اثرگذار است و به باقی صحنه‌ها ارتباط مستقیم دارد تا دید خواننده را گسترده‌تر کند و داستان را خوش‌خوان و جالب تا پایان نگه دارد. یو نسبو مخاطبانش را مجبور می‌کند که تندتر کتاب را ورق بزنند. (Times Literary Supplement)
• این کتاب نروژی مانند سکوت بره‌ها گیرا و ترسناک است. (ساندی تایمز)
• کیفیت نوشتار واقعا اثرگذار است. (Literary Review)
• نسبو دارد به چهره‌ی مشهور بعدی در جرگه‌ی داستان‌نویسان ژانر جنایی تبدیل می‌شود. (ایندیپندنت)
• بعد از به اتمام رساندن رمان آدم برفی دیگر هیچ تردیدی نداشتم که نروژی‌ها برنده‌اند. این رمان جنایی در عالی‌ترین سطح قرار دارد و در آن شخصیت‌ها به اندازه‌ی داستان قوی‌اند؛ آن هم در جایی که فضای شر به روحتان نفوذ می‌کند و تنش هرگز نمی‌خوابد. (تایمز)

اقتباس سینمایی از کتاب آدم برفی

فیلم آدم برفی (2017) به کارگردانی توماس آلفردسون و با بازی مایکل فاسبندر و ربکا فرگوسن ساخته شد اما نتوانست موفقیت کتاب را تکرار کند.

کتاب آدم برفی برای چه کسانی مناسب است؟

داستان‌های ژانر وحشت و تریلر روانشناختی مخاطبان خاص خود را دارند. اگر شما هم جزو این دسته از مخاطبان هستید، این کتاب اولین پیشنهاد ما به شماست.

در بخشی از کتاب آدم برفی می‌خوانیم

هری هول بیدار شد و چشم‌هایش را باز کرد. سرمای یخبندان بود. صدایی که از دل تاریکی او را بیدار کرده بود، می‌گفت مردم امریکا باید تصمیم بگیرند چهار سال آینده، باز هم جورج واکر بوش رئیس‌جمهوری باشد یا نه. نوامبر. با خودش گفت مردم امریکا را به ناکجاآباد خواهد برد. لحاف را کنار زد و پاهایش را زمین گذاشت. پارکت آن‌قدر سرد بود که کف پاهایش سوخت. گذاشت مجری اخبار همچنان جار بزند. به دستشویی رفت. خودش را در آینه نگاه کرد. آنجا هم نوامبر بود. افسرده، خاکستری، رنگ‌پریده و ابری. چشم‌هایش کاسه‌ی خون، منافذ روی بینی‌اش مثل همیشه بزرگ و سیاه، و زیر پلک‌هایش کبود و متورم بود. الکل‌زدگی چشم‌ها با آب داغ، حوله و صبحانه برطرف خواهد شد. امیدوار بود. بعد از چهل‌سالگی دیگر مطمئن نبود در طول روز چه بر سر صورتش خواهد آمد. دیگر نمی‌دانست چین‌وچروک‌ها صاف خواهد شد و بعد از گذراندن شبی پر از کابوس، آرامش بر چهره‌ی وحشت‌زده‌اش نقش خواهد بست یا نه. اغلب شب‌ها وضع بر همین منوال بود. باید آینه را رها می‌کرد، از آپارتمان کوچکش بیرون می‌آمد، از دروازه‌ی سوفی می‌گذشت و بازرس بخش جنایی پلیس اوسلو می‌شد. باید آینه را رها می‌کرد و به چهره‌ی دیگران خیره می‌شد، تا دردها، پاشنه‌ی آشیل‌ها و کابوس‌هایشان، انگیزه و دلایل خودفریبی‌شان را پیدا کند. به دروغ‌های خسته‌کننده‌ گوش می‌کرد و معنای دیگری به آن‌ها می‌داد: زندانیانی که اول از همه اسیر زندان درون خود بودند. زندانیان تنفر و عقده‌ی حقارت. احساس تنفر و تحقیر را خوب می‌شناخت. دستی روی موهای کوتاه طلایی‌اش کشید که دقیقاً صدونودودو سانتیمتر بالاتر از کف پاهای یخ‌زده‌اش روییده بود. استخوان ترقوه‌اش مثل حلقه‌ی چوب‌رختی بیرون زده بود.

‌بعد از آخرین پرونده، شروع کرده بود به ورزش‌کردن، دیوانه‌وار و مداوم. بجز دوچرخه‌سواری، در سالن بولینگ اداره وزنه هم می‌زد. درد سوزان ماهیچه را دوست داشت، افکار سرکوب‌شده را هم. با این حال، فقط لاغرتر شده بود.

فهرست مطالب کتاب

فصل اول
(1)/ چهارشنبه 5 نوامبر 1980/ آدم برفی
(2)/ 2 نوامبر 2004. روز اول/ چشم‌های سنگی
(3)/ روز اول/ قرمزدانه
(4)/ روز دوم/ گمشده
(5)/ 4 نوامبر 1992/ مجسمه
(6)/ روز دوم/ گوشی موبایل
(7)/ روز سوم/ آمار مخفی
(8)/ روز سوم/ تله
(9)/ روز سوم/ سیاهچال
فصل دوم
(10)/ روز چهارم/ گچ
(12)/ روز هفتم/ مکالمه
(13)/ روز هشتم/ کاغذ
(14)/ روز نهم/ برگن
فصل سوم
(15)/ روز نهم/ شماره‌ی هشت
(16)/ روز دهم/ کرلینگ
(17)/ روز چهاردهم/ خبر خوب
(18)/ روز پانزدهم/ منظره
(19)/ روز شانزدهم/ تلویزیون
فصل چهارم
(20)/ روز هفدهم/ عینک آفتابی
(21)/ روز هجدهم/ سالن انتظار
(22)/ روز هجدهم/ همسان
(23)/ روز نوزدهم/ بلوف
(24)/ روز نوزدهم/ تووومبا
(25)/ روز بیستم/ ددلاین
(26)/ روز بیستم/ سکوت
(27)/ روز بیستم/ سر خط
(28)/ روز بیستم/ بیماری
(29)/ روز بیستم/ گاز اشک‌آور
(30)/ روز بیستم/ قربانی
(31)/ روز بیست و یکم/ قطب جنوب
(32)/ روز بیست و یکم/ مخزن
فصل پنجم
(33)/ چهارشنبه، 5 نوامبر 1980/ آدم‌برفی
(34)/ روز بیست‌ویکم/ آژیر
(35)/ روز بیست‌ویکم/ هیولا
(36)/ روز بیست‌ویکم/ برج
(37)/ روز بیست‌ودوم/ پدر
(38)/ دسامبر 2004/ قوها