معرفی و دانلود کتاب صوتی محشر صغرا
برای دانلود قانونی کتاب صوتی محشر صغرا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی محشر صغرا
تادئوش کونویتسکی در کتاب صوتی محشر صغرا داستانی تکاندهنده از نویسندهای روایت میکند که در راستای تلاشهای سیاسی و حزبی، از او خواسته میشود تا عصر همان روز در مقابل ساختمان حزب کمونیسم دست به خودسوزی بزند. این کتاب نامزد دریافت جایزهی Premio Grinzane Cavour بوده است.
دربارهی کتاب صوتی محشر صغرا
صبح یک روز دیگر فرا رسیده و شوربختانه، زندگی همچنان ادامه دارد. حالا کونویکی، شخصیت اصلی کتاب صوتی محشر صغرا (A Minor Apocalypse) نوشتهی تادئوش کونویتسکی (Tadeusz Konwicki)، چشمانش را با سختی و ناامیدی تمام باز کرده تا به آسمان گرفتهی ورشو که از پشت پنجره خودنمایی میکند، نگاه کند. ابرها مثل هر روز دیگری، خورشید را جایی در میان آغوششان پنهان کردهاند تا میل به برخاستن از تخت، در او از هر روز دیگری نیز کمتر باشد. برای کونویکی که مدتهاست از زندگی و زنده ماندن و باز کردن هرروزهی چشمانش بریده، بهترین صبحانه یک نخ سیگار است؛ چون سیگار با معدهی خالی به بهترین شکل باعث کاهش عمر میشود.
کونویکی یک نویسنده است؛ نویسندهای که مدتهاست دست از کار کشیده. درست نمیداند که آیا این اعتصاب از بابت اعتراضی به وضعیت موجود کشورش بوده و او در قامت یک نویسنده وظیفه داشته تا با سکوت، نارضایتیاش از وضع موجود را نشان دهد، یا اینکه همین میل به اتمام زندگی و ناامیدی بیحد بوده که جان نوشتن را از او و قلمش گرفته. هر چه هست، مدتهاست که در اتاق کوچکش صدای لغزیدن قلم بر صفحهی کاغذ شنیده نمیشود.
هنوز در رخوت صبحگاهی خود غوطهور است که زنگ در به صدا در میآید. منتظر هیچ مهمانی نیست. ناچار گرهی روبدوشامبرش را سفت میکند و با کرختی به سمت در میرود. چهرههایی که پشت در انتظارش را میکشند اما، ناگهان خواب را از سرش میپرانند. هوبرت و ریچارد زیاد به دیدنش نمیآیند، اما وقتی میآیند، سرنوشتش را بهکل تغییر میدهند.
سه مردی که در اتاق نشستهاند و کلافگیشان را پشت تعارفات مودبانه پنهان میکنند، اشتراکات زیادی با هم دارند. هر سه اهل سیاستاند، پدرانشان در ارتش مخفی عضویت داشته و خودشان در خلال جنگ جهانی دوم، در ارتش ملی جوانان خدمت کردهاند. هنوز هم تبوتاب سیاست، نه به پرسوزوگدازی روزهای جوانی، اما کموبیش درشان وجود دارد. شاید دلیل این ملاقات غیرمنتظره و کلافگیهای پنهان نیز همین باشد.
بهترین و آبرومندانهترین وسیلهی پذیرایی که در خانهی کونویکی پیدا میشود یک شیشهی ودکای خارجی است که پس از آن سیگار ناشتا قطعاً مرگ را کمی جلوتر میاندازد. با تعارف کردن دو پیک از محتویات شیشهی ودکا به مهمانها و برداشتن پیک سوم برای خودش، بالاخره این مکالمهی عذابآور شروع میشود. هوبرت با لحنی کاملاً جدی، از او میخواهد که امروز عصر در مقابل ساختمان مرکزی حزب کمونیسم دست به خودسوزی بزند. کونویکی که از آنچه چند لحظه قبل شنیده در بهت فرو رفته، مایع تلخ و گزندهای را که در دهانش مانده فرو میدهد و از آنها علت انتخاب خودش را بهعنوان داوطلب چنین کاری جویا میشود. از قضا شهرت او بهعنوان نویسنده در میان جامعهی لهستانی و حتی خارجیها، او را به بهترین گزینه برای انجام این کار بدل کرده؛ چون در نظر آنها زندگی و مرگ، آن هم برای یک هنرمند معروف، تنها ابزارهایی هستند که باید از آنها بهدرستی و در جهت منافع حزب استفاده کرد.
کونویکی بیآنکه از آنچه میگوید مطمئن باشد، این پیشنهاد را میپذیرد. در سرش غوغایی به پاست، از طرفی این کار او را از راهی قهرمانانه به آنچه میخواسته، یعنی پایان دادن به زندگیاش، میرساند و از طرف دیگر، ناگهان میل عجیبی به بودن و ماندن پیدا کرده که مانع از انجام این مأموریت میشود. برای اولین بار توجهش به گلدان سبزی که آرام و بیصدا در بالکنش زندگی میکند جلب میشود. یادش میآید که این گل مرده و از بیخوبن خشکیده بود، اما حالا توانسته بود دوباره به دامن زندگی چنگ بزند و سرسبزیاش را پس بگیرد. باید این مأموریت را قبول میکرد، اما اگر او هم روزی دوباره میل به سبز شدن پیدا میکرد چه؟
قهرمانِ معمولی و سرگشتهی کتاب صوتی محشر صغرا پای پیاده در خیابانهای ورشو قدم میزند تا بلکه بتواند تا عصر، دل یک دله کند و پا به درون این آتش سیاسی بگذارد. آدمیزاد نمیداند که در فاصلهی یک نیمروز، زندگی تا کجا میتواند تغییر کند. شاید در همین فرصت کوتاه باقیمانده عشق را تجربه کند، و یا شاید هم از این زندگی تاریک و نکبتبار دل بکند و تصمیم بگیرد که با دستان خودش، خود را به دل آتش بسپارد...
کتاب صوتی محشر صغرا اثری از نشر صوتی رادیو گوشه و انتشارات ثالث است. ترجمهی فروغ پوریاوری را از این کتاب، با گویندگی علی خسروی میشنوید.
کتاب صوتی محشر صغرا برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به رمانهای لهستانی در ژانر سیاسی و اجتماعی علاقه دارید، این کتاب را دوست خواهید داشت.
در بخشی از کتاب صوتی محشر صغرا میشنویم
هوبرت کیف بدترکیبش را روی میز گذاشت و گفت: «سرحال به نظر میرسید.» با لحنی دوستانه گفتم: «شما هم سرحال به نظر میرسید.» یک لحظه پریشاناحوال همدیگر را نگاه کردیم. هوبرت دست عضلانیاش را روی عصایش گذاشته بود. چشم نابینایش بیحرکت بود. چشم دیگرش چشمک میزد و با حالتی میان مهربانی و استهزا نگاهم میکرد. او آن وقتها یک بار شکنجه شده بود. شکنجهگرش شاید ضدکمونیستی زیرزمینی بود. شاید هم مأموران بازجوی پلیس امنیتی شکنجهاش کرده بودند. او به دلیل آن اتفاق که حالا از یاد همه رفته است، هنوز با عصا راه میرود و ناخوشاحوال است. ریچارد که یک وقتی برایم یادآور فرشتهای موطلایی بود، حالا چاق و طاس شده.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی محشر صغرا |
نویسنده | تادئوش کونویتسکی |
مترجم | فروغ پوریاوری |
راوی | علی خسروی |
ناشر چاپی | نشر ثالث |
ناشر صوتی | رادیو گوشه |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱۰ ساعت و ۲۲ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان سیاسی خارجی |