معرفی و دانلود کتاب چیزی دور گردنت: داستان‌های نویسندگان زن جهان

معرفی کتاب چیزی دور گردنت: داستان‌های نویسندگان زن جهان

نویسندگان می‌نویسند تا فراموش کنند، اما تنها اگر یک نویسنده‌ی زن باشی، خوب می‌دانی که سنگینی یک چیزهایی برای همیشه دور گردنت باقی می‌ماند؛ سنگینی رنجی هم‌چون پذیرفته نشدن از سوی اجتماع. کتاب چیزی دور گردنت دربردارنده‌ی مجموعه داستان‌هایی از گروهی از نویسندگان زن در سراسر دنیاست که هرکدام به بخشی از مشکلات زیست زنان در جوامع مختلف اشاره می‌کنند و از قضا فهرست بلند و بالایی از افتخارات و جوایز ادبی را هم به دوش می‌کشند؛ نویسندگانی چون اولگا توکارچوک و نادین گوردمیر که هر دو برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شده‌اند.

درباره‌ی کتاب چیزی دور گردنت

همه فکر می‌کنند مهاجرت دنیای تو را برای همیشه تغییر داده است و تو را تبدیل به خوشبخت‌ترین آدم دنیا کرده است، اما تو خودت خوب می‌دانی که تنها کافی است پایت را از اتاقی که در آن عزلت گزیده‌ای بیرون بگذاری و وارد دنیایی شوی که در آن غریبه‌ای! تنهای تنهایی و باید با مسائلی دست‌وپنجه نرم کنی که هیچ‌کس جز خودت از آن خبری ندارد: تنهایی، بیگانگی و نژادپرستی. جملات بالا توصیفاتی از داستان چیزی دور گردنت از کتاب پیش رو هستند. کتاب چیزی دور گردنت (The Thing Around Your Neck) مجموعه‌ای از داستان‌های نویسندگان زن است که هرکدام به درد و رنج بخش مهمی از زنان جامعه اشاره می‌کند.

یکی از مهم‌ترین مسائلی که زنان به‌صورت روزمره با آن درگیر هستند، تعریف زیبایی و زشتی در چهره و اندام زنانه است. این مسئله از قضا توجه بسیاری از فعالان حقوق زنان و نویسندگان ادبی را نیز به جود جلب کرده است. اولگا توکارچوک (Olga Tokarczuk) در داستان کوتاه زشت‌ترین زن دنیا، در تلاش بوده است تا این درگیری زنان و فشاری که توسط اجتماع بر آنان وارد می‌شود را مورد موشکافی قرار دهد. داستان این کتاب حول محور زنی روایت می‌شود که تحت عنوان «زشت‌ترین زن دنیا» شناخته می‌شود و حالا او باید تلاش کند تا علی‌رغم وجود این مشکل، برای بازیافتن هویت فردی و اجتماعی خود تلاش کند.

داستان هوای سنگین، هشتمین داستان کوتاه از کتاب چیزی دور گردنت، به داستان زن و شوهری می‌پردازد که قصد دارند تعطیلات خود را به همراه دو فرزند کوچک خود سپری کنند، اما با چالش‌های بسیاری در این تعطیلات همراه می‌شوند. سختی‌های نگهداری از کودکان کم سن‌وسال و چالش‌هایی که زنان و مردان برای محافظت از آنان بر عهده دارند، در کنار یک معضل بزرگ جهانی، یعنی آلودگی هوا قرار گرفته است. نویسنده‌ی این داستان، هلن سیمپسون (Helen Simpson) قصد داشته است تا در این داستان ما را با نگرانی‌های زندگی در سطوح خانوادگی و از آن فراتر در سطح جهانی و تغییرات آب‌وهوایی و محیط زیستی آن مواجه کند.

کتاب چیزی دور گردنت متشکل از هجده داستان کوتاه برگزیده شده است و به قلم نویسندگان زن از سراسر دنیا نوشته شده است. در این میان نام نویسندگانی از قبیل نادین گوردیمر، برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات، تسا هادلی، حنان الشیخ، جومپا لاهیری، برنده‌ی جایزه‌ی ادبی پولیتزر و اولگا توکارچوک، برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات می‌درخشد. آثار این مجموعه از میان بهترین آثار این نویسندگان جمع‌آوری شده است و مطالعه‌ی این مجموعه از داستان کوتاه را بسیار خواندنی و لذت‌بخش کرده است. ترجمه‌ی روان این اثر توسط مترجمان کاربلدی هم‌چون صنوبر رضاخانی، شادی عنصری، مهسا عاصی، سمیرا میس بابایی، تینا حمیدی، نادیا فغانی و... صورت گرفته است و مسئولیت چاپ کتاب را نیز نشر هنوز برعهده داشته است. لازم به ذکر است که داستان‌های کتاب چیزی دور گردنت از منابع مختلفی جمع‌آوری شده است.

کتاب چیزی دور گردنت برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به آثار داستانی ادبیات زنان می‌توانند از مطالعه‌ی کتاب چیزی دور گردنت لذت بسیاری ببرند. آشنایی با مشکلات و رنج‌های زنان سراسر دنیا و همراه شدن با آنان برای زیستن در جهانی مدرن و دست‌وپنجه نرم کردن با مشکلات و دغدغه‌های جهانی، از نقاط عطف کار نویسندگان این مجموعه داستان کوتاه است.

در بخشی از کتاب چیزی دور گردنت: داستان‌های نویسندگان زن جهان می‌خوانیم

پس از آن طولی نکشید که زن به او خبر داد که باردار است و این البته نتیجۀ سؤالات محتاطانۀ پروفسور نبود. از آن پس او مردی دودل بود. از سویی می‌خواست زن فرزندی مثل خودش به دنیا بیاورد تا او بتواند قراردادهای بیشتری ببندد و دعوت‌نامه‌های بیشتری دریافت کند. شاید می‌توانست درآمدی مادام‌العمر داشته باشد، حتی اگر زن در این بین فوت می‌کرد. شاید هم معروف می‌شد، نه؟ اما از سویی این بلافاصله به ذهنش می‌رسید که شاید بچه‌اش هیولایی از آب در می‌آمد که در آن صورت ترجیح می‌داد شکم زن را بدرد و بچه را از شرِّ این خون مسموم و معیوب برهاند و شاهد دچار شدن کودک به سرنوشتی چون سرنوشت مادرش نباشد. در خواب می‌دید که پسرکی است در شکم زشت‌ترین زن دنیا که آن‌جا زندانی شده و محکوم است به دوست داشته شدن توسط چنین زنی؛ و زن با محبوس کردن او در وجود خود آهسته‌آهسته چهرۀ او را تغییر می‌دهد. گاهی وقت‌ها هم خواب می‌دید که همان گراز وحشی است که به دخترکی بی‌گناه تجاوز کرده است. در این مواقع عرق‌ریزان از خواب می‌پرید و دعا می‌کرد زن بچه‌اش را بیندازد.

شکم برآمدۀ زن به تماشاگران شهامت داد و باعث شد راحت‌تر زشتی هیولاوار او را نادیده بگیرند. شروع کردند به سؤال کردن از او و زشت‌ترین زن دنیا خجولانه پاسخ‌های کوتاه و دست و پاشکسته‌ای به آن‌ها می‌داد. آشناهای صمیمی‌ترشان روی این‌که او چه جور بچه‌ای به دنیا خواهد آورد و این‌که بچه پسر خواهد بود یا دختر شرط‌بندی می‌کردند و زن با تمام این اوضاع چون بره‌ای نجیب برخورد می‌کرد.

فهرست مطالب کتاب

آدم های چاق: الیسون لوری - آزاده ضیائی
چیزی دور گردنت: چیماماندا انگُزی آدیچی - مهرناز شیرازی عدل
فردا خیلی دور است: چیماماندا انگُزی آدیچی - صنوبر رضاخانی
سفارت امریکا: چیماماندا انگُزی آدیچی - صنوبر رضاخانی
آن وقت ها: آنی سومون - فائزه نوری
بازی‌های دم غروب: آنیتا دسای - سارا وطن‌آبادی
چرا در پست خانه زندگی می کنم: دیودورا وِلتی - نادیا فغانی
هوای سنگین: هلن سیمپسون - الهام رضازاده
قالیچۀ ایرانی: حنان‌الشیخ - مهرناز شیرازی عدل
خورشید، من ماهم: حنان‌الشیخ - مهرناز شیرازی عدل
ویولن: لودمیلا پتروشفسکایا - سمیرامیس بابایی
رفقا: نیدین گوردیمر - شادی عنصری
زنِ نجیب: کیت شوپن - مهسا عاصی
زشت ترین زن دنیا: اولگا ناوویا توکارچوک - صنوبر رضاخانی
چاله‌های درون آدم‌ها: کریستین ائیریک‌دوتیر - مهرناز شیرازی عدل
سومین و آخرین قاره: جومپا لاهیری - تینا حمیدی
زاریِ دیدو: تِسا هَدلی - محمود رحیمی
دزد برفی: ملانی رِی تُن - مهسا عاصی