معرفی و دانلود کتاب پدرکشتگی
برای دانلود قانونی کتاب پدرکشتگی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پدرکشتگی
سیاوش که در زندگی تا حد فروپاشی روانی پیش رفته است، با کندوکاو در خاطراتش تلاش میکند راهی برای درمان و کسب آرامش پیدا کند. کتاب پدرکشتگی نوشتهی سلمان امین داستانی ایرانی و روانشناختی است که در آن نویسنده نشان میدهد چگونه مشکلات کودکی بزرگ میشوند و به زندگی مشترک فرد راه پیدا میکنند. نویسنده این داستان را با لحنی طنزآمیز و زبان و روایتی ساده نگاشته است.
دربارهی کتاب پدرکشتگی
کتاب پدرکشتگی از نگاه مردی سیساله و چاق به نام سیاوش روایت میشود که اختلافات و دعواهای شدیدی با همسرش فرزانه دارد. داستان نیز دقیقاً از جایی شروع میشود که دعوای آن دو بهحدی بیخ پیدا کرده که فرزانه پای پلیس را وسط میکشد. فرزانه که باردار است به پلیس گزارش میدهد که سیاوش قصد کشتن فرزندش را دارد و زمانی که پلیس برای دستگیری سیاوش میآید، متوجه مشکلات خانوادگی و روحی-روانی آن دو میشود. داستان با مراجعهی سیاوش به روانشناس ادامه مییابد و به این طریق ریشهی مشکلات سیاوش از دوران کودکی، کمبود محبت مادر و اختلافات عمیقش با پدر، برای خواننده آشکار میشود. این کتاب را سلمان امین، برندهی جایزهی هوشنگ گلشیری، نگاشته است.
با جلو رفتن داستان ابعاد دیگری از گذشته و شخصیت سیاوش و فرزانه آشکار میشود. مادر سیاوش به هنگام زایمان مرده است و پدر او، سیاوش را مقصر مرگ همسرش میداند. از طرف دیگر، پدر فرزانه نیز در یک تصادف رانندگی کشته شده و مادر فرزانه او را بزرگ کرده است. سیاوش و فرزانه که درگیر مشکلات روحی زیادی هستند، در مطب روانشناس با هم آشنا شده و جذب دیوانگی هم میشوند. اما پس از مدتی احساس خوشبختی در زندگی آنها به نفرت و انزجار تبدیل میشود. در شرایطی که آنها منتظر تولد یک بچه هستند، سیاوش با جستوجو در خاطرات گذشته و شرح آن برای روانشناسش تلاش میکند تا گره مشکلات و عقدههای روانیاش را باز کند و درمانی برای درد خود بیابد.
سلمان امین داستان کتاب پدرکشتگی را از نگاه سیاوش، بهعنوان راوی اول شخص، با لحنی طنزآمیز روایت میکند و با به سخره گرفتن دیوانگیها و تلخیهای زندگی شخصیتها از تلخی و تنش داستان میکاهد. این داستان با زبان و روایتی ساده جلو میرود؛ به صورتی که پیچیدگیهای چندانی ندارد و برای فهم گذشتهی شخصیتها، روابط بین آنها و روند وقایع نیاز به کوشش ذهنی زیادی نیست. نویسنده در این کتاب، ریشهی مشکلات شخصیتهای اصلی داستان را ناراحتیهای روحی روانی آنها میداند و افکار، رفتار و واکنشهای روانی آنها را مثل گاز گرفتن دست، یا تمایل به مرگ، دقیق و با جزئیات توصیف میکند.
یکی از نقاط قوت کتاب پدرکشتگی اشارهی نویسنده به داستان رستم و سهراب است. نویسنده در این کتاب به این داستان نظر داشته و در خلال متن، ابیاتی از شاهنامه ذکر کرده که به طور مستقیم به این قصه اشاره میکنند. ایجاد پیوند بین یکی از داستانهای کهن شاهنامه و روایتی از درگیریهای زندگی یک مرد، از ابتکارات نویسنده است که به جذابیت داستان میافزاید.
این کتاب را انتشارات ققنوس منتشر کرده است.
کتاب پدرکشتگی برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای کسانی که به داستانهای روانشناختی با لحن طنز علاقهمند هستند، جذاب خواهد بود.
در بخشی از کتاب پدرکشتگی میخوانیم
هنوز تا تعطیلِ مدرسه چند دقیقه وقت باقى بود. یکساعته خودم را رسانده بودم؛ میدان ونک کجا، آریاشهر کجا!
قلبم داشت مثل چى مىزد. وقتى از لاله جدا شدم در واقع وقتى لاله از من جدا شد آرام فقط سه سال داشت. او هیچ رد و نشانى از خودش و دخترم به جا نگذاشت. گموگور رفت که رفت. حتى پدر و مادرش هم حاضر نشدند اطلاع درستى به من بدهند. مىگفتند لاله پیش خودمان زندگى مىکند، اما دروغ مىگفتند. چند بار زاغسیاه خانهشان را چوب زدم، ولى خبرى نشد. حتى یک بار، وسط سیاهِ زمستان، بیست و چهار ساعت یکلنگهپا جلوِ درشان کشیک کشیدم، که هیچ خط و خبرى نشد. سر آن ماجرا یکى از کلیههام چایید. شاید باور نکنید، بعد سه سال هنوز سربند آن ماجرا تکرر ادرار دارم.
لاله از دادگاه حکم گرفته بود که دیگر نتوانم آرام را ببینم. خیال مىکنید تحت چه عنوانى؟ عدم صلاحیت روانى! فکر کنید عدالت حکم کند که من دیگر هیچوقت نتوانم دخترم را ببینم و من باید مثل شهروندى قانونمدار از قانون اطاعت کنم. بعدش چه؟ آیا قانون اجازه مىداد این شهروند نمونه قانونمدار دخترش را ببوسد؟ معلوم است که نه! چون قانون تشخیص داده بود من دیوانهام. واقعاً مسخره است؛ اگر بخواهید به موضوعى بخندید، محال است تا آخر عمر چیزى بهتر از این نصیبتان شود. دیوانگى مکافاتى است که شوخطبعىهاى طبیعت گاهى روى گرده آدم مىگذارد، اما پدر بودن نعمتى است که خدا خودش به آدم عطا مىکند. من، برعکس قانون، به این چیزها اعتقاد دارم.
وقتى آرام هفتساله شد، جلدى پریدم از طریق آموزش و پرورش اسم و آدرس مدرسهاش را درآوردم. آریاشهر بود، همینجا که ایستاده بودم. از اول مهر از فلکه اول تهرانپارس مىکوبیدم مىآمدم تا اینجا دم مدرسهاش و دزدکى، از پشت دیوار روبهروى مدرسه، سیاحتش مىکردم. شاید مسخرهام کنید، ولى روز اول میان آنهمه بچه سفیدصورتى که از در بیرون ریختند با یک نگاه آرام را شناختم. مىشد فکر کرد که شانسى دیدمش یا وقتى لاله دستش را گرفت تا ببردش او را شناختم، اما خودم این حس عجیب را دارم که بوى دخترم از دور توى مخم پیچید. شاید عجیب باشد که بوى دخترى بعد چهار سال، آن هم از آنور خیابان، توى سر پدرش بپیچد، ولى سوگند مىخورم حقیقت داشت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پدرکشتگی |
نویسنده | سلمان امین |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 231 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-278-312-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی ایرانی، کتابهای داستان و رمان طنز ایرانی |