معرفی و دانلود کتاب هر چیزی رو که به ذهنت می‌رسه، باور نکن

معرفی کتاب هر چیزی رو که به ذهنت می‌رسه، باور نکن

کتاب هر چیزی رو که به ذهنت می‌رسه، باور نکن توسط جوزف انگوین نوشته شده است. این کتابِ پرفروش در زمینه‌ی خودسازی، راهکارهای عملی برای مدیریت ذهن و رهایی از وسواس فکری را به شما نشان می‌دهد. این راهکارها به شما کمک می‌کند که سطح استرس و اضطرابتان را پایین بیاورید و با تکیه بر قدرت‌های درونی‌تان در مسیر موفقیت قدم بردارید.

درباره‌ی کتاب هر چیزی رو که به ذهنت می‌رسه، باور نکن

وقتی به یک نقطه خیره می‌شوید و ساعت‌ها در افکار درهم و مشوش فرو می‌روید، چیزهایی به ذهنتان می‌رسد که لزوماً با واقعیت انطباق ندارند. به یک چیز ناخوشایند فکر می‌کنید و استرس و نگرانی آنقدر به آن فکر دامن می‌زند که به تله‌ی نشخوار ذهنی می‌افتید. غرق شدن در چنین افکاری بیشتر از اینکه نتایج مثبتی برایتان داشته باشد، شما را اسیر وسواس فکری و تشویش‌های بیهوده می‌کند و از واقعیات زندگی به دور نگه می‌دارد. کتاب هر چیزی رو که به ذهنت می‌رسه، باور نکن (Don't Believe Everything You Think) به قلم جوزف انگوین (Joseph Nguyen) می‌گوید ابتدا و انتهای تمامی رنج‌های ما از فکر کردن ناشی می‌شود. این کتاب تکنیک‌هایی برای کنترل افکار افسارگسیخته و پرورش شیوه‌های مفید و مختصرِ تفکر را به شما آموزش می‌دهد. با استفاده از این تکنیک‌ها افکار مزاحم را از سرتان بیرون می‌اندازید، سطح استرس و اضطراب را در وجودتان پایین می‌آورید، بر اهدافتان تمرکز می‌کنید و با تکیه برای نیروهای ذهنی خود در مسیر موفقیت قرار می‌گیرید.

نویسنده‌ی کتاب هر چیزی رو که به ذهنت می‌رسه، باور نکن با زیاد فکر کردن مخالف است. او در این کتاب روش‌هایی را برای اصلاح شیوه‌ی تفکر با شما در میان می‌گذارد تا با استفاده از آن، افکار اضافی را از ذهنتان بیرون کنید و یاد بگیرید احساسات و عواطفتان را تحت کنترل خودتان در بیاورید. از نظر نویسنده فرقی نمی‌کند که اهل کجایید، چند سال دارید و وضعیت خانوادگی‌تان به چه صورت است، برای رسیدن به موفقیت، باید بر اهدافتان متمرکز شوید و تمامی افکارتان را حول محور اهداف مورد نظر بگردانید.

کتاب هر چیزی رو که به ذهنت می‌رسه، باور نکن در هفده فصل طراحی شده است و به شما یادآوری می‌کند که شاید اختیار تمامی اتفاقات زندگی‌تان را نداشته باشید، اما احساس غم و شادی دست خودتان است. نباید بگذارید شرایط بر شما مسلط شود و از طریق افکار منفی کنترل زندگی‌تان را به دست بگیرد. به توصیه‌ی نویسنده از طریق ایجاد وقفه در فکر کردن و در کنار آن، پرورش افکار مثبت، می‌توانید احساسات مثبت در خودتان ایجاد کنید. در عین حال باید پیرو شهودتان باشید، در لحظه‌ی حال زندگی کنید و یادتان نرود که عشق و محبت را دریابید. به این ترتیب برای معجزات جا باز می‌کنید و قدم به مسیر موفقیت می‌گذارید.

کتاب هر چیزی رو که به ذهنت می‌رسه، باور نکن پرفروش‌ترین کتاب سایت آمازون در زمینه‌ی تفکر و خودآگاهی است. این کتاب پیشتر با عناوین مختلفی به چاپ رسیده است. این نسخه را فاطمه باغستانی به فارسی برگردانده و انتشارات نسل نواندیش ذیل مجموعه کتاب‌های روانشناسی روانه‌ی بازار کتاب ایران کرده است.

نکوداشت‌های کتاب هر چیزی رو که به ذهنت می‌رسه، باور نکن

• جوزف انگوین راهنمایی ساده برای شاد بودن در زندگی ارائه کرده است. اگرچه من کتاب‌های مشابهی در این زمینه خوانده‌ام که اطلاعات مشابهی را در میان می‌گذارند، ولی آقای انگوین طوری این مطالب را بیان می‌کند که قبلاً ندیده‌ام. او نثری قوی دارد و بهتر از تمام نویسندگان دیگر پیامش را به مخاطب می‌رساند. (لارا اسپولن)
• کتاب هر چیزی رو که به ذهنت می‌رسه، باور نکن را بارها و بارها خوانده‌ام. انبوهی از اطلاعات مفید در این کتاب ساده و کوچک ارائه شده است. اگر به دنبال روش‌های قدرتمند برای به‌کارگیری تمرین‌های آگاهیِ ذهن در زندگی روزمره‌تان هستید، از این کتاب کمک بگیرید. (کِلی لاو)

کتاب هر چیزی رو که به ذهنت می‌رسه، باور نکن برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به مطالعه‌ی کتاب‌های حوزه‌ی خودیاری و موفقیت مخاطبین اصلی این کتاب هستند.

در بخشی از کتاب هر چیزی رو که به ذهنت می‌رسه، باور نکن می‌خوانیم

وقتی هدفمان از سر ناچاری باشد، حس ترس و اضطراب زیادی وجودمان را فرا می‌گیرد. این هدف مانند یک بار سنگین است و ما از تعهداتی که بابت آن هدف برداشته‌ایم، کلافه و خسته‌ایم. دچار سندرم ایمپاستر می‌شویم و به خودمان شک می‌کنیم و همواره حس می‌کنیم زمان کافی برای انجام کاری نداریم. زندگی را باری‌به‌هرجهت می‌گیریم و نومیدانه در پی پاسخ‌ها و روش‌هایی هستیم تا بتوانیم سریع‌تر به نتیجه برسیم. نگاهمان به بیرون از خودمان دوخته شده و هرگز حس کفایت نداریم. از همه بدتر، حتی وقتی به هدفمان می‌رسیم و موفق می‌شویم، پس از چند ساعت یا چند روز، تمام آن احساس کمبود قبل از موفقیت از راه می‌رسند. ناگهان احساس رضایت از کاری که انجام داده‌ایم از بین می‌رود، نمی‌توانیم از دستاوردهایمان لذت ببریم و ازآنجایی‌که کاری که به انجام رسانده‌ایم به ما احساس کافی بودن نمی‌دهد، همان عدم کفایت در وجودمان باقی می‌ماند.

حالا که نمی‌دانیم باید چه‌کار کنیم، در بیرون از خویش به‌دنبال هدایتگر می‌گردیم تا بفهمیم دیگران چه می‌کنند و می‌بینیم آن‌ها کاری مشابه را ادامه می‌دهند. پس بازهم از سر استیصال به‌سراغ هدفی دیگر می‌رویم تا شاید از احساسات منفی که به جانمان افتاده، خلاص شویم. وقتی بیشتر این نوع اهداف را می‌کاویم، متوجه می‌شویم که آن‌ها اهداف ابزاری هستند، نه اهداف غایی.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه: چه چیزی در این کتاب پیدا می‌کنی و چگونه از مطالعۀ آن نهایت بهره را ببری؟
فصل 1: سفری برای یافتن ریشۀ اصلی رنج
فصل 2: ریشۀ اصلی تمام رنج‌ها
فصل 3: اصلاً چرا فکر می‌کنیم؟
فصل 4: افکار در قیاس با فکر کردن
فصل 5: اگر فقط می‌توانیم آن چیزی را احساس کنیم که به آن فکر می‌کنیم، آیا نیازی نیست مثبت فکر کنیم تا احساسی مثبت داشته باشیم؟
فصل 6: تجربه‌های انسان چگونه خلق می‌شوند - سه اصل
فصل 7: اگر فکر کردن ریشۀ تمام رنج‌هایمان است، چطور آن را متوقف کنیم؟
فصل 8: چطور می‌توانیم بدون فکر کردن در این دنیا رشد کنیم و شکوفا شویم
فصل 9: اگر فکر کردن را متوقف کنیم، برای اهداف، رؤیاها و خواسته‌هایمان چه کنیم؟
فصل 10: عشق و آفرینش بی‌قیدوشرط
فصل 11: پس از آنکه آرامش، شادی، عشق و موفقیت را در لحظۀ حال تجربه کردید، چه کاری انجام می‌دهید؟
فصل 12: هیچ‌چیز خوب یا بد نیست
فصل 13: چطور بفهمیم بدون فکر کردن چه‌کار کنیم؟
فصل 14: چگونه شهود خود را دنبال کنیم
فصل 15: خالی کردن فضا برای معجزات
فصل 16: وقتی در حالت بی‌فکری (دوری از موانع احتمالی) زندگی می‌کنیم، چه می‌شود
فصل 17: اکنون چه؟
خلاصه‌ای از بی‌فکری