معرفی و دانلود کتاب صوتی مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن

معرفی کتاب صوتی مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن

کتاب صوتی مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن اثری از استیو هاروی، بازیگر، مجری و نویسنده‌ی نام‌آشنا و پرفروش کتاب‌های خودیاری و رشد فردی است. هاروی در این کتابِ انگیزه‌بخش و پرمخاطب، هم‌زمان با بیان تجربه‌های شخصی خود و مسیر طولانی‌ای که از فقر و آوارگی به شهرت و ثروت پیموده است، راه‌هایی کاربردی و رازهایی شگفت‌انگیز را برای رسیدن به موفقیت و شادکامی معرفی می‌کند.

درباره‌ی کتاب صوتی مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن

استیو هاروی (Steve Harvey) در کتاب صوتی مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن (Act Like a Success, Think Like a Succes) مخاطبان خود را به سفری الهام‌بخش می‌برد که قرار است در آن بتوانند اسرار درونی و ظرفیت‌های شگرف خود را کشف کرده و از آن‌ها برای خلق یک زندگی فوق‌العاده و درخشان استفاده نمایند. هاروی هوشمندانه این ایده را مطرح می‌کند که برای دستیابی به موفقیت، پیش از هر اقدامی باید به خود ایمان داشته باشیم و اقدامات لازم را انجام دهیم تا بتوانیم به آنچه از صمیم قلب آرزویش را داریم برسیم. او برای اثبات درستی ایده‌ها و نظریاتش از تجاربی که در طول زندگی پرفرازونشیبی که از سر گذرانده، سخن می‌گوید؛ تجاربی آن‌قدر الهام‌بخش و انگیزه‌دهنده که شنیدنِ آن‌ها مانند جرقه‌ای در افراد، آنان را به کشف قابلیت‌های یگانه و خارق‌العاده‌شان و نیز حرکتی پرشتاب‌تر، قدرتمندتر و باانگیزه‌تر به سوی موفقیت ترغیب می‌کند.

اما استیو هاروی کیست و چرا باید به حرف‌های او اعتماد کنیم؟ استیو هاروی که نام کامل او برودریک استیون هاروی سینیور است، در خانواده‌ی کارگری کم‌برخوردار در آمریکا به دنیا آمد و از کودکی به دلیل مشکلات مالی ناچار در شغل‌های مختلفی بخت خود را آزمود. او گاهی تعمیر ماشین می‌کرد و گاهی فروشندگی بیمه، گاهی به قالیشویی مشغول بود و گاهی مأمور پست می‌شد و همه‌ی این کارها برای او یک وجه مشترک داشتند: از همه‌شان متنفر بود! رؤیای بزرگ هاروی در آن زمان، رسیدن به تلویزیون و اجرای برنامه در آن بود. رؤیایی که در دهه‌های 1960 و 1970 برای سیاه‌پوستان دور از دسترس می‌نمود. اما هاروی قصد نداشت از آرزوهایش دست بکشد. او سه سال تمام در کلوب‌های سراسر آمریکا استندآپ کمدی اجرا کرد و شب‌ها در ماشین‌اش خوابید تا اینکه در مسابقه‌ی ملی کمدی برنده شد و به تلویزیون راه پیدا کرد و به این ترتیب بالاخره به تمام خواسته‌هایش جامه‌ی عمل پوشاند. نام استیو هاروی در فهرست صد فرد مورد اعتماد آمریکا و تالار افتخارات این کشور ثبت شده است.

استیو هاروی باور دارد زندگی مسئله‌ی انتخاب است. شما می‌توانید یا هر روز همان روزمرگی‌ها و کارهای روز قبل را تکرار کنید یا تصمیم بگیرید در وجودتان به کنکاش دست بزنید، موهبت ویژه‌ی خویش را کشف کنید و راهی برای محقق کردن پتانسیل‌های درونی خود بیابید. هاروی در کتاب صوتی «مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن» تلاش و پشتکار را سنگ‌بنای دستیابی به موفقیت برمی‌شمارد و معتقد است کلید تحقق پتانسیل‌های وجودی هر فرد، در ابتدا شناسایی موهبت ذاتی و یگانه‌ی او و سپس به‌کارگیری آن موهبت‌ها در ساخت زندگی و تجربیاتی منحصربه‌فرد است. هاروی علاوه بر آن، پیشنهادهایی واقع‌بینانه و صمیمانه ارائه می‌کند که رسیدن به این هدف و مقصود را امکان‌پذیرتر می‌نماید.

کتاب صوتی مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن را به کوشش ماه‌آوا و در همکاری با انتشارات نسل نواندیش، با ترجمه‌ی فاطمه باغستانی و خوانش حمید یزدانی می‌شنوید.

کتاب صوتی مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن برای چه کسانی مناسب است؟

اگر از زندگی کنونی خود راضی نیستید و گمان می‌کنید دستیابی به آرزوهایتان هر روز از روز پیش دشوارتر و ناممکن‌تر می‌شود، شنیدنِ کتاب صوتی مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن را به شما پیشنهاد می‌کنیم تا با راهکارهای آن، استعدادهای یگانه‌تان را کشف کرده و آن‌ها را به تکامل برسانید و زندگی شگفت‌انگیزی برای خود خلق کنید.

در بخشی از کتاب صوتی مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن می‌شنویم

این که یک روز از خواب بیدار شوید و بفهمید که سال‌ها بی‌هدف دور خودتان چرخیده‌اید و هنوز هم نمی‌دانید هدف‌تان کدام است، وضعیت دردناکی است. این که بفهمید استعدادهای‌تان را تلف کرده‌اید و به عهدی که نسبت به خویش داشته‌اید، وفا نکرده‌اید، دردناک است. شاید آن لحظه از خود بپرسید که این دیگر چه زندگی مزخرفی است. شاید آن لحظه به خود بگویید که حتی یک روز دیگر را نمی‌توانید به این شیوه ادامه دهید. من از جایگاهی والا و ویژه این حرف‌ها را نمی‌زنم. این حرف‌ها را با شما در میان می‌گذارم چون خودم آن را تجربه کرده‌ام. من نیز در وضعیت دردناکی گیر افتاده بودم و نمی‌دانستم چطور از آن بیرون آیم تا این که سرانجام چشم‌انداز و بینش جدیدی برای زندگی خود خلق کردم و خود را متعهد کردم تا آن را محقق سازم.

وقتی به آن روزها فکر می‌کنم، از این که چه روزهای ارزشمندی را به دور از بینشی عمیق سپری کردم، غمگین می‌شوم. هر شغلی را که انتخاب می‌کردم با حقوقش فقط می‌توانستم اجاره‌بهای خانه‌ام را بپردازم و باک بنزینم را پر کنم. بیشتر وقتم را صرف معاشرت با دوستانی بی‌هدف‌تر از خودم می‌کردم. در زمان بیکاری اوقات خود را با افرادی بودم که مرا از جایگاهی که شایسته‌ی آن بودم، دور می‌کردند. کم‌کم داشتم به آدمی ساکن تبدیل می‌شدم. آدمی که هیچ برنامه‌ی جدیدی برای زندگی‌اش ندارد. اگر به آن وضعیت ادامه می‌دادم، احتمالاً در کلیولند می‌ماندم و هر ماه شغل عوض می‌کردم و شاید آخر هفته‌ها نیز برای مردم برنامه کمدی اجرا می‌کردم.

فهرست مطالب کتاب صوتی