معرفی و دانلود کتاب نام ناپذیر
برای دانلود قانونی کتاب نام ناپذیر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نام ناپذیر
کتاب نام ناپذیر یکى از آثار پیچیده و بیهمتای ساموئل بکت جلد سوم از مجموعهی سه گانهی اوست. اثری عمیق و فلسفى که با جایگاهی خاص دربرگیرنده مجموعهای از مضامین و احوالات بکت است. او در این کتاب با تمام قدرت سعى بر این دارد تا به بشریت ثابت کند که مردن بهتر از زنده بودن است و چه بهتر آن که انسان اصلا به دنیا نیاید.
ساموئل بکت (Samuel Beckett) که بعد از نگارش دو کتاب «مالوی» و «مالون میمیرد»، تصمیم میگیرد کتاب نام ناپذیر (The unnamable) را به عنوان حلقه سوم به دو اثر قبلی خود اضافه کند در این اثر به صورت ماهرانهای استادى و مهارتش در سبک نگارش را در حدى اعلا نشان مىدهد تا جایی که در سال 1969 میلادی موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. او با به کار بردن کلمات و جملات کاملاً مجزا از هم توانسته اثرى را خلق کند که کمتر کسى توان درک آن را پیدا خواهد کرد.
در این کتاب ساموئل برخلاف 2 اثر قبلی دیگر قصد ندارد با یاوهگویی و پرچانگی از شرح داستان، طفره رود بلکه جسارت او کتاب را تا آنجا پیش میبرد که منجر به انهدام آشکار هر سطری میشود که مشکوک به داستان یا شبیه قصه باشد. در واقع راوی در این کتاب جز حرف زدن کار دیگری ندارد. برای او به هیچ عنوان مهم نیست که در رابطه با چه حرف میزند، بلکه تمام حواس او متمرکز بر روی ادامه دادن کلمات، جملات و حرف زدن است. به طوری که در آخر کتاب شما حس میکنید او کماکان میخواهد با همین روند حرف بزند و ادامه دهد، ولی گویا نویسنده است که بیشتر از این اجازه حرافی به او نمیدهد.
در اصل همین میل به ادامه دادن و ناتوانی برای ادامه دادن جملات، پایان کتاب "نام ناپذیر" را به آغاز کتاب وصل کرده است. در حقیقت بکت داستان را با هیچ آغاز و با هیچ به پایان رسانده است. در "نام ناپذیر" بحران، ویرانی و جنون قرار است به نهایت خود برسد. جنون و ویرانی که نخست با کتابهای "مالون میمیرد" و "مالوی" شروع و در نام ناپذیر در هم تنیده شده و غولی بیشاخ و دم را از خود ساخته است. به طوری که "نام ناپذیر" را میتوان ماحصل آن دو کتاب دانست؛ اما شک نکنید که این ارتباط قرار نیست به استقلال کتاب سوم خدشهای وارد کند.
به بیان بسیاری برای خواندن آثار بکت، باید تمام آثار او را خواند. اما این موضوع، بیشتر از هر اثری در مورد کتاب نام ناپذیر صادق است. این کتاب نوعی چرخش مداوم و تونل زدن بین داستانها و شخصیتهایی را دارد که قبلا در آثار بکت آمدهاند؛ از مالون و موران و ماهود و یودی که نامشان در همین سه گانه میآید گرفته تا مِرفی و مرسیه و کامیه که آثار دیگری از او هستند.
این موضوع و دیگر مطالبی که هنگام خواندن آثار بکت دستگیرتان میشود، تا حدی که بتوان از چیزی به نام جهان بکت یا جهان داستانهای بکت حرف زد. او عنوان اثر حاضر را به دلیل پیچیدگى مطالب و عدم بهم پیوستگى آنها، «بدون اسم» یا «نام ناپذیر» انتخاب کرده است.
ساموئل بارکلى بِکت، نویسنده و نمایشنامهنویس بزرگ ایرلندى در سال 1906 به دنیا آمد. او دوران نوجوانى و قسمت بیشتر جوانیش را در تنهایى و انزوا گذراند، خیلى سخت از تختخواب بیرون مىآمد و از معاشرت با زنها مىترسید. در سالهاى جوانى زبان فرانسه را آموخت و به قدرى به این زبان تسلط پیدا کرد که هر کسى نوشتههایش را مىخواند شکى در فرانسوى بودنش نمىکرد. برخى از آثار این نویسنده بزرگ عبارتند از: پیش فرض، پروست، مورفى و اولین عشق.
در بخشی از کتاب نام ناپذیر میخوانیم:
فکر مىکنم زمان آن رسیده که بیشتر به خودم توجه کنم. یک تغییر. (به زودى من این را کم مىکنم. شاید هم کمى دیرتر.) من؟ گفتن من؟ با نفسى متعفن؟ گفت که من این را احساس کردم و دیدم؟ ترس و امید؟ دانستن و ندانستن؟ بله، من این را گفتم و من تنها هستم. بىاحساس و خاموش. مالون مثل یک غریبه حرکت مىکند: یکى نیست. همانطور که من مىتوانم نباشم. من بىحرکت هستم. او را با چشمهایى تصوّر کردم که به کمک نیاز داشت. به من نگاه مىکرد و من را نمىشناخت. هیچچیز نمىخواست. من فقط یک مرد هستم و همه آسمانى.
هوا. هوا. آنجا چیزى است که با فشار از آن درخت کهنسال بلوط، بیرون مىآید. چیزى خاکسترى و شفاف که افسون کننده بود و غیرقابل نفوذ به نظر مىرسید. نور ضعیفى به من کمک کرد تا بتوانم آن را ببینم. هیچچیز براى بهتر شدن وجود ندارد. حتى براى تصوّر کردن هم چیزى نیست. هیچشب تاریکى هم نیست. (خودم شنیدم). با این حال، هیچ نورى وجود ندارد که به انتهاى آن نفوذ کند. هیچ نور شبانگاهى. تاریکى و ابهام. هیچکدام درخشان نیستند. چشمهایم بیهوده مىچرخد و به دنبال چیزى در پس دیوار مىگردد. براى رسیدن به هدف به یک چوب یا میله نیاز دارم. شاید آن چوب بازى کهنه به درد بخورد. هیچ پلیدى وجود ندارد. (من مىتوانم اینکار را به طرزىکاملاً اتفاقى و البته مشروط انجام دهم.) به هرحال، من مىخواهم آن را مثل یک نیزه پرتاب کنم. آنهم با صدا. ولى نظیر این صدا مىتواند در دنیاى پوچ من به گوش برسد؟ شاید هم از آن به عنوان یک شمشیر استفاده کنم و آن را در هوا بچرخانم. روزهاى دوستى تمام شد و من نمىتوانم آن را به حساب نیاورم: بدنم توان کوچکترین حرکتى را ندارد و چشمها همه بسته شدهاند. زمان استراحت رسیده و فریادهایى به گوش مىرسد که یادآورى مىکند زمان استراحت چشمها از دیدن و پاها از پیادهروى به سمت تاریکى، فرا رسیده است. نگاه نکردن. ندیدن هیچچیز. هیچچیز به جز آسمان و خیره شدن به آسمان. هیچچیز براى دیدن وجود ندارد. آنها باید به همان سرخى ذغالسنگ باشند. اگر چشمها به همدیگر زل نزنند، من تعجب مىکنم. شلیک گلوله قرمز ردّى خاکسترى ایجاد مىکند؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نام ناپذیر |
نویسنده | ساموئل بکت |
مترجم | وحید منوچهری واحد |
ناشر چاپی | انتشارات جامی |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 168 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-176-109-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی |