معرفی و دانلود کتاب نام من سرخ
برای دانلود قانونی کتاب نام من سرخ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نام من سرخ
کتاب نام من سرخ به قلم اورهان پاموک، برنده جایزه نوبل ادبیات سال 2006، به روایت تاریخ ترکیه در زمان امپراتوری عثمانی و نقاط مشترک تاریخ ایران و ترکیه میپردازد.
نام من سرخ (My Name Is Red) روایت کنندههای مختلفی دارد. در پنجاه و نه فصل کتاب، داستان گاه از زبان یک جسد، گاه از زبان قاتل و گاهی نیز از زبان غیر انسانها مثل سکه و خون و سگ روایت میشود. یکی از ویژگیهای نثر این کتاب آن است که در بسیاری مواقع روایت با لحنی طنز آلود بیان میشود اما این طنز، شوخی شخصیتهای داستان با خواننده است و در خود داستان و روایتها از آن استفاده نمیشود.
این داستان از آنجا آغاز میشود که پادشاه عثمانی هنرمندان کشورش را فرا خوانده و از آنها میخواهد که گرد هم آیند و فتوحات و افتخاراتش را در قالب یک کتاب به تصویر بکشند. اما شرط آن است که سبک تصویرگریهایشان به سبک نقاشان ونیزی باشد و به همین دلیل کار این هنرمندان دشوار است. از سوی دیگر بسیاری از اهالی مذهبی ترکیه سبک ونیزی را به جهت داشتن جزئیات بسیار، کفرآمیز میدانند. ترس، هیجان و آشوب از جایی آغاز میشود که یکی از نقاشان ناپدید شده و تنها نقاشی نیمه کارهی او سر نخی برای یافتنش است.
اورهان پاموک (Orhan Pamuk) اولین ترک زبانی که موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شد، تحصیلات مقدماتی و متوسطه را با گرایش نقاشی در کالج آمریکایی گذراند. کتاب نام من سرخ هفتمین رمان اوست که علاوه بر تعداد بیشماری جوایز ملی، موفق به کسب جوایزی هم در فرانسه و ایتالیا و ایرلند شده است. نام من سرخ از زمان انتشارش تا به اکنون به 60 زبان ترجمه شده است.
در این کتاب مفاهیمی چون عشق، خشونت، حسادت و... بیان شده و فضاسازی بینظیری دارد به طوریکه گویی آن معماری و سرمای هوایی که در داستان آمده به چشم دیده و حس میکنید. یکی از انگیزههای پاموک برای نگارش این اثر بازآفرینی داستانهای ادبیات کلاسیک بوده است.
هر فصل از زبان یک نفر روایت میشود که لزوما همه انسان نیستند اما با این حال هیچگونه برتری انسان بر حیوان احساس نمیشود حتی بعضی از فصلها که راوی آن حیوان است برای شما جذابتر جلوه خواهد کرد.
در بخشی از کتاب نام من سرخ میخوانیم:
صدای حزین و دلنشین عود کولییی که از جلومون گذشت رو شنیده و دنبال صدای عود میرفتم یا فقط میخواستم از ترشی فروشه که دیگه واقعاً داشت کلافهام میکرد دور شم، نمیدونم. اگه از شهری که دوستش دارین سالها دور مونده باشین از پرسه تو خیابونا و کوچه پسکوچههاش روحتون که هیچی حتی جسمتون هم لذت میبره ولی خب بالاخره یه جایی پاهاتون از خستگی و سرما هم که شده کم میآره دیگه. سر بازار نعلبندا جلو مسجد سلیمانیه وایستاده بودم و بارش برف رو خلیج رو تماشا میکردم، برف رو گنبد خونههای رو به شمال داشت آروم آروم با باد سردی که از شرق میوزید یخ میبست، کشتی بزرگی که بادبونهای برافراشتهی نقرهای رنگی داشت داشت وارد بندر میشد و با تکونهایی که موج خلیج بهش میداد یه جوری بالا و پایین میشد که انگار داره به من سلام میده، نور رو به غروب خورشید که از لای شاخههای برف گرفتهی درختهای سرو و چنار رو سقف خونههای پلکونی رو به خلیج میافتاد سایه روشنی درست کرده بود که مثالش رو هیچ کجای دنیا ندیده بودم. این تصاویر با صدایی که از فریاد فروشندههای دورهگرد و جیغ و داد بچههایی که برف بازی میکردن و صدای اذانی که از منارهی مسجد بلند میشد میشنیدم میآمیخت و به من میفهموند که اینجا همون جاییه که تا آخر عمر دیگه نمیتونم ازش دل بکنم. از این فضا اونقدر دلگرم شده بودم که یه لحظه احساس کردم حالاست که چهرهی اون عزیز رو به یاد بیارم.
نماز رو تو مسجد سلیمانیه خوندم و راستهی خیابونی رو که پر بود از جمعیتی که نماز مغرب رو خونده بودن و داشتن برمیگشتن خونههاشون گرفتم و راه افتادم سمت خونه.
فهرست مطالب کتاب
دربارهی نویسنده
فصل اول: من یه جسدم
فصل دوم: نام من کارا
فصل سوم: من، سگ
فصل چهارم: قاتل خواهند گفت بهم
فصل پنجم: من شوهر عمهتونم
فصل ششم: من، ارهان
فصل هفتم: نام من کارا
فصل هشتم: نام من اِستِر
فصل نهم: من، شکوره
فصل دهم: من یه درختم
فصل یازدهم: نام من کارا
فصل دوازدهم: پروانه میگن بهم
فصل سیزدهم: لکلک میگن بهم
فصل چهاردهم: زیتون میگن بهم
فصل پانزدهم: نام من استر
فصل شانزدهم: من، شکوره
فصل هفدهم: من شوهر عمهتونم
فصل هجدهم: قاتل خواهند گفت بهم
فصل نوزدهم: من، پول
فصل بیستم: نام من کارا
فصل بیست و یکم: من شوهر عمهتونم
فصل بیست و دوم: نام من کارا
فصل بیست و سوم: قاتل خواهند گفت بهم
فصل بیست و چهارم: نام من مرگ
فصل بیست و پنجم: نام من استر
فصل بیست و ششم: من، شکوره
فصل بیست و هفتم: نام من کارا
فصل بیست و هشتم: قاتل خواهند گفت بهم
فصل بیست و نهم: من شوهر عمهتونم
فصل سیام: من، شکوره
فصل سی و یکم: نام من سرخ
فصل سی و دوم: من، شکوره
فصل سی و سوم: نام من کارا
فصل سی و چهارم: من، شکوره
فصل سی و پنجم: من، اسب
فصل سی و ششم: نام من کارا
فصل سی و هفتم: من شوهر عمهتونم
فصل سی و هشتم: استاد عثمان، من
فصل سی و نهم: نام من استر
فصل چهلم: نام من کارا
فصل چهل و یکم: استاد عثمان، من
فصل چهل و دوم: نام من کارا
فصل چهل و سوم: زیتون میگن بهم
فصل چهل و چهارم: پروانه میگن بهم
فصل چهل و پنجم: لکلک میگن بهم
فصل چهل و ششم: قاتل خواهند گفت بهم
فصل چهل و هفتم: من، شیطان
فصل چهل و هشتم: من، شکوره
فصل چهل و نهم: نام من کارا
فصل پنجاهم: ما، دو تا قلندر
فصل پنجاه و یکم: استاد عثمان، من
فصل پنجاه و دوم: نام من کارا
فصل پنجاه و سوم: نام من استر
فصل پنجاه و چهارم: من، زن
فصل پنجاه و پنجم: پروانه میگن بهم
فصل پنجاه و ششم: لکلک میگن بهم
فصل پنجاه و هفتم: زیتون میگن بهم
فصل پنجاه و هشتم: قاتل خواهند گفت بهم
فصل پنجاه و نهم: من، شکوره
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نام من سرخ |
نویسنده | اورهان پاموک |
مترجم | عین له غریب |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 692 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-362-702-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |