معرفی و دانلود کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم

عکس جلد کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم
قیمت:
۳۶,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم

بک سهی در کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم، از دوران افسردگی‌اش می‌گوید و جلسات درمانی‌اش را برای پشت سر گذاشتن این مشکل، شرح می‌دهد. سهی با لحنی شوخ و صمیمانه اضطراب‌ها و مشکلات روانش را روایت می‌کند و می‌کوشد با مرور گفت‌وگوهای دونفره‌ای که با روان‌پزشکش داشته، هم به ریشه‌های این مسأله پی ببرد و هم نحوه‌ی کنترل آن‌ها را توضیح دهد. این کتاب از پرفروش‌ترین آثار کره‌ی جنوبی است.

درباره‌ی کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم

بک سهی (Baek Sehee) نویسنده و بلاگر است. او مدیر شبکه‌های اجتماعی یکی از نشریات کره‌ی جنوبی بوده و در کارش موفق محسوب می‌شده. به طور کلی زندگی خوبی دارد و دوستانش از معاشرت با او لذت می‌برند. اما همه‌ی این‌ها فقط جنبه‌ی ظاهری هستند. سهی از نوعی افسردگی مداوم رنج می‌برد که سال‌هاست آزارش می‌دهد. مسأله‌ای که باعث شده زندگی دستخوش تغییر شود و فرصت‌های زیادی را از دست بدهد. او در کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم (I Want to Die but I Want to Eat Tteokbokki) همین مسأله را دست‌مایه قرار داده و کوشیده در مورد آن صحبت کند. افسردگی و اضطراب و دیگر اختلالات روان همگی موضوع‌هایی تابو محسوب می‌شوند که معمولاً کسی در مورد آن‌ها حرفی نمی‌زند. همین هم باعث شده بسیاری در مورد آن آگاهی نداشته باشند و ندانند چطور باید آن را درمان یا کنترل کنند. سهی اما این تفکر را رد می‌کند و خیلی ساده و صمیمانه درباره‌ی مشکلاتش می‌گوید. اینکه چطور شروع شد، چگونه او را تحت تأثیر قرار داد و از چه وقتی تصمیم گرفت که آن را حل کند!

معرفی و دانلود کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم

بک سهی می‌گوید که از کودکی درون‌گرا و تا حدود بدبین بوده. اما در دوران دبیرستان بود که به ورطه‌ی افسردگی افتاد. اضطراب، احساس بد نسبت خود، انرژی کم و از همه بدتر تردید و شک نسبت به دیگران چنان در او رخنه کرد که دیگر نمی‌توانست زندگی عادی‌اش را پی بگیرد. با تمام این‌ها تلاش می‌کرد ظاهرش را آرام و خوب نشان دهد و به همه بگوید که مشکلی ندارد. اما مشکلاتش چنان حاد شد که نتوانست به دانشگاه برود و زندگی‌اش به‌طورکلی تغییر کرد. دیگر خوددرمانی و انکار فایده‌ای نداشت و نمی‌توانست تظاهر کند. درنهایت به روان‌پزشک مراجعه کرد تا با کمک او بتواند از این مرحله بگذرد. کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم، حاصل همین دوران است و جلسات درمانی او را تشریح می‌کند. سهی گفت‌وگوهای دونفره‌ی خود با روان‌پزشکش را بیان کرده و ازآنچه میانشان ردوبدل شده می‌گوید. او می‌کوشد خیلی صادقانه با این وضعیت برخورد کرده و تا حد ممکن خود را افشا کند. به این شکل مخاطب هم نسبت به او احساس همدلی پیدا می‌کند و او را می‌پذیرد. این شیوه باعث می‌شود خواننده به درون خود هم نگاهی بیندازد و سعی کند بدون انکار در پی حل مشکلاتش برآید.

افسردگی کیفیت‌های مختلف و نشانه‌ها و علائم متفاوتی دارد. خیلی از آدم‌هایی که ظاهر شاد و آرامی دارند، ممکن است از این بیماری در رنج باشند. بک سهی ازجمله همین افراد بود که علائم حادی نداشت ولی افسردگی‌اش مداوم و مقاوم بود. ممکن بود مدت‌ها طول بکشد و در این مدت او را غمگین و منزوی و بدبین نگه دارد. سهی می‌گوید در تمام مدت درگیری با افسردگی، بااینکه حالش بد بود ولی عاشق غذای خیابانی دوکبوکی بود و آن را با ولع می‌خورد. آیا این یک نشانه بود که زندگی هنوز ادامه دارد و می‌توان به گوشه‌ای از آن چنگ زد؟ همین موضوع منبع الهام او در نوشتن کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم بود. اینکه چطور می‌توان این وضعیت را پذیرفت و با آن کنار آمد و هم‌زمان از زندگی هم لذت برد.

کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم را الهه علوی برای انتشارات دانش آفرین ترجمه کرده است.

دربار‌ه‌ی مجموعه‌ی می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم

می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم مجموعه‌ای دوجلدی از بک سهی است که در آن‌ها به افسردگی و اضطراب‌هایش می‌پردازد و در مورد مراحل درمانی‌اش حرف می‌زند. او در هر کتاب گفت‌وگوهایش را با درمانگرش نقل می‌کند و می‌کوشد در این قالب در مورد انواع مشکلات روان و نحوه‌ی مواجهه با آن‌ها آگاهی‌بخشی کند.

نکوداشت‌های کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم

  • نگاهی آگاهی‌بخش و نو به آسیب‌پذیرترین لحظات زندگی آدمی. (Cosmopolitan)
  • بِک سِهی با شوخی و رک‌گویی، برای خود و خوانندگان، لحظات تأثیرگذاری از همدلی خلق می‌کند. (بوک‌لیست)
  • بی‌پرده... صمیمانه... مأموریت سهی برای عادی‌سازی گفت‌وگو در مورد بیماری‌های روان، تحسین‌برانگیز است. (پابلیشرز ویکلی)

کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب به همه‌ی علاقه‌مندان و دوستداران جستار و خاطره‌نگاری پیشنهاد می‌شود. اگر به دنبال کتابی در مورد افسردگی هستید، این اثر را مطالعه کنید.

در بخشی از کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم می‌خوانیم

روان‌پزشک: «اگر عادت کنیم با بینش سطحی دیگران رو قضاوت کنیم این بینش در نهایت به ضرر خودمون تموم می‌شه. البته هیچ اشکالی نداره که گاهی از دست دیگران عصبانی بشی. مثلاً فکر کن یک نفر که براش احترام خاصی قائل هستی توی یک همچین موقعیتی چیکار می‌کنه. آیا اون هم عصبانی می‌شه؟ حتماً اون شخص هم نمی‌تونه این موقعیت رو تحمل کنه. درسته؟ پس اگر جوابت مثبته هیچ اشکالی نداره که به خودت اجازه بدی عصبانی بشی. فکر می‌کنم روی ایده‌آل‌های خودت بیش از حد تمرکز می‌کنی و مدام به خودت فشار میاری و میگی باید یه همچین آدمی باشم. مخصوصاً وقتی این استانداردهای ایده‌آل رو از شخص دیگه‌ای گرفته باشی و مربوط به افکار و تجربیات خودت نباشن.

و همون‌طور که گفتی آدم‌ها پیچیده‌ان. شاید در ظاهر بی‌نقص و عالی به نظر برسن، اما ممکنه در خفا و تاریکی کارهای وحشتناکی انجام بدن. اگر از مردم توقع زیادی داشته باشی و از اونا بت بسازی، در نهایت ناامیدت می‌کنن. برای اینکه ناامید نشی اینجوری فکر کن: اونا هم دارن به عنوان یک انسان زندگی می‌کنن و نفس می‌کشن. این باعث می‌شه نسبت به خودت بخشنده‌تر بشی.»

من: «همیشه فکر می‌کنم آدم ضعیفی هستم و همه به ضعف من پی می‌برن. اینکه هر قدر هم محکم و ترسناک حرف بزنم باز هم درون من رو می‌بینن. همیشه می‌ترسم مردم با خودشون بگن که من چقدر بدبخت و رقت‌انگیزم.»

روان‌پزشک: «تنها دلیلش اضطرابته. به محض اینکه حرفی می‌زنی ناخودآگاه با خودت فکر می‌کنی این شخص چه‌جوری داره من رو می‌بینه؟ یعنی من رو ترک نمی‌کنه؟ و همین افکار باعث اضطرابت می‌شه. شاید حرف زدن با افراد بتونه بهت کمک کنه ‌اما باید این رو در نظر داشته باشی که هر شخص واکنش متفاوتی داره. باید بپذیری که افراد مختلف در یک مکالمه‌ی یکسان واکنش‌های متفاوتی نشون میدن.»

فهرست مطالب کتاب

یادداشت مترجم انگلیسی
مقدمه
1. کمی افسرده
2. آیا مبتلا به مرض دروغگویی هستم؟
3. تحت بازبینی مداوم هستم
4. تمایلم به خاص بودن اصلاً خاص نیست
5. این عزت‌نفس لعنتی
6. چه کنم تا خودم را بهتر بشناسم؟
7. قانون، قضاوت، ناامیدی، ترک
8. اثرات جانبی دارو
9. دغدغه‌ی ظاهر و اختلال شخصیت نمایشی
10. چرا از من خوشت می‌آید؟ اگر این کار را بکنم هنوز هم از من خوشت می‌آید؟ این کار را چطور؟
11. خوشگل نیستم
12. پایین‌ترین نقطه
13. سخن آخر: اشکالی ندارد، آن‌ها که با تاریکی مواجه نمی‌شوند هرگز قدر روشنایی را نمی‌دانند
14. یادداشت روان‌پزشک: از طرف یک فرد ناکامل به فرد ناکامل دیگر
15. پی‌نوشت: باز‌تابی بر زندگی بعد از درمان
سخنی درباره‌ی نویسنده

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم
نویسنده
مترجمالهه علوی
ناشر چاپیانتشارات دانش آفرین
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات150
زبانفارسی
شابک978-622-5667-17-4
موضوع کتابکتاب‌های اتوبیوگرافی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم

Nahid_
۱۴۰۳/۰۷/۰۷
درکل کتاب خوبیه، من تونستم باهاش ارتباط بگیرم چون بسیاری از مشکلات نویسنده رو دارم و از جهاتی مفید بود برام، بنظرم نکاتی که روان شناسم میگفت مفید بود درسته راهکار خاصی نمی‌داد ولی همین که طرف رو از وجود مشکلی اگاه میکرد خودش کافیه بنظرم اینکه از داشتن مشکلی در خود اگاه باشی نصف راه رو برای درمان از میری، اواخر کتاب اصلا جذاب نبود فصل ۱۵ به بعد در مورد بعد درمان، نخونید هم چیزی از دست نمیدین،
من نتیجه ایی که از این کتاب گرفتم اینه واقعا اگه کسی دچار افسردگی است و این ریشه در دوران کودکیش داره فکر نکنم هیچ روانشناسی بتونه کمک کنه مگر اینکه هی قرص‌ها رو قوی و ضعیف کنند و حقیقتن من ترجیح میدم دارویی مصرف نکنم،
امیدوارم هیچ کس در محیطی سمی بزرگ نشه چون تا زمان مرگ باید رنج مضاعف بکشه
من چندین ساله به این درد دچارم حقیقتا معتقدم هیچ روانشناسی نمی‌تونه کمکم کنه، زندگی بسیار سخت میشه انگار یه سایه همیشه دنبالته ولی من دیگه ازش فرار نمی‌کنم سعی میکنم با کارایی کوچک به خودم کمک کنم همین کتاب خوندن میتونه مفید باشه، کتاب بخونید زیادم بخونید و سعی کنید اگاه بشید در مورد تروماها و مشکلاتی که دارین، وقبولش کنید.
نازنین کلاسنگیانی
۱۴۰۳/۰۴/۲۹
به نظر من این کتاب برای اشخاصی که به مشکل نویسنده دچار هستن مفیده و هرکسی با خوندنش نمیتونه مشکلاتشو حل کنه. چون یه مشکلات به خصوصی رو با روانپزشکش درمیان میزاره و طبیعاتا همه اگر هم افسردگی داشته باشن، به شکل متفاوتی بروز میکنه و همه به یک جور بیماری افسردگی ندارن. این کتاب درمورد افسردگی نویسنده و مراجعه اون به مرکز مشاوره هست و انگار تمام جلسات مشاورش رو ضبط کرده و کتاب نوشته. مشکلات خیلی ریزی رو بیان کرده در صورتی که میتونست علائم کلی افسردگی رو بگه و راه حل پیشنهاد بده. این جوری شاید به درد همه میخورد. چون خیلیا افسردگی دارن ولی به یک شکل نیست. من نپسندیدم. چون خودم افسردگی دارم ولی نه تا این حد و این کتاب به درد من نخورد.
یسنا مرتضوی
۱۴۰۳/۰۶/۱۴
کتاب خوبی بود. خیلی از حالاتی که نویسنده از خودش توصیف کرد رو درک کردم و همزاد پنداری کردم. دونستن این‌که تنها کسی که این چیزارو تجربه می‌کنه نیستی به آدم احساس دلگرمی می‌ده حتی اگر جواب سوالات رو توی کتاب پیدا نکنی.
توی پروسه‌ی مشاوره‌ی توصیف شده توی کتاب یه سری جمع بندی‌های خوبی از مسائل میشد و
باعث شد یه سری احساسات پیچیده‌ی خودم رو بهتر درک کنم.
با این‌که صفحات آخر کتاب جذبم نکرد و حس کردم بی‌دلیل کشدار شده بود، اما کتاب رو دوست داشتم و توصیه می‌کنم.
Zahra
۱۴۰۳/۰۶/۱۸
اول از همه عاشق جلد کتاب شدم به نظرم طراحیه به خصوصی داره، محتوای کتاب هم درکل خوب بود باهاش تونستم ارتباط خوبی بگیرم و از لحن سخنان درمانگر و خوده نویسنده خوشم اومد یه جاهایی بود که میتونستم بین مشکلات نویسنده و خودم اشتراکاتی ببینم که این برای اگاه شدن خیلی مفیده و اگاهی خودش گام بزرگی برای تلاش برای درمانه اما یه جاهایی هم بود که اذیتم میکردو از تکرار صحبت‌های نویسنده کلافه میشدم ولی در کل کتاب خوبی بود.
نرگس گیلانی
۱۴۰۳/۰۷/۱۸
نویسنده خیلی روان مکالمات یک روانپزشک با بیمار را به نگارش درآورده
انتظار داشتم روانپزشک بیشتر توضیح بدهد
در مجموع کتاب خوبب است بخصوص برای دخترهای جوان که احساس میکنند اعتماد به نفس ندارند
بخشی از کتاب:
این کتاب ثبت جلسات درمانی یک انسان معمولی و ناکامل است که با یک انسان معمولی و ناکامل دیگر تجربیاتش را به اشتراک گذاشته است و از قضا انسان‌معمولی و ناکامل دوم، یک درمانگر است.
Aylin mi
۱۴۰۳/۰۵/۳۱
کتاب قشنگیه و گفتگو بین خود نویسنده و روانشناس هست کسایی که مشکلات مشابهی داشته باشن این کتاب میتونه کلی واسشون کمک کنه من خودم موقع خوندن این کتاب بعضی از مشکلات نویسنده رو نمیتونستم درست درک شاید چون خودم تا حالا تجربه اشون نکردم ولی با بعضی از مشکلات اش میتونستم ارتباط بگیرم و درک اشون کنم در کل کتاب خوبیه و پیشنهاد میکنم.
فرینوش
۱۴۰۳/۰۴/۲۹
من بیشتر دنبال راهکار بودم برای مشکلات نویسنده اما روان شناسِ داستان فقط سوال میپرسید و نویسنده رو وادار به گفتن بیشتر از مشکلاتش میکرد اما راهکاری نمیداد
سپیده
۱۴۰۳/۰۸/۲۸
کتاب خوبی بود با تمام مشکلات نویسنده تونستم همذات پنداری کنم و بفهممشون ولی رفتنش پیش روانشناس هیچ راه حلی براش نداشت و کاربردی نبود.
الهه گبستانی
۱۴۰۳/۰۶/۲۴
شروع خوبی داشت و تقریبا با شخصیت اصلی داستان همدردی میکردم اما از نیمه به بعد برای من حوصله سر بر شد.
fateme
۱۴۰۳/۰۴/۲۱
وقتی کتاب رامیخوندم احساس میکردم تمام احساسات من را داردبیان میکند.
صحراگرد
۱۴۰۳/۰۳/۳۱
این کتاب به من کمک کرد بدون رفتن پیش روان شناس یک سری مشکلاتمو خودم حل کنم
Maede saedi
۱۴۰۳/۰۹/۰۸
واقعا کتاب خوبی بود و بهم کمک کرد امیدوارم فصل دوم و سوم هم مثل این کتاب خوب باشه
یاسمن صیادی
۱۴۰۳/۰۸/۲۵
کتاب بدی نیست ولی خیلی هم پر بار نیست، نمیتونه خیلی مفید باشه و انتظار داشت چیز جدیدی ازش یاد گرفت
نگین حجتی
۱۴۰۳/۰۸/۳۰
قشنگ بود ولی یه جاهاییش آدم گم میشد و روند داستان رو گم میکرد
Ana Nik
۱۴۰۳/۰۷/۲۴
کتاب روان و دلنشینی هست، ارتباط، برقرار کردن با کتاب راحت هست.
مشاهده همه نظرات 23

راهنمای مطالعه کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم

برای دریافت کتاب می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.