معرفی و دانلود کتاب من لوسی بارتون هستم
برای دانلود قانونی کتاب من لوسی بارتون هستم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب من لوسی بارتون هستم
کتاب من لوسی بارتون هستم به قلم الیزابت استروت از عناوین پرفروش نیویورک تایمز و آمازون، ماجرای پر فراز و نشیب زنی جوان به نام لوسی را به تصویر میکشد که به دلایلی در کودکی زندگی سختی را گذرانده و سالها دور از پدر و مادرش زندگی کرده است.
موضوع کتاب «من لوسی بارتون هستم» چیست؟
لوسی زن جوانی است که در خانوادهای فقیر متولد شده و دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشته است، او خاطرات تلخی از پدر و مادرش در کودکی دارد، لوسی با وجود شرایط سختی که در خانه داشته با تلاش و علاقه شدیدی که به مطالعه و تحصیل داشت، موفق میشود بورسیه دانشگاه بگیرد و زندگیاش را در مسیری جدید پیش ببرد.
او ازدواج کرده و اکنون دو دختر دارد. لوسی بیمار و در بیمارستان بستری میشود و زمانی که در بیمارستان است مادرش به بیمارستان میآید، آن دو بعد از سالها همدیگر را ملاقات میکنند و به مرور خاطرات گذشته میپردازند اما این موضوع به جای این که لوسی را آرام کند باعث میشود ذهن او مشوش شده و دوباره درگیر خاطرات تلخ گذشته شود.
کتاب من لوسی بارتون هستم (My name is Lucy Barton) در دو زمان گذشته و حال پیش میرود و شما ریشهی بسیاری از وقایع امروز را در گذشته جستوجو میکنید.
الیزابت استروت را بیشتر بشناسیم:
الیزابت استروت (Elizabeth Strout) نویسنده و استاد دانشگاه متولد 1956 در آمریکا است. پدرش، استاد دانشگاه و مادرش، معلم مدرسهای در نزدیکی محل زندگیشان بود. او بعد از فارغ التحصیلی از کالج، یک سال را در دانشگاه آکسفورد گذراند و بعد از آن به دانشکدهی حقوق رفت و در سال 1982 از این دانشگاه فارغ التحصیل شد. اولین داستان او در همان در مجلهی نیولتر به چاپ رسید. رمان اول او، «ایمی و ایزابل» با تحسین منتقدان رو به رو شد و بسیار پرفروش شد.
جوایز و افتخارات کتاب «من لوسی بارتون هستم» هستم:
- پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز
- پرفروشترین کتاب آمازون
- نامزد نهایی جایزه من بوکر سال 2016
در بخشی از کتاب «من لوسی بارتون هستم» میخوانیم:
ما همهجوره عجیب غریب بودیم. در یک منطقهی کشاورزنشین به نام آمگاش در استان ایلینویز زندگی میکردیم. یک جایی چند تا خانهی درب و داغان بیرنگ و رو، دور هم درست کرده بودند و اسمش را شهر گذاشته بودند.
توی این شهر از رنگهای شاد و پنجرهپوشهای رنگارنگ و باغهای چشمنواز خبری نبود. حالا فکرش را بکنید خانهی ما حتی کنار همین خانههای در شُرف فرو ریختن هم نبود.
من و خواهرم ویکی خیلی زود دریافتیم زندگی ما با زندگی معمولی بچههای همان شهرِ قراضه هم فرق میکند. بچهها اسم ما را گذاشته بودند: «خانوادهی بوگندوها.»
وقتی توی زمین بازی کنار بچههای دیگر بازی میکردی، نوک دماغشان را با دو انگشت میگرفتند. معلم کلاس دوم، جلوِ همهی بچههای کلاس به خواهرم گفته بود: «فقیر هستی که باش! پشت گوشهات رو که میتونی بشوری! فکر نمیکنم اونقدر ندار باشین که یه قالب صابون هم نتونید بخرید!»
پدر من روی دستگاههای مکانیکی مزارع مردم کار میکرد. هر چند بیشتر اوقات بر سر مسائل مختلف با کارفرما بگومگو میکرد و اخراج میشد، ولی از آنجایی که در کارش مهارت داشت و کار مزرعهدارها پیشش گیر بود دوباره استخدامش میکردند.
مادرم زد توی کار خیاطی. یک آگهی دستنویس نصب کرده بودیم در تقاطع جادهی طولانی خاکی به راه اصلی: «خیاطی و خردهکاری پذیرفته میشود.»
پدرم هر شب سر میز شام برای ما دعای شکرگزاری میخواند و ما را وادار میکرد برای داشتن خوراک کافی خدا را شکر کنیم. ولی واقعیت این بود که من اغلب شبها گرسنه میخوابیدم و شام بیشتر شبهای ما شیرهی قند و نان بود. در خانهی ما دروغگویی و هدر کردن خوراک تنبیه به دنبال داشت
در این جور مواقع مادرم بیدرنگ و در حضور پدر بدجور کتکمان میزد، طوری که مردم از کبودیهای روی پوست و اخم و بدخلقی ما متوجه قضیه میشدند. ما منزوی و تک افتاده بودیم...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب من لوسی بارتون هستم |
نویسنده | الیزابت استروت |
مترجم | مریم سرلک |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب کوله پشتی |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 144 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8211-21-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |