معرفی و دانلود کتاب غرش طوفان - جلد چهارم

عکس جلد کتاب غرش طوفان - جلد چهارم
قیمت:
۹۵,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب غرش طوفان - جلد چهارم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب غرش طوفان - جلد چهارم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب غرش طوفان - جلد چهارم

رمان غرش طوفان -اثری بلندآوازه که حوادث آن در دوران منتهی به انقلاب فرانسه رخ می‌دهد- یکی از شناخته‌شده‌ترین عناوین داستانی الکساندر دوما، ادیب شهیر فرانسوی، است. در کتاب غرش طوفان - جلد چهارم ادامه‌ی وقایع این روایت پردامنه‌ی تاریخی را پی خواهید گرفت. گفتنی است که اثر حاضر به قلم استاد فقید، ذبیح الله منصوری، به زبان فارسی ترجمه شده است.

درباره کتاب غرش طوفان - جلد چهارم

«این کمک آسمانی که به مساعدت ملت فرانسه آمد در شهر استراسبورگ واقع در مشرق فرانسه، به فرانسوی‌ها رسید. در آن سال که سرگذشت ما اینک به آنجا رسیده شهر استراسبورگ بعد از اینکه مدتی در تصرف امپراطوری اتریش بود به فرانسه بازگشت و هم شهر سرحدی و هم قلعه‌ی نظامی فرانسه شد. آب رودخانه‌ی رن که از کنار شهر استراسبورگ می‌گذرد و مناره‌ی کلیساهای شهر در آن منعکس می‌گردد، فرانسه را از خاک دشمن جدا می‌کرد و همه می‌دانستند که بین شهر استراسبورگ و سپاهیان فراوان خصم غیر از رود رن فاصله‌ای وجود ندارد.»... کتاب غرش طوفان - جلد چهارم با جملات تکان‌دهنده‌ی فوق آغاز می‌گردد. در این اثر بناست از سرانجامِ وقایع خون‌بار و پیشبینی‌ناپذیری که عمده‌ی آن را در سه مجلد پیشین دنبال کرده بوده‌اید، آگاه شوید.

الکساندر دوما، نویسنده‌ی اثر مذکور، نامی بی‌نیاز از معرفی است؛ داستان‌نویسی شهیر و پرآوازه که با رمان‌ها و نمایشنامه‌های درخشان خود، سهمی انکارناپذیر در اعتلای ادبیات روایی و نمایشی، خصوصاً در زادگاهش، فرانسه، ایفا نموده است. دوما در کتاب غرش طوفان (The Queen's Necklace)، که از بسیاری جهات، ادامه‌ی کتاب «ژوزف بالسامو» به شمار می‌رود، به روایت حوادث گوناگونی نشسته که به انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 منتهی شدند. از آنجا که فهم دقیق بسیاری از اشارات رمان غرش طوفان و همراهی با روایتِ آن، مستلزم برخورداری از اطلاعاتی ولو اندک در باب تاریخ فرانسه در برهه‌ی منتهی به انقلاب است، بد نمی‌بینیم که کمی در این باره با شما سخن بگوییم.

انقلاب کبیر فرانسه را یکی از نقاط عطف در تاریخ اروپای نوین قلمداد می‌کنند. این انقلابِ ضدسلطنتی، در شب 14 ژوئیه‌ی سال 1789، با فتح قلعه‌ی باستیل به دست انقلابیون، به پیروزی رسید. شعار اصلی انقلابیون فرانسوی، «آزادی، برابری و برادری» بود. انقلاب کبیر، به گواه اغلب مورخین بزرگ، در واکنش به ظلم و ستمِ فزاینده‌ای به وقوع پیوست که از سوی اشراف و خاندان سلطنتی به مردم فرانسه تحمیل می‌شد. فرانسه در سال‌های منتهی به انقلاب بحران‌های اقتصادی حادی را پشت سر می‌گذاشت؛ به نحوی که گروه‌های بی‌شماری از مردم در تأمین مایحتاج روزانه‌ی زندگی خود نیز با دشواری مواجه بودند. در چنین شرایطی، اشراف فرانسه، بی‌اعتنا به وضعیت اسفبار مردم، هرچه بیشتر در فساد و تجمل غرق گشته، و از طبقه‌ی عوام فاصله می‌گرفتند.

انقلاب کبیر فرانسه، نخستین خیزش مردمی گسترده علیه سلطنت مطلقه در اروپا بود. این انقلاب، اگرچه بعدها به خشونتی غیرقابل توجیه گرایید و جنایات بسیاری را سبب شد، به سبب آرمان‌های نیکو و مساوات‌طلبانه‌ای که بر آن‌ها بنا گشته بود، مورد تحسین و توجه بسیاری از فیلسوفان و متفکران آزاداندیش جهان، از جمله ایمانوئل کانت و گئورگ ویلهلم فریدریش هگل، قرار گرفت. در این میان، بسیاری از داستان‌نویسان بزرگ سده‌های هجدهم و نوزدهم نیز، به این واقعه‌ی مهم تاریخی توجه نشان داده و سعی در به تصویر کشیدن آن در آثار خویش نمودند. رمان داستان دو شهر، اثر جاودان چارلز دیکنز، یکی از بهترین آثار داستانی درباره‌ی انقلاب فرانسه است. همچنین است کتاب غرش طوفان، اثر درخشان الکساندر دوما، که هم‌اینک مجلد چهارم آن در دستان شما قرار دارد.

دوما در رمان غرش طوفان، نه به خود انقلاب فرانسه، بلکه به زمینه‌های به وقوع پیوستن آن پرداخته است. او در این کتابِ خوش‌خوان و پرماجرا که از شخصیت‌هایی متعدد و صحنه‌هایی فراموش‌نشدنی تشکیل شده، فساد گسترده‌ی دربار لوئی شانزدهم، واپسین پادشاه فرانسه، را به تصویر کشیده است.

نقطه‌ی ثقل روایت در کتاب غرش طوفان، یک ماجرای رسوایی‌برانگیز واقعی است که از آن به عنوان قضیه‌ی «گردنبند ملکه» یاد می‌کنند. در مرکز این ماجرا، ملکه ماری آنتوآنت، همسر لوئی شانزدهم، قرار دارد، که مطابق روایات، برای به چنگ آوردن گنجینه‌ای گران‌بها از پیرایه‌های زینتی، مرتکب کلاهبرداری‌ای آشکار شد، و این‌چنین، آبروی خاندان سلطنتی را به بازی گرفت.

رمان غرش طوفان از چهار کتابِ «گردنبند ملکه»، «آنژ پیتو»، «کنتس دو شارنی» و «شوالیه دو مزون‌ روژ» تشکیل شده است.

ترجمه‌ی فارسی کتاب غرش طوفان، ذیل چهار مجلد، از سوی انتشارات نگاه در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. اثری که هم‌اکنون در دست دارید، دربردارنده‌ی مجلد چهارم این کتاب است.

اقتباس از کتاب غرش طوفان

رمان غرش طوفان همچون اغلب آثار الکساندر دوما، الهام‌بخش خلق آثار اقتباسی گوناگونی در دو حیطه‌ی تئاتر و سینما گشته است. از میان این اقتباس‌ها، به عنوان نمونه می‌توان از سه اثر سینمایی زیر یاد کرد:

- فیلم سینمایی «گردنبند ملکه»، ساخته‌ی تونی لکائین
- فیلم سینمایی «گردنبند ملکه»، ساخته‌ی مارسل لربیه
- فیلم صامت «گردنبند ملکه»، ساخته‌ی لوئی فویاد

کتاب غرش طوفان - جلد چهارم مناسب چه کسانی است؟

علاقه‌مندان به ادبیات فرانسه، دوست‌داران آثار کلاسیک و طرفداران داستان‌های تاریخی، سه گروه از خوانندگان کتاب غرش طوفان از الکساندر دوما خواهند بود.

با الکساندر دوما بیشتر آشنا شویم

الکساندر دوما (Alexandre Dumas)، ملقب به سلطان پاریس، یکی از نوابغ بی‌تکرار عرصه‌ی ادبیات روایی بود. دوما به سال 1802 دیده به جهان گشود و در سال 1870 روی در نقاب خاک کشید. شهرت الکساندر دوما مرهون رمان‌های سریالی اوست؛ آثاری درخشان که اغلب بر پایه‌ی موضوعات تاریخی استوارند. بیشتر آثار الکساندر دوما رنگ‌وبویی ماجراجویانه، و داستانی پرکشش و هیجان‌انگیز دارند. به نحوی که زمین گذاشتن آن‌ها پس از آغاز مطالعه‌شان بسیار دشوار به نظر می‌رسد.

الکساندر دوما با آثار داستانی خویش بر بسیاری از نویسندگان پس از خود تأثیر گذاشت. امروزه اغلب سخن‌شناسان بر این باورند که کتاب‌های الکساندر دوما نقطه‌ی عطفی مهم را در تاریخ ادبیات داستانی رقم زده‌اند.

آنچه در ادامه می‌بینید عناوین برخی از مشهورترین عناوین داستانیِ به‌انتشاررسیده از الکساندر دوما است: «تبعیدشدگان»، «کاپیتان پاول»، «سه تفنگدار»، «استاد شمشیرزنی»، «لوئی چهاردهم و عصرش»، «لاله‌ی سیاه»، «رهبر گرگ‌ها»، «عشق صدراعظم»، «شال سبز»، «کیش و مات»، «کیمیاگر».

در بخشی از کتاب غرش طوفان جلد چهارم می‌خوانیم

در آن روز که ژنویو و موران به زندان تانپل آمدند، ملکه بعد از دو روز کسالت، نظر به اینکه از خواهرشوهرش شنید که آفتابی گرم و درخشان می‌تابد، برای استفاده از آفتاب و استنشاق هوا تصمیم گرفت که روی بام برج گردش کند. ملکه علاوه بر امید استفاده از آفتاب و هوای گرم یک انتظار دیگر هم داشت و آن اینکه بتواند پسر خود را در تانپل ببیند، زیرا یک مرتبه، فقط یک بار، از بالای بام برج تانپل فرزند خود را در باغ دید و پسر و مادر باهم اشاراتی محبت‌آمیز مبادله کردند ولی سیمون فوراً آمد و کودک را از آن جا برد که نتواند مادرش را ببیند. ماری آنتوانت در آن روز دید که فرزندش تغییر قیافه داده، لاغر شده و لباس عادی عوام‌الناس را بر او پوشانیده‌اند، اما پسر لویی شانزدهم همچنان موهای طلایی و زیبای خود را که مانند هالۀ شهدا و معصومین اطراف سرش را گرفته بود داشت و گویی خداوند می‌خواست آن طفل معصوم آن هاله را حفظ نماید تا اینکه وقتی به دنیای دیگر می‌رود با تاج شهدا و معصومین قدم به آن دنیا بگذارد. ماری آنتوانت که یک مرتبه طفل خود را دیده بود آرزو می‌کرد که باری دیگر هم، موقع گردش در پشت‌بام برج تانپل او را ببیند.

در آن روز خانم الیزابت به ملکه گفت: دیروز ما در راهرو، یک پر کاه پیدا کردیم که در زوایه‌ای از دیوار در روزنه‌ای جا داده بودند و بنابراین امروز باید مواظب اطراف خود باشیم، زیرا این علامت می‌دهد که به‌زودی یکی از دوستان را خواهیم دید. ملکه نخواست که شاهزاده‌خانم الیزابت و دخترش را ناامید کند اما خود وی دیگر امید به رستگاری نداشت و برای‌اینکه مبادا خواهرشوهر و دخترش بدانند وی به‌کلی مأیوس است گفت: بسیارخوب، امروز مواظب اطراف خواهیم بود. فرمالیتۀ تبادل کشیک در داخل قلعۀ تانپل تمام شد و آنهایی که تا صبح روز بعد کشیک می‌دادند بعد از اینکه صورت‌مجلس نگهبانی خود را نوشتند و به شورای داخلی قلعه تسلیم کردند رفتند و لندی و دو نفر دیگر به نام آگریکولا و مرسوو جای آن‌ها را گرفتند و قرار شد که لندی هنگام روز و دو نفر مزبور در موقع شب کشیک بدهند.

فهرست مطالب کتاب

229. سرود ملی «مارسیز»
230. ژیلبرت به ملکه گفت فرار کنید
231. بزرگترین شب از لحاظ تعیین سرنوشت سلطنت
232. اولین سر از پیکر جدا شد
233. وقتی روز دهم اوت آغاز گردید
234. پیتو جلو کاخ سلطنتی
235. آخرین برادر از پا درآمد
236. خونسردی وکلای ملت
237. از سه تا شش بعد از ظهر
238. از ساعت شش تا ساعت نه بعد از ظهر و خلع لویی شانزدهم و قانون به ‌وجود آوردن یک مجلس دیگر
239. بازهم بیچاره آندره
240. آندره از ژیلبرت چه می‌خواست
241. زندان «تانپل»
242. آغاز جدا کردن سرها از پیکرها و انقلاب خونین فرانسه و آقای بوسیر آشنای قدیمی ما
243. مسهل
244. بوسیر در زندان نقشه‌ای طرح می‌کند
245. ‌دکتر ژیلبرت و ژوزف بالسامو
246. ‌ای آندره، هنگام نوشتن این فصل نمی‌توانم از گریه خودداری کنم
247. در تانپل اوضاع چگونه بود
248. زجر و شکنجه لویی شانزدهم در زندان تانپل تا چه اندازه واقعیت دارد
249. استاد گامن، استاد استادان
250. اعلام جمهوریت در فرانسه
251. لویی شانزدهم تحت محاکمه قرار می‌گیرد
252. لویی شانزدهم وکیل‌مدافع انتخاب کرد
253. یک جلسه از مجلس 72 ساعت طول کشید
254. روز بیست و یکم ژانویه سری که با شرافت و بی‌گناه بود از پیکر جدا شد
255. ژوزف بالسامو به دوستان خود اندرز می‌دهد
256. پیتو و کاترین چه کردند
257. عمه‌آنژلیک بر اثر شنیدن خبر عروسی پیتو با کاترین چطور شد
258. صندلی راحتی عمه‌آنژلیک
259. پیتو با آن عجله به کجا می‌رفت
260. بازگشت به حوادث سال قبل و محاصرۀ فرانسه
261. زن ناشناس
262. خیابان فوسه سن ویکتور و خداحافظی با زن ناشناس
263. لندی به چه کسانی برخورد کرد و چگونه نام فیلیپ دو تاورنی دو مزون رژو به میان آمد
264. قدری صحبت راجع به لندی
265. نظری به داخل قلعۀ تانپل
266. عاشق و قمارباز به سوگند خود وفادار نمی‌مانند
267. ژنویو کیست
268. مجلس شب‌چره
269. سیمون
270. یادداشتی که ماری آنتوانت دریافت کرده بود
271. لندی عاشق می‌شود
272. روز سی و یکم ماه مه سال 1793 میلادی
273. فداکاری ژنویو برحسب تقاضای دیمر
274. رب النوع عقل و منطق
275. لندی به خانوادۀ دیمر باز می‌گردد
276. آنهایی که برای تعمیر خانه آمده بودند
277. قهر لندی و اضطراب ژنویو
278. یک درخواست از طرف لندی از ژنویو
279. زن گل‌فروش
280. میخک سرخ‌رنگی
281. سیمون بازرس می‌شود
282. الهۀ عقل و منطق
283. مادر و دختر
284. نامه‌ای که به ملکه رسیده بود
285. سگ کوچک ماری آنتوانت
286. «موسکادن» ‌ها یا شاه‌دوستان شیک پوش
287. شوالیه دو مزون روژ
288. یک دسته سرباز که هنگام شب در گشت بودند
289. میخک و نقب
290. تفتیش در منزل مرد دباغ
291. عقیده‌ای که برای وفاداری به آن سوگند یاد شده است
292. صبح روز دیگر
293. زندان کونسیرژری
294. در تالار «پاپردو»
295. هم‌وطن تئودور
296. هم‌وطن گراشوس
297. پسر کوچک لویی شانزدهم
298. یک دسته‌گل بنفشه
299. میخانه «پویی دو نویه»
300. منشی وزارت جنگ
301. دو یادداشت
302. تدارک‌های دیمر
303. تدارک‌های شوالیه دو مزون روژ
304. لندی از هر طرف ژنویو را جست‌وجو می‌کند
305. محاکمه
306. کشیش و جلاد
307. ارابه
308. سیاستگاه
309. تفتیش خانه برای دستگیری متهم
310. لورن
311. دنبالۀ ماجرای گذشته
312. دوئل
313. تالار مرگ
314. چرا لورن خارج شد؟
315. زنده‌باد سیمون پاره‌دوز

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب غرش طوفان - جلد چهارم
نویسنده
مترجمذبیح الله منصوری
ناشر چاپیانتشارات نگاه
سال انتشار۱۴۰۱
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات728
زبانفارسی
شابک978-622-267-252-2
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان تاریخی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب غرش طوفان - جلد چهارم

بهار امیرفیض
۱۴۰۳/۰۶/۰۶
فقط میگم با قلم زیبای نویسنده و ترجمه و اقتباس قوی مترجم پرتاب می‌شی به همون دوران
فاطمه شاهی
۱۴۰۳/۰۹/۲۳
بسیار پایان زیبایی برای چهارگانه بیاد ماندنی الکساندر دومای بزرگ
ابراهیمی
۱۴۰۲/۱۰/۰۲
کتاب عالی بود. خواندن هر چهار جلد را به دوستداران رمانهای تاریخی توصیه میکنم.
مشاهده همه نظرات 3

راهنمای مطالعه کتاب غرش طوفان - جلد چهارم

برای دریافت کتاب غرش طوفان - جلد چهارم و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.