معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی سه پرسش

عکس جلد کتاب صوتی سه پرسش
قیمت:
رایگان
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی سه پرسش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی سه پرسش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی سه پرسش

کتاب صوتی سه پرسش، داستان کوتاهی از لئو تولستوی، نویسنده برجسته روس و خالق رمان جاودان «جنگ‌ و صلح» است، روایت روزگاران دوری‌ست که چندین پرسش ذهن پادشاهی را به خود مشغول کرده بود.

پادشاه اگر می‌دانست چه وقت برای شروع کاری مناسب است، به چه کسی باید بیشتر توجه کند و از چه کسانی باید دوری گزیند و از همه مهم‌تر اینکه انجام دادن چه کارهایی در اولویت قرار دارند، بدون شک هرگز در انجام مسئولیت‌هایش دچار اشتباه نمی‌شد. پادشاه پاداشی در نظر گرفت برای هر کس که بتواند به او بیاموزد که بهترین زمان برای انجام هر کاری چیست، به چه کسی باید توجه کند و انجام دادن چه کاری از همه کارها مهم‌تر است.

عالمانی نزد وی آمدند و هر کدام پاسخ‌های متفاوتی به ان پرسش‌ها دادند. در پاسخ به سوال اول عده‌ای گفتند یک شخص برای دانستن بهترین زمان برای انجام کار باید ابتدا برنامه‌ای برای روزها، ماه‌ها و سال‌هایش داشته باشد که دقیقاً طبق آن برنامه پیش برود. تنها در آن صورت است که می‌تواند هر کاری را در زمان مناسب انجام دهد. بقیه اعتراض کردند که این عملی ناممکن است که شخص انجام هر کاری را از پیش تصمیم‌گیری کند. اما درست این است که به کارهای بیهوده نپردازد و هر کاری که پیش آمد ضروری‌ترین کار را در لحظه انجام دهد. اما عده‌ای دیگر گفتند البته هر شخص باید به اتفاقات پیرامونش آگاه باشد ولی در عین حال مشاوران خردمندی نیز داشته باشد تا به وی در انجام کارها در زمان مناسب کمک کنند. این داستان مضمونی اخلاقی دارد و درباره کارهای نیک و بد انسان و بازتاب آن‌ها است.

لئو تولستوی (Leo Tolstoy) نویسنده روسی که به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ شناخته شده است به خاطر نوشتن کتاب‌های واقع‌گرایانه خود «جنگ و صلح» و «آناکارنینا» در اواسط تا اواخر قرن 19 شهرت جهانی به دست آورد. اما زندگی بسیار ساده‌ای داشت.

در بخشی از کتاب صوتی سه پرسش (The Three Questions) می‌شنویم:

پادشاه برگشت و مردی را دید با ریش‌های بلند که از سمت بیشه می‌دوید. مرد دستش روی شکمش بود در حالی که خون از زیر دستانش بیرون می‌ریخت. وقتی به پادشاه رسید در حالی که ناله می‌کرد بیهوش شد و به زمین افتاد. پادشاه و مرد عزلت نشین لباس‌های مرد را از تنش خارج کردند. جراحت بزرگی در شکمش بود. پادشاه تا جایی که می‌شد زخم را شست و آن‌ را با دستمالش و حوله‌ای که مرد عزلت نشین به او داده بود بست. اما خون بند نمی‌آمد؛ پادشاه چندین بار دستمال خونین را عوض کرد، شست و دوباره زخم را بست. وقتی خون ریزی قطع شد، مرد آرام شد و چیزی برای نوشیدن خواست. پادشاه برایش آب آورد. کم کم خورشید غروب کرد و هوا سرد شد. پس پادشاه با کمک مرد عزلت نشین مرد زخمی را به داخل کلبه بردند و روی تخت گذاشتند. مرد روی تخت خوابید چشمانش را بست و آرام گرفت. پادشاه اما از راه رفتن زیاد و رسیدگی به آن مرد به قدری خسته شده بود که همان جا در آستانه در به زمین افتاد و در جا به خواب رفت. خوابی عمیق در آن شب کوتاه تابستانی. وقتی صبح از خواب بیدار شد، طول کشید تا به یاد آورد کجاست و آن مرد ژولیده غریبه‌ای که روی تخت دراز کشیده و با چشمان براقش به او زل زده است کیست؟

فهرست مطالب کتاب صوتی

15 دقیقه
سه پرسش

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی سه پرسش
نویسنده
مترجمپریسا سالارفر
راویمیلاد تمدن
ناشر چاپی خانه داستان چوک
ناشر صوتینشر ماه آوا
سال انتشار۱۳۹۷
فرمت کتابMP3
مدت۱۵ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه خارجی
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی سه پرسش

📚الناز محمدی📚
۱۴۰۱/۰۵/۲۸
🍁 بعد از رمان‌های جنگ و صلح و آناکارنیکا، این کتاب کوتاه سومین کتاب از لئو تولستوی هست که واقعا دوست داشتم و لذت بردم. کتاب خیلی ساده به مسائل ریشه‌ای پرداخته بود؛
سه پرسش در این کتاب عبارت بود از: ۱. چه وقت برای شروع کاری مناسب است. ۲. به چه کسی باید اهمیت دهد. ۳. انجام دادن چه کاری از همه مهم
کارها تر است…
جواب‌های عامیانه از زبان عوام چنین بود: در باب مورد اول؛ برنامه ریزی خیلی می‌تونه توی نگاه اول کمک کنه. درمورد سوال دوم، آگاهی و‌ داشتن مشاور برای انجام درست کارها در زمان مناسب امری مهم هستش. مشاورین، کشیشان، طبیبان و یا جنگجویان کسانی بودند که می‌توانستند برای پادشاه مهم باشند. و سوال سوم؛ مهم ترنی کار در دنیا پرداختن به علم. مهارت جنگی، و یا اعمال مذهبی جواب‌های عامه بودند!!!
در مورد داستان پادشاه و مرد خردمند هم باید بگم، یه وجه‌اش قضا ‌و قدر و حکمت بود. یه وجه‌اش اکنون یا همین لحضه بود، که به عنوان مهم‌ترین زمان بود.
پس جواب‌ها‌ی نهایی مرد خرمند شد؛ ۱. اکنون مناسب برای هر کاری است و‌مهترین زمان است، ۲. مهارت شخصی چیزی هست که ما کسب می‌کنیم و باعث میشه که ما به خودمون لطف کنیم۳. مهمترین کار انجام کار نیک است. مرسی کتابراه دوست عزیز…☘️
سحر اندیشه
۱۴۰۱/۱۰/۲۴
باز هم اثری کوتاه ولی عمیق از تولستوی.
شاهی که سه پرسش به ظاهر ساده مطرح میکنه و طمع کارهایی که هر پاسخی به ذهنشون میرسه رو به طرف شاه پرت میکنند.
افراد با وعده‌ی پول گرفتن از شاه، نزد شاه میان و هر کسی سعی میکنه جوابی در خور بده تا پاداشی دریافت کنه
ولی در آخر پاسخ نزد کسیه که بی هیچ سعی و در
تلاشی جهت دادن جوابی خور و بدون قصد و غرضی از پول ستاندن از شاه در کمال سخاوتمندی یک روزش رو با شاه شریک میشه و کمکش میکنه تا خود شاه، فقط با زندگی کردن، به جواب برسه.
شاید بشه نتیجه گرفت که زندگی جواب همه‌ی سوال‌های ما رو داره و هر روز داره به سوالات ما پاسخ میده. و ما تنها در زمان و مکان مناسب، بدون این که حتی تقلایی کنیم تا جوابی بگیریم، جواب رو دریافت خواهیم کرد.
در این داستان کوتاه و ساده میشه چکیده و عصاره بسیاری از ادیان و طرق فکری و مذهبی رو پیدا کرد.
.
داستان به خوبی ترجمه شده و به زیبایی هم خوانش شده.
ممنون از همه‌ی کسانی که در تهیه این نسخه صوتی همکاری داشتن.
Xalxal
۱۴۰۳/۰۷/۲۷
باسلام و احترام به نظر تمامی دوستان تو این داستان میشه گفت که پادشاه خودماهستیم که اگردراوج هم باشیم باز هم چیزی نمیدونیم وسوالات پادشاه بخشی ازچگونگی زندگی ما وذهن ناخودآگاه هستن وافرادی که پاسخ میدن در واقع افکار ما روبیان میکنه و رفتن پادشاه پیش پیرخردمند، توجه به الهامات درونی ودل به دریا زدن، شخم زدن پادشاه اقدام به عمل درست هست وپرسش وجواب ندادن پیر همون شکست واقدام مکرر رو بازگو میکنه پرسش وپاسخ ندادن پیر هم صبر رو میگه، وسپاسگزاری پیر وسط شخم زدن تایید بردرست بودن وهمسو بودن افکار واعمال ما داره، اون مردزخمی هم افکارواعمال تاریک گذشته ی ماهست که اگر با خلوص نیت وبدون چشمداشت بخشش ونیکی کنیم وحتی شده از عرش به فرش بیفتیم ومثل پادشاه به خاطرخدمت به کسی که حتی نمیشناسیم دم در بخوابیم خودشون که هیچ پسرانشون تا ابدتبدیل به دوستان وخدمتگذاران وفادار میشن وانموقع به ارامش واقعی میرسیم وپیر خردمند که کائنات نام داره جواب مارو با کاشتن بذربه زمینی که شخم زدیم پر ثمر میکنه وجواب تفکر واقدام واعتمادبه کائنات وصبروبخشش مارو میده. باتشکر
امیر شیری
۱۴۰۳/۰۴/۲۹
زندگی روزمره می‌تواند پر از لذت و درد باشد، اما ترفند رسیدن به رضایت این است که اجازه دهید لذت بیشتر از درد باشد. در نظر بگیرید که وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوید چه احساسی دارید. اولین فکری که به ذهن شما خطور می‌کند چیست؟ آیا این است که مشتاقانه منتظر اتفاقی هستید که آن روز برای شما به ارمغان یا که می‌آورد واقعاً برایتان مهم نیست؟
طبق مطالعه جدیدی توسط گابریلا خزانوف (Gabriela Khazanov) و همکارانش در مرکز پزشکی مدیریت کهنه سربازان فیلادلفیا انجام شد، احساسات ملال آور شما ممکن است نشانه‌ای از تجربه بی لذتی یا “کاهش علاقه به لذت بردن از فعالیت‌های معمول” باشد و به این معنی نیست که شما فردی سیاه بخت هستید؛ شما فقط خوشحال نیستید.
شاید شما همیشه این احساس را نداشته اید. شاید زمانی بود که نمی‌توانستید برای شروع روز خود صبر کنید، نه لزوماً به این دلیل که کار بسیار هیجان انگیزی انجام می‌دادید، بلکه به این دلیل که از کار‌های ساده لذت می‌بردید. حتی کار کوچکی مانند آبیاری گیاهانتان باعث می‌شد که وقتی متوجه شکوفه دادن جوانه جدیدی می‌شدید، موج کوچکی از لذت در شما ایجاد می‌شد.
اعظم منصوری
۱۴۰۲/۱۰/۲۹
داستان کوتاه سه پرسش نوشته‌ی لئو تولستوی نویسنده‌ی شهیر روس است. در این داستان زیبا پادشاه سه پرسش را مطرح میکند و اندیشمندان مختلفی سعی میکنند به این سه پرسش جواب دهند ولی پادشاه جوابهای آن‌ها را قبول نمیکند و به خاطر همین نزد یک فرد عزلت نشین میرود او که مشغول کندن زمین بوده به پرسشهای پادشاه و و جواب نمیدهد پادشاه که می‌بیند مرد عزلت نشین به سختی زمین را می‌کند بیل را از او میگیرد در کندن زمین به مرد کمک میکند و زمین را می‌کند سپس مرد زخمی به سوی آن‌ها می‌آید و پادشاه سعی میکند جلوی خونریزی زخمش را بگیرد و زخمش را ببندد و سپس با کمک مرد عزلت نشین مرد زخمی را داخل خانه میبرند تا استراحت کند و در صبح روز بعد مرد زخمی تعریف میکند که قصد داشته پادشاه را بکشد ولی مردان پادشاه فهمیده‌اند و به او حمله کرده و او را زخمی کرده‌اند و پادشاه به او کمک کرده و او را از مرگ نجات داده است و حالا مرد زخمی می‌خواهد به پادشاه خدمت کند و جزء افراد پادشاه شود. سپس پادشاه بیرون از خانه مرد عزلت نشین را میبیند که روی زمینی که به کمک پادشاه آن را شخم زده بود داشت بذر میپاشید و به پادشاه میگوید با کارهایی که از دیروز در آن جا انجام داده در حقیقت به جواب پرسشهایش رسیده است.
این داستان کوتاه مانند سایر رمانهای تولستوی خیلی زیبا و دارای مفاهیم با ارزش و انسانی و آموزنده است.
با تشکر از کتابراه برای تهیه‌ی این داستان رایگان با ارزش.
betWeen دامنی
۱۴۰۲/۰۸/۱۲
به نام خدا باز هم یک کتاب دیگر از لغو توسلتوی با داستانی شگفت انگیز از این نویسنده‌ی انسان دوست اثر حاضر با وجود کوتاه بودن به جرعت اثر قوی و موثری هست و واقعا در ذهن سوال ایجاد میکند البته نوشتن این چنین اندرز‌ها نیازمند دانش خاصی است یعنی این قدر پخته باشی که به اندرز بنشینی آهنم چه اندرزی البته اکثر آثار او تحت تاثیر شرایط خاص زندگی او بود البته هرنویسنده در شرایط خاص خودش مینویسد و حال و هوای آن روز‌های روسیه یک این چنین چیزی بود که نیاز داشت به این چیز‌ها به این مساعل و یک بازنگری اساسی در زندگی و این چنین نویسندگانی پدید اورد سه پرش براستی پریش‌های عمیقی هستند که به سادگی نمیتوان از آنان گذر کرد. و البته پاسخ دادن به آن‌ها نیز قطعا آسان نیست و پادشاه برای یافتن آنان سروع میکند به لحث و جمع کردن نزدیکانش چنانچه جواب را از این‌ها نمی‌شنود راهی مسیری میشودتا فردی را در جنگل ببیند یک ازلت نشین! و به راستی این نماد چیست؟! مهم‌ترین زمان مهم‌ترین مکان و مهم‌ترین کار و براستی لحظه‌ی حال اهمیتی غیر قابل انکار دارد که البته برای درک این ارزش نیاز به تامل داریم نمیتوان از آن به این راحتی گذشت واقعا تنها دارایی ما لحظه‌ی حال است و دیگر هیچ! هیچکاری نمیتوانیم بکنیم و آن مرد ازلت نشین با کمی افزودن چاشنی صبح این را به پادشاه فهماند و بله صبر هم یکی از نکات کلیدی بود و مهم فراموش نکنید
آذر
۱۴۰۳/۰۱/۰۸
همانطور که از اسم کتاب انتظار می رفت کتاب جالبی بود. در ابتدا که سه پرسش پادشاه مطرح شد، کمی توی ذوقم خورد انتظار پرسش های مهم تری را داشتم ولی بعد فهمیدم پیدا کردن جواب آن ها مشکل است برای همین به ادامه ی داستان گوش سپردم. هیچ کس در قصر نمیتوانست به پادشاه بگوید مهم ترین زمان برای انجام کار چه است زمانی یا بهترین کاری که باید انجام دهد چه کاری است برای همین پادشاه نزد پیر دانایی می رود و تمام تلاش خود را میکند تا از او جواب ها را دریافت کند، در آن جا با مردی زخمی روبرو میشود و او را درمان میکند که البته آن مرد اعتراف میکند دشمن پادشاه بوده و برای کشتن او آمده ولی حالا او را بخشیده. در پایان پادشاه پاسخ خود را از پیرمرد میگیرد، بهترین کار انجام کار نیک و است و بهترین زمان همین اکنون است.
علی هجرتی
۱۳۹۸/۰۲/۱۳
این داستان کوتاه موضوع مهمی را خاطر نشان می‌کند که در قالب گفتگوهای یک پادشاه و افراد مختلفی هست که سر راهش سبز می‌شوند و نتیجه گیری کل داستان را از شخصی می‌شنوید که نه ظاهر، نه جایگاه اجتماعی و نه هیچ چیز خارق العاده و برجسته‌ای ندارد اما اهمیت این موضوع را دریافته است که مهمترین راه تغییر گذشته و تیره تار و آینده‌های موهوم، توجه به لحظه حال یا در حال زندگی کردن است؛ که البته با در حال لذت بردن کاملا متفاوت است و مسئله دیگری است... بهرحال از حیث موضوع، درون مایه و برگردان فارسی، زیبا و دلنشین است اما وحدت گوینده و خسته شدن شنونده از یک صدای خاص (صدای مرد سالخورده) از نقاط ضعف این کتاب صوتی هست که امیدوارم برطرف شود. موفق و موید باشید...
مصطفی عزیزی
۱۴۰۲/۰۱/۲۵
کلی و گویا، کوتاه و پر از مفهموم. این کتاب با اینکه کوتاهه ولی پر از فهم و معارف و نکات مهمی از فلسفه‌ی زندگیه که باید با تامل بهش نگاه کرد و درکش کرد. از اونجایی که پادشاه دنبال جوابهای سوالهایش هست و جوابی پیدا نمی‌کنه تا اینکه با کسی همراه میشه و همون برایش هم جواب کل سوالهایش هست و هم درسی برای زندگی. لئو تولستوی استادانه رمان نویسی می‌کرد و اینم مثل بقیه آثارش پر از نکته بود و دلنشین. با خواندن این اثر پی می‌بریم به زندگی کردن در حال و با تمام وجود حس کردن لحظاتمون چرا که انسان از فردای خودش بی خبره و نباید حسرت گذشته و ترس از آینده تو زندگیمون، حس خوب زندگی کردن در لحظه را از ما صلب کنه. ترجمه‌ی عالی، خوانش فوق العاده این اثر را جذاب‌تر کرده. سپاس از ماه آوا و تیم خوب کتابراه
مهناز عاصمی
۱۳۹۷/۱۰/۲۶
محتوای کتاب اهمیت لحظه اکنون را نشان میدهد خواندن یا گوش دادن به این کتاب را به همه توصیه میکنم از تذگر و گوشزد‌های این کتاب تحت عنوان سه پرسش. و آن هم یک داستان کوتاه خیلی خشنود هستم
ساناز یوسفی
۱۴۰۲/۱۰/۰۹
خیلی قشنگ بود. این کتاب با اینکه کوتاهه ولی پر از فهم و معارف و نکات مهمی از فلسفه‌ی زندگیه باید با تامل بهش نگاه کرد و درکش کرد. از اونجایی که پادشاه دنبال جوابهای سوالهایش هست و جوابی پیدا نمی‌کنه تا اینکه با کسی همراه میشه و همون برایش هم جواب کل سوالهایش هست و هم درسی برای زندگی. لئو تولستوی و استادانه رمان نویسی می‌کرد اینم مثل بقیه آثارش پر از نکته بود و دلنشین. با خواندن این اثر پی می‌بریم به زندگی کردن در حال و با تمام وجود حس کردن لحظاتمون چرا که انسان از فردای خودش بی خبره و نباید حسرت گذشته و ترس از آینده تو زندگیمون، حس خوب زندگی کردن در لحظه را از ما صلب کنه. ترجمه‌ی عالی، خوانش فوق العاده این اثر را جذاب‌تر کرده‌. از کتابراه ممنونم.
پونه
۱۴۰۱/۰۶/۱۲
خوبه، جالبه قبلا‌توی‌ یه کتاب‌خونده‌بودمش‌اما‌صوتیش‌هم‌جالب‌بود
زیبایی‌ش منحصر به فرده، گویندگی کتاب به خوبی انجام شده
داستانی که با کمی تامل در اون ما می‌توانیم به نکاتی برجسته پی ببریم؛ نکاتی چون توجه به فرد مناسب، استفاده صحیح از زمان، و انجام عمل صحیح، این نکته شایا تقدیر هست که ما با مراجعه
و اگاهی صحیح از این نکات، رفتار صحیح و زیبایی در برابر دیگران داشته باشیم که این مسئله اثر متقابل هم داره، به این معنی که وقتی ما به خوبی با دیگرا تا می‌کنیم همین رفتار خوب توسط انان منعکس شده و به ما برمی‌گردد و من از خواندن این کتاب و درک این نکات زیبا خوشحال شدم و امیدوارم از انها به خوبی بهره ببرم. 💎✨🙏
ریحانه کاظمی
۱۴۰۲/۱۰/۰۶
خیلی ممنونم بابت این کتاب جذاب، کتاب صوتی سه پرسش از لئو تولستوی داستانی کوتاه و در عین حال عمیق می‌باشد و به سوالات اساسی در زندگی ما که به صورت روزمره با آن‌ها دست به گریبان می‌باشیم شامل اینکه به چه کسی اعتماد کنیم، در چه زمانی اعتماد کنیم و اینکه شایسته‌ترین فرد چه کسی می‌باشد پاسخی درخور، و در کوتاه عین حال عمیق می‌دهد. نوع روایت داستان نیز در نوع خود هرچند جدید نبوده ولی نتیجه آن و چگونگی روایت جالب می‌باشد. استفاده از پیر فرزانه، پادشاه و دشمنی که قصد او را دارد نیز برکشش داستان می‌افزاید. ترجمه خانم پریسا سالارفر نیز بسیار روان، گویا و خالی از اشکال می‌باشد.
احمد استوار
۱۴۰۱/۰۱/۰۱
لئو تولستوی، فئودور داستایوفسکی و آنتوان چخوف واقعا این سه شخصیت برجسته روسی به نوبه خود شاهکار‌هایی را خلق کردند که تا کنون ماندگار بوده و همچنان هم ادامه داره. تولستوی شخصیتی مذهبی بوده و اکثر اثراتش رو در دید مذهب گنجانده. در داستان کوتاه سه پرسش تولستوی میتونسته اینو در نظر داشته باشه که اگرچه انسان دارای اختیار است اما در نهایت تسلیم قضا و قدره و هر اتفاق خوب یا بدی که میوفته قطعا حکمت و مصلحتی داره و همه چی طبق نظم خاصی هست، اگرچه ما قادر به درک این نظم پیچیده نیستیم. به هر روی، اگر اشتباه نکنم نظامی میگه: تو نیکی کن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز
مجیدناجی
۱۴۰۳/۰۸/۱۹
داستان روایت کوتاه از بخشیدن و نبخشیدن است. روایت زندگی کردن در زمان حال و اکنون یا امروز را زندگی کردن گذشت کردن و بخشیدن و کمک کردن دریک کلمه انسانیت است. درست حکایت به هر دستی که بدهی به همان دست پس میگیری است به زبان امروزی کارما و انرژی مثبت داشتن است. اگر دقیق نگاه کنیم با کوچکترین بخشش و و و گذشت بزرگترین جنایات اتفاق نمی‌افتد عکس این جمله هم درست است. پس سعی کنیم با اطرافیان مردم باانعطاف پذیری بیشتر و کمی گذشت رفتار کنیم. همدیگر را دوست بداریم و قدر لحظه‌های باهم بودن را بدانیم که زودتر از زود عزیزان را روزگار ازما میگیرد. ممنونم از کتابراه
مشاهده همه نظرات 899

راهنمای مطالعه کتاب صوتی سه پرسش

برای دریافت کتاب صوتی سه پرسش و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.