معرفی و دانلود کتاب صوتی سال بلوا
برای دانلود قانونی کتاب صوتی سال بلوا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی سال بلوا
کتاب صوتی سال بلوا اثر عباس معروفی روایتی از هفت شب است که شما را سالها عقب برده و تداعیگر کل تاریخ ایران و زندگی غمانگیز نوشافرین است. نوشافرینی که خود نمادی از مظلومیت تمامی زنان و دختران رنج کشیده است.
کتاب سال بلوا (Sal-e- Balva) به سبک سیال ذهن نگاشته شده است. خانوادهای که با امید و آرزو نقل مکان میکنند اما بلوایی از جانب مردم، نقشههایشان را نقش بر آب میکند. داستانی که به صورت اول شخص اتفاق میافتد و نویسنده از پرداخت به حاشیه پرهیز میکند و مخاطب را مستقیم وارد داستان میکند. ما با زنی روبهرو هستیم که در زمان حال به سر میبرد و بعد از روبهرو شدن با واقعیت، دوباره به خاطرات خود باز میگردد. اوست که بخشهایی از کتاب را روایت میکند و بخشهای دیگر کتاب توسط دانای کل روایت میشود.
این کتاب حاوی خاطراتی است که در ذهن نوشافرین مرور میشود. نوشا دختر سرهنگ نیلوفری است. سرهنگی که برای پیمودن پلههای ترقی به سنگسر (مکانی که داستان کتاب در آن اتفاق میافتد) آمده است، تصمیم دارد آیندهای باشکوه برای دخترش رقم بزند و در آرزوی صعود از پلههای ترقی مدام سقوط میکند.
اما نوشا عاشق کوزهگری غریب میشود و تمام وجودش را تقدیم او میکند، با این حال تقدیر، تصمیم دیگری برای نوشا گرفته است...
در دل کتاب سال بلوا افسانه زرگر و دختر پادشاه هم وجود دارد که گاه مخاطب را به کلی از کتاب دور میکند و دنیایی متفاوت برای او ترسیم میکند. افسانهای که با داستان کتاب در هم آمیخته شده و این هنر نویسنده را نشان میدهد.
در کتاب سال بلوا شخصیتهای اصلی دیگری هم وجود دارند. شخصیتهایی که هر کدام براساس دلایل خود فعالیتهای خاصی انجام میدهد.
قبل از هر چیزی این رمان در مورد مظلومیت زن ایرانی است. زنی که از زورگوییهای مردانه، از سختیهای زمانه و از نگاههای هیز مردان در امان نیست و مدام باید مراقب خود باشد که مبادا کاری کند که مردی را تحریک کند. قربانی شدن زن عامل تاثیرگذاری برای پرمخاطب شدن اثر است.
کتاب سال بلوا به موضوعات مختلفی اشاره میکند. به عشق ممنوعه میپردازد و قدرت طلبی را به خوبی نشان میدهد. زن ستیزی را بررسی میکند و نشان میدهد که تا چه حد زنها محدود هستند. عباس معروفی همه این موارد را به شیوهای زیبا نوشته است. به گونهای هر کدام از این موضوعات تکهای از داستان را شکل میدهد و مخاطب باید این تکهها را همانند پازل کنار هم بچیند و در آخر به مفهوم اصلی داستان برسد. همین داستان را به شدت جذاب کرده است و از خستگی خواننده میکاهد.
عباس معروفی (Abbas Maroufi) نویسنده پرآوازه ایرانی در تهران چشم به جهان گشوده است. وی شاعر، رماننویس، نمایشنامهنویس، ناشر و روزنامه نگار مقیم کشور آلمان است. آغاز فعالیت ادبی عباس معروفی زیر نظر هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو بود. وی در دههی 60، کتاب معروف خود سمفونی مردگان را به چاپ رسانید و در عرصه ادبیان ایران به شهرت رسید. از رمانهای معروفی میتوان به سمفونی مردگان، پیکر فرهاد، فریدون سه پسر داشت و سال بلوا اشاره کرد.
جملات برگزیده کتاب صوتی سال بلوا:
- عمرباختهها، عاشق عمر دیگران میشوند.
- مردها همیشه تا آخر عمر بچهاند، این یادت باشد.
- کارم از تکیه گذشته. دلم میخواهد توی بغلت بمیرم.
- تقدیر، اسب رم کردهای است که نمیشود بهش دهنه زد.
- کاش تولد من هم میماند برای بعد، به کجای دنیا بر میخورد؟
- زنها را باید روی صفر نگه داشت، یکی بدهی، دومی را هم میخواهند.
- وقتی آدم دورخیز کند که بلند بپرد، اما نتواند و در همان پشت و پسله بماند، دیگر چی واسه آدم میماند؟
- من چهقدر او را میشناختم؟ شاید هزار سال. و چرا برای داشتن او باید به زمین و زمان التماس میکردم؟
- پدر میگفت: همه جا تاریک است، میفهمی؟ گریه میکردم و جوری که بغضم بروز نکند میگفتم آره. گفت: هرگز نمیفهمی.
- وقتی خدا میخواست تو را بسازد، چه حال خوشی داشت، چه حوصلهای! این موها، این چشمها…. خودت میفهمی؟ من همه اینها را دوست دارم.
- سالها بعد فهمیدم که مردها همهشان بچهاند، اما بعضیها ادای آدم بزرگها را درمیآورند و نمیشود بهشان اعتماد کرد، به خودشان هم دروغ میگویند.
در قسمتهایی از کتاب صوتی سال بلوا میشنویم:
- از یاد برده بودم که دخترم، و در آن لحظه به این فکر نمیکردم که مردها وقتی با آن سبیل سربالا و چشمهای براق زل بزنند به آدم، از بالا به پایین و از پایین به بالا، چشمهای جستجوگری که انگار به زور میخواهد چادر آدم را پس بزند و سراپای آدم را یکباره ببلعد، آدم از خجالت آب میشود، ذوب میشود، لای دستهای یک نفر فشرده میشود و به قدر قطرهای فرو میافتد، چِک.
- سروان خسروی گفت: "بله، فرموده بودید. با اجارهدار صحبت کردم، بهش گفتم پوستت را میکنم اگر سنگ درست در ترازو نگذاری." و بی آنکه نگاهش را از من بردارد، چایش را خورد، لیوان را روی میز گذاشت و تعلیمی را چندبار به پاهاش کوبید.
مادر گفت: نوشا! و چشمغرهای به رانم رفت. به تندی چاک دامنم را پوشاندم و زیرچشمی سروان خسروی را پاییدم. انگار با چشمهایش دامنم را جر داده بود و بعد با خوشی زل زده بود.
- حسینا گفت: "میدانی اولین بوسه جهان چطور کشف شد؟"
دستهاش تار آرنج گِلی بود، گفت که در زمانهای بسیار قدیم زن و مردی پینه دوز یک روز به هنگام کار بوسه را کشف کردند. مرد دستهاش به کار بود، تکه نخی را با دندان کند، به زنش گفت بیا این را از لب من بردار و بینداز. زن هم دستهاش به سوزن و وصله بود، آمد که نخ را از لبهای مرد بردارد، دید دستش بند است، گفت چه کار کنم. ناچار با لب برداشت، شیرین بود، ادامه دادند.
- دنیایی کودکیام به سرعت میگریخت و روزهای تلخ میگذشت. گاهی احساس میکردم دنیا بر اساس عقل و منطق مردانه میگردد که مردها شوهر زنها بشوند و صورتشان را چروکیده کنند، اگر توانستند بچه به دامنشان بیندازند و اگر نتوانستند اشکشان را در بیاورند. زن موجودی است معلول و بیاراده که همه جرئت و شهامتش را میکشند تا بتوانند برتریشان را به اثبات برسانند. مسابقهی مهمی بود و مرد باید برنده میشد. اما نمیدانم خدا اینجور تقدیر کرده بود، یا من بداقبال بودم؟ این چیزها را من هرگز نفهمیدم. زنهای دیگری را هم میشناختم یا نشمه میشدند، یا عنکبوت قالی، یا وامانده در پلههای خانه پدری، و یا چه اهمیت دارد؟ معصوم میزد و من هنوز صداها را میشنیدم. حسرت خوابهای قضا شده، حسرت ملافههای سفید، حسرت بوی خاکی که مدام مرا برمیگرداند، و حسرت شبهای که گم کرده داشتم و نمیتوانستم بخوابم، آخ که من چقدر حسرت به دل بودم.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی سال بلوا |
نویسنده | عباس معروفی |
راوی | عاطفه رضوی |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
ناشر صوتی | آوانامه |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱۱ ساعت و ۲۰ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |
سال بلوا
نوشتهی عباس معروفی
انتشارات ققنوس
نسخهی کتاب صوتی از نشر آوانامه
گوینده: عاطفه رضوی
امتیاز گودردز: ۳. ۸۸ از ۵
همین الان کتاب رو تموم کردم و زبونم بند اومده از وصف کردنش.
تا قبل از خوندن “سال بلوا” فکر میکردم که هیچ رمان ایرانیای نمیتونه در حد و اندازههای “سمفونی مردگان” عباس معروفی باشه. ولی بعد از خوندن این کتاب فهمیدم که این عباس معروفیه که حرفی واسه گفتن باقی نمیذاره!
قلم بینظیر نویسنده و اجرای فوق العادهی “عاطفه رضوی” در نشر “آوانامه”، این کتاب رو تبدیل به یکی از بهترین کتابهایی که خونده بودم کرد.
پی نوشت: نثر عباس معروفی بسیار غم انگیز اما در عین حال بسیار شیرین است. جوری که احتمالا به پهنای صورت اشک خواهید ریخت.
از متن کتاب:
می دانی اولین بوسهی جهان چطور کشف شد؟ در زمانهای بسیار قدیم زن و مردی پینه دوز یک روز به هنگام کار بوسه را کشف کردند. مرد دستهاش به کار بود، تکه نخی را با دندان کند، به زنش گفت بیا این را از لب من بردار و بینداز. زن هم دست هاش به سوزن و وصله بود، آمد که نخ را از لبهای مرد بردارد، دید دستش بند است، گفت چه کار کنم؟ناچار با لب برداشت، شیرین بود، ادامه دادند.
————————
مگر نمیشود آدم سالهای بعد را به یاد بیاورد و برای خودش گریه کند؟!
————————
گفت: مرا یادت هست؟
دویدم و در راه فکر کردم که من چه یادی دارم، چرا یادم به وسعت همهی تاریخ است؟ و چرا آدمها در یاد من زندگی میکنند و من در یاد هیچکس نیستم؟
————————
گفتم به همین سادگی است. آدم این همه به خودش مغرور است که خیال میکند هیچوقت از کار نمیافتد. بعد یکباره میبیند که دنیا با سرعت دور میشود و او جا مانده است.
جمعه ۱۶ فروردین ۹۸
#علی_شیبانی