معرفی و دانلود کتاب صوتی خبرخوان

معرفی کتاب صوتی خبرخوان

کتاب صوتی خبرخوان نوشته‌ی پولت جایلز، داستان مردی به نام کاپیتان جفرسون را به تصویر می‌کشد که پس از قبول ماموریتی خطرناک برای نجات دختربچه‌ای از دست قبیله سرخ پوستان، تمام زندگی‌اش زیر و رو می‌شود. این کتاب یکی از آثار پرفروش آمازون است و موفق شد نامزد دریافت جایزه ملی کتاب در بخش داستانی سال 2016 نیز بشود.

درباره کتاب صوتی خبرخوان:

سال 1870 میلادی است و مردی به نام کاپیتان جفرسون کایل پس از جنگ داخلی آمریکا از شمال تگزاس به دیگر مناطق سفر می‌کند و برای امرار معاش، اخبار جهان را برای مردم بی‌سواد و دور افتاده می‌خواند اما پس از محول شدن ماموریتی خطرناک به او، همه چیز متفاوت می‌شود. کتاب صوتی خبرخوان (News of the World) روایتی هیجان انگیز از دورانی است که قاره آمریکا تحولات متعددی را تجربه کرده و شخصیت اول داستان نیز سه جنگ را در زندگی‌اش دیده و در دو جنگ نیز حضور داشته است.

او فردی با تجربه است که از تنهایی و همواره در سفر بودن خود لذت می‌برد اما پیش از اینکه به این کار مشغول باشد، در گذشته خود زمانی چاپخانه داشته اما به دلیل حوادث تلخ سیاسی و اجتماعی تمام دارایی‌اش را از دست می‌دهد.

داستان کتاب خبرخوان از جایی اوج می‌گیرد که جفرسون با یک پیشنهاد عجیب و وسوسه آمیز روبه‌رو می‌شود؛ عده‌ای به او پیشنهاد می‌دهند که در عوض دریافت طلا، یک دختربچه یتیم به نام جوهنا را پیش نزدیکانش بازگرداند. کودکی ده ساله که در زمان تولد خود، گروهی از سرخ پوستان تمام خانواده‌اش را به قتل می‌رسانند اما او را نگه می‌دارند و همچون یکی از افراد قبیله بزرگش می‌کنند.

حال کاپیتان جفرسون باید برای انجام این ماموریت سفری چهارصد مایلی را شروع کند و از مناطقی خطرناک و سخت عبور کند تا بتواند جوهنا را از آنجا فراری دهد اما مشکلی بر سر راه آن‌ها وجود دارد؛ این دختر زبان انگلیسی را فراموش کرده، از هر فرصتی برای فرار استفاده می‌کند و حتی نمی‌خواهد همچون افراد متمدن کفش به پا داشته باشد.

نویسنده در کتاب خبرخوان به عنوان اثری تاریخی توانسته مفاهیمی همچون مسئولیت، اعتماد، خانواده، عشق و افتخار را به چالش بکشد و شخصیت‌های اصلی داستان را با تصمیمات سختی روبه‌رو کند. همچنین پولت جایلز با هنر بی‌بدیل داستان‌نویسی‌اش، به نحوی فضاسازی می‌کند که شما خود را در آن موقعیت می‌بینید و گویی تمامی آنچه روایت می‌کند مانند فیلمی اکشن از پیش چشم‌تان می‌گذرد.

افتخارات و جوایز کتاب صوتی خبرخوان:

- نامزد دریافت جایزه ملی کتاب در بخش داستانی سال 2016
- نامزد جایزه Spur برای بهترین رمان سنتی غربی سال 2017
- نامزد جایزه Goodreads Choice در بخش داستانی سال 2016
- دریافت جایزه کتاب انجمن نویسندگان تگزاس در بخش داستان‌نویسی سال 2016

اقتباس سینمایی از کتاب صوتی خبرخوان:

از این رمان فیلمی درام و وسترن به همین نام (News of the World) اقتباس شده که پال گرین گرس آن را کارگردانی می‌کند و محصول سال 2020 با بازی تام هنکس است.

کتاب صوتی خبرخوان به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر از ادبیات داستانی آمریکا لذت می‌برید و دوست دارید وارد فضایی تاریخی و وسترن شوید، این رمان برای شما مناسب است.

با پولت جایلز بیشتر آشنا شویم:

یکی از شاعران و نویسندگان موفق آمریکایی، پولت جایلز (Paulette Jiles) نام دارد. او متولد 1943 در ایالت میسوری است و در سال 1968 موفق شد از دانشگاه کانزاس در رشته زبان فارغ التحصیل شود. او پس از آن مدتی به کانادا مهاجرت کرد و در رادیو و تلویزیون آنجا فعالیت داشت.

به دلیل تسلط و دانش جایلز در زمینه آموزش زبان، او در آنتاریو، به فعالیت‌هایی در همین حوزه پرداخت و زبان بومی مناطق شمالی کانادا را فراگرفت.

مهم‌ترین آثار و افتخارات این نویسنده آمریکایی عبارتند از:

- برنده جایزه فرماندار کل در بخش شعر انگلیسی برای کتاب Celestial Navigation در سال 1984
- نامزد دریافت جایزه کتاب کانادا در بخش رمان برای کتاب The Late Great Human Road Show در سال 1986
- نامزد دریافت جایزه ادبی ویلسون برای کتاب Sitting in the Club Car Drinking Rum and Karma Kola در سال 1986

در بخشی از کتاب صوتی خبرخوان می‌شنویم:

زن‌های شهر ویچیتا فالز لباس یکسره‌ای با راه‌راه‌های آبی و زرد، چند تکه لباس‌زیر، جوراب پشمی، لباس‌خوابی که بندش به گردن گره می‌خورد و کفشی کمابیش اندازه به دخترک دادند، اما نتوانستند کاری برایش انجام دهند. دلشان نمی‌آمد با دختری کوچک و لاغر که زخم‌هایی روی ساعد داشت و مثل عروسک‌های چینی زل می‌زد، با خشونت رفتار کنند. نمی‌خواستند با آن کودک گلاویز شوند و علاوه بر این‌ها، دخترک شپش هم داشت.

سرانجام کاپیتان او را به مؤسسهء لاتیز سپرد. زن‌های آن جا جسور بودند، رفتاری تقریباً مردانه داشتند و از این اردوگاه به آن اردوگاه جاده‌ها را زیر پا گذاشته بودند. خیلی‌ از آن‌ها در نقاط مختلف به زندان افتاده بودند. دست‌کم برای اِعمال زور دل‌رحمی نداشتند. دو ساعت وقت گرفت تا او را توی وان ببرند، بشویند و جامۀ کیووایی تنش کنند. یکی از زن‌ها مهره‌های شیشه‌ای و آن لباس را که از پوست گوزن بود، با دندان‌های ارزشمندش از پنجره به بیرون پرت کرد. پرهای میان موهایش را که لانهء انواع جانوران شده بود، بیرون کشیدند.

با پارچ روی سر دخترک آب داغ ریختند و سروبدنش را با صابون آبی شستند. دخترک مقاومت می‌کرد؛ نسبت به بچه‌های ده‌ساله، فرزتر و لاغرتر بود، زور حیرت‌انگیزی داشت و حسابی صابونی شد. آب و کف از در و دیوار پایین می‌ریخت. بالاخره وان به پهلو برگشت، آب بین درز تخته‌های کف فرورفت، به اتاق پذیرایی طبقۀ پایین نشت کرد و نقش‌ونگارهای قرمز کاغذ دیواری لک افتاد و در همان حین، دخترک که کف زمین چمباتمه زده بود، با چشم‌های بی‌روح و شیشه‌ای، همۀ آن خرابکاری‌ها را نظاره می‌کرد. موهایش مثل پارچۀ خیس به فرق سرش چسبیده بودند. با مکافات و کلنجار، لباس‌های زیر و رو و جوراب و کفش‌ها را به او پوشاندند.

فهرست مطالب کتاب صوتی