معرفی و دانلود کتاب صوتی تحقیر و توهین شدهها
برای دانلود قانونی کتاب صوتی تحقیر و توهین شدهها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی تحقیر و توهین شدهها
کتاب صوتی تحقیر و توهین شدهها اولین رمان فئودور داستایوفسکی بعد از سیبری است. این رمان از نظر بسیاری درونیات و احساسات خود او را به عنوان یک نویسندهی جوان و تهیدست افشا میکند. ماجرای رمان، عشق میان آلیوشا و ناتاشا را در بر میگیرد که به دلیل تضادهای اجتماعی و اختلاف طبقاتی موجود میان خانوادههایشان، با موانع زیادی مواجه میشوند و داستان را یک نویسندهی جوان که دوست قدیمی و شیفتهی ناتاشاست، روایت میکند.
دربارهی کتاب صوتی تحقیر و توهین شدهها
اثری که پیش رو دارید، کتاب صوتی تحقیر و توهین شدهها (The Insulted and Humiliated) به قلم نویسندهی برجستهی ادبیات قرن نوزدهم روسیه، فئودور داستایوفسکی (Fyodor Dostoyevsky) به رشتهی تحریر درآمده است. او این رمان را بعد از بازگشت از سیبری نوشت. این اثر ما را با خود به میانهی یک مثلث عاشقانهی دردناک میبرد و همانند دیگر آثار این نویسنده، با تضادهای اجتماعی، نتایج فاجعهبار اختلاف طبقاتی و زوایای تاریک امیال انسانی روبهرو میکند.
ماجرا از این قرار است که آلیوشا، پسر پرنس والکوفسکی، عاشق دختری از خانوادهای متوسط به نام ناتاشا میشود. خانوادهی ناتاشا همسایه و دشمن پرنس والکوفسکی هستند و سرسختانه با ازدواج آنها مخالفت دارند. پدر آلیوشا نیز نه تنها با این ازدواج مخالف است، بلکه تلاش دارد پسرش با یک پرنسس متمول به نام کاترینا ازدواج کند. آلیوشا و ناتاشا با هم فرار میکنند و ناتاشا از سوی خانواده طرد میشود، اما والکوفسکی همچنان سعی دارد پسرش را با کاترینا وصلت بدهد و از هیچ فرصتی برای سنگاندازی در رابطهی عاشقانهی آنها دریغ نمیکند. آلیوشا با وجود اینکه عاشق ناتاشاست، پس از آشنایی با کاترینا و تحت تاثیر پدرش، به او نیز علاقه پیدا میکند و در یک دوراهی جانفرسا میان احساساتش نسبت به دو زن گرفتار میشود.
آلیوشا جوانی سادهدل و خام است. روراست بودن از ویژگیهای برجستهاش به شمار میرود و در عین حال به نظر میرسد که هیچ ارادهای از خود ندارد. مثل یک کودک زودباور و دوستداشتنی است اما امکان دارد کاملا بیاراده و ناخودآگاه بدترین کارها را در حق عزیزانش مرتکب شود و صرفا با خندهای به آنها اعتراف کند.
ایوان یا وانیا، دوست صمیمی ناتاشا که به او علاقهمند نیز هست، روایت داستان را بر عهده دارد. ایوان نویسندهای فقیر است و از طریق نوشتن مقاله برای مجلههای گوناگون به سختی امرار معاش میکند. او به نوعی تصویر خود داستایوفسکی جوان است؛ پیشتر یک رمان به انتشار رسانده که همچون نخستین رمان داستایوفسکی، یعنی کتاب بیچارگان، مورد استقبال منتقدی ادبی با نام مخفف «ب» قرار گرفت و همان داستان را شامل میشود. ایوان پس از نوشتن رمان اولش، آغاز به نوشتن خاطرات دردناک گذشته میکند که از یک طرف داستان ناتاشا و آلیوشا را در بر میگیرد و از طرف دیگر داستان یک دختر نوجوان و یتیم به نام نلی را میگوید. او از سر اتفاق با او آشنا شده و تصمیم میگیرد از او حمایت کند، اما در نهایت نلی نقش مهمی را در داستان ایفا میکند.
ساختار کتاب صوتی تحقیر و توهین شدهها در دو جلد که هر کدام دو بخش دارند، تدوین شده است. هر بخش شامل چندین فصل است و همانطور که پیشتر گفتیم، داستان از زبان ایوان به نگارش درآمده. کتاب بر خلاف اکثر آثار بلند نویسنده، از پیچیدگیها و تجلیهای فلسفی کمتری برخوردار است و داستانی ساده دارد. او به سراغ تک تک شخصیتها میرود و با دقت و تیزبینی توصیفشان میکند. تمامی شخصیتها ماهرانه و دقیق طرحریزی شدهاند، به اعماق روح انسانی نفوذ کرده و درون پیچیدهی او را به نمایش میگذارند.
کتاب صوتی تحقیر و توهین شدهها همچون دیگر آثار داستایوفسکی زمینههای اجتماعی را نیز از قلم نمیاندازد و فاصلهی طبقاتی میان دو خانواده را برجسته میکند. در واقع شاید بتوان گفت تقابل میان اشراف و فرودستان محور اصلی و تعیین کنندهی ماجرای عاشقانهی کتاب باشد. همچنین این اثر انحطاط اخلاقی جامعهی قرن نوزدهم روسیه به ویژه در میان اشراف آن دوره، فداکاری و ارزشهای انسانی و پیچیدگیهای روابط میان والدین و فرزندان به ویژه دختران را آشکار میکند.
نخستین انتشار کتاب صوتی تحقیر و توهین شدهها به سال 1861 باز میگردد که در نشریهی ورمیا و در روسیه به انتشار رسید. این اثر در ایران با عناوین مختلف و توسط ناشران گوناگونی منتشر شده است. نسخهی حاضر توسط پرویز شهدی به فارسی برگردانده و به همت انتشارات مجید روانهی بازار کتاب ایران شده است. نشر صوتی آوانامه آن را به صورت صوتی درآورده و شما آن را با صدای گرم آرمان سلطان زاده میشنوید.
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی کتاب صوتی تحقیر و توهین شدهها
- بر اساس اثر حاضر در سال 1922 یک فیلم صامت به همین نام در سینمای صامت آلمان ساخته شد. کارگردانی این اثر را فردریش تسلنیک (Frederic Zelnik) به انجام رسانده است.
- در سال 1991 فیلمی به همین نام به کارگردانی آندره اشپای (Andrei Eshpai) در روسیه ساخته شد. بازی در نقش ناتاشا را بازیگر معروف سینما، ناستاسیا کینسکی (Nastassja Kinski) بر عهده داشته و نیکیتا میخالکوف، بازیگر و فیلمساز مطرح در نقش پرنس والکوفسکی ظاهر شده است.
- سینمای هنگکنگ نیز فیلم تحقیر و توهین شدهها را با الهام از این کتاب در سال 1950 ساخته است. کارگردانی این فیلم را لا کینگ (Lau King) بر عهده داشته است. کارگردان داستان را با تغییراتی اقتباس کرده و آن را به سالهای پس از جنگ جهانی دوم در شانگهای میبرد و خود نقش ایوان، دوست صمیمی ناتاشا را بازی میکند.
نکوداشتهای کتاب صوتی تحقیر و توهین شدهها
- رمان حاضر صرف نظر از ارزشی که به عنوان یک اثر هنری دارد، ارادت عمیق فئودور داستایوفسکی به اتوبیوگرافی را نشان میدهد. چرا که شخصیت وانیا، دانشجوی فقیری که ناتاشا را با وجود تمام گناهان و شرمساریاش دوست دارد، به نوعی افشاگری داستایوفسکی دربارهی خودش محسوب میشود. (اسکار وایلد، نویسندهی شهیر ایرلندی)
- کتاب حاضر دریچهای برای ورود به جهان این نویسندهی بزرگ است. به نظر من هر کس که مطالعهی آثار داستایوفسکی را با این رمان شروع کند، خوش شانس است و از نقطهی درستی شروع کرده است، به خصوص اگر جوان هم باشد. (استاریکووا، منتقد روس)
کتاب صوتی تحقیر و توهین شدهها برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به مطالعهی ادبیات کلاسیک، به ویژه ادبیات قرن نوزدهم روسیه و آثار فئودور داستایوفسکی علاقه دارید، این کتاب را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب صوتی تحقیر و توهین شدهها میشنویم
در یک جلسه کتابم را از سر تا ته براىشان خواندم. بلافاصله پس از خوردن چاى شروع کرده بودم و تا ساعت دو پس از نیمه شب بیدار نشستیم. نیکلایى در آغاز ابرو درهم مىکشید، انتظار چیزى فوقالعاده متعالى و دسترسناپذیر را داشت، چیزى که شاید نتواند درکش کند، اما بهطور حتم متعالى و گران قدر باشد و به جاى آن رویدادهایى روزمره، کاملاً شناخته شده و درست آنچه را همه روزه دور و بر همهى ما اتفاق مىافتد مىشنید. انتظار داشت قهرمان کتاب آدم فوقالعادهاى باشد و یا شخصیتى تاریخى، مانند «روز لاولف» یا «ایگور میلوسلاوسکى»: به جاى آنها کارمندى حقیر و کوتهفکر و حتا کمى خنگ معرفى مىشد که دکمههاى اونیفورمش افتاده بودند، آنهم به سبک و زبانى بسیار ساده، زبان روزمرهى همهى مردمان عادى... عجیب بود! آنا نگاههایى پرسشآمیز به شوهرش مىکرد، حتا کمى قیافه گرفته بود، انگار موضوعى او را رنجیدهخاطر کرده بود. در قیافهاش چنین خوانده مىشد: «آیا این مطالب احمقانه و پیش پا افتاده واقعا ارزش چاپ شدن و شنیدن را داشتند و از آن بالاتر، بابتشان به نویسندهاش پولى پرداخت کنند!» ناتاشا برعکس سراپا دقت بود، آزمندانه گوش مىداد و یک لحظه چشم از من برنمىداشت. به لبهایم خیره مانده بود که چهگونه هر واژه و هر جمله را ادا مىکنم و ناآگاهانه و ساکت آنها را تکرار مىکرد. و باورتان مىشود؟
پیش از اینکه به نیمهى داستان برسم، اشک از چشمان همهى شنوندههایم جارى بود. آنا از صمیم قلب مىگریست و به حال قهرمان کتابم دل مىسوزاند و با تمام وجود مىخواست به او کمک کند، حتا اگر کوچکترین کمکى براى تخفیف دادن تیره روزىهایش (این موضوع را از آه و نالهها و ابراز همدردىهایش مىفهمیدم). نیکلایى همهى رؤیاهاى بزرگى و متعالى بودن داستان و شخصیتهایش را کنار گذاشته بود. مىگفت: «از همان آغاز مشخص است که ماجرا به جاى خوبى ختم نخواهد شد، شرح حالى است ساده و معمولى؛ اما آدم را به خود جذب مىکند، به آدم مىفهماند و یاد آورى مىکند که دور و برمان چه مىگذرد، شخص پىمىبرد حقیرترین افراد و مسکینترینشان، در عین حال یک انسان است، یک برادر؛» ناتاشا گوش مىکرد، اشک مىریخت و زیرمیز پنهانى دستم را بهشدت مىفشرد. خواندن کتاب به پایان رسید. ناتاشا از جا برخاست، گونههایش گر گرفته بودند و چشمهایش غرق اشک. ناگهان دستم را گرفت، به لبانش نزدیک کرد و بوسید و دوان دوان از اتاق بیرون رفت؛ پدر و مادرش نگاهى با یکدیگر رد و بدل کردند.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی تحقیر و توهین شدهها |
نویسنده | فئودور داستایوفسکی |
مترجم | پرویز شهدی |
راوی | آرمان سلطان زاده |
ناشر چاپی | انتشارات مجید |
ناشر صوتی | آوانامه |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱۶ ساعت و ۱۲ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |
کتاب از نظر من میخواد بگه آدمایی که تحقیر و توهین شدن توسط جامعه و اطرافیانشون، پر از خشم فرو خورده هستن که بخش بزرگی از این خشم تبدیل شده به ترس که این ترس باعث گوشه گیریشون میشه و کاری میکنه که این ادما خیلی سخت بتونن با بقیهی جامعه ارتباط برقرار کنن و چون به همون ترس و احساس حقیر بودن عادت کردن، توان فاصله گرفتن و جدایی از این حقارت رو ندارن و ترجیح میدن توی همین تاریکی که نقطهی امنشون شده بمونن و این خودش جلوی پیشرفتشون رو میگیره..
و بزرگترین اتفاق کتاب این بود که زیاد پایان تلخی نداشت و نشون داد که با همهی این حرفها اگه بازم بتونی با انسانهای درست ارتباط بگیری میتونی خودتو با کمک اونا از اون تاریکی نجات بدی و توهینها و تحقیرهای جامعه رو نشنیده بگیری، اونم به پشتوانهی قدرتِ «باهم» بودن.