معرفی و دانلود کتاب در تک تک کلماتم
برای دانلود قانونی کتاب در تک تک کلماتم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب در تک تک کلماتم
کتاب در تک تک کلماتم نوشتهی تامارا آیرلند استون که پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز شناخته شد، درمورد دختری نوجوان به نام سامانتا مک آلیستر است که به اختلال وسواس فکری - عملی (OCD) دچار است. سامانتا که در ظاهر نوجوانی سالم و آرام است، در درون خود با افکار مزاحم بسیاری دست و پنجه نرم میکند که به تدریج بر ابعاد گوناگون زندگیاش اثر میگذارد. نویسنده در این رمان نوجوانانه با محوریت قرار دادن جهان سامانتا، از چالشها و زیباییهای نوجوانی میگوید.
دربارهی کتاب در تک تک کلماتم
سامانتا مک آلیستر نوجوانی 16 ساله است که در پی یافتن مقبولیت بین همسالان خود، تلاش میکند گروه دوستی خوبی با همکلاسیهایش بسازد. تامارا آیرلند استون (Tamara Ireland Stone) در کتاب در تک تک کلماتم (Every Last Word)، به سراغ موضوعی رفته که با وجود فراگیر بودن میان نوجوانان، چندان به آن توجهی نمیشود. در این رمان با شخصیتهایی آشنا میشویم که هریک به نوعی جهان سامانتا را میسازند و در شکلگیری شخصیت او و آنچه از خود به نمایش میگذارد، مؤثرند.
سامانتا که به اختلال وسواس فکری - عملی (OCD) دچار است، در ارتباط با دوستانش و برخی رفتارهای نابهنجار آنان با مشکلاتی مواجه میشود که او را به مطب روان درمانگرش -دکتر سو- میکشاند. خانوادهی حمایتگر، گروه «هشت دیوانه»، پسری به نام ای جی و کارولین، از دیگر شخصیتهای داستاناند که جهان ذهنی و بیرونی سامانتا را شکل میدهند. این نوجوان 16 ساله به «کنج شاعران» که محفلی خصوصی مختص به اشتراک گذاشتن اشعار و نوشتههای بچهها است، میپیوندد و به این ترتیب، کتاب در تک تک کلماتم روایت خود را آغاز و ما را وارد جهان شورانگیز، اضطرابآور و پرهیاهوی نوجوانی میکند. در خلل محافل کنج شاعران، سامانتا با ای جی، پسری که پیش از این از او خوشش نمیآمد، دوست میشود و بهتدریج در ذهن خود نقشی حمایتی و عاطفی به او میدهد.
با شروع جلسات رواندرمانی، سامانتا متوجه میشود آنچه که بیش از هرچیز دیگری او را میآزارد، نقابی است که مجبور است جلوی گروه همسالانش بر چهره بزند تا مقبولیتی که به دنبالش است را کسب کند. تامارا آیرلند استون در کتاب در تک تک کلماتم با زبانی ساده و دلنشین، روایتی آشنا را بازگو میکند که ممکن است برای بسیاری از ما نیز در دورهی نوجوانی اتفاق افتاده باشد. داستان زمانی به اوج خودش میرسد که سامانتا متوجه میشود کارولین، در واقع وجود خارجی ندارد و صرفا تجلی ذهن بیمارش است. در پی این اتفاق، سامانتا به شناخت بهتری از خود میرسد و توانایی مواجهه با شرایط دشوار روزمره را به دست میآورد. این رمان با مرکز قرار دادن شخصیت دختری نوجوان مبتلا به اختلال وسواس، از چالشهای دوران نوجوانی میگوید و روشهای مواجهه با آن را یادآور میشود.
این کتاب توسط عاطفه محمدزاده ترجمه شده و به همت نشر داهی در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
جوایز و افتخارات کتاب در تک تک کلماتم
- نامزد جایزهی بهترین کتاب گودریدز
- پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز
- نامزد جایزهی کارولینای جنوبی
- برندهی جایزهی ادبیات نوجوانان آلمان Buxtehuder Bulle
کتاب در تک تک کلماتم برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای نوجوانان و افرادی که به رمانهای اجتماعی و داستانهای مربوط به اختلالات ذهنی علاقهمندند، مناسب است.
در بخشی از کتاب در تک تک کلماتم میخوانیم
روزهای اخیر باوجود حرفهای کارولین که در ذهنم شبیه به گردابی بیپایان شده بود، خیلی سخت گذشت. قرار است امروز چهچیزی به من نشان دهد و این چیز چطور قرار است کل زندگی من را عوض کند. آیا اصلاً کارولین دربارهی من اشتباه نمیکند؟ اصلاً همهی اینها چه معنیای دارند؟
زمان بهکندی میگذرد و فاصلهی زمان کلاس تا ناهار خیلی طول میکشد. بهمحض اینکه زنگ چهارم به صدا درمیآید بلند میشوم و از کلاس تاریخ آمریکا بیرون میزنم و بهطرف در میپَرَم. همهی بچهها بهسمت کافهتریا یا حیاط مدرسه میروند، اما من درجهت مخالف شروع به حرکت میکنم.
وقتی به درهای دوقلو میرسم که به سالن تئاتر باز میشوند، نگاهی سریع به دوروبرم میاندازم. بعد داخل میشوم و مستقیم بهسمت پیانو میروم و همانطور که کارولین به من گفته بود از دید پنهان میشوم.
مرتباً ساعت گوشیام را چک میکنم و شک میکنم که نکند همهی اینها یک شوخی است. در همین حال صداهایی میشنوم که آرام اما رسا، بهسمت من میآیند. وسوسه میشوم که قدمی به جلو بردارم تا صورتشان را ببینم، اما پشتم را به پرده میچسبانم و به خودم میگویم که حرکت نکن.
صداها محو میشوند و کارولین سرش را توی پرده میکند و با انگشتش که بهسمت خودش میچرخاند رو به من زمزمه میکند: «دنبالم بیا.»
میپرسم: «داریم کجا میریم؟» انگشتش را روی لبهایش میگذارد و میگوید: «هیس!!!» در پشت صحنه ناپدید میشویم و حدود بیست قدم آنورتر دری را میبینیم که دارد بسته میشود. منتظر میمانیم تا کاملاً بسته شود. بعد آرام و بیصدا جلو میرویم.
«بازش کن.» این را میگوید و بعد اضافه میکند: «آروم.» دستانش را به کمر میزند. نوشتهی روی تیشرتش را میخوانم: همه از من متنفرن چون من پارانوئیدم.
فهرست مطالب کتاب
شش ماه قبل
اکنون
ما پنج نفر
این راز رو نگه دار
در اعماق
در کنار تو
اشتیاقی جانفرسا
بذار بشنوم
ما دُرستِش کردیم
آن ورودی باریک
نمیتونم فراموشش کنم
سه قدم بالاتر
تشنۀ شاعری
همهچیز رو رها کن
خارج از افکار
یک سؤال عالی
همینه
با تو در آمیختم
سه آکورد کوچک
این خرگوشِ سفید
چوب بیسبالت رو بگیر
اون دستش رو دراز کرد
با اونا در امنیتم
یک قرار معمولی
آخرین پلّه
و تو اینجایی
هرچی که هست
بهترین دوستات
از من بنویس
این خوبه
دَهُمین چیز
این پسر
یه آدم کاملاً متفاوت
همونی که واقعاً هستم
جراحتی تازه
مسئلهای پیچیده
دو تا کار رو انجام بده
خودم را حبس میکنم
دستبهدستش کن
خیلی زیاد
دوخته شده به من
موضوع همینه
اولین بار
گرفتمش
یادداشت نویسنده
سپاسنامه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب در تک تک کلماتم |
نویسنده | تامارا آیرلند استون |
مترجم | عاطفه محمدزاده |
ناشر چاپی | انتشارات مجید |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 384 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-92224-0-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی نوجوان |