معرفی و دانلود کتاب صوتی ای کاش در 20 سالگی می‌دانستم

معرفی کتاب صوتی ای کاش در 20 سالگی می‌دانستم

چگونه از مشکلات به‌مثابه‌ی فرصت‌هایی برای دستیابی به موفقیت استفاده کنیم؟ راه‌های میان‌بر کامیابی کدام‌اند؟ تینا سیلیگ در کتاب صوتی ای کاش در 20 سالگی می‌دانستم برای این پرسش‌ها پاسخ‌هایی مفصل و رهگشا ارائه می‌دهد و به ما می‌آموزد که چگونه جایگاه درست خود را در جهانی به بزرگی ابدیت پیدا کنیم. این اثر در در فهرست «کتاب‌هایی که زندگی‌تان را دگرگون خواهند کرد» قرار دارد.

درباره‌ی کتاب صوتی‌ ای کاش در 20 سالگی می‌دانستم

ما در زمانه‌ی بی‌پیغمبری زیست می‌کنیم؛ روزگاری که رسولی در آن نیست تا درست و غلط قطعی و متقن را نشانمان دهد. باید بپذیریم که راهی نداریم جز این‌که با رجوع به خود و توانایی‌هایمان و کمک گرفتن از افراد متخصص و خبره، راه رسیدن به اهدافمان را در پیش بگیریم. تینا سیلیگ (Tina Seelig) یکی از این افراد متخصص و خبره است که در کتاب ای‌کاش در 20 سالگی می‌دانستم (What I Wish I Knew When I Was 20) کوشیده تا به مخاطبان خود بیاموزد چگونه راه موفقیت را در زندگی شخصی و شغلی خود بپیمایند.

انصراف از رشته‌ای که دوستش نداریم، استعفا از شغل غیردلخواه، تعویض مدرسه؛ این‌ها نمونه‌هایی از تغییرات بزرگی هستند که ممکن است جایی در زندگی تصمیم بگیریم به آن‌ها جامه‌ی عمل بپوشانیم. این تصمیم‌ها اغلب با شک و تردید و دلهره همراه هستند. چرا که تضمینی وجود ندارد که بدانیم راه درست را انتخاب کرده‌ایم. درست است که فرمول واحد و مشخصی برای موفقیت وجود ندارد. اما گردآوری تجربیات افراد موفق می‌تواند نمونه‌ها و الگوهایی را در اختیار ما بگذارد. کاری که سیلیگ در این کتاب به‌خوبی از پس آن برآمده است. اما نکته‌ی مهم این است که قرار نیست ما هم در این الگوها قرار بگیریم و از این مسیرهای پاخورده به موفقیت برسیم؛ بلکه هرکدام از ما باید راه منحصربه‌فرد خود را برای رسیدن به اهدافمان خلق کنیم.

تینا سیلیگ، کارآفرین، عصب‌شناس و استاد محبوب دانشگاه استنفورد، در کتاب ای‌کاش در بیست‌سالگی می‌دانستم، داستان‌هایی انگیزه‌بخش و توصیه‌هایی الهام‌بخش درباره‌ی موفقیت را با چاشنی فروتنی و شوخ‌طبعی ارائه می‌دهد. مطالب این کتاب مثال‌های جذابی را -از کلاس درس گرفته تا اتاق هیئت مدیره- در بر می‌گیرد. سیلیگ شما را با نمونه‌های بسیاری از افرادی که فرضیات را به چالش کشیده‌اند و به موفقیت شگفت‌انگیزی دست یافته‌اند، آشنا می‌کند.

با شنیدن این کتاب صوتی درمی‌یابیم که چطور می‌توانیم نسبت به غیرممکن‌ها بی‌اعتنایی به خرج بدهیم، چگونه باید خود را بعد از هر شکست بازیابی کنیم، و با چه نگاهی هر کدام از مشکلات را به‌چشم یک فرصت پنهان تکرارنشدنی ببینیم.

نکوداشت‌های کتاب صوتی‌ ای کاش در 20 سالگی می‌دانستم

- تینا در این کتاب با ارائه‌ی نقشه‌ی راه زندگی به ما لطف بزرگی می‌کند. (گای کاوازاکی، نویسنده و یکی از بنیانگذاران Alltop)

- تینا سیلیگ یکی از خلاق‌ترین و الهام‌بخش‌ترین استادان دانشگاه استنفورد است. خواندن کتاب او باید الزامی شود. کاش پیش از آنکه آن را در 50 سالگی می‌خواندم، برای اولین بار در 20 سالگی خوانده بودم. (رابرت ساتون، استاد دانشگاه استنفورد و نویسنده)

- هرکسی که می‌خواهد یک زندگی کارآفرینانه‌ی سرشار از هدف و اشتیاق داشته باشد، باید این اثر را بخواند. این کتاب دربرگیرنده‌ی انبوهی از ابزارها و نکات کاربردی است که به ما کمک می‌کند بهترین نسخه‌ی خود را پیدا کنیم. (استیو کیس، یکی از بنیانگذاران AOL)

- تعداد کمی از مردم به‌اندازه‌ی تینا سیلیگ برای حمایت از تفکر نوآورانه تلاش کرده‌اند. اصول کتاب او مطمئناً جرقه‌ی ایده‌های جدیدی در ذهن شما روشن خواهد کرد. خواندن این کتاب برای نسل جدید کارآفرینان و کارکشتگان باتجربه به یک اندازه ضروری است. (دیوید کلی، مؤسس IDEO)

- تقریباً غیرممکن است که خط اول کتاب تینا سیلیگ را بخوانید و کاغذ و قلم دست نگیرید تا رودخانه‌ای از ایده‌ها و امکاناتی را که با خواندن کتاب او در ذهن شما جاری می‌شود یادداشت کنید. این کتاب بیش از هر چیز دیگری به ما اجازه می‌دهد رؤیاهایمان را گسترش دهیم. (سانتا کروز سنتینل)

کتاب صوتی‌ ای کاش در 20 سالگی می‌دانستم برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب شنیدنی یک پیشنهاد عالی برای کسانی است که می‌خواهند اثر مثبت و ماندگاری از خود در دنیا باقی بگذارند. همچنین می‌توانید یک نسخه از این کتاب را به بیست‌ساله‌های اطراف خود هدیه بدهید.

با تینا سیلیگ بیشتر آشنا شویم

تینا سلینگ، نویسنده و استاد دانشگاه برجسته‌ی آمریکایی مدرک دکترای خود را در رشته‌ی عصب‌شناسی از دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه استنفورد دریافت کرده است. تینا سیلیگ به دانشمندان، مهندسان و شرکت‌های مختلف، اصول کارآفرینی و نوآوری را آموزش می‌دهد و در طی سال‌های گذشته، سمینارها و سخنرانی‌های مختلفی برای گسترش و بهینه‌سازی تفکر کارآفرینی برگزار کرده است.

سیلیگ اکنون در برنامه‌ی سرمایه‌گذاری‌های مخاطره‌آمیز فناوری استنفورد که به نوعی قطب کارآفرینی در دانشکده‌ی مهندسی این دانشگاه محسوب می‌شود، به‌عنوان مدیر اجرایی فعالیت می‌کند. از آثار مهم او در همین حوزه می‌توان به کتاب‌های «موتور نوآوری»، «بینش بیرونی: ایده‌ها را نه در سر بلکه در دنیا به‌ دست آورید»، «قوانین خلاقیت» و «یک دوره سقوط در خلاقیت» اشاره کرد. او همچنین در سال 2009 میلادی توانست جایزه‌ی معتبر گوردون را از آکادمی ملی مهندسی دریافت کند؛ جایزه‌ای که به سبب اقدامات نوآورانه‌اش به او اهدا شد.

در بخشی از کتاب صوتی‌ ای کاش در 20 سالگی می‌دانستم می‌شنویم

از دانشجویانم خواستم رزومه‌ی شکستشان را بنویسند. یعنی رزومه‌ای بسازند که تمام بزرگ‌ترین اشتباهاتشان، اشتباه‌های شخصی، حرفه‌ای و دانشگاهی را خلاصه کنند. برای هر شکست، هر دانشجو باید چیزی را که از ان تجربه آموخت توصیف کند. فقط دانشجویانی را تصور کنید که عادت دارند موفقیت‌های خود را به رخ بکشند چه تعجبی کردند. به هر حال بعد از اتمام رزومه‌هایشان متوجه می‌شوند که نگاه کردن به تجربه‌ها از زاویه‌ی شکست آن‌ها را مجبور که اتفاقاتی را که در طول مسیر کرده‌اند بپذیرند. در حقیقت هرچه سال‌ها می‌گذرد، بسیاری از دانشجوهای سابقم رزومه‌ای متعارف از موفقیت‌های خود را در کنار رزومه‌ی شکستشان به‌روز نگه می‌دارند.

این تمرین را از لیز کیسنبدر در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا اقتباس کرده‌ام. در ابتدا وقتی این ایده را شنیدم فکر کردم که عالی است. این تمرین روشی سریع است تا نشان دهد که شکست بخش مهمی از فرایند یادگیری ماست. به‌خصوص وقتی کاری را برای اولین بار انجام می‌دهیم یا خطراتی را می‌پذیریم و از این طریق توانایی‌های خود را گسترش می‌دهیم. ما افرادی را استخدام می‌کنیم که به‌خاطر موفقیت‌ها و شکست‌هایشان تجربه دارند.

فهرست مطالب کتاب صوتی