معرفی و دانلود کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم

عکس جلد کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم
قیمت:
۴۳,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم

تینا سیلیگ در کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم، از دوره‌ای فشرده برای یافتن جای خود در دنیا می‌نویسد. این نسخه از این کتاب انگیزشی ویرایش 2019 هست که محتوایی به‌روز شده همراه با فصل‌هایی جدید دارد.

اگر کل چیزی که داشتید پنج دلار پول و دو ساعت وقت بود، چه کار می‌کردید تا پول بیش‌تری دربیاورید؟ این یکی از تکالیفی بود تینا سیلیگ (Tina Seelig) در یکی از درس‌هایش در دانشگاه استنفورد به دانشجویان داده است. قواعد ساده بودند: به هرکدام از پانزده تیم، پاکتی داده شد که در آن پنج دلار سرمایه‌ی اولیه بود و به آن‌ها گفته شد که هرقدر که بخواهند می‌توانند برای برنامه‌ریزی با آن وقت صرف کنند. با این حال، وقتی پاکت را باز کنند فقط دو ساعت وقت دارند تا هر قدر که می‌توانند پول‌سازی کنند.

اگر این چالش به شما داده می‌شد چه کار می‌کردید؟ چطور این کار را انجام می‌دادید؟ در کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم (What I Wish I Knew When I Was 20) ماجرای کامل این چالش را خواهید خواند و خواهید فهمید که چطور با نگاهی دقیق و موشکافانه می‌توانید، مشکلات را به شکل فرصت‌هایی در زندگی روزمره خود ببینید. شما می‌توانید خود را از منطقه‌ی آسایش و بی‌توجهی خارج کنید. سرنخ را بخوانید. این سرنخ آغازی است ساده برای آنچه در این کتاب خواهید خواند، ماجرا ادامه دارد، هیچ مسیر خط کشی شده‌ای برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد، باید یاد بگیرید چطور از فرصت‌ها استفاده کنید. این چالش شگفت زده‌تان خواهد کرد.

سرنخ: تیم‌هایی که بیش‌ترین پول را درآوردند، اصلاً از این پنج دلار استفاده نکردند! آن‌ها پی بردند که تمرکز روی این پول در واقع چهارچوبِ مسئله را بسیار محدود می‌سازد. فهمیدند که اساساً پنج دلار چیزی نیست و تصمیم گرفتند این مسئله را با دید بازتری تفسیر کنند: اصلاً اگر با هیچ‌چیز شروع کنیم، چطور می‌توانیم پول دربیاوریم؟ آن‌ها مهارت‌های مشاهده‌گریِ خود را ارتقا دادند، از استعدادهای خود بهره بردند و خلاقیت خود را برای شناسایی مشکلات موجود شکوفا ساختند. مشکلاتی که خودشان تجربه کردند یا از تجربه‌ی دیگران مطلع شدند. مشکلاتی که شاید قبلاً دیده بودند، اما هیچ‌وقت به حل آن‌ها فکر نکرده بودند. مشکلاتی که آزار دهنده بودند، اما لزوماً دغدغه‌های ذهنیِ هرکسی نبودند. با پی بردن به این مشکلات و سپس تلاش برای حل آن‌ها، تیم‌های برنده توانستند بیش از شش‌صد دلار کسب کنند و میانگین بازده سرمایه‌گذاریِ آن پنج دلار، چهار هزار درصد بود! اگر در نظر بگیریم که بسیاری از این تیم‌ها اصلاً از پنج دلار اولیه استفاده نکردند، آن وقت، بازده مالی آن‌ها بی‌نهایت بوده است.

کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم مناسب چه گروه سنی است؟

اگر دانشجو یا جوانی هستید که تازه می‌خواهید پا در عرصه اجتماعی بگذارید، این کتاب را حتما مطالعه کنید. هدف بر این است که با خواندن آن، مجموعه گسترده‌ای از ابزارهای لازم برای استفاده از فرصت‌های پیرامون خود به دست آورید.

اگر جوانی هستید که می‌خواهید وارد دنیای کسب و کار شوید و نمی‌خواهید در کارتان شکست بخورید، این کتاب مناسب شماست. ساختار این کتاب انگیزشی شما را به سوی نوآوری در عرصه‌های مختلف راهنمایی خواهد کرد.

چقدر با تینا سیلیگ نویسنده حوزه خلاقیت آشنا هستید؟

تینا سیلیگ دکتریِ عصب‌شناسی از دانشکده‌ی پزشکی استنفورد دارد و مدیر اجرایی برنامه‌ی سرمایه‌گذاری‌های مخاطره‌آمیزِ فناوریِ استنفورد است که قطب کارآفرینی در دانشکده‌ی مهندسی دانشگاه استنفورد است. به علاوه، سیلیگ دوره‌های آموزشی درباره‌ی کارآفرینی و نوآوری را در بخش علوم و مهندسی مدیریت و در مؤسسه‌ی طراحی هاسو پلاتنر در دانشگاه استنفورد تدریس می‌کند. او اغلب سخنرانی می‌کند و کارگاه‌های آموزشی‌ای برای مدیران اجرایی در طیف وسیعی از رشته‌های علمی برگزار می‌کند و کتاب‌های علمی محبوبی برای بزرگ‌سالان و کودکان نوشته است.

مشهورترین کتاب تینا سیلیگ «ای کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم» نام دارد که در سال 2009 چاپ شده و در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌ها قرار گرفته است. او با توجه به پیام‌های مخاطبان ویراستاری جدیدی را در سال 2019 منتشر کرد.

جملات برگزیده کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم:

- مشکلات و فرصت‌ها فراوان‌اند، فقط منتظرند کسی بخواهد راه‌حل‌های بدیع برای‌شان پیدا کند.

- تمام رفتارهای انسانی را می‌توان به‌شکل سازگاری شخص با خودش، یعنی استخر ژن‌ها، یا سازگاری با جامعه در مقیاس بزرگ دانست.

- ایده‌ها شبیه کودک هستند؛ زیرا همه فکر می‌کنند آن‌ها بامزه‌اند، بنابراین وقتی دارید درباره‌ی ایده‌های خود قضاوت می‌کنید، بی‌غرض باشید.

- بیش‌تر اوقات داشتن اهداف بزرگ، آسان‌تر از داشتن اهداف کوچک است. برای رسیدن به اهداف کوچک، راه‌های خیلی مشخصی وجود دارد و بسیاری از راه‌ها ممکن است به خطا بروند؛ اما معمولاً با داشتن اهداف بزرگ، منابع بیش‌تری در اختیار دارید، و ضمناً برای دستیابی به آن‌ها راه‌های بیش‌تری وجود دارد.

نامه‌هایی از طرف خوانندگان کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم:

- وینزور: کتاب شما تأثیر بسیار عمیقی روی من گذاشت... هیچ‌وقت کتابی را این‌قدر مشتاقانه و یکباره از اول تا آخر نخوانده بودم.

- میشا: باید ازتون تشکر کنم که نشان دادید تقریباً هرچیزی دست‌یافتنی است تا زمانی که بخواهی به خودت اعتماد کنی و از قلب و روحت برای تحقق آن استفاده کنی.

- بونژولی: کتاب کاش وقتی بیست‌ساله بودم می‌دانستم فوق‌العاده‌ترین کتابی بود که تا حالا درباره‌ی خودیاری، انگیزه و درس زندگی خوانده‌ام... دوره‌ی فشرده‌ای که زندگی و روش فکرکردنم را عوض کرد.

- لاری: دیروز کتاب‌تان را به دست گرفتم و دیگر نتوانستم زمین بگذارم. فوراً جذبش شدم. فهمیدم که حکمتی که شما در این کتاب در میان گذاشته‌اید برای مراحل بعدی سفرم بسیار ضروری است.

- امروز در تولد بیست‌سالگی‌ام، اتفاقی در کتاب‌فروشی استنفورد به کتاب کاش وقتی بیست‌ساله بودم می‌دانستمِ شما برخوردم. تا الان نصفش را خوانده‌ام و دارم برای تشکر ایمیل می‌زنم... این‌که در روز تولدم توانستم این کتاب را پیدا کنم بهترین هدیه تولدی بود که می‌توانستم بخواهم. خواندن مثال‌های ملموس از مفاهیمی که سعی کرده بودم کنار هم قرار بدهم الهام‌بخش بود.

در بخشی از متن کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم می‌خوانید:

معمولاً موقع ارائه‌ی سخنرانی کفش کتانی نمی‌پوشم؛ اما امروز صبح انگشت پایم خیلی بد آسیب دید. این تصادف نه‌تنها به من بهانه‌ای داد که کفش‌های راحت‌ترم را بپوشم، بلکه تشویقم کرد درباره‌ی فرصت‌های پنهان از دید، فکر کنم، یعنی نمونه‌های زیادی از شرکت‌های درحال‌شکوفایی که از ناامیدی‌های دردناک سر بلند کرده‌اند. این همان چیزی است که کارآفرین‌ها انجام می‌دهند! آن‌ها امکان‌هایی را می‌بینند که دیگران مشکل می‌بینند. اسلک، این بستر پیام‌رسانیِ به‌شدت موفق، از دل یک شرکت روبه‌زوال بازی‌های رایانه‌ای درآمد و رشد کرد. حتی بااین‌که این بازی نگرفت، ابزار پیام‌رسانی که از آن استفاده می‌کرد یک موفقیت بود. اینستاگرام هم همین‌طور بود و از یک اپلیکیشن شکست‌خورده‌ی وب بیرون آمد. بنیان‌گذاران آن کوین سیستروم و مایک کریگر، محصول ابتدایی خودشان یعنی بربن را دور انداختند، محصولی که قرار بود کمک کند دوستان با هم در ارتباط باشند. درنهایت تمام تلاش آن‌ها معطوف به مشخصه‌ی به‌اشتراک‌گذاری عکس درون این اپلیکیشن شد. انگشت مصدوم من هم نوعی یادآور دردناک است که می‌گوید باید به پتانسیل‌های موجود در دست‌‌اندازها توجه کنیم.

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار
فصل یک: یکی بخر، دو تا ببر
فصل دو: سیرک وارونه
فصل سه: یا لباس شنا یا مرگ
فصل چهار: لطفاً کیف پول‌تان را دربیاورید
فصل پنج: چاشنی اسرارآمیز سیلیکان ولی
فصل شش: تلاطم پیش رو
فصل هفت: به هیچ وجه... ، مهندسی مال دخترهاست
فصل هشت: تبدیل لیموناد به هلیکوپتر
فصل نه: زرنگ هستید یا درستکار؟
فصل ده: هدف را دور تیر نقاشی کنید
فصل یازده: این هم در امتحان می‌آید؟
فصل دوازده: یافته‌های تجربی
نامه‌ی نویسنده
قدردانی
یادداشت‌ها
درباره‌ی نویسنده
نامه‌هایی از طرف خوانندگان کتاب

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم
نویسنده
مترجممینا صفری
ناشر چاپینشر میلکان
سال انتشار۱۳۹۸
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات192
زبانفارسی
شابک978-622-6573-12-2
موضوع کتابکتاب‌های آموزش کارآفرینی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم

مصطفى ناصرى
۱۳۹۸/۰۸/۲۶
در هر مشکلى فرصت وجود داره... این کتاب بهتون مى اموزه چطور از لیمو (مشکل) لیموناد (فرصت) بسازید وچجورى خلاقیتتون رو پرورش بدید. این کتاب دیدتون رو به خیلى از اتفاقات زندگى عوض مى کنه ویک منبع خالصى از انرژى مثبته. خوندنشو رو ١٠٠٪؜ توصیه مى کنم مخصوصا براى دانشجوها واونایى که در اول راه زندگى هستن. به علاوه ترجمه این کتاب بى نظیر وبسیار روونه. خیلى باهاش حال کردم!
zoha Hashemi
۱۳۹۹/۱۲/۱۹
نکته این هست که عنوان کتاب خیلی میتونه ترغیب کننده باشه واسه خوندنش. اما یه چیزی بگم،
من اینو همون ۲۰ سالگیم خوندم الان البته ۲۴ سالم هست. یکم مثال‌هایی که میزنه با مدل فرهنگ ما شاید جور در نیاد. و دیگه این که احتمالا با نخوندنش چیز زیادی رو شاید از دست ندین ولی اگه ۲۰ سالتونه بخونیدش. توصیه من و
اینه که خیلی خیلی قدر عمر انرژی جوونی رو بدونین حتی زماتی که برای خوندن یه سری کتابا صرف میکنین. اینم میخواد بگه که فرصت‌ها رو ببینین و نه مشکلاتو. جنبه‌ی کار آفرینی داره یه جورایی و ازین جور حرفا. اما کتابای فوق العاده دیگه‌ای هم هست بهتر از این
مث اثر مرکب
مث هنر خوب زیستن
هنر شفاف اندیشیدن
خودشناسی آلن دو باتن
شغل مورد علاقه باز از الن دو باتن و....
Ehsan Ahady123
۱۴۰۲/۰۴/۰۲
اول از همه باید تشکری کنم از نویسنده کتاب بابت تک تک زحماتی که بابت نگارش این کتاب متحمل شده بعد هم از مترجم این اثر که شانس مطالعه آن را به همگان اعطا نموده. بعد از مطالعه کامل این کتاب فقط میتونم بگم یکی از بهترین کتابهایی بود که مطالعه کردم و اولین کتابی هم بود که از آن نکته برداری کرده و الان و هم خلاصه‌ای از آن را در اختیار دارم. مطالعه، نکته برداری از همه مهم تر عمل به مطالب این کتاب را به همه افراد در آستانه ۲۰ سالگی و همین طور افراد سنین بالاتر و پایین تر به شدت توصیه میکنم. یکی از مطالب جالبی که از این کتاب به چشم آمد سپردن تکالیف انجام دادنی به دانش آموزان توسط معلم با امکانات محدود بود که بر خلاف مدارس که فقط آموختن علم را به بیان محدود میکنند و فقط ذهن افراد را با مطالبی زائد پر میکنند. این جمله کتاب که میگه: (داشتن شکستی افتضاح بهتر از موفقیتی میان حال است) معتقدم افرادی که تجربه شکست‌های بیشتری را در زندگی دارند معمولا همان افرادی هستند که بیشترین تلاش‌ها را هم برای رسیدن به اهداف خود کرده‌اند نسبت به افرادی که کمتر جرئت میکنند منطقه امن خود را ترک کنند. توی کتاب به این فرهنگ غلطی که بین مردم جا افتاده هم اشاره جالبی شده که افراد به جای تلاش برای دست یافتن به موفقیت برعکس همه تلاش خود را معطوف شکست دادن سایرین میکند. به جرئت میتونم بگم بهترین نکته‌ای که از مطالب این کتاب عایدم شد جمله: (اگر جلو بروید و خیلی چیزها را امتحان کنید، به احتمال زیاد در مقایسه با کسی که منتظر است خبرش کنند، موفقیتِ بیش تری کسب می‌کنید) بود و همین طور نکات بسیار زیادی که ذکر تمامی آنها امکان پذیر نیست و مطالعه کامل کتاب را به علاقه مندان توصیه میکنم.
Masoomeh Hoosene
۱۳۹۹/۱۰/۲۱
سلام، به نظر من یک همچین کارگاه‌های آموزشی کسب و کار برای جامعه‌ی کنونی و مخصوصا دانشجویان لازم و ضروریه،
توی این کتاب به طور واضح به آدم راه نه تنها راه حل مشکلات بلکه راه تبدیل اونها به فرصت‌ها رو هم نشون میده، و از طرفی این مشکلاتی که ازش بحث میشه فقط مشکلات مالی نیستند، همون‌طور که خود هم که
نویسنده میگه این راه حل‌ها برای تمامی مشکلات هستند و راه حل‌های اون رو میتونید به هر مشکلی تعمیم داد.
من از خوندن این کتاب شگفت زده شدم و به نظرم کتاب خیلی عالی هستش که به نظرم وقتتون رو تلف نمیکنه و بالاخره یه جایی به دردتون میخوره.
زکیه جهانی
۱۴۰۳/۰۶/۱۰
در ابتدا ممنونم از نویسنده‌ی این کتاب " دکتر سیلینگ " بابت تمامی زحمات و مطالعاتشان برای نوشاتل آیت کتاب. این کتاب را در آستانه‌ی ۲۳ سالگی‌ام مطالعه کردم؛ خیلی خوشحالم که در ابتدای دهه‌ی سوم زندگی و قبل از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه این کتاب را خواندم. در این برهه از زندگی تردید‌های زیادی دارم و روشن آینده برایم و واضح نیست؛ همین مسئله نگرانی زیادی را در من ایجاد کرده بود. درست در همین لحظات کتاب" کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم " را شروع کردم و باعث شد به همه‌ی این تردید‌ها به دید دری به سوی آینده و نه تهدید نگاه کنم.
فرزانه سلیمی
۱۳۹۹/۰۹/۱۸
واقعا خوشحالم که این کتاب رو خوندم... در هر لحظه از زندگی فرصت‌های زیادی در میزنند ولی ما اونا رو نمیبینیم... یا اگرم ببینیم از اونا استفاده نمیکنیم... برای رسیدن به اهداف، باید سعی کنیم که حداقل ۱۰۰ درصد اراده رو صرف اون کار کنیم!!! یعنی یا کاری را قبول نکنیم ویا اگر قبول میکنیم با حداکثر تلاش و اراده باشه.. ‌.
((هیچ فرصتی را برای افسانه‌ای شدن از دست ندهید...))
((زندگی صحنه تمرین نمایش نیست؛ فرصت دیگری به شما داده نمیشود... در هر کاری از تمام توان خود استفاده کنید...))
بهرام کاظمی
۱۳۹۸/۰۹/۱۸
کتاب جالبی هست با داستانها و موضوعات چالش برانگیز که شاید به نوعی بتونیم در اطراف خودمون هم ببینیم و تبدیل به فرصت بشه برامون و اینکه بحث شکست که برای ما هضم‌اش خیلی سخت هست اینجا صحبت زیاد شده وباید شکست رو همیشه در کارهامون (البته در گوشه ذهنمون در نظر داشته باشیم) در کل کتاب متفاوتی است که به خواننده یاد میده که از مشکلات یک فرصت بسازه و زاویه دید متفاوتی رو به خواننده هدیه میده
علیرضا مهرعلی
۱۳۹۸/۱۲/۰۵
این کتاب خوش انرژی‌ترین و انگیزشی‌ترین کتابی است که خوانده‌ام و در بخشی از کتاب تینا سیلیگ میگه گاهی شانس در ان سوی خیابان ایستاده و منتظر شماست نترسید و از ان استفاده کنید کسانی که ریسک میکنند موفق ترند من هم به این دلیل در زندگیم ریسک کردم و با وجود این که دانشجوی ترم اول بودن کاری گیرم اومد که بعضی بعد از فارغ التحصیلی گیرشون نمیاد این کتابو بخونید و بهش عمل کنید
حانیه اسکویی
۱۴۰۲/۰۵/۱۶
اولین چیزی که شما رو جذب خوندن این کتاب میکنه اسمشه. و در ادامه داستان‌های جالب این کتابه که شما رو ترغیب میکنه تا خوندن رو ادامه بدین. ولی ممکنه یه جاهایی به مثال‌هایی بر بخورید که با فرهنگ کشورمون در تناقض باشن ولی درکل خوندن این کتاب حتما مسیر جالبی رو براتون روشن خواهد کرد و در آخر بگم اگر حتی ۲۰ سالتون نباشه هم این کتاب رو بخونید البته اگر مصمم هستید برای پیشرفت و ساختن زندگی ایده آلتون. و کاش همه خیلی چیزا رو توی ۲۰ سالگی بدونیم.
نارین نصرتی
۱۴۰۰/۱۲/۲۲
همونطور که از اسم کتاب معلومه این کتاب رو هر ادم جوون و نوجوونی باید بخونه. این کتاب همون یاد میده که چطور از دل مشکلات، نکته‌های مثبت و راه حل‌ها رو بیرون بیاریم و نه تنها اونهارو از بین ببریم، بلکه با استفاده ازش، فرصت‌های متنوع برای یادگیری و کسب تجربه استفاده کنیم. بهمون یاد میده که با دید باز و ذهنی خلاق به مسائل زندگی نگاه کنیم و تموم چیزهایی که یک ادم ۲۰ ساله احتیاج داره که بدونه. حتما بخونید❤
سارا حقیقت
۱۳۹۸/۰۸/۱۷
کتاب فوق العاده‌ای است که شما رو وادار می‌کند از طرفی دیگر به مسائل نگاه کنید و وحشتناک‌ترین ایده‌ها تون رو به بهترین فرصت تبدیل کنید.
سید علی اسماعیلی
۱۴۰۰/۱۲/۱۵
بعد از مطالعه این کتاب دنبال دوره‌های مشابه یا نزدیک به این توی ایران گشتم که چیزی دستگیرم نشد و فکر میکنم اگثر کسایی که این کتاب رو مطالعه کردن این خلا رو در کشور ما حس کردن. مثال‌های کتاب شاید تو کشورما خیلی عملی و قابل اجرا به نظر نیاد اما خوندن این کتاب مخصوصا اگر در همین سن و سال هستین براتون مفیده.
elnaz akbarian
۱۳۹۹/۰۱/۲۱
کتاب خیلی خوبی بود.. کلی دید من رو نسبت به داشتن خلاقیت در رویارویی با مشکلات و مسائل و پیدا کردن راه حل‌ها تغییر و بهبود داد. واقعا باید یاد بگیریم که به دنیا با دید تازه‌ای نگاه کنیم. تجربه کنیم، شکست بخوریم، یاد بگیریم، دوباره تلاش کنیم و خودمون و توانایی هامون رو بیشتر بشناسیم.
بشیر م
۱۳۹۸/۱۰/۰۹
بسیار جالب و تاثیر گذار بود. جمع تمام آنچه خودم بهش رسیده بودم به همراه ده‌ها ایده عالی. مدرس درس کارآفرینی ایده‌های عالی برای کلاس داری در کتاب پیدا میکنه. به کارآفرینان نیز آموزش میده که ایده‌های بزرگ و پیچیده برای تولید خدمت و ثروت لازم نیست. من که خیلی نکته یاد گرفتم.
Amir Mohammad
۱۳۹۹/۰۲/۲۶
توی این کتاب نکات زیادی گفته که من به دوتا که خیلی خوشم اومد اشاره میکنم:1_ببین رفیق زندگیت به خودت بستگی داره که چجوری ببینی این ماهستیم که میتونیم شرایط اطرافمون رو به نفع خودمون کنترل کنیم 2_دور و بر ما فرصت هایه زیادی هست ولی کو چشم بینا پس دیدت رو عوض کن و مشکلات رو فرصت ببین
مشاهده همه نظرات 213

راهنمای مطالعه کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم

برای دریافت کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.