معرفی و دانلود کتاب صوتی 101 سوالی که در دهه بیست سالگی باید از خود بپرسید
برای دانلود قانونی کتاب صوتی 101 سوالی که در دهه بیست سالگی باید از خود بپرسید و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی 101 سوالی که در دهه بیست سالگی باید از خود بپرسید
کتاب صوتی 101 سوالی که در دهه بیست سالگی باید از خود بپرسید اثر پل انگون، دیدگاه شما را دربارهی چگونگی رسیدن به موفقیت تغییر میدهد و از مواردی که موجب شکست در زندگی میشود، آگاهتان میکند. این کتاب صوتی به صورت مشترک با همکاری کتابراه و ماه آوا تولید شده است.
اگر شما جزو افرادی هستید که از شکست خوردن، ناامید شدن یا هر دو به شدت واهمه دارید، یا اینکه مشتاقانه در پی توصیههایی هستید تا به کمک آنها از مرحلهی مشکلات عبور کنید، کتاب 101 سوالی که در دهه بیست سالگی باید از خود بپرسید (101questions you need to ask in your twenties) را بشنوید و در بهترین و تاثیرگذارترین دهه زندگیتان بدرخشید.
انسانها قبل از رسیدن به 20 سالگی هدفها و آرزوهای بسیار بزرگی دارند که مطمئن هستند به آنها میرسند. در تمام طول زندگی به آنها بالوپر میدهد، پرورششان میدهد و به آنها عشق میورزد. اما بعداز فارغالتحصیلی و ترک دانشگاه وارد بزرگسالی میشود و کل اهدافش یک شبه نابود میشود. در حین رشد، بخش بزرگی از عمرتان را جهت ارتقا از مرحلهای به مرحلهی دیگر صرف کنید. راهنمایی، دبیرستان، وارد شدن به یک دانشگاه خوب، انتخاب بهترین رشته، گرفتن نمرات عالی و همینطور به بالا رفتن از این پلهها ادامه میدهید. سریعتر! بالاتر! به پشت سرت نگاه نکن! سؤال نپرس! فقط به بالا رفتن ادامه بده تا بتوانی به اهدافت جامه عمل بپوشانی.
پل انگون (Paul Angone) نویسندهی درخشان این کتاب توصیه میکند که بدون وقفهی طولانی این اثر را بشنوید و برای پاسخ به پرسشها زمان زیادی نگذارید. ابتدا باید قبل از غرق شدن در کتاب و تلاش برای پاسخ به پرسشها، ارتباط این کتاب، سؤالات، داستانها و بصیرتش را با هم درک کنید. شاید بهتر باشد از یکسری نکات یادداشت بردارید، اما در همان حین به شنیدن ادامه دهید. اگر جواب دادن به پرسشی برایتان سخت بود روی آن متوقف نشوید و از ادامهی کتاب غافل نمانید.
برای لحظههایی که مطمئن نیستید چه اتفاقی افتاده، لحظههایی که سعی میکنید برای اتفاقی غیر معقول دلیل پیدا کنید، لحظههایی که سعی میکنید تا ابهامات را رفع کنید و مسیرتان را پیدا کنید، فقط یک جواب وجود دارد و آن هم پرسیدن سؤالات مناسب از خودتان و دیگران است.
در بخشی از کتاب صوتی 101 سوالی که در دهه بیست سالگی باید از خود بپرسید میشنویم:
ساعت 5:30 صبح بود که با همسرم در صحرای آریزونا رانندگی میکردیم و سعی داشتیم قبل از آنکه بچههایمان در صندلی عقب از خواب بیدار شوند بیشترِ مسیر را طی کنیم. آسمان صورتی و زرد بود و آماده بود تا تپهها و صخرههای اطراف بزرگراه را روشن کند، درحالیکه ماهِ کامل پیش از آنکه صبح طومار خداحافظیاش را بپیچد به او ادای احترام میکرد. از آن لحظات زیبا و خوشمنظرهای بود که میدانی هرگز در قاب یک عکس جا نمیشود.
داشتم به آسمان صبحِ کویر نگاه میکردم که همسرم نایومی به نکتهای اشاره کرد که مثل سنگی پرت شده توی شیشۀ جلوی ماشین مرا تحت تأثیر قرار داد. «میدونی، لحظهای که شاهد موفقیت کسی هستیم درست مثل نگاه کردن به ماهی میمونه که همین الان روشنایی یک سمتش رو میبینی، ولی نمیتونی اون سمت دیگهش رو که تاریکه ببینی.»
با وجود آنکه تازه از خواب بیدار شده بودم اما این حرفش تأثیری عمیق رویم گذاشت، حتی بعد از بیست ساعت رانندگی در جاده با سه بچه و توقف برای خوردن قهوه در پمپ بنزین. بنابراین میدانستم حقایق بیشتری در این حرفش نهفته است.
به آنچه گفته بود بیشتر فکر کردم. افراد حتی در درخشانترین لحظاتشان هم آنروی تاریک ماه را دارند. مهم نیست چقدر موفق بهنظر برسند، همۀ آدمها یک بخش دردناک در زندگیشان دارند که درخشان نیست و از دیدِ دیگران پنهان است.
بالغ بودن سخت است. «همزمان با بزرگ شدن رشد میکنی و هر فصلی با خودش اتفاقاتی به همراه دارد که برای فهمیدنش مجبوری مخفیانه از گوگل استفاده کنی.» در آن سوی عکسهای اینستاگرامِ هرکسی، رویِ دیگری وجود دارد که از آن عکس نمیگیرند. برای مثال، عکسی که از خانوادهام درکنار هنگینگ لِیک گرفتهام و در اینستاگرام پست کردهام را در نظر بگیرید. یک عکس زیبا از خانوادهام در آغوش هم، روبهروی آبشاری باشکوه که از روی کوهی بلند درون دریاچهای تمیز و سبز رنگ میریزد. یک گردش فراموش نشدنی بود.
اما دلیل اینکه همه یکدیگر را در آغوش گرفته بودیم این بود که در طول مسیر هوا اکثراً برفی بود! و به این خاطر فراموش نشدنی بود چون گاهی اوقات درطول مسیر فکر میکردم که آیا زنده برخواهیم گشت یا نه. خودمان را تصور میکردم که به عنوان والدینی بیفکر که فرزندانشان را به گردشی خطرناک بردهاند تیتر اخبار ساعت ده شدهایم؛ گردشی که در ابتدای مسیرش نوشته شده «با شما هستم احمقها! این یک گردش دشوار است. کودک و سگ همراهتان نباشد. ما برای نجات شما هلیکوپتر اعزام نمیکنیم!»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی 101 سوالی که در دهه بیست سالگی باید از خود بپرسید |
نویسنده | پل انگون |
مترجم | هدیه جامعی |
راوی | میلاد تمدن |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب کوله پشتی |
ناشر صوتی | نشر ماه آوا |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۶ ساعت و ۲۱ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای راه و رسم زندگی |
یونگ فرآیند رشد روانی انسان را اینگونه توصیف میکند که در نیمه اول زندگی (که تقریباً تا سی و پنج الی چهل سالگی طول میکشد) پرداختن به مسائل دنیای بیرون و ایجاد یک خودآگاه (Ego) توانمند جزو دغدغههای اصلی انسان است.
در نیمه دوم زندگی، توجه انسانی که به درک جامعتری از شخصیت خود رسیده است، عمدتاً معطوف به دنیای درون میشود و فرد تلاش میکند جنبههای نزیسته روان خود را زندگی کرده و خویشتن حقیقی خویش را متبلور کند.
در نیمه اول زندگی عمده دغدغههای انسان از جنس مسائل روزمره و امرار معاش است در حالی که در نیمه دوم مسائل عمیقتری همچون معنای زندگی و هدف از زیستن، ذهن انسان را درگیر خود میسازد.
هدف غایی انسان چیزی نیست جز کشف خویشتن حقیقی و تبدیل شدن به همان کسی که واقعاً هست نه آن کسی که خانواده، جامعه، حکومت و … خواستار آن هستند و ممکن است با خویشتن حقیقی آن فرد در تعارض باشد.
به زبان ساده دانه پرتقال قرار است درخت پرتقال شود، نه درخت سیب یا چیزهای دیگر. یونگ این امر را مستلزم طی کردن فرآیندی میدانست که آن را تفرد مینامید.
در طی فرآیند تفرد، انسان به تدریج این توانایی را پیدا میکند که جنبههای مختلف و بعضاً متضاد شخصیت خود را بشناسد، آنها را با یکدیگر یکپارچه کند و از طریق به فعلیت در آوردن استعدادها و قابلیتهای بالقوه درونی خود به #خودشکوفایی (self actualization) برسد.
نکتهای که مورد قبول اکثر متخصصین روانشناسان رشد فردی قرار دارد آن است که انسان در هر بازه سنی باید کارهایی را انجام دهد که به طور طبیعی جزو مقتضیات آن بازه سنی است و هر گونه تندروی یا کندروی در طی کردن فرآیند تفرد، ممکن است اثر خود را به شکل یک بحران شخصیتی در زن است.