معرفی و دانلود کتاب شکار مرگ

معرفی کتاب شکار مرگ

کتاب شکار مرگ که یکی از دلهره‌آورترین و معروف‌ترین نمایشنامه‌های آیرا لوین است؛ ماجرای مرد میان سالی به نام سیدنی را به تصویر می‌کشد که می‌خواهد برای به دست آوردن نمایشنامه‌ی درخشان یک نویسنده‌ی جوان، او را به قتل برساند.

درباره‌ی کتاب شکار مرگ:

آیرا لوین کتاب شکار مرگ (Deathtrap: a thriller in two acts) را اولین بار در سال 1978 منتشر کرد. نمایشنامه‌ای کمدی اما هولناک که چهار بار پیاپی در خیابان برادوی شهر نیویورک به صحنه رفت و اجرا شد. این کتاب ماجرایی تو در تو دارد که با خواندن آن لحظاتی غافلگیرکننده و خنده‌دار را تجربه خواهید کرد. لوین با هنرمندی تمام و به شکلی غیر قابل تصور، داستان خود را همراه با جزییات و صحنه‌پردازی دقیق پیش می‌برد تا جایی که شما در فضایی دلهره‌آور قرار می‌گیرید. نمایشنامه‌ی شکار مرگ در سال 1978 کاندید جایزه تونی شد و همچنین برای نویسنده‌اش جایزه ادگار را ثبت نمود.

ماجرای کتاب شکار مرگ با مرد میانسالی به نام سیدنی آغاز می‌شود که در گذشته نمایشنامه‌نویسی موفق بوده اما اخیراً چند کار ناموفق داشته و در نوشتن اثری تازه با مشکلاتی مواجه شده است. روزی سیدنی برای همسرش ماریا نمایشنامه‌ جذابی را می‌خواند و می‌گوید که یک نویسنده‌ی جوان به نام کلیفورد اندرسون آن را به نگارش درآورده است. او یقین داشت که نمایشنامه‌ی او به موفقیت می‌رسد و با شوخ طبعی به همسرش می‌گوید که شاید روزی کلیفورد را به قتل برساند و اثرش را به نام خود بزند؛ اما این فقط یک شوخی ساده نبود! در نهایت سیدنی آن نویسنده جوان را به خانه‌اش دعوت می‌کند تا پیشنهاداتی برای اصلاح کارش به او بدهد.

درباره‌ی مجموعه نمایشنامه‌های بیدگل:

هدف اصلی این مجموعه معرفی جهان‌های گوناگون نمایشی است؛ جهان‌هایی که به دلیل سیاست‌های فرهنگی خاص هیچ‌وقت گشوده نشدند و مردم چیزی از آن‌ها تا به حال نشنیده‌اند. آثار این مجموعه به دلیل اینکه بتواند موضوعات مختلفی را پوشش دهد به بخش‌هایی از جمله آمریکای لاتین، کلاسیک‌ها، کلاسیک‌های مدرن، تک‌پرده‌ای‌ها، چشم‌انداز شرق، بعد از هزاره، نمایشنامه‌های ایرانی، نمایشنامه‌های امریکایی و اروپایی تقسیم شده‌اند.

افتخارات کتاب شکار مرگ:

- نامزد جایزه تونی سال 1978
- دریافت جایزه ادگار برای نویسنده

نکوداشت‌های کتاب شکار مرگ:

- نمایشنامه‌ای با ساختاری نبوغ آمیز. (Barnes & Noble)
- اگر قصد دارید خودتان را با خنده بکشید، شکار مرگ را امتحان کنید. (Time)
- این اثر، هوشی اهریمنی را با سرگرمی استادانه در هم می‌آمیزد. (Amazon)

کتاب شکار مرگ برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب حاضر برای علاقه‌مندان به نمایش و داستان‌های دلهره‌آور و معمایی، اثری درگیرکننده و جذاب خواهد بود.

آیرا لوین را بیشتر بشناسیم:

این نویسنده‌ و نمایشنامه‌نویس آمریکایی در سال 1929 چشم به جهان گشود. آیرا لوین (Ira Levin) تحصیلات خود را در رشته ی فلسفه و زبان انگلیسی در دانشگاه نیویورک به اتمام رساند و بلافاصله فعالیت حرفه‌ای خود را با نگارش سریال برای تلویزیون شروع کرد. او نخستین رمانش بوسه‌ای پیش از مرگ (1953) را در 24 سالگی نوشت. لوین در حوزه‌های ترانه‌سرایی، نمایش نامه‌نویسی، داستان‌نویسی، فیلم نامه‌نویسی و کارگردانی فعالیت داشته و تاکنون دو بار موفق به کسب جایزه ی معتبر ادگار آلن‌پو و یک بار جایزه‌ی برام استاکر شده است.

در بخشی از کتاب شکار مرگ می‌خوانیم:

مایرا: وای‌ این فوق‌العاده‌س عزیزم! خیلی برات خوشحالم. یعنی برای جفتمون.
سیدنی: خوشحال؟ خوشحال بابت چی؟
مایرا: خب‌ کار خودته دیگه، نه؟ همون طرح ماه اوت؟
سیدنی: طرح ماه اوتم به همون سرنوشتی دچار شد که طرح ماه ژوئنم و تمام طرح‌هایی که قبل از اون داشتم: از توی شومینه دود شد رفت هوا و جزئی از هوای آلودۀ فیرفیلد کانتی شد. این، امروز صبح، توی صندوق پست بود. مال یه باباییه به اسم‌ ‌  (نگاهی به پاکت می‌اندازد.) کلیفورد اَندرسُن. این یارو یکی از اون چَلغوزای سمینار بود. (با درآوردن ادای او از روی نوشته می‌خواند. ) «آقای برول عزیز: امیدوارم ارسال نمایشنامه‌ام، شکار مرگ که تایپ دوبارۀ آن را حدود دو بامداد امروز به اتمام رسانیده‌ام، خاطر عزیزتان را مکدر نکرده باشد. نظر به اینکه نوشتن چنین چیزی بدون الهام از آثار شما و راهنمایی و جسارتی که تابستان گذشته به من مبذول فرمودید میسر نبود، اندیشیدم شایسته‌تر آن است که نخستین‌بار شما آن را بخوانید. چنانچه ذره‌ای مرغوبیت از جنس نمایشنامه‌های شما را داشت، آن‌گاه مطمئن خواهم شد ارزش وقت و هزینه‌ای را که صرف آن سمینار شد داشته است.»
مایرا: (درحالی‌که می‌نشیند.) چه خوب.
سیدنی: نه! اصلاً هم خوب نیست! احمقانه‌س. «شرمندگی مرا بابت ارسال رونوشت کاربُنی26 نمایشنامه بپذیرید، چراکه دستگاه زیراکس محله معیوب بود و این حقیر بیش از این طاقت انتظار برای فرستادن اولین فرزندم خدمت پدر معنوی‌اش را در خود نمی‌دیدم.» رونوشت منو نگا، رونوشت خودشو ببین! «امیدوارم به‌مجرد آنکه نمایشنامه را خواندید با من تماس حاصل کنید یا مرقوم فرمایید تا بدانم آیا به نظرتان ارزش ارائه به» غیره و غیره. حروم‌زاده چه خوبم تایپ کرده! (نامه را روی میز می‌اندازد.) گمونم یادم اومد کیه! از اون چاق‌های بی‌قاعده. از اونایی که مشکل هورمونی دارن. شیرین دویست کیلو رو داشت! مونده‌م آدرس منو از کجا گیر آورده...
مایرا: لابد از دانشگاه.
سیدنی: بعید نیس. (بلند می‌شود و به‌سمت بوفه می‌رود.)
مایرا: واقعاً ان‌قدر خوبه؟ اولین نمایشنامه‌ش؟
سیدنی: محاله شکست بخوره. حتی یه کارگردان کاربَلَدم نمی‌تونه خرابش کنه! (مقداری نوشیدنی در لیوانِ پُر از یخ می‌ریزد.) سال‌ها روی صحنه می‌مونه. حقوق اجرای حرفه‌ای و آماتور این نمایشنامه دخل‌وخرج هفت نسل خونوادۀ اندرسن رو تأمین می‌کنه. مثل آب‌خوردن ازش اقتباس سینمایی می‌شه. جُرج. سی. اسکات یا مایکل کین.
مایرا: دوستش دارم.
سیدنی: لامصب نقص نداره.
مایرا: غلط نکنم توام می‌تونی افتخار کنی به اینکه یکی از شاگردات یه نمایشنامۀ بفروش نوشته.
سیدنی: (حرف او را تأیید می‌کند.) برای اولین‌بار درطول یازده سال زندگی مشترکمون عزیز دلم   ببُر صدات رو!
مایرا:‌ای بابا... (وسایل را روی بوفه به‌ جای اصلی‌شان برمی‌گرداند، در‌ همان ‌حال سیدنی نوشیدنی‌به‌دست، به‌سمت دیگر حرکت می‌کند.)