معرفی و دانلود کتاب شرح مثنوی شریف - جلد سوم
برای دانلود قانونی کتاب شرح مثنوی شریف - جلد سوم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب شرح مثنوی شریف - جلد سوم
کتاب شرح مثنوی شریف - جلد سوم اثر بدیع الزمان فروزانفر، تفسیری جامع و کامل بر مثنوی مولوی است. فروزانفر، در شرح ابیات پرمغز مولانا در مثنوی، بسیار از شعر شاعران دیگر نیز بهره گرفته و شما را در شناختن هر چه بهتر حضرت مولانا و افکار عالیهاش، در معنای واقعی، به سودی بیمثال و متاعی بیقیمت میرساند.
فروزانفر در مقدمه کتاب شرح مثنوی شریف - جلد سوم بیان میکند:
برای آن که از نظر و عقیدهی مولانا در هر مسأله به نحو تفصیل مطلع شوم و اصول افکار وی را به صورت منظم به دست آورم در صدد برآمدم که فهرستی برای مطالب مثنوی ترتیب دهم، علت این امر چنانکه بر خوانندگان محترم روشن است، این بود که مثنوی مانند دیگر کتب به ابواب و فصول قسمت نشده و از حیث نظم و ترتیب، اسلوبی مانند قرآن کریم دارد که معارف و اصول عقاید و قواعد فقه و احکام و نصایح، پُشتا پُشت در آن مذکور و مطابق حکمت الهی به هم آمیخته است، مانند کتاب آفرینش، نظمی مخصوص به خود دارد، تابع سنن و آیینهای مصنفان و مولفان کتب عادی و معمولی نیست و از این رو افکار فلسفی و اصول تصوف و مبانی علوم اسلامی در مثنوی پراکنده و متفرق است و فیالمثل ممکن است مطلبی به نحو اجمال در دفتر اول ذکر شود و تفصیل آن در دفتر دیگر و یا مواضع مختلف بیاید و تا آن گاه که نظر مولانا در همه موارد پشت سر هم قرار نگیرد بالطبع فهم آن مطلب از روی شمول و احاطه میسر نمیشود.
در مهرماه هزار و سیصد و بیست و چهار هجری شمسی بدین کار دست زدم و هر روز چند ساعت صرف کردم تا در آخر اسفندماه هزار و سیصد و بیست و پنج، فهرستی از مطالب مثنوی؛ بر وفق سلیقه و اطلاع خود در آن ایام فراهم ساختم، این فهرست در آثاری که از این پس منتشر کردم و در مطالعه مثنوی بسیار سودمند افتاد ولی دیری نگذشت که از روی یقین دانستم که وسعت و تنوع مباحث در مثنوی بیش از آن است که من با این مایه اندک و بضاعت اندک بتوانم بر آن اطلاع حاصل کنم و پس از آن هرچه بیشتر خواندم به نقص کار خود واقفتر شدم و خود را مانند کسی یافتم که مناسب وسایل خویش از دریایی ژرف و بیکرانه و پهناور چند جوی خود و خوار مایه جدا کند و یا به نوعی از حاصل دریا و گوهرهای آن که میشناسد اکتفا جوید. تکرار نظر و مطالعه به اثبات رسانید که مولانا بر همهی علوم و معارف که در روزگار وی معمول بوده احاطه داشته و به نیروی فکرت دوربین و پرده شکاف از آن همه گذر کرده و تا مقداری نه اندک به سوی زمان حاضر پیش آمده و در بعضی مسائل آنسوتر هم رفته است.
درباره مثنوی معنوی بیشتر بدانیم:
این کتاب از حدود 26 هزار بیت شعر در شش دفتر تشکیل شده و شامل 424 داستان است. بعضی از این داستانها برگرفته از قرآن، حکایات پیغمبران و اولیا، کلیله و دمنه، کتب عطار نیشابوری، حکیم سنایی، نظامی گنجوی، جوامعالحکایات عوفی، داستانهای عامیانه و بعضی دیگر از قصهها، ساخته و پرداخته خود مولاناست.
مثنوی سبکی در شعر است که در آن مصرعها دو به دو با هم، هم قافیه هستند و مناسبترین قالب برای داستانهای طولانی محسوب میشود. سرودن مثنوی از قرن سوم و چهارم هجری شروع شد و قدیمیترین مثنوی سروده شده مربوط به رودکی میباشد که کلیله و دمنه را به شعر سروده ولی از این مثنوی امروزه بجز چند بیت باقی نمانده است.
در بین تمامی مثنویهای سروده شده، مثنوی مولانا را میتوان سرآمد همه آثاری دانست که در این سبک سروده شدهاند؛ زیرا مولانا از یک طرف به عرفان نظری احاطه و تسلط کامل داشته و به درجه استادی رسیده بود و از طرف دیگر در عرفان عملی نیز با همنشینی شمس تبریزی و شیخ صلاحالدین زرکوب، به یک صوفی تمام عیار تبدیل شده بود که حاصل این دانش و تجربه مثنوی معنوی شد.
کتاب مثنوی معنوی از جمله مهمترین و درخشانترین آثار ادبی و عرفانی جهان به شمار میرود. مولانا برای بیان مفاهیم عرفانی از داستان ها و اتفاقات روزمره بهره جسته. اگرچه کتاب مثنوی اثری درخشان و یکی از گنجینههای ادبیات کلاسیک فارسی است، با این حال باید اذعان کرد که مطالعهی آن برای همگان به یک اندازه ساده نیست. بخشی از دشواریهای فهم مثنوی به زبان آن بازمیگردد؛ زبانی که در عین استواری ممکن است به سبب وفور برخی تعبیرات خاص مربوط به سبک خراسانی برای خوانندهی غیرمتخصص امروزی ابهامآمیز باشد؛ دشواریهای مهمتر مربوط به محتوای مثنوی است. به واقع، مفاهیمی که مولانا در اثر خود بدانها پرداخته، از چنان عمقی برخوردارند که گاهی حتی برای اطرافیان خود او هم قابل فهم نبودهاند. همین امر باعث میشود که علاقهمندان به عرفان مولوی، برای فهم این اثر گرانقدر بینیاز از مطالعهی شروحِ عالمانهای چون شرح مثنوی شریف استاد بدیعالزمان فروزانفر نباشند.
جلال الدین محمد بلخی کیست؟
جلالالدین محمد بلخی مشهور به مولانا از برجستهترین شاعران ایرانی و فارسی زبان در قرن هفتم است که شهرتی جهانی دارد و آثارش به بسیاری از زبانهای مختلف جهان ترجمه شده است. اغلب آثار مولوی به زبان فارسی سروده شده اما در اشعارش واژههای ترکی و عربی نیز دیده میشود. این شاعر بزرگ در بلخ متولد شد که در افغانستان فعلی قرار دارد اما به دلیل حملهی مغولها در نوجوانی به قونیه که در ترکیهی امروزی قرار دارد مهاجرت کرد و همین موضوع، امروزه محل بحث و جدال بسیاری بین ایران، افغانستان و ترکیه شده است چرا که هر سهی این کشورها مولانا را میراث فرهنگی کشور خود به حساب میآورند اما آنچه که دربارهی مولانا باید بدانید، شخصیت و اشعار فراملیتی و فراقومیتی مولانا است که این عارف را نمیتوان محدود به کشور یا قومیتی خاص دانست، او و اندیشههایش جهانی هستند و محدود کردن این اشعار به یک کشور خاص ظلم و جفا در حق اندیشههای مولانا به حساب میآید. مولانا در سال 672 هجری قمری در قونیه وفات یافت.
بخش بسیار زیادی از اشعار و اندیشههای مولانا تحت تاثیر شمس تبریزی نوشته شده است، شمس، مولانا را که فقط 37 سال سن داشت، تبدیل به عارفی دلسوخته کرد و مسیر زندگی او را برای همیشه دگرگون کرد که موجب ترک جایگاه تدریس و فتوای او شد و به محافظت از نفس و باطن پرداخت. دربارهی شخصیت شمس صحبتها و افسانههای متفاوتی وجود دارد که نمیتوان به آنها اعتماد کرد اما هر که بود در برههای از زمان وارد زندگی مولانا شد و در قونیه سکونت داشت. مولانا مثنوی معنوی را بعد از رفتن شمس به نگارش درآورد. مولانا آثار بسیاری از خود به جای گذاشته است و از میان آنها میتوان به دیوان غزلیات یا کلیات شمس، فیه ما فیه، رباعیات، مجالس سبعه، مکتوبات و... اشاره کرد.
کتاب شرح مثنوی شریف - جلد سوم مناسب چه کسانی است؟
این کتاب برای افرادی مناسب است که به شعر و ادبیات علاقه بسیار دارند و میخواهند با عرفان مولانا بیشتر آشنا شوند.
با بدیع الزمان فروزانفر بیشتر آشنا شویم:
محمدحسین بشرویهای مشهور به بدیع الزمان فروزانفر نویسنده، مترجم، استاد دانشگاه، پژوهشگر ادبی و شاعری است که در سال 1276 چشم به جهان گشود. او یکی از بزرگترین چهرههایی است که به تحقیق و تفحص و تفسیر آثار مولوی پرداخته و سابقه سالها تدریس ادبیات را در میان دانشجویان و دانش آموزان دارد.
دروس ابتدایی را در زادگاه خود و سپس در مشهد آموخت سپس به تهران مهاجرت کرد و در مدرسه سپه سالار به ادامه تحصیل پرداخت. فروزانفر در سال 1323 به عنوان معاون دانشکده الهیات دانشگاه تهران انتخاب شد و سالیان سال به عنوان استاد ادبیات در دانشگاه تهران صاحب کرسی بود و در فرهنگستان زبان و ادب فارسی فعالیت میکرد. او سرانجام در سال 1346 از استادی دانشگاه بازنشسته شد. بدیع الزمان فروزانفر در سال 1349 به خاطر سکته قلبی فوت شد.
در بخشی از کتاب شرح مثنوی شریف - جلد سوم میخوانیم:
این حُمَیرا لفظ تأنیث است و جان
نام تأنیثش نهند این تازیان
لیک از تأنیث جان را باک نیست
روح را با مرد و زن اِشراک نیست
از مونث وز مذکر برترست
این نه آن جانست کز خشک و ترست
صوفیان در وصول به مقام ولایت و اتصال به حق، میان مردان و زنان تفاوتی قائل نبودهاند چه به عقیدهی ایشان آدمی از راه دل به خدا میپیوندد، دل است که محل تابش انوار الهی است و دیگر اعضا هریک برای وظیفهای جسمانی آفریده شدهاند چنانکه دندان برای خاییدن و معده و دیگر عضوهای درونی برای هضم و دفع مادهی غذایی، تفاوت اعضاء تناسل که مجرای شهوت جنسی است و برای تولید و تکثیر نسل آفریده شده، موجب قرب و بعد و اتصال و انفصال از حقیقت نتواند بود و بدین جهت نام بسیاری از زنان را در طبقات مشایخ آوردهاند، ابوالفرج عبدالرحمان بن الجوزی در کتاب صفه الصّفوه، نام عدهی بسیاری از زنان را که به مقام عالی در زهد و معرفت و تصوف رسیدهاند، دوشادوش مشایخ بزرگ از قبیل، معروف کرخی و جنید و ابوبکر شبلی آورده است، جامی نیز در نفحات الانس ترجمهی حال چند تن از زنان را در عداد مشایخ صوفیه ذکر میکند، محیی الدّین در فتوحات نیز عقیدهای معتدل دربارهی زنان و حتی ترجیح آنان بر مردان در بعضی از احکام اظهار نموده است (فتوحات مکیّه، ج3، ص 117) فرید الدّین عطار نظر صوفیان را درین باره بدینگونه بیان میکند: «اگر گویند که ذکر او (رابعه عَدَوِیّه) در صف رجال چرا کردی گویم خواجه انبیا عَلَیه الصَّلاهُ وَ السَّلامُ میفرماید که اِنَّ اللهَ لایَنظُرُ اِلی صُوَرِکُم کار به صورت نیست، به نیت نیکوست اگر رواست ثُلثان دین از عایشهی صدیقه رَضِی اللهُ عَنها گرفتن هم رواست از کنیزکان او فایده گرفتن، چون زن را در راه خدای تعالی مرد باشد او را زن نتوان گفت چنان که عباسهی طوسی گفت: چون فردا در عَرَصات آواز دهند که یا رجالُ اول کسی که پای در صفّ رجال نهد، مریم بود، کسی که اگر در مجلس حسن بصری حاضر نبودی مجلس نگفتی لاجَرَم ذکر او در صفّ رجال توان کرد بلکه از روی حقیقت آن جا که این قوماند همه نیستِ توحیدند، در توحید وجود من و تو کَی ماند تا به مرد و زن چه رسد چنان که ابوعلی فارمدی گوید رَحمَهُ اللهِ عَلَیهِ که: نبوت عین عزت و رفعت است مهتری و کهتری در وی نبوده، پس ولایت نیز همچنین بود.» تذکره الاولیا، طبع طهران 1346، ص 72.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب شرح مثنوی شریف - جلد سوم |
نویسنده | بدیع الزمان فروزانفر |
ناشر چاپی | انتشارات گیوا |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 355 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-451-852-9 |
موضوع کتاب | کتابهای نقد و بررسی شعر |