معرفی و دانلود کتاب شب ترمیدور

معرفی کتاب شب ترمیدور

کتاب شب ترمیدور، رمانی فرانسوی از ژاک شابان، سیاستمدار فرانسوی است.

در بخشی از کتاب شب ترمیدور (The Thermidor Night) می‌خوانیم:

جانى‌ها! فرانسه شما را به‌ محاکمه خواهد کشید! تا دیروز از شاه پشتیبانى مى‌کردید و امروز جنایت‌هاى خودتان را به‌ ما نسبت مى‌دهید؟ شما مى‌خواهید فرانسه را به‌ نابودى بکشانید، اما نمایندگان بالانشین، شما را خرد خواهند کرد! در میانه‌ى مجلس مشت‌هاست که رد و بدل مى‌شود. ماموران گارد با لباس‌هاى مخمل مشکى و زنجیرهاى نقره‌اى بر گردن مى‌کوشند زد و خورد کنندگان را از یکدیگر جدا کنند. ورنى یو در میان آن هنگامه فریاد مى‌کشد:
فیلیپ اگالیته پدر تمام خیانتکاران از خودت دفاع کن!
روبسپیر به‌سوى تریبون که دانتون بیهوده از پشت آن فریاد مى‌کشد مى‌رود و با آهنگى خشک و رسا به‌ رئیس نشست مى‌گوید:
اجازه‌ى سخن گفتن مى‌خواهم همشهرى رئیس.
دانتون به‌ دنبال اشاره‌ى نیم‌نگاه روبسپیر شتابان تریبون را ترک مى‌گوید. روبسپیر آرام و سنگین از پله‌هاى تریبون بالا مى‌رود و بارى دیگر سکوت و آرامش سایه مى‌گسترد.

فهرست مطالب کتاب

نخستین قسمت: نخستین درو
بخش نخست: «بارُن دو باتز» پوست مى‌اندازد
بخش دوم: بارُن پیشین فلورانساک
بخش سوم: آتش انتقام سراپاى ژانت را فرا گرفته است
بخش چهارم: هنگامه‌ى دسیسه‌چینى
بخش پنجم: در ژیروند همه ژیروندى نیستند
بخش ششم: ژانت نبرد را آغاز مى‌کند
بخش هفتم: میهمانى شام منزل کامیل دمولن
بخش هشتم: همواره ژاکوبن‌تر از ژاکوبن‌ها هم پیدا مى‌شود
بخش نهم: شام در محله‌ى کاخ برابرى
بخش دهم: تولدى دیگر
بخش یازدهم: بازگشت باتز
بخش دوازدهم: دیدارکننده‌ى شامگاهى
بخش سیزدهم: موش و گربه
بخش چهاردهم: دیدارى که پى‌آمد دارد
بخش پانزدهم: عشق توان پرواز دارد
بخش شانزدهم: عشق دیوانگى مى‌آورد
بخش هفدهم: از کرانه‌هاى گارون تا کرانه‌هاى مارن
بخش هجدهم: دوران خطر فرا مى‌رسد
بخش نوزدهم: فابر دگلانتین تنها وسیله‌ایست براى به‌ دام انداختن دیگران
بخش بیستم: داستان شکوهمندى که از دیدارى ساده شکل مى‌گیرد
بخش بیست و یکم: نسیم مهر ورزى نمى‌وزد
بخش بیست و دوم: آب رودخانه به‌سرچشمه باز نمى‌گردد
بخش بیست و سوم: توفان از راه مى‌رسد
بخش بیست و چهارم: نیمه شب مسیحى‌ها
دومین قسمت: هنگامى که وانتوز مى‌وزد
بخش نخست: هبر پیش از همه مى‌رود
بخش دوم: نان و نمک
بخش سوم: نوبت کیست؟
بخش چهارم: پرنده‌یى در دام
بخش پنجم: باران خون مى‌بارد
بخش ششم: آدمى یک سرکه بیشتر ندارد
بخش هفتم: راه قربانگاه
بخش هشتم: پروردگار
بخش نهم: همه محکوم به‌مرگ مى‌شوند
بخش دهم: فردا روز بزرگى‌ست
بخش یازدهم: اتاقک جلویى گیوتین
بخش دوازدهم: نهم ترمیدور
بخش سیزدهم: دهم ترمیدور
سومین قسمت: تا وانده مى‌یر
بخش نخست: ترمیدور پایان کار نیست
بخش دوم: باتز دوباره هویدا مى‌شود
بخش سوم: در غرب نبرد همچنان ادامه دارد
بخش چهارم: یک ژنرال ساده هم مى‌تواند کاراً بشود
بخش پنجم: وانده مى‌یر