معرفی و دانلود رایگان کتاب سفر دل

عکس جلد کتاب سفر دل
قیمت:
رایگان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب سفر دل و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب سفر دل و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب سفر دل

کتاب سفر دل نوشته‌ی جودیت برونته، داستان عاشقانه‌ی دختری است که در توکیو با پسری آشنا می‌شود و به او دل می‌بندد.

سفر دل (Journey of the Heart‬) ماجرای دختری به نام ایزومی را روایت می‌کند که از پدری ژاپنی و مادری آمریکایی زاده شده و از مادر خود نفرت دارد. داستان این رمان در خصوص روابط میان شخصیتش‌های این خانواده است و در ژاپن رخ می‌دهد.

جودیت برونته (Judith Bronte) با نام واقعی سارا فال، رمان‌نویس آمریکایی و نویسنده‌ی داستان‌های عاشقانه به شمار می‌رود و این اثر نخستین کتاب از سری کتاب‌های «سفر» اوست.

جملات برگزیده‌ی کتاب سفر دل:

- من از آن محبوبم و محبوبم از آن من است.
- آنکه را دلی شاد باشد، ضیافتی دائمی خواهد بود.
- چشمانت را از من برگردان، زیرا آن‌ها بر من غالب شده‌اند.
- آنچه را خدا به هم پیوند دهد، هیچ انسانی نمی‌تواند جدا سازد.
- رحمت و راستی با یکدیگر ملاقات کرده‌اند؛ عدالت و صلح همدیگر را در آغوش کشیده‌اند.

در بخشی از کتاب سفر دل می‌خوانیم:

ایزومی خیلی زود متوجه شد که در یک ایستگاه شلوغ اتوبوس است، به نوشته تابلوی مقصد در بالای سر راننده خیره شده است. بر روی تابلو نوشته ‌شده بود «تری مایل بی.» ناگهان ایزومی متوجه شد که به کجا می‌روند. بالاخره می‌توانست خانه‌ای را که پدربزرگ و مادربزرگش در وصیت نامه‌ خود برای او گذاشته‌اند ببیند. ایزومی اغلب سعی می‌کرد تا در ذهن خود آن خانه را مجسم کند. زیرا هرگز نتوانسته بود مادرش را متقاعد کند تا در مورد زندگی گذشته‌اش صحبت کند.

پس از سوار شدن به اتوبوس شلوغ ایزومی فرصتی یافت تا با دقت اطراف را نگاه کند. در خارج از اتوبوس می‌توانست زمین‌هایی را ببیند. همه ‌جا از علف و درخت‌های کوچک و بزرگ پوشیده شده بود. اگر با چشم نیمه بسته نگاه می‌کرد می‌توانست کوه‌ها را در دوردست ببیند. شنید که کسی گفت: «اونا کوه‌های آدیرونداک هستند.» همه ‌چیز برای او تازه و هیجان‌انگیز بود، چون دیگر نمی‌ترسید. آن‌ها مقصدی داشتند و این انتظار مرهم خوبی برای اضطراب روز گذشته او بود.

ایزومی متوجه شد که در هر کدام از ایستگاه‌های میان راه، افرادی پیاده شده و به راه خود می‌روند. خیلی زود متوجه شد که تنها 5 یا 6 نفر با او و مادرش، در اتوبوس باقیمانده بودند. از خلوتی و سکوت اتوبوس لذت می‌برد. ایزومی چنان به حمل و نقل عمومی ژاپن عادت کرده بود که هرگز متوجه جمعیت متراکمی که بر روی پاهای یکدیگر می‌ایستادند نشده بود تا اینکه فضای بزرگ یک اتوبوس آمریکایی را دید.

در آن زمان بود که متوجه شد که مرد جوانی که در فرودگاه دیده بود در کنار در نشسته است. مرد جوان نمی‌توانست آن‌ها را ببیند، زیرا آن‌ها در سمت دیگر اتوبوس نشسته بودند. ایزومی با خجالت از صندلی خود او را نگاه کرد. مرد جوان نیز مانند مادرش، موهای بلوندی داشت و صاحب چشمانی به رنگ خاکستری کهربایی بود. از تصویر مرد جوان که در پنجره‌ی اتوبوس افتاده بود، ایزومی متوجه نگاه خسته‌اش شد. نگاه ترحم‌آمیز مرد جوان را در فرودگاه به یادآورد. ترحم مرد جوان به ‌قدری حقیقی بود که باعث شده بود ایزومی بیش از پیش به او علاقه‌مند شود.

فهرست مطالب کتاب

فصل 1: پایان کودکی
فصل 2: دختری سرکش
فصل 3: پسر بدنام
فصل 4: اشک تنهایی
فصل 5: شب ‌بیداری
فصل 6: انعکاس‌های پنجره
فصل 7: چه زمانی می‌ترسم
فصل 8: تری مایل بی
فصل 9: لذت صبحگاهی
فصل 10: انتظار
فصل 11: دریا را شرمنده کن
فصل 12: او هرگز فراموش نمی‌کند
فصل 13: در آتش
فصل 14: قمری کوچک من
فصل 15: از امروز به بعد
فصل 16: او باید بداند
فصل 17: گل وحشی
فصل 18: دوستان کودکی
فصل 19: نزدیک‌تر از برادر
فصل 20: 5 دقیقه
فصل 21: عشق همه چیز را تاب می‌آورد
فصل 22: همه چیز ممکن است
فصل 23: اشک‌ها و لبخندها
فصل 24: او می‌تواند

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب سفر دل
نویسنده
مترجمزهرا لاری
ناشر چاپیانتشارات طلوع ققنوس
سال انتشار۱۳۹۶
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات148
زبانفارسی
شابک978-600-97576-6-4
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان عاشقانه خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب سفر دل

طهورا جعفری
۱۴۰۳/۰۵/۰۷
ممنون از کتاب خوبتون چند نکته خواستم عرض کنم، اینکه این داستان به خوبی توانسته بود برخی اتفاقات رو گویا باشه مثلا مادر ایزومی که به دنبال پسری بی ایمان رفته و حرف پدر و مادرش رو گوش نداد و حتی از خونه فرار کرد، در نتیجه دیدیم که عاقبت کارش رو دید و همسرش هم مردی همراه با او نبود و زندگی ای که شروع اینطور کرده بود به پایان بد و ناگوار ختم شد. دخترش به خدا ایمان آورده و با همسری با ایمان وصلت کرد و زندگی زیباش رو با ایمان آغاز کرد و تفاوت در این دو زندگی به خوبی نشون داده شد. در صورتی که این دختر باید با احترام از کنار مادر می رفت. برخی اتفاقات هم همش در داستان تکرار میشد و اصلا درست نبود. شاید بشه گفت چون نویسنده از کشور دیگه ای بوده؛ اما تونست به خوبی نشون بده که اگر انسان با خدا باشه از تجاوز و کارهای گناه دور تر هست (مثل دختر داستان که در ذاتش خوبی بود و به راه درست کشیده شد و از همون اول هم همراه پدرش نشد.) فقط در یک جا گفته شد خداوند ما عیسی مسیح که نمی دونم اشتباه تایپ بود یا من به اشتباه متوجه شدم، چون باید می گفت خدای عیسی مسیح (ع). در بعضی از بخش های داستان هم که جملاتی رو از منابع مسیحیت برداشت کرده بود، خیلی جالب بود.
علیرضا چپریان
۱۴۰۱/۰۱/۰۴
شاید خیلی‌ها این رمان رو یه رمان ضعیف با تم مذهبی بدونن چون در هر صفحه از کتاب یه بخش از کتاب مقدس رو آورده ولی به موضوع بسیار مهمی اشاره کرده که در زندگی امروز و در ایران هیچ توجهی بهش نمیشه...
فرزندانی که پدر یا مادرشون یا هر دو ازشون متنفر هستند (به هر علتی) و این فرزندان هیچ پناهی در برابر نه
والدینشون ندارند قانونی برای مراقبت از فرزندان هست و نه میشه مثل غرب خونه را ترک کرد و زندگی مستقلی به راحتی شروع کرد...
به اعتقاد من این رمان تلنگری به اعتقادات سنتی و عرف ما که همیشه و در هر صورتی باید به والدین احترام گذاشته بشه در صورتی که در زندگی امروز والدینی هستند که فقط به فرزندانشون آسیب میرسونن...
آزاده قاسمی وفا
۱۴۰۲/۰۲/۱۵
این کتاب رو از چند جهت پسندیدم که حضور خدا رو در لحظه لحظه زندگی بسیار زیبا به تصویر کشیده بود، جدا از اینکه چه دین و مذهبی داریم (سپاسگزار بودن بنده نسبت به معبود که باعث آرامش درونی و تقویت ایمان و صبوری انسان می‌شود)، عشق پاک بین دو انسان رو خیلی قشنگ روایت کرد. و همچنین بیان بسیار شیوای نویسنده محترم. در کل این کتاب ارزش خوندن و تعمق رو داره (با اینکه کتاب‌های داستانی خیلی کم میخونم اما خوندن این کتاب رو دوست داشتم)
م.ح
۱۴۰۳/۰۱/۰۲
سلام. داستان این کتاب، ماجرای عشق دوجوان ازدو فرهنگ مختلف رابیان می‌کند. ونکته جالب این داستان، این است که: مادرها همیشه خوب نیستند. این یک واقعیت است وبنده زیاد دیده‌ام مادرانی که هیچ بویی ازعواطف مادر وفرزندی نبرده‌اند. البته روند کلی داستان واینکه دوجوان، یکدفعه وبعد ازچندبار دیدن همدیگر، سریع تصمیم به ازدواج می‌گیرند رانپسندیدم، ولی برای کسانی که رمان‌های عاشقانه رامی پسندند، پیشنهاد خوبی است.
Maedeh&AmirAbaas Rahmani
۱۴۰۱/۰۹/۲۸
قلم نویسنده‌ی داستان رو دوست داشتم. از کلمات و ترکیبهای زیبایی استفاده کرده بود. به علاوه جنبه‌ی مذهبی داستان رو هم داشت. من شخصاً فکر میکردم که در بین افراد غربی فردی به اصطلاح مذهبی وجود نداره. ولی این کتاب از این جهت که این موضوع رو به من فهموند جالب بود.
به غیر از این مطلب، کتاب صرفا داستان یک زندگی عادی رو به تصویر میکشید و نکته‌ی خاص دیگه‌ای نداشت.
asyi asyi
۱۴۰۳/۰۴/۰۸
درود و سپاس از کتابراه عزیزکتابی زیبا که علی رغم اینکه دقتی در جزییات نداشت و زمان کافی برای درک خواننده از داستان نبود، اما دلچسب بود و یادآور لطف پروردگار مهربان و عاشق و قدرت عشق داشت که همانطور که گفته بود هیچ چیز حریف عشق نیست و نخواهد بود و پروردگار مهربان را سپاسگزارم که در این داستان سریع و آسان عشق و لطف بی پایان و وعده هایش را به من یادآوری کرد
ام البنین زمانی
۱۴۰۳/۰۲/۰۵
چارچوب و ساختار داستان کتاب، اصلا جالب نبود. حوادث داستان پشت سر هم و بدون بیان جزییات گفته شده و بسیاری از موقعیت ها غیرمنطقی است. سیر داستان خیلی سریع و بدون کشش داستانی بود و همین از جذابیت اثر کاسته بود. البته تنها نکته ارزشمند داستان، ایمان و اعتماد و امید داشتن به خداوند بود. امیدوارم دیگر چنین کتابهای ضعیفی در کتابراه منتشر نشود.
فائقه
۱۴۰۲/۰۲/۲۷
یه کتاب ضعیف وعجیب وپر از توهین! اول گفت همه ژاپنی‌ها عوضی‌اند بعد گفت آمریکاییها بهترین آدم‌ها هستن ومسیحیت تنها راه آرامشه بیشتر شبیه این بود میخواد انجیل شخصی خودش رو درست کنه چون بیشتر از داستان بیشتر نقل قول از مسیحی بود با وجود رایگان بودن کتاب پیشنهاد نمیشه وقت با ارزش خودتون رو به کتاب دیگه از اختصاص بدید موفق باشید
طیبه 💚
۱۴۰۱/۱۰/۰۶
خوندن کتاب و دوست داشتم، نامهربونی والدین درد بدیه فکر کن اولین جایی که چشم باز میکنی تو رو نخوان منم این درد و کشیدم البته نه به این شدت اما خب... منم یادگرفتم بهترین دوست ووالدینم خود پروردگار منه فرقی نداره چه دینی داریم مسلمان یا مسیحیت یا... خوندن این کتابها برای همه مفیده که فراموش نکنیم بهترین حامی ما خداست😍😍😍
SAhar A
۱۴۰۲/۱۰/۳۰
بخش عاشقانه داستان و سرگذشت ایزومی و آشنایی و عشق پاکشون با جان رو دوست داشتم، همینطور با مرور کتاب مذهبی هم مشکلی نداشتم ولی مسئله کتاب اینه که یه مقدار با دید سنتی داره نگاه میکنه مثلا جان منتظر می‌مونه تا ایزوکی غذا رو درست کنه... نمیاد کمک. کلا کنار هم در نظر نگرفته دوتا عاشق رو یکسری جاها
فائزه
۱۴۰۲/۰۳/۲۶
داستانش معمولی بود اما من خیلی خوشم اومد از سیاستِ نویسنده برای نشر دادن مطالب کتاب مقدسشون. من شاید توی حالت عادی هیچ وقت نرم کتاب‌های آسمونی دیگه رو بخونم، اما این نویسنده در قالب رمان مطالبی از کتاب مقدسشون رو هم به من منتقل کرد. ‌ای کاش ما شیعه‌ها هم یاد بگیریم از این سیاست‌ها...
ژاسمن شاهنظری
۱۴۰۰/۰۷/۱۸
کتاب خوبی بود. نویسنده با استفاده از ایات کتاب مقدس داستانش را پیش میبرد. البته بعضی فکر میکنمد نویسنده از خواهران برنته است ولی چنین نیست فقط فامیلیشان یکی است. این کناب توجه و توکل به خداوند را تشویق میکرد که جنبه زیبای داستان بود و تمام شخصیتها افراد رنج کشیده و صدمه دیده بودند. ممنون
sara ....
۱۳۹۹/۱۲/۱۳
نمی فهمم برایچی انقد عجله ینی چی اخه عرض دوروز عاشق پسر شد بعد پسره عاشق دختر، شد بعد پیشنهاد ازدواج داد یهو قبلش از خونه فرار کرد ینی با 18سن هیچ وقت جواب مامانشو نداده بود ینی مامانش هیچی از محبت مادرانه نمی‌فهمید والا من دیگ عقلم نمیکشه متشکرم از نویسنده
علی جان
۱۴۰۳/۰۱/۲۶
قصهٔ عاشقانه این کتاب خیلی کوتاه است و نویسنده اش بیشتر بر یک چیز نظر دارد یا بهتر بگویم از آن گپ میزند (معنویت) است، و دیگر به طور کنده کنده به رابطهٔ عاطفی خانواده هم اشاره می کند، شیرینی این کتاب بیشتر به سخنان معنوی و پیام های آن است تا رابطهِٔ عاشقانه یک زوج.
ساناز یوسفی
۱۴۰۲/۱۰/۱۰
خیلی کتاب قشنگی هست. داستان به نسبت کوتاه و موضوعی معمولی بود اما من خوشم اومد و تا آخر خوندمش، در آخر هر چند صفحه متن‌هایی مذهبی و.. می‌آورد میشه گفت موضوع ساده‌ای داشت ولی تا حدودی کششی رو برای ادامه دادن به خوندنش ایجاد می‌کرد، در کل خوب بود. ممنونم از کتابراه
مشاهده همه نظرات 143

راهنمای مطالعه کتاب سفر دل

برای دریافت کتاب سفر دل و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.