معرفی و دانلود کتاب من پیش از تو

معرفی کتاب من پیش از تو

کتاب من پیش از تو مشهورترین اثر جوجو مویز، داستانی عاشقانه و احساسی است که به محض انتشار، در صدر پرفروش‌ترین کتاب‌های بریتانیا قرار گرفت. این رمان که از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز نیز به شمار می‌رود، با موضوعی بدیع و خارج از کلیشه‌ها، عاشقانه‌ای غمگین را به تصویر می‌کشد که تا مدت‌ها در ذهن شما ماندگار خواهد ماند.

درباره‌ی کتاب من پیش از تو:

کتاب من پیش از تو (Me Before You) ماجرای دختری جوان به نام لوئیسا (یا لوئیزا) کلارک را به تصویر می‌کشد که از خانواده‌ای فقیر است و به دلیل مشکلات شخصی‌اش در مجموع دختری خوشبخت نیست. او به جهت اینکه در وضعیت اقتصادی نامناسبی قرار دارد به شدت در پی یافتن شغلی مناسب است.

او بعد از جستجوهای فراوان در نهایت موفق می‌شود که شغلی مناسب برای خود پیدا کند؛ پرستاری از مردی ثروتمند و جوان که در حادثه‌ای دچار معلولیت شده و به مراقبت نیاز دارد. این جوان که ویلیام جان ترینر نام دارد به دلیل رنج‌هایش، به مرگ و پایان دادن زندگی خود فکر می‌کند غافل از اینکه ورود این پرستار جوان به زندگی‌اش شوقی تازه در او ایجاد خواهد کرد...

این اثر تحسین شده اگرچه عاشقانه‌ای غمگین محسوب می‌شود اما تنها بر محوریت عشق به رشته تحریر درنیامده بلکه به خوبی مسیر شکوفایی و رشد شخصیت‌ها را نشان می‌دهد. ویژگی‌ای که این رمان را از سایر کتاب‌های عاشقانه متمایز کرده موضوع جذاب آن است. یکی از دلایل محبوبیت رمان «من پیش از تو» این است که جوجو مویز (JoJo Moyes) اتفاقات و حقایق داستان را به دور از کلیشه‌ها و اغراق‌های داستانی روایت می‌کند.

حوادث کتاب درست همانگونه که در زندگی واقعی رخ می‌دهند پیش چشمان شما ترسیم شده و شخصیت‌های قصه در واقعی‌ترین شکل خود در داستان حضور دارند. مکالمات شخصیت‌های رمان مثل گفتگوهای عادی انسان‌ها در زندگی واقعی با لحنی عامیانه و ساده به رشته تحریر درآمده‌اند.

فارغ از داستان عاشقانه کتاب، مویز شخصیت پردازی‌های کاملی را در داستان شکل داده که در خلال روایت داستان خود مفاهیم مهمی را برای ما یادآور می‌شوند. شجاعت، دوستی، تلاش مستمر، امید، لذت بردن از تمامی لحظات و... از جمله مضامینی هستند که در لابه‌لای داستان به طرز هنرمندانه‌ای گنجانده شده‌اند.

اقتباس سینمایی از کتاب من پیش از تو:

رمان پرطرفدار جوجو مویز در سال 2016 دستمایه‌ی ساخت یک فیلم اقتباسی به تهیه‌کنندگی برادران وارنر شد. فیلم سینمایی من پیش از تو را «تیا شروک» کارگردانی کرده است. نمره‌ی این اثر در سایت آی ام دی بی 7.4/10 است.

افتخارات کتاب من پیش از تو:

- ثبت رکورد فروشی بالغ بر 20 میلیون نسخه
- نامزد دریافت جایزه‌ی بهترین کتاب داستانی گودریدز
- از پرفروش‌ترین کتاب‌های بریتانیا
- از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز

نکوداشت‌های کتاب من پیش از تو:

- یک داستان عاشقانه‌ی بی‌همتا. (O, The Oprah Magazine)
- اثری بی‌بدیل و استادانه. (New York Daily News)
- سرزنده و غیرقابل پیشبینی. (USA Today)

کتاب من پیش از تو مناسب چه کسانی است؟

این کتاب بی‌نظیر و به یاد ماندنی به طرفداران رمان‌های عاشقانه پیشنهاد می‌شود.

با جوجو مویز بیشتر آشنا شویم:

نام اصلی جوجو مویز پائولین سارا جو مویس است. او روزنامه‌نگاری حرفه‌ای و داستان‌نویسی پرطرفدار است که به تاریخ 4 اوت 1969 در لندن به دنیا آمده. مویز از سال 2002 به نوشتن رمان‌های عاشقانه روی آورد. او از معدود نویسندگانی است که دو بار توانسته برنده جایزه سال بهترین رمان عاشقانه (برای کتاب‌های میوه خارجی و آخرین نامه از معشوق خود) شود. از دیگر آثار مطرح وی می‌توان به «دختری که رهایش کردی»، «یک به‌علاوه‌ی یک» و «من پس از تو» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب من پیش از تو می‌خوانیم:

سرش را عقب برد و چشم‌هایش را بست. تیغ را با لطافت روی صورتش کشیدم، تنها چیزی که سکوت را می‌شکست، صدای شلپ شلپ آب بود، وقتی تیغ را توی سینک تکان می‌دادم. در سکوت به کارم ادامه می‌دادم و همینطور که تیغ را روی صورتش جلو می‌بردم به صورت ویل ترینر که زیر ریش‌ها پنهان شده بود نگاه می‌کردم، خطوطی که از روی گونه‌هایش تا کناره‌ی لب‌هایش می‌رسید، خطوطی که خیلی زودتر از موعد، روی صورت جوانش ایجاد شده بودند. وقتی موهایش را پشت گوشش فرستادم، جاهای زخمی که احتمالاً از زمان تصادف روی صورتش نقش بسته بود نمایان شد. سایه‌های کبودی را دیدم که از بی‌خوابی‌های شبانه‌اش به جای مانده بود و شیاری میان ابروهایش دیدم که نشان از تحمل درد‌هایش در سکوت بود. بوی گرم و شیرینی از پوستش به مشام می‌رسید، رایحه فوم اصلاح و عطری گرانبها و خاص که مختص خود ویل بود. چهره‌اش کم‌کم داشت پیدا می‌شد و حالا می‌توانستم ببینم که جذب شخصی مانند آلیسیا برای او مثل آب خوردن بوده است.

آرامشی خاص در چهره‌اش بود و همین باعث می‌شد کارم را آهسته و با اعتماد به نفس پیش ببرم. این فکر به ذهنم خطور کرد که تا به حال هیچ‌کس برای کاری جز دادن دارو یا انجام حرکات فیزیوتراپی صورت ویل را لمس نکرده است، و به همین خاطر به انگشتانم اجازه دادم که به آرامی روی صورتش کشیده شوند و تلاش کردم تا جایی که می‌شود حرکاتم از حرکت دستان مردانه و بی‌محبت پزشکان و نیتن متفاوت باشد. به طرزی عجیب، تیغ زدن صورت ویل برایم بسیار جذاب بود. همینطور که پیش می‌رفتم متوجه شدم که فکر می‌کردم ویلچرش همچون سدی سر راه احساسات قرار گرفته است، که ناتوانی‌اش تمام راه‌های بروز تمایلات و لذت‌های انسانی را بسته است؛ اما در کمال تعجب، اصلاً چنین نبود!