معرفی و دانلود کتاب سربازان خدا
برای دانلود قانونی کتاب سربازان خدا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سربازان خدا
کتاب سربازان خدا شامل هشت داستان است که حاصل مصاحبه شخص یاشار کمال با کودکان خیابانی است، مصاحبههایی حضوری و مستندگونه که همهی شخصیتها و وقایعاش واقعی هستند.
اهمیت یاشار کمال (Yasar Kemal) به کودکان، به خصوص در حوزه معضلات و مسائل آنها در بیشتر آثارش کاملا مشهود است. ولی در این کتاب، به طور کاملا آشکار و ویژه به این مبحث پرداخته است. بنابراین شاید به همین سبب است که در میان انبوه رمانها و مجموعه قصههایش از جایگاه ویژهای برخوردار است.
کمال در کتاب سربازان خدا (God’s Soldiers) جهانی تازه را برای شما به تصویر خواهد کشید. حکایت کودکانی که هر یک به دلایلی ویژه مجبور شدهاند دور از خانه و کاشانهشان در کنج پارکها و زیر پلها و لابهلای صخرههای موج شکن زندگی کرده و برای گذران سادهترین کارهای زندگی با بغرنجترین مصیبتها روبهرو شوند.
در واقع اثر حاضر دربردارندهی دیدگاه شخصی یاشار کمال از بررسی وقایع تاریخ مذهبی جهان است. بدین منظور او تحقیقات خود را از ایران باستان آغاز نموده است. در این کتاب، نفوذ و اقتدار دین در آداب و سنن و فرهنگ اقوام باستان مورد توجه واقع شده است.
یاشار کمال در سال 1923 در ترکیه به دنیا آمده است. او سالهای تحصیلات متوسطه خود را در شهر آدانا در شرایطی گذراند که شرایط بد اقتصادی خانوادهاش سبب ترک موقتی مدرسه از طرف او میشد. در نتیجه مجبور شد به دلیل اشتغال و شرایط کاریاش، تحصیل را کنار بگذارد. اما آشناییاش با نویسندگانی همچون عابدین دینو و عارف دینو باعث شد تا کمال به ادبیات علاقه بسیاری پیدا کند، و راهی پر فراز و نشیب در مسیر نویسندگی بپیماید. از آثار مشهور یاشار کمال، میتوان به مرثیهها، گرمای زرد و اینجه ممد اشاره کرد.
در بخشی از کتاب سربازان خدا میخوانیم:
ساعت سهی شب بود و من طبق معمول رو چمنای رو به ساحل پارک جنگلی فلوریا قدم میزدم. آب دریا پایین بود و نسیمی که از شمال میاومد بوی نمک میداد و گلولای ساحلی که البته تو اون فصل منطقی بود و معمول. تاریکی داشت آرومآروم رنگ میباخت و از سمت آمبارلی چندتا چراغ سوسو میزدن. رو به جنگل کاج هم که اگه وایمیستادی چراغای چشمکزن دکلای فرودگاه یشیلکوی مشخص بود و نورافکنای هواپیماهایی که نشسته بودن یا بلند میشدن، خصوصاً هواپیماهایی که از سمت دریا میاومدن رو به من بودن و گاهی شاخهای از نورشون رو آب دریا هم منعکس میشد. یه کشتی مسافری هم داشت از تنگه رد میشد که سروتهش چراغهای بزرگی داشت و پنجاه شصت متری از دریا رو هم روشن میکرد با تموم جزئیاتش. البته جزئیات که چی بگم. آب که پایینه دریا مثل دشت میمونه، تاریک و وسیع. کَشتیه که سوت کشید تازه متوجه صدای یه قایق موتوری که احتمالاً مال ماهیگیرا بود شدم، یه هواپیمای ایرباس که داشت اوج میگرفت، چندتا سگی که اون دوردورا داشتن زوزه میکشیدن و بادی که مدام درِ گوشم وزوز میکرد رو فهمیدم و متوجه شدم که دیگه شبها هم اون سکوت و سکون قدیمی رو ندارن.
از صدای سایش چمنها که از رو کفشای چرمی و پاچهی شلوار جینم بلند میشد، جیرجیرک و شبپره بود که به چپوراست جست میزدن و تو چشم به همزدنی ناپدید میشدن. از جلوِ تیر چراغ برق که رد میشدم یهو یه خفاش از بالای سرم تیر کشید و حسابی ترسوندم. به سمت مرکزِ پارک که پشت ساحل بود سرازیر شدم، یهو باد قطع شد و شرجی هوا قوت گرفت انگار کسی لیس بزنه سروصورت آدم رو، مرکزِ پارک که ارتفاعش از همهجای اون پایینتره، هم سروصداش کمتر بود هم روشناییش. جلوتر زیر یه بیدمجنون نوری خورد به چشمم که اول فکر کردم کرم شب تا به ولی دقیق که شدم دیدم بیشتر شبیه آتیش سیگاره تا کرم شبتاب برا اینکه هی قوت و ضعف میگرفت و سوسو میزد.
فهرست مطالب کتاب
دربارهی نویسنده
اَ یه یه یه یه یه...
کاشکی زرافه رو نزنن
شبی که هوا بدجوری شرجی بود
شبیه قدیر که شاگرد آهنگری بود بود
سربازهای خدا همهچیزشون با بقیه فرق میکنه
سرِ بریده
انگار پرنده میبارید اون روزا از آسمون
یه تیکه آهن آبدیده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سربازان خدا |
نویسنده | یاشار کمال |
مترجم | عین له غریب |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 236 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-229-198-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان واقعی خارجی |