معرفی و دانلود کتاب زندگی درخشان من

معرفی کتاب زندگی درخشان من

کتاب زندگی درخشان من نوشته‌ی کیم آئه ران، داستان پسر نوجوانی را روایت می‌کند که مبتلا به یک بیماری نادر است و همین مساله باعث شده در شانزده‌سالگی بسیار پیر به نظر برسد. آرئوم که امید زیادی به زنده ماندنش نیست، تصمیم می‌گیرد در این ماه‌های آخر زندگی، قصه‌ی آشنایی پدر و مادرش و زندگی صمیمانه‌شان را به شکل داستان بنویسد و به‌عنوان هدیه به آن‌ها بدهد. این رمان متأثرکننده و بامزه منبع اقتباس یک فیلم سینمایی هم بوده است.

درباره‌ی کتاب زندگی درخشان من

آرئوم پسری شانزده‌ساله است که به بیماری نادر پیری زودرس یا سندروم پروگریا مبتلاست. والدین او در سن خیلی کم و در دوران دبیرستان با هم ازدواج کردند و او را به دنیا آوردند. حالا او در نوجوانی از پدر و مادر سی‌ودوساله‌اش خیلی پیرتر به نظر می‌رسد. پزشکان نسبت به ادامه‌ی زندگی آرئوم مطمئن نیستند و تصور می‌کنند عمر چندانی نخواهد داشت. او که عاشق نویسندگی و دنیای ادبیات است تصمیم می‌گیرد، در این مدت باقی‌مانده به گذشته‌ی والدینش نگاهی بیندازد و زندگی عاشقانه‌ی آن‌ها را مرور کند. اینکه چطور به خاطر ازدواج زودهنگامشان از خانواده طرد شدند و به‌سختی توانستند این زندگی را بسازند. آرئوم می‌خواهد ماجرای عاشقانه‌ی آن‌ها و لحظه‌ی تولدش را تبدیل به داستان کند و به‌عنوان آخرین هدیه‌ی تولدش به آن‌ها بدهد.

رمان زندگی درخشان من (My Brilliant Life) اثری غم‌انگیز و هم‌زمان بامزه است. کیم آئه ران (Ae-ran Kim) نویسنده‌ی جوان و تحسین‌شده‌ی کره‌ای در این کتاب به زندگی پسر بیمار می‌پردازد که خیلی عمر نخواهد کرد. قهرمان او اما به‌جای تسلیم شدن و ناراحتی، تصمیم می‌گیرد دست به ماجراجویی بزند. آرئوم در این فرصت کوتاه به گذشته سفر می‌کند و می‌کوشد قصه‌ی عشق و علاقه‌ی والدینش را کشف کند. آشنایی‌ای که درنهایت به طرد شدن از سوی خانواده‌ها منتهی می‌شود. اما پدر و مادرش و باوجود همه‌ی این‌ها، این صمیمیت را حفظ می‌کنند. آن‌ها برای سلامتی پسرشان سخت در تلاش‌اند و این عشق را به او هم هدیه می‌دهند.

کیم آئه ران در داستان زندگی درخشان من، هم‌زمان به گذشته می‌رود و دوباره به زمان حال باز می‌گردد. راوی داستان او آرئوم است که از زبان خود زندگی خانوادگی پدر و مادرش، نحوه‌ی ملاقات آن‌ها، تولد او و مواجهه‌شان را با این بیماری نادر و مرگبار روایت می‌کند. او هم‌زمان شاهد تلاش‌های آن‌هاست که درحال جمع‌آوری پول برای درمان او هستند. پدرش به‌عنوان راننده‌ در اداره‌ی تاکسی‌رانی و مادرش در خشک‌شویی کار می‌کند. آرئوم که فداکاری آن‌ها را می‌بیند، مشتاق‌تر می‌شود تا داستانش هرچه‌زودتر را تکمیل کند. داستانی که قرار است نوعی قدردانی او از والدینش باشد. از اینکه همیشه مراقب او بودند، دوستش داشتند و برای حفظ زندگی‌ و سلامتی‌اش جنگیدند.

رمان زندگی درخشان من موضوعی متأثرکننده دارد. اما کیم آئه ران سعی نمی‌کند این فضای غم‌آلود را تشدید کرده و آن را به اثری رقت‌آور تبدیل کند. برخلاف انتظار، او از این موضوع، داستانی امیدبخش و حتی بامزه خلق می‌کند. گرچه ماهیت داستان تراژیک است و خواننده می‌داند که در پایان چه چیزی رخ می‌دهد ولی آئه ران شوخی‌ها و سرخوشی‌هایی را در داستان کتابش بیان می‌کند که باعث می‌شوند این تلخی و سیاهی تا حد زیادی تعدیل شود. او در میانه‌ی بیماری و فقر و رنج به دنبال خود زندگی است و آن را ستایش می‌کند. از این نظر می‌توان گفت قصه‌ی او کاملاً واقعی است و زندگی همه‌ی آدم‌ها را تداعی می‌کند.

داستان زندگی درخشان من با استقبال خیلی خوبی از سوی منتقدان و خوانندگان روبه‌رو شد. این اثر را پرستو خلج برای انتشارات دانش آفرین ترجمه کرده است.

اقتباس سینمایی از کتاب زندگی درخشان من

سال 2014 یک فیلم سینمایی به همین نام از روی این رمان اقتباس شد که توانست یکی از جوایز جشنواره‌ی فار ایست را به دست آورد. ای جِی-یونگ کارگردان این اثر بوده و سونگ هه-کیو و گانگ دونگ-وون نقش‌های اصلی آن را بر عهده داشته‌اند.

جوایز و افتخارات کتاب زندگی درخشان من

• بهترین کتاب سال 2021 به انتخاب NPR
• کتاب منتخب ماه نشریه‌ی اُپرا
• کتاب منتخب سردبیران وب‌سایت آمازون در بخش ادبیات و داستان

نکوداشت‌های کتاب زندگی درخشان من

• در هر صفحه‌ی این کتاب صمیمیت و جذابیت زندگی جریان دارد. (Asymptote Journal)
• کنکاشی احساسی، جدی و ناراحت‌کننده در شادی‌ها و ناامیدی‌های خانواده‌ای منحصربه‌فرد. (کلر لومباردو، نویسنده)
• اثری شاعرانه... شوخی‌ها، هوشمندی و مهربانی این خانواده، ما را به درون داستانی متأثرکننده می‌کشاند. (لوری فرانکل، نویسنده)
• صمیمی، بامزه و پر از شگفتی. این رمان اثری فوق‌العاده و کیم آئه ران، نویسنده‌ای حیرت‌آور است. (برایان واشنگتن، نویسنده)

کتاب زندگی درخشان من برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به ادبیات شرق، مخصوصاً کره‌ی جنوبی می‌توانند این کتاب را مطالعه نمایند.

در بخشی از کتاب زندگی درخشان من می‌خوانیم

اواسط روز بود و پدرم به پشت روی کف اتاقش خوابیده بود. یک نقشه‌ی قدیمی از جهان روی سقف چسبانده شده بود. پدرش وقتی وارد مدرسه‌ی ابتدایی شد، آن را آویزان کرده بود و به او گفته‌ بود رویاهای بزرگ داشته باشد. پدرم پس از جدا شدن از مادرم در کافه، چیزی از او نخواسته بود. او اعتماد به نفس این را نداشت که به او بگوید بچه را نگه دارد یا از شر آن خلاص شود و نمی‌دانست چه انتخابی درست خواهد بود. زندگی او چگونه خواهد شد؟ سرنوشت کودک در شکم مادرم چه خواهد شد؟ او هیچ تصوری از این‌ها نداشت. تنها چیزی که می‌توانست درک کند، هرچند کمرنگ، این بود که زندگی‌اش بسیار سخت می‌شد. او می‌خواست مادرم تصمیم بگیرد و پدر فقط بگوید: «این دقیقاً نظر منه.» و او را در آغوش بگیرد و یک سپر مادام‌العمر در برابر هر نوع انتقادی برای خود ایجاد کند. مهم‌ترین مسئله بحث مالی بود. صرف نظر از اینکه در کدام خیابان زندگی کنند، آنها به پول احتیاج داشتند. آیا او باید روزنامه‌رسان بشود یا در شغل پیک رستوران مشغول به کار شود؟ مهم نبود که چه شغلی را می‌تواند به دست بیاورد، باید در چک حقوقش مبلغی اضافه به‌عنوان مساعده هم می‌آمد و او حتی گواهینامه رانندگی هم نداشت. واقع‌بینانه‌ترین راه حل، قرض گرفتن پول بود؛ اما او کسی که انقدر پول داشته باشد را نمی‌شناخت. یک نفر در کلاسش زیرشلواری کلوین‌کلین می‌پوشید اما متأسفانه به خساست معروف بود.

پدرم کسی را نداشت که به او تکیه دهد. باید در گرماگرم هیجان جلوی خودش را می‌گرفت. او نگران رسوایی‌های بود که در سطح شهر گسترش می‌یافتند در نقشه‌ی زرد شده و چین خورده‌ی جهان روی سقف، به پنج اقیانوس و شش قاره خیره شد. شش میلیارد نفر. شش میلیارد آدم. دنیا چطور انقدر پرجمعیت شده بود؟ ذهنش به سراغ مردمی رفت که قرار می‌گذاشتند و با یکدیگر رابطه برقرار می‌کردند. دلش می‌خواست گریه کند. شاید باقی زندگی‌اش به خاطر این هوس، برای همیشه تباه می‌شد و حالا که او و میرا در این مخمصه بودند، ضرر نداشت دوباره آن را تکرار کنند.