نقد، بررسی و نظرات کتاب زندگی درخشان من - کیم آئه ران
4.5
236 رای
مرتبسازی: پیشفرض
aurora
۱۴۰۳/۰۴/۱۶
50
وقتی خوندن این کتاب رو شروع کردم فکر نمیکردم بتونه درعین سادگی جزو یکی از پرکشش ترین ملودرام ها باشه. نویسنده ی کره ای با مهارت خاصی در عین حفظ کردن تم اصلی (که غم انگیزه و همه انتهای داستان رو میدونن) جملاتی خلق کرده که از شدت سادگی و روان بودن همون لحظه که میخونید درکش میکنید روند داستان سریع پیش میره، این هنر نویسنده است و به خواننده این حس القا میشه که زمان زیادی برای شخصیت اول نمونده. متن ساده و جمله های کوتاه که به لطف ترجمه ی روان کاملا قابل درک شده باعث میشه همون ابتدا جذب داستان بشید، این جذب تا آخرین صفحه داستان ادامه داره و حتی (خطر جزئی اسپویل) موقعی که فکر میکنید کلیشه ی «خلق رابطه عاشقانه» ظاهر شد، جلوتر مشخص میشه که اینطور نیست. اثری که همراهش میخندید و حتی اگه گریتون نگیره ازش متاثر میشید. فیلم این کتاب هم درسال 2014 ساخته شده که هنوز ندیدم، کتابش تمام حق مطلب رو ادا کرده و با یک آغاز و پایان مناسب منتخب عنوان «از بهترین هایی که در چند ماه اخیر خوانده اید» خواهد بود.
به این کتاب پنج ستاره بدم؟ نه خیلی کمه. ارزشش بیشتر از این چیزاست. بابا این کتاب با لحن طنز شروع شد ولی آخرش اشکمو در آورد. همه جور احساسی توش بود. ممنونم ازت آقای نویسنده که بهم فهموندی باید قدر سلامتیم رو بدونم. ممنونم که حالیم کردی تا قدر چشمامو بدونم و هر روز شکرگزار باشم که دارم دنیای اطرافم رو میبینم. ممنون که انقدر احساساتم کردی. ممنون که باعث شدی به خودم بیام. این کتاب مفهوم پیر شدن و از دست دادن سلامتی رو بیان می کنه. من که با خوندنش پر از احساس شدم. پایان زندگی همه ما همین است. من واقعا به این نویسنده افتخار می کنم بابت نوشتن چنین کتابی و یک چیزی هم بگم، باید این کتاب رو در سکوت کامل بخونید تا بتونید قشنگ درکش کنید و اون حسی که باید، بهتون منتقل بشه. آخرش چقدر تلخ و غمگین بود. خوشحالم که این کتاب به دستم رسید و تونستم بخونمش. از ته دل میگم که لذت بردم. به شما هم توصیش میکنم.
خطر اسپویل :
داستان غم انگیز و در عین حال تاثیر گذاری بود. متن ساده و گیرا از زبان پسر ۱۶ ساله ای که درگیر بیماری نادریه، روح این نوجوان ۱۶ ساله مملو از پاکیه و با همه شرایط سختی که باهاش دست و پنجه نرم میکنه، سعی میکنه دید مثبتی نسبت به آدم های اطراف و جهان پیرامونش داشته باشه با تمام وجود سعی میکنه بر کاستی ها و نقص های فیزیکی خودش غالب بشه و بتونه کاری مفید انجام بده و زمان خودش رو با کتاب خواندن و نویسندگی سپری میکنه نکته بسیار قابل تامل از این داستان برای من این بود که میشه همیشه به جهان با دید وسیع تری نگاه کرد و میشه فهمید که چه فرصت ها و نعمت های بیشماری در اختیارمون هست که به سادگی ازش عبور میکنیم و همیشه در حال غر زدن و شکایت از وضعیت موجود هستیم ولی بیمارانی هستن که در تقلای لحظه ای زندگی راحت و بدون درد هستن و برداشت دیگرم از داستان این بود که هرگز صدرصد به کسی اعتماد نکنیم، در زندگی واقعی هم افراد زیادی هستن که با نقاب همدردی ظاهر میشن و حس میکنیم کاملا درکمون میکنن ولی آخرش متوجه میشیم که همش تله ای برای سواستفاده از احساسات بوده و در جهت منافع شخصی خودشون.
داستان غم انگیز و در عین حال تاثیر گذاری بود. متن ساده و گیرا از زبان پسر ۱۶ ساله ای که درگیر بیماری نادریه، روح این نوجوان ۱۶ ساله مملو از پاکیه و با همه شرایط سختی که باهاش دست و پنجه نرم میکنه، سعی میکنه دید مثبتی نسبت به آدم های اطراف و جهان پیرامونش داشته باشه با تمام وجود سعی میکنه بر کاستی ها و نقص های فیزیکی خودش غالب بشه و بتونه کاری مفید انجام بده و زمان خودش رو با کتاب خواندن و نویسندگی سپری میکنه نکته بسیار قابل تامل از این داستان برای من این بود که میشه همیشه به جهان با دید وسیع تری نگاه کرد و میشه فهمید که چه فرصت ها و نعمت های بیشماری در اختیارمون هست که به سادگی ازش عبور میکنیم و همیشه در حال غر زدن و شکایت از وضعیت موجود هستیم ولی بیمارانی هستن که در تقلای لحظه ای زندگی راحت و بدون درد هستن و برداشت دیگرم از داستان این بود که هرگز صدرصد به کسی اعتماد نکنیم، در زندگی واقعی هم افراد زیادی هستن که با نقاب همدردی ظاهر میشن و حس میکنیم کاملا درکمون میکنن ولی آخرش متوجه میشیم که همش تله ای برای سواستفاده از احساسات بوده و در جهت منافع شخصی خودشون.
این کتاب داستان پسری نوجوان به نام آروم را روایت می کند که با بیماری نادر و مرگبارش دست و پنجه نرم می کند، اما در عین حال زندگی پر از شادی و لحظات معنادار را تجربه می کند. کیم آئه ران با نثری لطیف و شاعرانه، توانسته است از دل تاریکی و غم، نوری زیبا و امیدبخش به مخاطب نشان دهد. او با استفاده از دیالوگ های ساده و توصیف های دقیق، خواننده را به دنیای آروم و خانواده اش می برد. این کتاب، بیش از آنکه داستانی درباره مرگ باشد، حکایتی است درباره زندگی، عشق و شجاعت در مواجهه با ناملایمات. یکی از برجسته ترین ویژگی های "زندگی درخشان من"، شخصیت پردازی عمقی و انسانی آن است. آروم با تمام ضعف ها و نگرانی هایش، نمادی از انسانیت و امید است. رابطه آروم با والدینش نیز به زیبایی به تصویر کشیده شده و نشان دهنده پیوندهای عاطفی قوی در خانواده است. نویسنده توانسته با مهارت، احساسات پیچیده شخصیت ها را بازگو کند و خواننده را با آن ها همدل کند. با این حال، برخی ممکن است از رویکرد احساسی و گاهی تلخ داستان احساس خستگی کنند. کتاب پر از لحظات عاطفی است که ممکن است برای خوانندگانی که به داستان های سبک تر علاقه دارند، سنگین باشد. اما همین ویژگی، عمق و اصالت کتاب را نشان می دهد و آن را از دیگر داستان های مشابه متمایز می کند. با این حال، برخی ممکن است از رویکرد احساسی و گاهی تلخ داستان احساس خستگی کنند. کتاب پر از لحظات عاطفی است که ممکن است برای خوانندگانی که به داستان های سبک تر علاقه دارند، سنگین باشد. اما همین ویژگی، عمق و اصالت کتاب را نشان می دهد و آن را از دیگر داستان های مشابه متمایز می کند.
نکات مثبت کتاب: * شخصیت پردازی قوی: آرئوم، شخصیت اصلی داستان، به عنوان یک پسر بچه کنجکاو، باهوش و شوخ طبع به تصویر کشیده شده است. خواننده به راحتی با او همذات پنداری میکند و داستان زندگی او را لمس میکند. * داستانی تکان دهنده: داستان زندگی درخشان من، داستانی غمانگیز اما در عین حال الهامبخش است. این کتاب به خواننده نشان میدهد که چگونه میتوان با وجود سختیها و مشکلات، از زندگی لذت برد و لحظات آن را گرامی داشت. * نگاه عمیق به زندگی: این کتاب به موضوعات عمیقی مانند مرگ، زندگی، عشق و خانواده میپردازد. خواننده را به فکر وا میدارد و دیدگاه جدیدی نسبت به زندگی به او میدهد.
نکات منفی کتاب: * موضوع غمانگیز: داستان این کتاب ممکن است برای برخی از خوانندگان ناراحت کننده باشد. * سرعت کم داستان: داستان در برخی از قسمتها کمی کند پیش میرود.
در مجموع، زندگی درخشان من کتابی زیبا و تکان دهنده است که خواننده را به فکر وا میدارد. این کتاب به ما یادآوری میکند که زندگی کوتاه و ارزشمند است و باید از تک تک لحظات آن لذت ببریم.
اگر به دنبال کتابی هستید که شما را تحت تاثیر قرار دهد و دیدگاه جدیدی نسبت به زندگی به شما بدهد، زندگی درخشان من را به شما پیشنهاد میکنم.
نکات منفی کتاب: * موضوع غمانگیز: داستان این کتاب ممکن است برای برخی از خوانندگان ناراحت کننده باشد. * سرعت کم داستان: داستان در برخی از قسمتها کمی کند پیش میرود.
در مجموع، زندگی درخشان من کتابی زیبا و تکان دهنده است که خواننده را به فکر وا میدارد. این کتاب به ما یادآوری میکند که زندگی کوتاه و ارزشمند است و باید از تک تک لحظات آن لذت ببریم.
اگر به دنبال کتابی هستید که شما را تحت تاثیر قرار دهد و دیدگاه جدیدی نسبت به زندگی به شما بدهد، زندگی درخشان من را به شما پیشنهاد میکنم.
خطر اسپویل :
این کتاب داستان پسر ۱۶ ساله ای رو روایت میکنه که دچار یه بیماری نادر به اسم پیری زودرس شده. این بیماری باعث شده اون تو ۱۶ سالگی بدن یه پیرمرد ۸۰ ساله رو داشته باشه. روند داستان خیلی آرومه. اتفاقات زیادی توش نمیوفته. آرئوم اول به روایت داستان تولدش و زندگی پدر و مادرش میپردازه و بعد وارد زندگی خودش میشیم. نویسنده به قدری خوب احساسات، حالات و افکار آرئوم رو بیان میکنه که کاملا میتونید درکش کنید. تو بخشی از داستان وقتی آرئوم میفهمه که بهش دروغ گفته شده به قدری شرایط و احساسات آرئوم خوب بیان شده که در اون لحظه تونستم خودم رو جای اون ببینم و احساس کنم من هم دارم احساسات اون رو تجربه میکنم. غم در طول تمام داستان همراهی تون میکنه ولی نه انقدری که به گریه بندازدتون. پیشنهاد میکنم اگه دنبال یه داستان با فضای آروم و غمگین هستید این کتابو امتحان کنید.
این کتاب داستان پسر ۱۶ ساله ای رو روایت میکنه که دچار یه بیماری نادر به اسم پیری زودرس شده. این بیماری باعث شده اون تو ۱۶ سالگی بدن یه پیرمرد ۸۰ ساله رو داشته باشه. روند داستان خیلی آرومه. اتفاقات زیادی توش نمیوفته. آرئوم اول به روایت داستان تولدش و زندگی پدر و مادرش میپردازه و بعد وارد زندگی خودش میشیم. نویسنده به قدری خوب احساسات، حالات و افکار آرئوم رو بیان میکنه که کاملا میتونید درکش کنید. تو بخشی از داستان وقتی آرئوم میفهمه که بهش دروغ گفته شده به قدری شرایط و احساسات آرئوم خوب بیان شده که در اون لحظه تونستم خودم رو جای اون ببینم و احساس کنم من هم دارم احساسات اون رو تجربه میکنم. غم در طول تمام داستان همراهی تون میکنه ولی نه انقدری که به گریه بندازدتون. پیشنهاد میکنم اگه دنبال یه داستان با فضای آروم و غمگین هستید این کتابو امتحان کنید.
در وهله اول نو آوری در بیان یک قصه جدید برایم جالب بود قصه یک درگذشته از زندگیش از آغاز تا پایان. فضای لطیف سرتاسر داستان. نکته های روانشناسی دقیق از احوالات پدر و مادر شخصیت اصلی. دوستش که مانند خودش هم پیر بود و هم کودک. اینکه چطور در عین اینکه یک جوان نورسیده با تمام آرزوهای یک جوان است مانند یک بزرگسال به فکر آینده پدرو مادر است و اینکه چطور صبورانه تغییرات پیر و فرتوت شدن را با آغوش باز می پذیرد. اینکه چطور فقط با چند نوشته ساده از طریق ایمیل عاشق می شود و وقتی به واقعیت وجودی مخاطبش پی می برد باز هم عشقش را حفظ می کنند فقط به این دلیل که دردش را می فهمد. قلم ساده و در عین حال روان نویسنده برایم جالب بود و از خواندن کتاب بسیار لذت بردم. از کتابراه سپاسگزارم.
داستان روان و ساده ای داشت و خوندنش راحت بود. همزمان که احساسات ساده رو بیان می کرد احساسات پیچیده ی انسان هم داخلش توصیف میشد. یکم شخصیت کتاب برام پیچیده بود ولی همزمان وقتی ناراحت میشد یا غر میزد، خوشم میومد که احساسات درونیش گفته میشد در کتاب و میتونستم بیشتر درکش کنم. اول وقتی اسم کتاب رو دیدم فکر کردم یه رمان هستش که در آخر از پس سختی ها برمیان و پیروز میشن و انگیزشی هستش. ولی خیلی به زندگی واقعی نزدیک تر بود پایانش. آخرش هم چیزی که یاد گرفتم این بود قدر لحظاتتون رو بدونین و از هر چیز کوچکی که دارین لذت ببرین، چه زندگیتون کوتاه باشه چه بلند. وسطا که میخوندم خیلی شکرگزاری میکردم بابت بدن سالم و هر چیزی که دارم. راجب فیلمش نمیدونم ولی کتابش ارزش یکبار خوندن رو داره.
کتابی داستانی هست راجع به یک بیماری نادر که فرد در کودکی ناگهان پیر میشه و عمر طولانی هم نداره
نگارش کتاب خوب بود، غلط املایی کمی داشت، قلم به نسبت روانی داشت، خیلی رمان شیرینی نیست خیلی هم کسل کننده نیست، در کل سطحش متوسط هست و باعث میشه با وضعیت بیماران بخصوص بیماران خاص آشنا بشیم و چه بسا بهتر شرایط و حس و حالشون رو درک کنیم و قدر نعمت سلامتی رو که عموما ازش غافلیم خیلی بهتر بدونیم.
رمان فراز و فرود زیادی نداشت. اگر دنبال رمانهای پر کشش و هیجان انگیز هستید زیاد مناسب شما نیست
پایان بندی کتاب رو دوست داشتم و آخرش احساساتی شدم.
بازم مثل همیشه ممنونم کتابراه
نگارش کتاب خوب بود، غلط املایی کمی داشت، قلم به نسبت روانی داشت، خیلی رمان شیرینی نیست خیلی هم کسل کننده نیست، در کل سطحش متوسط هست و باعث میشه با وضعیت بیماران بخصوص بیماران خاص آشنا بشیم و چه بسا بهتر شرایط و حس و حالشون رو درک کنیم و قدر نعمت سلامتی رو که عموما ازش غافلیم خیلی بهتر بدونیم.
رمان فراز و فرود زیادی نداشت. اگر دنبال رمانهای پر کشش و هیجان انگیز هستید زیاد مناسب شما نیست
پایان بندی کتاب رو دوست داشتم و آخرش احساساتی شدم.
بازم مثل همیشه ممنونم کتابراه
داستان درباره پسری ۱۶ ساله ست که از دوسالگی به بیماری پیری زودرس مبتلا میشه و سعی میکنه قبل از تولد ۱۷ سالگی و زمان مرگش داستان زندگی پدر مادرش رو بنویسه و بهشون کادو بده.
متن داستان با اینکه غم انگیزه و پایان آن مشخصه اما باز هم خواننده رو ترغیب میکنه تا آخرش بخونه.
داستان کاملا آموزنده ست و نویسنده توانسته در متن داستان مفاهیم ارزشمندی مانند امید به زندگی، عشق به خانواده، صبوری، دوستی، شوق به مطالعه و تعلیم و... بگنجونه.
توانایی نویسنده در شخصیت پردازی، بیان احساسات و توصیفات بی نظیر در داستان عالی بود.
ممنون از کتابراه
متن داستان با اینکه غم انگیزه و پایان آن مشخصه اما باز هم خواننده رو ترغیب میکنه تا آخرش بخونه.
داستان کاملا آموزنده ست و نویسنده توانسته در متن داستان مفاهیم ارزشمندی مانند امید به زندگی، عشق به خانواده، صبوری، دوستی، شوق به مطالعه و تعلیم و... بگنجونه.
توانایی نویسنده در شخصیت پردازی، بیان احساسات و توصیفات بی نظیر در داستان عالی بود.
ممنون از کتابراه
برای من بی نظیر بود. پس از مدتها کتابی خوندم که کشش عجیبی بهش داشتم و در عین حال هرچی صفحات جلو میرفت دلم نمیخواست بخونم چون نمیخواستم تموم شه.
زندگی یک پسر بچه ۱۶ ساله که جسمی هشتاد ساله داره و تلاش میکنه زنده بمونه. روابطاش با پدر و مادرش، نگاه و دیدگاهش به همه چیز، عطش تموم نشدنیاش نسبت به زندگی، و تجربیات عجیب متناسب با سن و متناقض با جسمش.
ساده، روان، خودمونی، بدون کلیشه....
بعد تموم شدن کتاب آرزو کردم کاش منم نویسنده بودم. کاش میتوانستم همه چیز را به همین شکل ببینم و بنویسم
زندگی یک پسر بچه ۱۶ ساله که جسمی هشتاد ساله داره و تلاش میکنه زنده بمونه. روابطاش با پدر و مادرش، نگاه و دیدگاهش به همه چیز، عطش تموم نشدنیاش نسبت به زندگی، و تجربیات عجیب متناسب با سن و متناقض با جسمش.
ساده، روان، خودمونی، بدون کلیشه....
بعد تموم شدن کتاب آرزو کردم کاش منم نویسنده بودم. کاش میتوانستم همه چیز را به همین شکل ببینم و بنویسم
خطر اسپویل :
داستان این کتاب داستانی غم انگیز از زندگی پسر شونزده ساله ای که بدن پیر مرد هشتادساله ای داره و از یک بیماری نادر که پزشکان اون رو پیری زودرس می نامند رنج میبره، بسیار غم انگیز بود ولی در کل قشنگ بود، شروع داستان آشنایی و ازدواج پدرومادرش و قسمتی از بیماری خودش رو بیان میکنه وبعدش افکارش رو و کوله باری از درد و رنج هایی که از مریض داره و میگه. خیلی از خوندنش متاثر شدم و غصه خوردم از کتابراه عزیز به خاطر این کتاب زیبا که برامون رایگان کرده کمال تشکر را دارم.
داستان این کتاب داستانی غم انگیز از زندگی پسر شونزده ساله ای که بدن پیر مرد هشتادساله ای داره و از یک بیماری نادر که پزشکان اون رو پیری زودرس می نامند رنج میبره، بسیار غم انگیز بود ولی در کل قشنگ بود، شروع داستان آشنایی و ازدواج پدرومادرش و قسمتی از بیماری خودش رو بیان میکنه وبعدش افکارش رو و کوله باری از درد و رنج هایی که از مریض داره و میگه. خیلی از خوندنش متاثر شدم و غصه خوردم از کتابراه عزیز به خاطر این کتاب زیبا که برامون رایگان کرده کمال تشکر را دارم.
فوق العاده قشنگ بود با این کتاب میتونی همه چی رو احساس کنی و جالب تر از همه اینکه متوجه یه نعمت هایی میشی که داری ولی راحت ازشون میگذری یا چون همیشه داریشون دیگ اهمیتی بهشون نمیدی تو این کتاب کلی درس و تجربه هست و انقدر قشنگ بیان شده و به تصویر کشیده شده که با خوندنش انگار داری داستانو زندگی میکنیم اخرشم خیلی ناراحت کننده تموم میشه هر چند که غیر منتظره نیس اینم بگم که واقعا باهاش گریه کردم بخصوص فصل اخرشو ولی در کل کتابش حتما و قطعا ارزش خوندنو داره
در ابندا لازمه تا از کتابراه بخاطر ارایه رایگان برخی آثار نویسندگان تشکر کرد. خواندن کتاب زندگی درخشان من اولین تجربه من از ادبیات داستانی بلند کره بود. به نظر میرسه که این اثر برای گروه سنی نوجوانان نوشته شده و متن روان و شیوایی داره ولی این شیوایی به گیرایی کتاب کمک نکرده تا جایی که گاهی کسل کننده میشه. این کتاب رو به کسانی که دوست دارند احساسات و عواطفشون نسبت به کارکترهای داستان تحریک بشه رو پیشنهاد می کنم
چندین سال پیش فیلمی در همین زمینه دیدم که اسمش رو یادم نیست ولی داستان این کتاب با اون فیلم تفاوت داره. نگاه پخته یک نوجوان ۱۶ ساله به زندگی و مرگ انسان رو تحت تاثیر قرار میده. طوری که مخاطب ارزوی داشتن یک چنین فرزند بلند نظری رو خواهد داشت. امیدوارم والدین هم با خوندن این کتاب بتونن نوجوانهای خودشون رو بیشتر بشناسند و با نگاه دوره و عصر اونها خودشون رو تطبیق بدهند.
کتاب قشنگی بود. من یه تیکههایی از فیلمی که بر اساس این کتاب نوشته شده رو دیدم. منتها متن کاملا متفاوت از چیزی بود که در ذهن من هستش. با خوندن کتاب به جزئیات زیادی از زندگی مون با دید شکر گزاری نگاه میکنیم و آنقدر ساده ازش نمیگذریم. جالب گیرا مفید و نوید بخش. بخشهای فرهنگی و تفاوتها و شباهتهای فرهنگی مون هم خیلی جالب بود.
این کتاب در عین سادگی بسیار تاثیر گزار بود، ما روبا حال و هوای کسی ک دچار یک بیماری نادر هست آشنا میکنه و میتونیم دردهای این بیمار و کما بیش لمس کنیم و بفهمیم و شاید هدف نویسنده همین باشه، فرق نمیکنه کجای این دنیا زندگی میکنید انگار ک عشقها و دردها و احساسات آدمها خیلی شبیه ب هم هست و حتی واکنش ها....
بسیار تحت تاثیر لحن ادیبانهی نویسنده و صداقت کلامش قرار گرفتم چقدر زیبا احساس یک نوجوان که خیلی زود پیری را تجربه کرد بیان کرده است گویا همهی این لحظات و اتفاقات برای خود نویسنده رقم خورده است. امید، ناامیدی، اشک، خنده، شادی، غم و هزاران احساس دیگر. خواندن کتاب را به کتابراهیهای عزیز توصیه میکنم.