معرفی و دانلود کتاب دوست اندلسی

معرفی کتاب دوست اندلسی

کتاب دوست اندلسی رمانی تریلر جنایی اثر الکساندر سودربرگ است. این اثر داستان یک پرستار را روایت می‌کند که ناخواسته درگیر ماجراهای پیچیده میان دو گروه خلافکار می‌شود. این کتاب یکی از آثار منتخب ویراستاران سایت آمازون در ژانر جنایی است.

درباره‌ی کتاب دوست اندلسی

در سرزمینی که پهنای آن تا قطب شمال کشیده شده و سرما غول بزرگ خفته بر روی شهر است، احتمالا آدم‌ها هریک کوه یخی را زیر کاپشن‌های ضخیمشان پنهان کرده‌اند. البته زیر این لایه‌ها چیزهای دیگری نیز می‌توانند پنهان شده باشند، مثل اسلحه‌هایی که قلب‌های حامی و مهربانی را نشانه رفته‌اند. شخصیت‌های الکساندر سودربرگ (Alexander Söderberg) در رمان دوست اندلسی (The Andalucian Friend) هریک ترکیبی هستند از یخ و آتش که چیرگی هرکدام از این عناصر بر دیگری محال به نظر می‌رسد.

سوفی برینکمان پرستار باسابقه‌ای در یک بیمارستان است. او زندگی کوچک خود و فرزندش را دوست دارد و به آخرین چیزی که فکر می‌کند درگیر شدن با دارودسته‌ی خرابکاران است. زندگی سوفی دچار یک تحول بزرگ می‌شود آن هنگام که مجبور است از هکتور، بیمار خوش‌سیما اما خطرناک مراقبت کند. او رفته‌رفته به این بیمار مشکوک نزدیک می‌شود و به نقش محوری او در میان یک سازمان تبهکاری پی می‌برد. جنگ میان دوگانه‌ی وجدان و علاقه آنگاه در وجود سوفی شعله می‌کشد که تا مغز استخوان به دنیای جنایت و خشونت متصل و وابسته شده است. داستان به عمق وجود سوفی نفوذ می‌کند تا به خواننده نشان دهد تا چه حد از ظرفیت‌های وجود انسان می‌توانند ناشناخته باقی بمانند.

نقطه‌ی روشن کتاب دوست اندلسیْ شخصیت‌پردازی اثرگذار آن است. سوفی برینکمان یک قهرمان چندوجهی است که از فرشته‌ای همدل و همراه به قعر واقعیت‌هایی خشونت‌بار نزول می‌کند که برای فائق آمدن بر آن‌ها حتی باید پا بر روی ارزش‌های اخلاقی خود بگذارد. وقایعی که سوفی با آن‌ها روبه‌روست خواننده را به‌سرعت با خود درگیر می‌کند و او را هم در موقعیتی قرار می‌دهد که میان درست و نادرست دچار تردید شود. از دیگر سو، شخصیت‌پردازی آنتاگونیست یعنی هکتور گوتزمان نیز به‌خوبی صورت گرفته است. او طبیعتی سخت و خطرناک دارد اما گاه در کتاب خواننده امیدوار می‌شود که شاید قرار است عشق شکل جهانش را عوض کند. عشق و نفرت، وجدان و منفعت و تنش و آسایش مفاهیمی هستند که خواننده را تا خط آخر کتاب دوست اندلسی با خود همراه می‌کنند. شخصیت‌های فرعی نیز به‌خوبی طراحی شده‌اند و حضورشان باعث لایه‌لایه شدن هرچه بیشتر رمان می‌شود.

اگر مخاطب حرفه‌ای کتاب بخواهد مضمون آن را در یک جمله بیان کند، این جمله احتمالا چیزی شبیه این است: «راه رفتن در مرز مخدوش میان خوب و بد می‌تواند برای آدمی هزینه‌های سنگینی به بار بیاورد». شاید بعد از خواندن این کتاب شما هم به فکر فرو بروید و از خود بپرسید «قیمت من برای سقوط اخلاقی چند است؟» سوفی به شما خواهد آموخت که هرچیز قیمتی دارد و هزینه‌ای. قیمت آدمی برای صعود و سقوط در بلایا مشخص می‌شود اما هزینه‌ی انتخاب‌هایش ممکن است بسیار سنگین‌تر از چیزی باشد که پیش‌بینی می‌کند. تم پلیسی – جنایی این اثر باعث می‌شود همه‌ی این سوالات فلسفی و هستی‌شناختی را با هیجان خاصی از خود بپرسید.

الکساندر سودربرگ قلمی تیز و صریح دارد، آنچنان که درخور یک اثر جنایی است. او کاملا بر روایت خود چیره است و مراقب است که روایت لحظه‌ای افت نکند. همچنین در تغییر کانون روایت موفق عمل می‌کند و همین موضوع باعث می‌شود همواره بخشی از حقیقت مخفی باقی بماند. این کتاب اولین مجلد از سه‌گانه‌ی برینکمان است. خوانندگان البته بهتر است در نظر داشته باشند که برخی از کاربران جهانی این اثر را در رده‌ی بهترین آثار جنایی سوئد قرار نداده‌اند.

کتاب دوست اندلسی را ارنواز صفری ترجمه و با حمایت نشر آوند دانش چاپ کرده است.

نکوداشت‌های کتاب دوست اندلسی

• تصور کنید که «دختری با خالکوبی اژدها» با «خانواده‌ی سوپرانو» دیدار کند. حالا فقط بنشینید و تماشا کنید! الکساندر سودربرگ یک تریلر بی‌نظیر را قلم زده که هرگز نباید از دستش بدهید. (برد ثور)
• یک رمان جنایی گسترده و شوکه‌کننده. (مجله‌ی مترو)
• ادبیات اسکاندیناوی با اولین رمان نویسنده‌ی سوئدی از سه‌گانه‌اش در صدر آثار برتر ادبیات جهان جای می‌گیرد. تریلری روانشناختی که انگار برای تلویزیون نوشته شده. (کلر آلفری)
• یکی از نکات مثبت از دریای خوبی‌های دوست اندلسی الکساندر سودربرگ این است که چطور انتظاراتمان را در هم می‌پاشد. پلیس‌های این رمان رفتاری شبیه به گانگسترها دارند درحالی‌که برخی از گانگسترهای اثرش بیشتر مایه‌هایی از فرهیختگی و سرآمدی را نشان می‌دهند. سودربرگ یک رمان گیرا و سرگرم‌کننده نوشته که ماهیت این جهان کثیف را به رخ می‌کشد. او یک داستان‌گوی قهار است. (اسکات اسمیت)
• یک رمان پیش‌بینی ناپذیر و پرتعلیق، تریلری که به‌خوبی طراحی شده. اثری از نبرد دائمی خیر و شر.... شگفت‌انگیز و خارق‌العاده. (Västerbottens-Kuriren)

کتاب دوست اندلسی برای چه کسانی مناسب است؟

دوست‌داران تریلر روانشناختی مخاطبان اصلی این اثر هستند. همچنین این کتاب به خوانندگان رمان‌های جنایی توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب دوست اندلسی می‌خوانیم

چیزی در وجود زن بود که باعث می‌شد بعضی‌ها بگویند شبیه پرستارها نیست، و هیچ‌وقت نمی‌فهمید این تمجید است یا تحقیر. موهای تیره و بلند و چشمانی سبز داشت که بعضی وقت‌ها انگار می‌خواست بخندد، اما این‌طور نبود، فقط این‌طور به نظر می‌رسید. انگار با چشمان خندان به دنیا آمده بود.

از پله‌ها که زیر پایش قرچ قرچ صدا می‌داد پایین رفت. خانه، ویلای چوبی زردرنگ کوچکی بود که در سال 1911 ساخته شده بود، با پنجره‌هایی نرده‌کشی شده، کف‌پوش‌های پارکت براق و باغچه‌ای که می‌توانست بزرگ‌تر باشد. این قسمت از زمین مال خودش بود، این را همان بار اول که خانه را دید فهمید.

‌پنجره‌ی آشپزخانه به بعد از ظهر بهاری آرامی باز می‌شد. عطری که از پنجره در خانه می‌پیچید بیشتر بوی تابستان بود تا بهار. قرار نبود تا چند هفته‌ی دیگر تابستان از راه برسد اما گرما زودتر سر رسیده بود و قصد رفتن نداشت. خودش را به خانه سنجاق کرده بود، سنگین و ساکن. با این حال سپاسگزار بود. به این وضعیت احتیاج داشت، از آن لذت می‌برد، از این‌که بتواند در و پنجره‌ها را باز بگذارد خوشش می‌آمد، از این‌که بتواند آزادانه بین فضای تو و بیرون رفت و آمد کند. صدای موتورگازی از دور می‌آمد، سهره‌ای بر درخت آواز می‌خواند، پرندگان دیگر هم می‌خواندند اما او اسم‌هایشان را نمی‌دانست. سوفی ظرف‌های چینی را بیرون آورده بود و میز را برای دو نفر چیده بود، با زیباترین کارد و چنگال‌، لیوان‌های اعلا، و تا جایی که امکان داشت از وسایل دم‌دستی اجتناب کرده بود. می‌دانست قرار است تنها غذا بخورد، همان‌طور که وقتی آلبرت گرسنه بود می‌خورد، که به ندرت با زمان غذا خوردن او همزمان می‌شد. صدای قدم‌های پسر را روی پله‌ها شنید؛ کفش‌های ورزشی بر چوب بلوط قدیمی، کمی سنگین، کمی سخت. سر و صدای آلبرت آزارش نمی‌داد. همین که وارد آشپزخانه شد سوفی به او لبخند زد. آلبرت لبخند پسرانه‌ای تحویلش داد. در یخچال را باز کرد و مدتی طولانی همان‌جا خیره به محتویاتش ایستاد.