معرفی و دانلود کتاب دختر قفقاز: سرگذشت واقعی دختری نظامی از حزب دمکرات آذربایجان در سال 1325
برای دانلود قانونی کتاب دختر قفقاز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دختر قفقاز: سرگذشت واقعی دختری نظامی از حزب دمکرات آذربایجان در سال 1325
شاید شما هم عادت داشته باشید که تاریخ را در دل قصهها جستوجو کنید. تجربهی خواندن متون تاریخی به ما نشان داده است که وقایع تاریخی از خلال داستانها بهتر شنیده میشوند. کتاب دختر قفقاز نوشتهی گروه نویسندگان داستانی عاشقانه و مرموز را همراه با بررسی مقطعی از تاریخ آذربایجان بازگو میکند.
دربارهی کتاب دختر قفقاز
ادبیات داستانی به فهم وقایع تاریخی کمک میکند و گویی ماندگاری برخی از رویدادهایی که ما میشناسیم، به دلیل آمیختن با داستانی است که تا ابد در ذهن میماند. آذربایجان تاریخ پرحادثهای دارد و در طول یک قرن اخیر اتفاقات متعددی را پشت سر گذاشته است. استقلال آذربایجان به عنوان حکومتی مستقل بیش از هفتاد سال به طول انجامید و پس از استقلال موقت این کشور در سال 1918 سالها سرگذشت این کشور در گرو پایان یافتن خواستههای حکومت شوروی سابق از منافع این سرزمین بود. تا اینکه در سال 1991 این رویداد به سرانجام رسید و استقلال آذربایجان اعلام شد. کتاب دختر قفقاز با نگاهی به زندگی دختری نظامی و ماجرای عاشقانهای که میان دو شخصیت منوچهر و غزال شکل میگیرد، در تلاش است مخاطب را با برخی از وقایع تاریخ آذربایجان آشنا سازد.
کتاب دختر قفقاز بر اساس زندگی واقعی دختری نظامی از حزب دموکرات آذربایجان نوشته شده است. حزب دموکرات آذربایجان بهعنوان یکی از گروههای فعال سیاسی در تاریخ آذربایجان شناخته میشود و طی سالهای 1324 و 1325 شمسی به رسمیت شناخته شد. داستان کتاب دختر قفقاز آمیخته به قصهای عاشقانه است که گویی از ادبیات شفاهی مناطق آذربایجان و باکو متاثر شده. شخصیت اصلی این داستان دختری به نام غزال است و در سوی دیگر این ماجرا، مردی نظامی به نام منصور حضور دارد.
در کتاب دختر قفقاز داستان از جایی آغاز میشود که منصور با دختر زیباروی آذربایجانی که تازه به محل سکونت او عزیمت کرده، آشنا میشود. منصور در حال رفتن به هنگ نظامی است که غزال را در پنجره میبیند و وقتی از خواهرش هویت این دختر را میپرسد، متوجه میشود که او از آذربایجان آمده است. فردای همان روز، وقتی که منصور از پادگان نظامی به خانه باز میگردد، غزال را جلوی در خانه میبیند که آمده است تا سراغ سگ خود را بگیرد. روی خوش روزگار به منصور لبخند زده و ازقضا آن روز سگ غزال به خانهی منصور دویده و حالا غزال برای اینکه سگش را برگرداند به در خانهی منصور آمده است. منصور بهگرمی از حضور غزال استقبال میکند و این باعث آشنایی عاشق و معشوقی همیشگی میشود.
در ادامهی داستان کتاب دختر قفقاز متوجه میشویم که منصور بیاندازه شیفتهی قامت دلربای غزال و چشمان مرموزش شده است و هر چه میگذرد، آتش عشق او گداختهتر میشود. منصور که از بیتابی عشق غزال آرام و قرار ندارد، از خواهرش کمک میگیرد تا راهحلی پیدا کند. داستان این عشق به تدریج با شک و حسی از معما آمیخته میشود. گویی غزال چهرهی دیگری نیز دارد که با پیش رفتن داستان، منصور به آن پی میبرد. منصور در رفتار غزال حرکات مشکوکی میبیند اما رمز و رازش را متوجه نمیشود.
شخصیت غزال در ادامهی داستان کتاب دختر قفقاز شروع به فعالیتهای نظامی میکند و منصور ناخواسته متوجه برخی از نقشههای گروههای نظامی میشود. او که در جریان عشق دختر آذربایجان همه چیزش را باخته، تاب و تحمل دیدن قرارهای شبانهی غزال را ندارد. از سویی او در ابتدای کار متوجه علت حضور غزال در ساعات پایانی شب در کوچه نمیشود و مدام در پی کشف راز این دختر زیبارو، به اینسو و آنسو کشیده میشود. هر چه میگذرد شک منصور به غزال بیشتر میشود و از طرفی شخصیت غزال را درخور احترام میبیند و معصومیت خاصی را در وجود او حس میکند.
کتاب دختر قفقاز با لحن عاشقانه و روایت داستانی شیرین مخاطب را با دوران مهمی از تاریخ سیاسی آذربایجان آشنا میکند. این داستان واقعی نوشتهی گروه نویسندگان است و توسط انتشارات امید فردا منتشر شده است.
کتاب دختر قفقاز برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای علاقهمندان به تاریخ آذربایجان و همچنین دوستدارن داستانهای سیاسی لذت شیرین مطالعه را به همراه خواهد داشت.
در بخشی از کتاب دختر قفقاز: سرگذشت واقعی دختری نظامی از حزب دمکرات آذربایجان در سال 1325 میخوانیم
منوچهر چون فوقالعاده خسته بود بدون این که لحظهای بتواند بعد از شام با خواهرش گفتوگو کند، مستقیماً به اتاق خود رفت و لباسش را کند، خود را روی تختخواب انداخت و به خواب عمیقی فرو رفت.
صبح علیالطلوع از خواب برخاست و طبق عادت معمول روزش صبحانهاش را خورد و میخواست لباس بپوشد که روی میز تحریرش پاکتی را دید. روی پاکت با خط ظریف زنانهای نوشته شده بود (سرکار ستوان منوچهر). منوچهر به عجله سر پاکت را گشود و چنین خواند.
آقای عزیز: من عازم حرکت به تبریز بودم. وسایل سفر کاملاً آماده شده بود و فقط باید شما میآمدید تا بهاتفاق حرکت کنیم ولی برخلاف انتظار خواهرتان به جای شما آمد و اطلاع داد که دژبان شما را توقیف کرده است. ابتدا از شنیدن خبر توقیف شما خیلی تعجب کردم زیرا چون از شخص تحصیل کرده و ورزشکاری مانند شما خیلی بعید است که گرفتار دست دژبانهای بیسواد و دهاتی شود و نتواند از دست آنها فرار کند ولی بعد پیش خود فکر کردم که قطعاً راه فراری وجود نداشته است والّا به این آسانی هم تسلیم نمیشدید و از هدفی که در پیش داشتید صرفنظر نمیکردید. بههرحال چون قرار مسافرت گذاشته شده و در توقیف افتادن شما برای من کاملاً غیرمترقبه بود نتوانستم صبر کنم تا تکلیف شما روشن شود و ناگزیر با کسانی که قبلاً قرار گذاشته بودم به طرف آذربایجان حرکت کردم ولی قبل از حرکت این نامه را نوشته و هنگام حرکت از تهران آن را تسلیم مستخدمه شما کردم تا اگر مایل بودید پس از خلاصی از دست دژبان به دنبال من به آذربایجان بیایید.
فهرست مطالب کتاب
دوشیزه مرموز
جلسه سه نفری
زیرزمین مخوف
در هتل ایران
نقشه روز وزیر جنگ و رئیس ستاد
شکار
در اداره روزنامه آژیر
جمشید و سوسن
تبعیدشدگان به تهران برمیگردند
مذاکرات محرمانه
جمشید و سوسن
توطئه وسیع
در اطاق رئیس ستاد
نادیا در بیمارستان شماره 1
یک پیشنهاد
در زیرزمین مخفی
شروع بدبختی
سوءظن
دو نامه
در راه آذربایجان
حقیقت از پرده بیرون افتاد
توطئه دونفری
اسیران آشنا
آخرین دیدار
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دختر قفقاز: سرگذشت واقعی دختری نظامی از حزب دمکرات آذربایجان در سال 1325 |
نویسنده | گروه نویسندگان |
مترجم | گروه مترجمان |
ناشر چاپی | انتشارات امید فردا |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 263 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-8698-89-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان سیاسی خارجی |