معرفی و دانلود کتاب خشم

معرفی کتاب خشم

کتاب خشم، سومین رمان الکس مایکلیدیس، نویسنده‌ی اصالتا بریتانیایی-قبرسی است که مثل کتاب‌های پیشین این نویسنده، مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرده و اثر منتخب آمازون معرفی شده است. داستان خشم، روایت یک قتل است؛ قتلی رازآلود در جمعی دوستانه! داستان در جزیره‌ای خصوصی در یونان آغاز می‌شود. جایی که ستاره‌ی سابق سینما، لانا فارار، تعطیلات عید پاک را در کنار دوستانش می‌گذراند. اما به ناگهان، ارتباط جزیره با دنیای بیرون قطع شده و قتلی اتفاق می‌افتد. از اینجا وارد ریتم هیجان‌آور این تریلر روانشناختی می‌شویم.

درباره‌ی کتاب خشم

کتاب خشم (The Fury)، سومین اثر نویسنده‌ی یونانی الکس مایکلیدیس (Alex Michaelides) است. کتاب‌های پیشین این نویسنده با اقبال خوبی از طرف خوانندگان و منتقدان روبرو شده و در لیست آثار پرفروش قرار گرفته‌اند. سومین رمان این نویسنده نیز همانند کتاب‌های پیشین او توجه خوبی را دریافت کرده و در فهرست پرفروش‌ترین داستان‌های نیویورک تایمز قرار گرفته است. چیزی که رمان خشم را جذاب می‌کند؛ روایت و نحوه‌ی پرداخت آن است. مایکلیدیس نشان داده است که در ایجاد تعلیق و دلهره‌ی خاص تریلرهای روانشناختی بسیار ماهر است. کتاب با این جمله شروع می‌شود: «این داستان یک قتل است. شاید هم کاملا درست نباشد. در قلبش داستانی عاشقانه است. مگر نه؟»

و چه آغازی بهتر از این می‌تواند خواننده را درگیر کند؟ به لطف قلم جذاب الکس مایکلیدیس، از ابتدای داستان وارد یک جریان ماجراجویانه می‌شویم و با کشف و شهود، جزئیات موجود در متن را می‌بلعیم. داستان در پنج پرده و در یک جزیره‌ی خصوصی واقع در یونان رقم می‌خورد. جایی که لانا فارار، ستاره‌ی سابق سینما به همراه دوستانش، تعطیلات عید پاک را می‌گذراند. ارتباط جزیره به نحوی با دنیای بیرون قطع شده و پس از آن قتلی اتفاق می‌افتد که شالوده‌ی اصلی داستان است.

پس از آن، نویسنده شخصیت‌های داستان خود را از بعد روانی توصیف کرده و با هیجانی وصف‌ناپذیر، واقعه را روایت می‌کند. لانا فارار که بود و داستان عشقی او چگونه ماجرا را تحت تاثیر قرار داده است؟ دوستان او در این جریان چه نقشی داشتند؟ بعد از قطع شدن رابطه‌ی جزیره با دنیای بیرون، دوستی‌ و صمیمیت بین لانا و رفقایش کم‌کم به کینه و بددلی تبدیل شد. آیا این می‌تواند زمینه‌ساز وقوع قتل باشد؟ کتاب خشم تا انتها خوانندگان خود را به حدس و گمان وا می‌دارد. در آغاز، یک تماس تلفنی به شیوه‌ای جذاب زمینه‌ساز یک قتل می‌شود.

هفت دوست در یک جزیره‌ی زیبا دور هم جمع شده‌اند و در میان آن‌ها ستاره‌ی سابق سینما، لانا فارار به همراه همسر دوم و فرزند سرکشش می‌درخشند. الکس مایکلیدیس در کتاب خشم، عشقی نافرجام را بین این زن و شوهر روایت می‌کند؛ با خروارها دروغ و خیانت که بین آن‌ها وجود دارد. سی‌و‌شش ساعت پس از رسیدن این جمع دوستانه به جزیره، یکی از آن‌ها به قتل می‌رسد. اما مقتول چه کسی است و چرا کشته می‌شود؟ معما همین جا است! بخوانید و از این تعلیق جذاب لذت ببرید. این رمان خوش‌خوان توسط مریم حسین نژاد به فارسی برگردانده شده و به همت انتشارات سنگ، در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است.

جوایز و افتخارات کتاب خشم

• پرفروش‌ترین نیویورک تایمز
• کتاب منتخب آماوزن
• معرفی‌شده در لیست بهترین کتاب‌های جدید شرکت بارنز و نوبل در سال 2024
• معرفی شده به عنوان یکی از بهترین کتاب‌های سال 2024 در نشریه‌ی بوک پیج

نکوداشت‌های کتاب خشم

• آنچه کتاب خشم را متمایز می‌کند، ساختار نوآورانه و صدای قانع‌کننده‌ی راوی آن، الیوت چیس است. او به آرامی ما را به بطن داستان هدایت می‌کند. داستانی لذت‌بخش از سرقت، راز و رمزها و قتل. (روزنامه‌ی گاردین)
• الکس مایکلیدیس، استاد خلق راوی غیرقابل اعتماد است. داستان خشم، یک سرگرمی خالص آگاتا کریستی گونه است. (روزنامه‌ی بوستون گلوب)
• کتاب جذاب و ورق‌زدنی خشم مایکلیدیس، در بهترین حالت خود است که پس از کتاب بیمار خاموش، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. (برنامه‌ی تلویزیونی صبح به‌خیر آمریکا)
• تراژدی یونانی در جامه‌ی پست مدرن. این یکی را از دست ندهید. (هالی جکسون، نویسنده‌ی بریتانیایی رمان‌های نوجوانان)

کتاب خشم برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی کتاب خشم به تمامی بزرگسالان علاقه‌مند به داستان‌های جنایی و معمایی به سبک و سیاق کلاسیک آگاتا کریستی پیشنهاد می‌شود. علاقه‌مندان به ادبیات انگلیس و داستان‌های رازآلود نیز از مطالعه‌ی این کتاب لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب خشم می‌خوانیم

زیادی از خودم تعریف می‌کنم، چون شاید اسمم برای‌تان ناشناخته نباشد، البته اگر اهل تئاتر هستید. اگر این اسم را نمی‌شناسید، شاید درباره‌ی نمایش‌نامه‌ام چیزی شنیده یا آن را دیده باشید. نمایش «فلاکت‌بار» که در هر دو سوی اقیانوس اطلس خیلی پرمخاطب بود و یک سال و نیم در برادوی اجرا شد و جوایز متعددی را از آن خود کرد. در کمال خضوع بگویم که حتی نامزد جایزه‌ی تونی شدم.

برای بار اول بد نیست، مگر نه؟ البته به طور اجتنا‌ب‌ناپذیری نظرات متعصبانه و نقدهای بدخواهانه هم داشت که تعداد شگفت‌انگیزی از نویسندگان تلخ‌خوی، مسن و معتبر پخشش کردند که به موفقیت فوری این مرد جوان حسادت می‌کردند. مرا به انواع زشتی متهم کردند، از سرقت ادبی گرفته تا سرقت واقعی.

فکر کنم قابل‌درک است. هدف آسانی هستم. خب سال‌ها و تا زمان مرگ باربارا وست، رمان‌نویس، با او زندگی کردم.

بر خلاف من، باربارا نیازی به معرفی ندارد. احتمالاً در مدرسه درباره‌ی او خوانده‌اید. داستان‌های کوتاهش همیشه در برنامه‌ی درسی دیده می‌شوند. البته به نظر نامحبوبم، بیش از حد به او بها داده شده است.

باربارا خیلی از من بزرگ‌تر بود و وقتی با هم آشنا شدیم، سلامتش در خطر بود. تا آخر کنارش ماندم.

دوستش نداشتم، شاید تعجب کنید. رابطه‌ی ما بیش‌تر معامله‌گرانه بود تا عاشقانه. من محافظش بودم. خدمتکار، راننده، کار راه‌بینداز، کیسه‌بوکس. یک بار از او خواستم با من ازدواج کند، اما قبول نکرد. او با شراکت مدنی موافق نبود. بنابراین ما عاشق یا شریک هم نبودیم. حتی با هم دوست هم نبودیم، به هر حال نه تا آخرش.