معرفی و دانلود کتاب به وقت عشق و مرگ
برای دانلود قانونی کتاب به وقت عشق و مرگ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب به وقت عشق و مرگ
اریش ماریا رمارک، نویسندهی شهیر آلمانی در اثر داستانی خود کتاب به وقت عشق و مرگ، روشنایی زندگی و تاریکی مرگ را به مصاف هم درمیآورد. قهرمان و راوی این رمان تاریخی یک سرباز به نام ارنست گریبر است که پس از ماهها خدمت در جبهههای جنگ حالا فرصت کوتاهی پیدا میکند تا به خانه و زندگیاش سری بزند. اما با ورود ارنست به شهر و دیار خود، مرد جوان با حقایقی روبهرو میشود که بهسختی قابل باور کردن است.
دربارهی کتاب به وقت عشق و مرگ
سرگذشتهای سخت و تأملبرانگیز، گاه حاصل حوادثی هستند که خود انسان در آن نقشی ندارد. شخصیتهای داستانی کتاب به وقت عشق و مرگ (A Time to Love and a Time to Die) نیز به چنین عاقبت شومی دچارند. اریش ماریا رمارک (Erich Maria Remarque) داستاننویس صاحبنام آلمانی به خلق جهانی میپردازد که اگرچه دلخراش است اما بخشی از حقایق بشریت و ازجملهی آن، تاریکی و تباهی جنگ را به مخاطب بازتاب میدهد.
ماجرای داستان به وقت عشق و مرگ در سالهای جنگ جهانی و در جبههی آلمان میگذرد. حالوهوای رمان با روزهای خونین نزاع و دشمنی آغاز میشود و اریش ماریا رمارک، آفرینندهی داستان، قدرت خود را در به تصویر درآوردن جزئیات صحنههای هولناک جنگ به اوج میرساند. راوی و قهرمان اصلی داستان یعنی ارنست گریبر نیز یکی از کهنهسربازان این جنگ است. او پس از مدتها نبرد حالا توانسته رضایت مافوق خود را برای یک مرخصی سه هفتهای جلب کند.
شخصیت اصلی رمان به وقت عشق و مرگ، بهزودی راهی دیار خود میشود. اما در آنجاست که حقیقتی سخت و باورنکردنی مقابل چشمانش ظاهر میگردد. خانه و کاشانهی ارنست حالا به تلی از خاک تبدیل شده است. آتش جنگ به شهر او نیز رسیده و حالا چیزی جز خاکستر و دود بهجای نگذاشته است. ارنست بهدرستی از سرنوشت اهالی خانهی خود خبردار نیست. اما فرصت چندانی نیز برای جستوجو ندارد. بهزودی مهلت مرخصی او به پایان میرسد و باید سریعاً شهر را ترک کند. اما در اینجاست که شخصیت تازهای از راه میرسد و روند داستان به وقت عشق و مرگ را به سمتوسوی دیگری میبرد.
ارنست، قهرمان داستان اریش ماریا رمارک، دوستی قدیمی را پس از سالها ملاقات میکند. الیزابت محبوب روزهای کودکی ارنست است. اما چنین ملاقاتی حتی بیشتر از دیدن خانهی خاکسترشده، ارنست را بهتزده میکند. الیزابت دیگر کمترین شباهتی به آن دخترک کوچک و قبراق ندارد. گرد و غبار جنگ، بر چهره و قامت این دختر مهربان نیز نشسته و درست همانند ارنست، او را به انسانی بیگانه تبدیل کرده است. اما شاید همین ملاقات غیرمنتظره بتواند شخصیتهای داستان را به سرآغاز تازهای بکشاند.
اریش ماریا رمارک، خالق و آفرینندهی رمان به وقت عشق و مرگ، و از شناختهشدهترین داستانسرایان ادبیات ضد جنگ است. همین قلم تیز و انتقادآمیز رمارک و بهخصوص شاهکار داستانی او یعنی «در غرب خبری نیست» نیز درنهایت باعث شد تابعیت آلمانی خود را از سوی حکومت نازی از دست بدهد و با ممنوعیت چاپ آثارش روبهرو شود. پس از سنگاندازیهای حکومت آلمان او همچنان ایدههای صلحطلبانهی خود را رها نکرد و در کتابی مثل به وقت عشق و مرگ دوباره چهرهی کثیف و تاریک جنگ را به مخاطبان جهانیاش شناساند. کتاب به وقت عشق و مرگ حاصل دوران پختگی قلم اریش ماریا رمارک و چاپشده در سال 1954 است. از این کتاب نسخههای مختلفی نیز به فارسی ترجمه شده است. نسخهی مقابل شما از ترجمههای خوب این اثر است که با تلاش بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه تهیه شده است و مترجم آن علی مجتهدزاده میباشد.
در نکوداشت کتاب به وقت عشق و مرگ
- اریش ماریا رمارک میتوانند کلمات را به میل و سیاق خود دربیاورد. چه دربارهی انسانها بنویسد و چه دربارهی اشیاء بیجان، قلم او حساس، قوی و استوار است. (نیویورک تایمز)
اقتباسهای سینمایی از کتاب به وقت عشق و مرگ
- در سال 1958 فیلمی در ژانر درام جنگی با نام «به وقت عشق و مرگ» بر اساس طرح رمان اریش ماریا رمارک ساخته شد. داگلاس سیرک (Douglas Sirk) کارگردانی این فیلم را برعهده داشت. این فیلم همچنین توانست در بخش صدا برندهی جایزهی اسکار شود.
کتاب به وقت عشق و مرگ برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به داستانهای تاریخی، ادبیات ضد جنگ و داستانهای اجتماعی با این کتاب انس خواهند گرفت. همچنین اگر مشتاق مطالعهی آثار برتر و شناختهشدهی ادبیات آلمان هستید، این اثر خواندنی را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب به وقت عشق و مرگ میخوانیم
جلوی در کلیسا انبوهی آدم جمع شده و بیشترشان روی چمدانها نشسته و دورادورشان پر شده بود از جعبه و زنبیل و بسته و بقچه. بیشترشان هم زن و بچه. گریبر بار و بندیلش را به دوش کشید و از میانشان گذشت و جایی پیدا کرد و نشست. پشت سرش پیرزنی که چهرهاش شبیه اسب بود و غرولند میکرد: «مگه ما خارجی هستیم که اینجوری از خونه آوارهمون کردن؟ اگه بدونی چه خبرها هست؟ خلایق رو بردن چپوندن تو سربازخانهها و نه غذا و نه آبی و تازه میگن وضع دهات اطراف بدتر هم هست. یه مشت دهاتی بدجنس خیلی با مردم بد میکنند.»
یک دختر لاغر گفت: «بکنند. برای من این حرفها دیگه مهم نیست. من میخوام زنده بمونم. همین رو میخوام. اصلاً وظیفهشونه که به ما برسند. ما همهچیزمون رو از دست دادیم. باید به ما رسیدگی بشه.»
«همین چند روز پیش یه قطار آواره آوردند از راینلاند که ببرند مکلنبورگ. باید بودی و میدیدی.»
«مکلنبورگ؟ خوش به حالشون. دهاتیهای اونجا حسابی پولدارند و وضعشون خوبه.»
«پیرزنی که شبیه اسب بود خندهای به خشم کرد که: «دهاتی پولدارها؟ اینقدری ازت کار میکشند که ریقت در بره. جاش همین جیرهٔ خوراکی خودمون رو میاندازند جلوت. یکی باید اینها رو به گوش پیشوامون برسونه.»
گریبر به پیرزن اسبی نگاه کرد و بعد به دخترک لاغرمردنی و بعد به طاق ضربی و باغ کلیسا. نسترنها توی ایوان و لای مجسمههای دِیر گل داده بودند. یک توکا رفته بود روی شانهٔ عیسای مصلوب آواز میخواند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب به وقت عشق و مرگ |
نویسنده | اریش ماریا رمارک |
مترجم | علی مجتهد زاده |
ناشر چاپی | بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 468 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-253-867-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |