معرفی و دانلود کتاب باغ وحش انسانی: بازخوانی حکایتهای کهن ازوپ
برای دانلود قانونی کتاب باغ وحش انسانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب باغ وحش انسانی: بازخوانی حکایتهای کهن ازوپ
داستان چوپان دروغگو را خاطرتان است؟ یا حکایت مورچهها و جیرجیرکی که جیکجیک مستانش بود؟ کتاب باغ وحش انسانی بازخوانی حکایتهای کهن ازوپ، مجموعهای از همین حکایتها و ضربالمثلهای عامیانه است که جرج فایلر تاونسند آنها را به زبان انگلیسی ترجمه و گردآوری کرده است. این کتاب شامل 311 حکایت است که به نقاشیهای آرتور راکهام، نقاش بهنام انگلیسی، آراسته شدهاست.
دربارهی کتاب باغوحش انسانی
حکایت های کهن ازوپ (Aesop's Fables) قدیمیترین مجموعهی حاوی حکایات اخلاقی است که به دست ازوپ، داستانسرای یونانی، به رشتهی تحریر درآمدهاند. بهواسطهی نگارش این کتاب است که در غربْ ازوپ را با عنوان پدر فابل میشناسند. فابل به آن دسته از قصهها و حکایات میگویند که شخصیت اصلی آن حیوانات هستند و از خلال کنشها و گفتگوهای این حیوانات، که سرشتی انسانی دارند، داستان روایت میشود. این حکایتهای تخیلی با هدف آموزش اخلاق نوشته میشوند.
جرج فایلر تاونسند (George Fyler Townsend)، مترجم حکایتهای کهن ازوپ به انگلیسی، دربارهی هدف فابل چنین میگوید: « فابل دارای هدف برجستهی تعلیم و آموزش است و همواره در پی یاددادن نکتهای اخلاقی، شرح وظیفهای اجتماعی یا حقیقتی سیاسی است.» از میان حکایتهایی که در کتاب باغوحش انسانی آمده است، حکایات شناختهشدهای وجود دارد که حتماً دستکم یکبار به گوشتان خورده است. حکایت چوپان دروغگو، مورچه و جیرجیرک، خرگوش و لاکپشت و یا حکایت معروف از ماست که برماست که ناصرخسرو قبادیانی آن را به نظم درآورده است. محمد اسماعیل فلزی 311 حکایت از حکایات ازوپ را در مجموعهی باغوحش انسانی به فارسی ترجمه کرده است و در انتهای هر حکایت ضربالمثل یا بیتی که در فارسی بر اساس آن قصه ساخته شده است را یادآوری میکند.
گمان نکنید باغوحش انسانی به واسطهی استفاده از شخصیتهای حیوانی حرف تازهای برای شما ندارد. مطالعهی این کتاب مضامین اخلاقی گوناگونی که در ازدحام زندگی روزمره به فراموشی سپردهاید را به سادگی با به خاطرتان میآورد. مفاهیمی مثل افتخار، کوشش، صبر و ... . باغوحش انسانی کتاب کودک نیست اما منبع بسیار خوبی برای آشنایی با حکایتهای سادهای است که میتوانید با کلمات خودتان برای کودکان بگویید.
ازوپ، افسانهپرداز یونانی، سال 620 پ.م در فریقیه، مرکز بردهداری آسیای صغیر به دنیا آمد. پوست او سیاه بود و به همین سبب یونانیان او را ازوپ (اتیوپ)، به معنی سیاهپوست، نامیدند. فیلسوفی یونانی ازوپ را برای همسرش خرید و بعدتر پسرشان ازوپ را آزاد کرد. ازوپ لکنت زبان داشت و خواندن و نوشتن نمیدانست، اما از حافظهای قوی برخوردار بود و زیاد به سیر و سفر میرفت. عدهای معتقدند که ازوپ به مدد حافظهی قوی خود داستانهایی که در طی سفرهایش میشنیده را به خاطر سپرده و سپس این حکایات را به طریقی مکتوب کرده است. گروهی دیگر نیز به کل منکر وجود شخصی به نام ازوپ شدهاند و این حکایات را حاصل سالیان دراز زیست بشر دانستهاند که سینه به سینه نقل شدهاند.
نکوداشتهای کتاب باغوحش انسانی
- اصیل و مهم. این نمونه از فابلها بهمانند مکاشفه و الهام هستند. (پیتر جونز، ساندی تلگراف)
- ازوپ همچنان یک شخصیت اساسی در ادبیات غرب باقی مانده است. (فردریک رافائل، ساندی تایمز)
کتاب باغوحش انسانی برای چه کسانی مناسب است؟
لذت بردن از حکایتهای مختصر و خواندنی باغوحش انسانی محدود به گروه سنی خاصی نیست و مطالعهی آن برای همهی سنین جذاب خواهد بود. روایتپژوهان و دانشجویان رشتههای ادبیات نیز میتوانند با کمکگرفتن از کتاب باغوحش انسانی به سرچشمهی طرحهای داستانی رایج دست پیدا کنند.
در بخشی از کتاب باغ وحش انسانی: بازخوانی حکایتهای کهن ازوپ میخوانیم
مردی با دو دلبر: مردی میانسال با موهای فلفل نمکی دو زن داشت که یکی جوان و دیگری سالخورده بود. زن پیر که از دیدن موهای سفید خود شرمسار بود هربار که مرد را میدید تعدادی از موهای سیاه او را میکند. زن جوان هم که خوشش نمیآمد ظاهر همسرش پیر جلوه کند موهای سفیدش را میکند و به این ترتیب مردک بیچاره کچل شد! هرکسی به سمت منافع خود غش میکند!
گرگها و گوسفندان: روزی گرگها با حالتی دوستانه به گوسفندان گفتند: «چه دلیلی دارد شما همیشه از ما بترسید و فرار کنید. مقصر سگها هستند. چون هر وقت به شما نزدیک میشویم پارس میکنند و بیخودی جنجال بهراه میاندازند. کافی است آنها را دور کنید تا میان ما صلح و صفا برقرار شود. گوسفندان از روی سادهلوحی گول خوردند و سگها را دور کردند. گرگها که دیدن حقهشان کارگر افتاده در کمال آسودگی گله را که دیگر نگهبانی نداشت دریدند. خودکرده را تدبیر نیست.
پیرزن و پزشک: پیرزنی که کور شده بود برای درمان پیش پزشکی رفت و در حضور شاهدی با او قراردادی بست که مثلا اگر چشمهایش خوب شد فلان قدر پول بدهد اما اگرخوب نشد هیچ پولی پرداخت نکند. پزشک بعد از عقد قرارداد هر از گاهی مرهمی به چشمهای او میمالید و در هر باری که برای معاینه به دیدن او میرفت بخشی از وسایل پیرزن را با خود میبرد و در نتیجه کمکم همه دارایی پیرزن را به یغما برد. وقتی خانه پیرزن کاملا خالی شد چشمهایش نیز کاملاً بینا شده بودند و از اینرو پزشک پولش را درخواست کرد. اما پیرزن که دید در خانهاش چیزی باقی نمانده از پرداخت مبلغ خودداری کرد. پزشک نزد قاضی رفت و از پیرزن شاکی شد. پیرزن گفت: «این مرد راست میگوید. چون من قول دادم اگر چشمم شفا یافت به او پولی بدهم اما اگر چشمم خوب نشد چیزی پرداخت نکنم. موضوع اینجاست که فکر میکنم هنوز کورم. چون وقتی چیزی نمیدیدم خانهام پر از اسباب و اثاث بود، اما حالا که او میگوید شفا یافتهام هیچ چیزی در آن نمیبینم!» مال طرف را خوردن و طلبکار هم بودن.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
گرگ و بره
خفاش و راسوها
خر و جیرجیرک
شیر و موش
ذغالی و گازر
پدر و پسرانش
پسری که ملخ شکار میکرد
خروس و جواهر
قلمرو شیر
گرگ و لکلک
ماهیگیر نیزن
پهلوان و گاریچی
مورچهها و جیرجیرک
مسافر و سگش
سگ و سایهاش
موش کور و مادرش
مرد گلهدار و گاو گمشده
درخت انار و سیب و بوته تمشک
بچه گوزن و مادرش
خرگوش و لاکپشت
پرستو و کلاغ
مزرعهدار و لکلک
کشاورز و افعی
خرس و روباه
کوه گرفتار
لاکپشت و عقاب
خر و روباه و شیر
مگسها و کوزه عسل
آدم و شیر
کشاورز و دُرناها
سگی در آخور
روباه و بُز
خرس و دو مسافر
کبوتر تشنه
غُراب و قو
بُز و چوپان
گاوها و محور چرخ گاری
خر و سگ
خسیس
اسب و مهترش
شیر بیمار
شیر ماده
مسافر خودپسند
گربه و خروس
پسربچه و فندقها
خوکچه و گوسفند و بز
مرد زحمتکش و افعی
شیر عاشق
پسربچه و غوکان
گرگی در لباس میش
گوزن بیمار
خر و قاطر
غورباغهها و انتخاب شاه
نمک فروش و الاغش
گاو و قصابها
زاغچه خودپسند
شیر و موش و روباه
بزچران و بزهای وحشی
سگ بدجنس
روباهی که دمش کنده شد
منجم
پسربچه و گزنه
مردی با دو دلبر
گرگها و گوسفندان
پیرزن و پزشک
اسب جنگی و آسیابان
روباه و میمون
خروسهای جنگی و عقاب
اسب و سوارکار
شکم و سایر اعضای بدن
تاکستان و بز
گربه و پرندهها
میمون و ژوپیتر
پیرزن و دخترانش
چوپان دروغگو
گوساله ماده و گاو نر
پدری با دو دختر
بزغاله و گرگ
کشاورز و پسرانش
گاو و وزغ
چوپان و گرگ
پرستو و افعی و دادگاه
بیوهزن و گوسفند
خرچنگ و مادرش
شکارچی و ماهیگیر
دزد و مادرش
پیرمرد و مرگ
درخت صنوبر و بوته تمشک
مردی که سگ گازش گرفت
دو دیگ
گرگ و گوسفند
سیاهِ زنگی
ماهیگیر و تورش
پیرزن و کوزه شراب
شیر و گراز
روباه و کلاغ
زغن بیمار
دو سگ
گوزن در طویله گاوها
شاهین و زغن و کبوتران
خر وحشی و شیر
عقاب و پیکان
گوزن یک چشم
چوپان و دریا
شیر و دلفین
موش و راسوها
خر و خروس و شیر
مشورت موشها
رودخانهها و دریا
سه پیشهور
گرگ و سگ خانگی
خر بازیگوش
ارباب و سگهایش
دلفینها و نهنگها و ماهیهای کوچک
گرگها و چوپانها
دو مسافر و تبر
الاغی که مجسمهای را میبرد
شیر سالخورده
زنبور و ژوپیتر
سگ پیر
زن شیردوش و سطلش
مسافران ساحل
آهنگر و سگش
خر و اربابهایش
خر و سایهاش
گراز وحشی و روباه
شکارچی و مرد جنگلی
درخت بلوط و نیها
شیر در مزرعه
ماهیگیر و ماهی کوچک
غاز و قو
مرکوری و مجسمهساز
روباه و هیزمشکن
روباهی که از پرخوری باد کرد
کک و کُشتیگیر
صیاد و کبک و خروس
میمون و ماهیگیر
دو قورباغه
موش و گربه
کشاورز و روباه
شیر و خرس و روباه
آهو و شیر
پرنده ماهیخوار و زغن
حکیم، مورچهها و مرکوری
موش و گاو
رعیت و عقاب
مجسمه مرکوری (عطارد) و نجار
شیر و خرگوش
میمونهای رقاص
گاو و بز
روباه و یوزپلنگ
سردار کچل
میمونها و مادرشان
درختان بلوط و ژوپیتر
خرگوش و سگ شکاری
چوپان و سگش
مسافر و بخت مساعد
چراغ
گاو، شیرماده و شکارچی
خر و قورباغهها
درخت بلوط
شیر، روباه و خر
مرغ و تخمهای طلا
زن و مرغش
کلاغ و غراب
خر و چوپان پیر
زغنها و قوها
خرگوشها و روباهها
درختها و تبر
خرچنگ و روباه
گرگها و سگهای گله
مرد کماندار و شیر
شتر
زنبور و افعی
طاووس و درنا
گاو و گوساله
روباه و خارپشت
گوزن، گرگ و گوسفند
عقاب، گربه و ماده خوک
قاطر
موش و قورباغه و عقاب
دزد و مسافرخانهدار
گوزن نر و شراب
مار و عقاب
درخت گردو
کلاغ و کوزه
دو قورباغه
آدم، اسب، گاو و شتر
گرگ و روباه
پشه و شیر
میمون و دلفین
زاغچه و فاختهها
اسب و گوزن
خرگوش و شیرها
بزغاله و گرگ
پیشگو
روباه و میمون
دزد و سگ خانگی
بوزینهها و دو مسافر
گرگ و چوپان
بلدرچین و جوجههایش
روباه و شیر
راسو و موش
شنا کردن پسر بچه
شمایل فروش
مرد و همسرش
خر و گرگ
شیر و خرس
روباه و انگورهای ترش
طاووس و ژونو
شاهین و بلبل
سگ و خروس و روباه
موش شهری و موش روستایی
سگها و روباه
گرگ و بز
بز و خر
گرگ، روباه و بوزینه
مگس و خر بارکش
ماهیگیر
شیر و سه گاو
دو مرد که با هم دشمن بودند
صیاد پرندگان و افعی
خر و اسب
روباه و نقاب
غازها و درناها
پینهدوزی که پزشک شد
مرد کور و توله گرگ
گرگ و اسب
برادر و خواهر
کلاغ و مرکوری
زنبورها، کبک و کشاورز
باد شمال و خورشید
خروسهای جنگی و کبک
قورباغهای که پزشک قلابی شد
شیر، گرگ و روباه
لانه سگ
گرگ و شیر
پرندگان، چهارپایان و خفاش
روباه و شیر
جغد و پرندگان
خیر و شر
مرد اسراف کار و چلچله
شیپورچی زندانی
خری در پوست شیر
کک و گاو
گنجشک و خرگوش
فاخته و کلاغ
عقاب و زاغچه
مرکوری و مرد کارگر
روباه و مرغ ماهیخوار
ژوپیتر، نپتون، مینروا و موموس
عقاب و روباه
آدم و ساتیر
خر و خریدارش
گوزنی در آبگیر
دو کیسه
زاغچه و روباه
چکاوکی که پدرش را به خاک سپرد
پشه و گاو
سگ و تولههایش
چوپان و گوسفند
جیرجیرک و جغد
سگها و پوستها
روستایی و درخت سیب
میمون و شتر
دو سرباز و سارق
مادر و گرگ
درختی که نظر کرده خدایان بود
خر و اسب
قاتل بشر
شیر و روباه
راستی و مسافر
شیر و عقاب
مرغ و چلچله
دلقک و مرد روستایی
کلاغ و مار
شکارچی و اسب
پسر پادشاه و نقش شیر
گربه و ونوس
بزهای ماده و ریشهایشان
شتر و عرب
آسیابان و پسرش و خرشان
کلاغ و گوسفند
روباه و بوته تمشک
گرگ و شیر
سگ و صدف
مورچه و فاخته
کک و آدم
کبک و صیاد پرنده
دزدها و خروس
بره و گرگ
سگ و خروس
مسافر و درخت چنار
خرگوشها و قورباغهها
مرد ثروتمند و دباغ
شیر، ژوپیتر و فیل
مرد کشتی شکسته و دریا
قاطرها و دزدان
شتر و ژوپیتر
افعی و سوهان
شیر و چوپان
پلنگ و چوپانها
خر و سرباز جنگی
عقاب و صیادش
مرد کچل و مگس
الاغ و الاغ سوار
درخت زیتون و درخت انجیر
باسترک و صیاد پرنده
عقاب و زغن
گل سرخ و گل تاج خروس
شکایت قورباغه از خورشید
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب باغ وحش انسانی: بازخوانی حکایتهای کهن ازوپ |
نویسنده | جرج فایلر تاونسند، ازوپ |
مترجم | محمداسماعیل فلزی |
ناشر چاپی | انتشارات مازیار |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 184 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-6043-86-9 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات کلاسیک |