معرفی و دانلود کتاب اعترافات فرنی لنگتون

معرفی کتاب اعترافات فرنی لنگتون

رمانی جذاب و گوتیک که به سرگذشت یک خدمتکار متهم به قتل کارفرمایانش می‌پردازد و از خلال یادآوری‌ها به وقایع تاریخی گریز می‌زند؛ کتاب اعترافات فرنی لنگتون نوشته‌ی سارا کالینز که برنده‌ی جایزه‌ی بهترین رمان اول کاستا هم شده، روایت زنی است که گذشته‌ی نزدیک خود را به یاد نمی‌آورد، اما کودکی‌اش را خوب به خاطر دارد.

درباره‌ی کتاب اعترافات فرنی لنگتون

تمام شهر لندن را ماجرای قتل وحشیانه‌ی جورج بنهام و همسر فرانسوی‌اش مارگریت فرا گرفته است؛ شهروندان بسیاری از نقاط مختلف شهر خود را به دادگاه رسانده‌اند تا از نزدیک شاهد محاکمه‌ی متهم پرونده‌ی قتل باشند و با هر صحبت و سخنی فضای دادگاه را به تلاطم درمی‌آورند؛ روزنامه‌ها هم در این ماجرا فعال هستند و هر روز گزارشی تازه از دادگاه و بررسی پرونده‌ی قتل منتشر می‌کنند؛ بااین‌وجود یک امر مرموز وجود دارد که این پرونده را با همه‌ی پرونده‌های قتل دیگر متمایز می‌کند.

کتاب اعترافات فرنی لنگتون (The Confessions of Frannie Langton) نوشته‌ی سارا کالینز (Sara Collins) در چنین فضایی آغاز می‌شود؛ درحالی‌که همه‌ی نگاه‌ها و اتهام‌ها متوجه فرانسیس لنگتون، خدمتکار پیشین زوج مقتول است. مردم او را با صفت‌های عجیبی توصیف می‌کنند: جادوگر، اغواگر، استاد خودنمایی و حتی یک فاحشه! بااین‌حال نکته‌ی عجیبی در جریان رسیدگی به اتهامات وجود دارد و آن این‌که متهم قادر نیست گذشته‌ی نزدیک خود را که مصادف با زمان قتل جورج بنهام و همسرش است را به خاطر بیاورد.

در این رمان ماجراهای جنایی، عاطفی و غم‌بار در یک بستر تاریخی روایت می‌شود که آن را با نمونه‌های مشابه خود متمایز می‌کند؛ شخصیت اصلی داستان که بزرگ‌ترین معضلش ناتوانی در به‌یادآوردن زمان قتل است، زمان کودکی خود را که در جامائیکا زندگی می‌کرده به‌روشنی به یاد می‌آورد و آن را تعریف می‌کند؛ همین یادآوری در خلال ماجراهای رمان باعث می‌شود که این اثر تنها یک تریلر جنایی نباشد و در حوزه‌ی رمان تاریخی، به‌ویژه تاریخ مشترک انگلستان و جامائیکا حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشد.

در کتاب اعترافات فرنی لنگتون، قصه‌ی غم‌بار و ملال‌انگیز شخصیت اصلی داستان بازگو می‌شود؛ فرانسیس یا فرنی لنگتون با یادآوری گذشته‌ی حسرت‌بار خود خواننده را بارها میان زمان حال و گذشته معلق می‌کند؛ درحالی‌که این رفت و بازگشت‌ها به تلخی و گزندگی رمان می‌افزاید. همچنین روایت داستان در دو فضای جغرافیایی که یکی در قاره‌ی اروپا و دیگری در آمریکا است، باعث می‌شود پیوندی تاریخی میان دو مکان بازنمایی شده و قصه‌ی فرنی تنها بازگوکننده‌ی شرح حال خودش نباشد.

داستان کتاب اعترافات فرنی لنگتون روایتی از تضاد و تبعیض میان طبقات مختلف جامعه است به همین دلیل خواننده با غرق شدن در فضای داستان تنها متهم و سرگذشتش را دنبال نخواهد کرد و کل جامعه و ساختار اجتماعی انگلیس را به‌عنوان متهم قلمداد می‌کند. این رمان اگرچه آمیخته با رنج و محنت و سختی است، اما درعین‌حال فضایی هیجان‌انگیز و کنجکاوی‌برانگیز دارد که برای علاقه‌مندان به داستان جذاب خواهد بود.

این کتاب با ترجمه‌ی محمد جوادی از سوی نشر نون منتشر شده و نخستین چاپ این اثر در سال 2019 بوده است.

جوایز و افتخارات کتاب اعترافات فرنی لنگتون

• نامزد RUSA CODES Reading List برای بهترین رمان تاریخی سال 2020
• جزو فهرست برترین کتاب‌های زنان سال 2019 در مجله‌ی اپرا
• برنده‌ی جایزه‌ی کاستا برای بهترین رمان اول در سال 2019
• در فهرست نامزدهای نهایی جایزه‌ی Lucy Cavendish
• جزو فهرست نهایی جایزه‌ی مک کیتریک در سال 2020
• منتخب بخش ادبیات و داستان ویراستاران آمازون
• نامزد HWA Debut Crown در سال 2020
• پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز

نکوداشت‌های کتاب اعترافات فرنی لنگتون

• چشمگیر؛ اثری متحیرکننده که این رمان را به یک کتاب غنی و فوق‌العاده تبدیل می‌کند. (وال استریت ژورنال)

• اولین رمان یک نویسنده که بسیار شگفت‌انگیز و جذاب است؛ این کتاب باید در صدر کتاب‌های شما برای مطالعه باشد. (واشنگتن پست)

• قدرتمند. این کتاب، هم یک ماجرای قتل بسیار پر تعلیق و هم یک رمان تاریخی زنده است، اما بهتر از همه تصویری است که از فرنی ساخته می‌شود: یک قهرمان پیچیده و فراموش‌نشدنی. اینْ کتاب فوق‌العاده‌ای است که به حتم مخاطبان گسترده و شایسته‌ای پیدا می‌کند. (پابلیشرز ویکلی)

اقتباس‌ فرهنگی از کتاب اعترافات فرنی لنگتون

در سال 2022 یک مینی سریال چهارقسمتی توسط سارا کالینز از کتاب خودش اقتباس و در شبکه‌ی ITV بریتانیا پخش شد.

کتاب اعترافات فرنی لنگتون برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای هواداران کتاب‌های جنایی و رمان‌های تاریخی اثری قابل‌اعتنا و جذاب خواهد بود.

با سارا کالینز بیشتر آشنا شویم

سارا کالینز (متولد 1972) نویسنده و وکیل جامائیکایی و با تابعیت بریتانیا است. او در کشور جامائیکا متولد شد اما در کودکی همراه خانواده‌اش به انگلستان مهاجرت کرد. او فارغ‌التحصیل رشته‌ی حقوق از دانشکده‌ی اقتصاد دانشگاه لندن است و به مدت هفده سال در رشته‌ی وکالت فعالیت کرده است. کالینز در سال 2014 بار دیگر به فکر ادامه تحصیل افتاد و توانست مدرک فوق‌لیسانس خود را در رشته‌ی نویسندگی خلاق از دانشگاه کمبریج اخذ کند. این نویسنده با نگارش اولین رمان خود به نام اعترافات فرنی لنگتون توانست به شهرت و محبوبیت برسد.

جملات برگزیده کتاب اعترافات فرنی لنگتون

• تنها یک کلمه ما را از درد و رنج زندگی رها می‌سازد: عشق. (سوفوکل)
• هیچ‌ چیز در این دنیا از زن سفیدپوستی که کسل شده خطرناک‌تر نیست.
• فارغ از اینکه در هر لحظه چه اتفاق می‌افتد، حافظه آن را بدل به هیچ می‌کند، یا وحشت ابدی یا اندوه بی‌پایان.
• دانشمند خوب نهایتاً به دنبال جواب سؤال‌های مطرح‌شده می‌گردد، اما دانشمندی که نامش در تاریخ ثبت خواهد شد سؤال‌هایی مطرح می‌کند که هیچ‌کس تابه‌حال به آن‌ها فکر نکرده.

در بخشی از کتاب اعترافات فرنی لنگتون می‌خوانیم

به نرده‌ها چنگ می‌زنم و زنجیرهای بسته به دستانم مثل کلید صدا می‌دهند. نمی‌توانم گفته‌های او را دنبال کنم. چشمم اطراف اتاق می‌گردد و شمشیری را می‌بیند که پشت سر قاضی به دیوار آویزان است، شمشیری نقره‌ای مانند برشی از مهتاب. کلماتی را می‌خوانم که زیر آن طلاکوب شده است: «شاهد دروغگو بدون مجازات نخواهد ماند، کسی که دروغ بگوید هلاک خواهد شد.» بسیار خب. همه ما هلاک خواهیم شد، چه دروغگو و چه راستگو، بااین‌حال هدف اُلد بیلی این است که این فرایند را برای فرد دروغگو تسریع کند. اما ترسم از چیز دیگری است؛ اینکه با این باور بمیرم که حقیقتاً من او را کشتم.

تو را پشت میز وکلا می‌بینم. به بالا نگاه می‌کنی، سری به من تکان می‌دهی که دلگرم‌کننده است. مدارک علیه من آن‌جا مانند چینی روی بوفه چیده شده: کراوات بنهام، نیم‌تنه زربافت سبزش، لباس حریر ارغوانی مادام، لباس‌خوابش، و نوار گیسوهایش به همراه پر قویی که آن هم ارغوانی‌رنگ شده بود تا با لباسش همخوانی داشته باشد. و همچنین چاقوی قصابی لینوکس که تا جایی که خبر داشتم، تمام مدتی که در اتاق مادام بودم، در غلافش در آشپزخانه قرار داشت.

اما تو به چیزی که کنار آن‌ها قرار دارد اخم کرده‌ای. وقتی آن را می‌بینم، دل‌وروده‌ام به هم می‌پیچد. داخل شیشه عطاری مانند مشتی محکم پیچیده شده است. مثل نوزاد. کسی میز را تکان می‌دهد و نوزاد می‌چسبد به شیشه. سؤالی در ابروهای بالارفته‌ات وجود دارد؛ پاسخی برای آن ندارم. انتظار نداشتم او را اینجا ببینم. نوزاد را. چرا اجازه دادند اینجا باشد؟ از من خواهند خواست که درباره‌اش صحبت کنم؟

وقتی او را می‌بینم، زانوهایم می‌لرزد و تمام وحشت آن شب را دوباره احساس می‌کنم. اما همان‌طور که میلتون گفته بود ذهن واقعیت مکانی خود را دارد، می‌تواند جهنم را به بهشت و بهشت را به جهنم تبدیل کند. چطور این کار را می‌کند؟ با یادآوری یا فراموشی؛ تنها حقه‌هایی که ذهن می‌داند.