معرفی و دانلود کتاب اریش فروم
برای دانلود قانونی کتاب اریش فروم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب اریش فروم
کتاب اریش فروم نوشتۀ راینر فونک، کوششی است برای معرفی روانشناس اجتماعی بلند آوازهٔ مکتب فرانکفورت و کلیدی برای درک بهتر شیوۀ زندگی، آثار و جستجوهای علمی این روانکاو و فیلسوف اجتماعی.
زندگی پرثمر اریش فروم (Erich Fromm) نیاز به توصیف و تفسیر ندارد. با وجود این، دو پدیدۀ تأثیرگذار در زندگی فروم وجود دارد که نیازمند توضیح است و توجه افرادی را که با آثار او آشنا بوده و او را از نزدیک میشناختهاند، به خود جلب کرده است: نخست پیوستگی و ثبات اندیشه و گفتار اوست که در همۀ آثارش بازتاب یافته و در طول شصت سال، در آنها تناقضهای جدی و یا حتی تغییر موضع یافت نمیشود. دوم، همگرایی اندیشه و آثار وی با شیوۀ زندگیاش و همگرایی بین باورها و منش اوست که کنجکاوی را برمیانگیزد و انسان را به جستوجوی علت آن وا میدارد.
اریش فروم، با افزایش سن، بیشتر از نیاکان یهودیاش و آموزههایشان و نیز از شیوۀ نگرش ایشان به زندگی سخن گفته است، زیرا او ظاهراً بر این باور بود که برداشتهایش از مفهوم و شیوۀ زندگیاش از گفتهها و نیز از تجربههای مشترک ایشان تأثیر گرفته است. نکتۀ کلیدی در این مورد، نگرش یهودیان به زندگی است که در طرزِ زندگی و برداشتهایشان از مفهوم زندگی بازتاب مییابد. برخلاف تصور رایج دربارۀ کاسب کاری و پول دوستی یهودیان، جامعۀ یهودیای که فروم در آن ریشه داشت و تا پایان عمر خود را به آن وابسته میدانست، به معنای واقعی کلمه «مؤمن» بود؛ آنان تمرکز خود را بر نیروی روح و فطرت انسان و هر آنچه که برای پالایش روح تأثیرگذار بود، قرار داده بودند، چه این «پالایش روح» را به طور سنتی «دینمداری» بنامیم یا پس از آشنایی فروم با روانکاوی، روانشناسانه و انسانگرایانه قلمداد کنیم (در حقیقت، برای او و جهانی که او از آن آمده بود، درک مذهبی و روانشناسی، یکسان بود) فروم، خود این دنیای پیرامونش را «پیشسرمایهداری»، «پیشمدرن» و یا «پیشبورژوایی» نامید؛ گاهی وقتها فقط از «دنیای قرون وسطایی» سخن میگفت تا درک زندگی و ویژگیهایی را که او در آنها پرورش یافته بود از ویژگیهای بورژوایی آغاز سده بیستم متمایز کند.
فروم در مصاحبهای که در واپسین روزهای عمرش انجام داد، با اشتیاق داستانی دربارۀ نیای بزرگش، «متعصب ورتسبورگی»، بازگو میکند و با این داستان، شرایط «پیش بورژوایی» را بهدرستی نشان میدهد. نیای بزرگش، مدرس کتاب مقدس و تلمود پژوه بود. او مخارج زندگی را از دکان کوچکی که از آن درآمد اندکی بهدست میآورد، تأمین میکرد:
روزی به او شغلی پیشنهاد شد که درآمد خوبی داشت، اما باید مسافرتهای کوتاهی انجام میداد. او فرزندان زیادی داشت، بنابراین، این شغل میتوانست گشایشی در زندگیاش ایجاد کند. این موضوع را با همسرش در میان گذاشت. همسرش گفت: درست فکر کن، این موقعیت خوبی است! درماه فقط سه روز مسافرت خواهی کرد، در عوض درآمدمان بیشتر خواهد شد. نیای من پاسخ میدهد: تو میگویی که من این کار را بپذیرم و ماهی سه روز خواندن تلمود را از دست بدهم؟ همسرش میگوید: به خدا سوگند که هرگز چنین فکری نکردم. و او این شغل را نپذیرفت و همچنان هر روز در دکانش مینشست و تلمود میخواند. اگر هم هنگام مطالعۀ تلمود، مشتری به دکان میآمد، نگاهش را از کتاب برمیداشت و میگفت: «مگر دکان دیگری نبود؟» این دنیای واقعی من بود؛ دنیای نو برایم بیگانه بود.
جهان «نو» برای فروم، به دست آوردن پول بود. (و هست) از نگاه فروم، اگر شخص نیرویش را تنها صرف کسب درآمد کند، هم زندگی و هم روحش را تباه کرده است. فروم به یاد میآورد که حتی در دوران کودکی نیز زندگیکردن را با هدف کسب پول، عجیب میدانست:
برایم عجبیب بود که اشخاص، زندگی خود را صرف پول درآوردن میکردند و هنگامی که کسی از بستگان میگفت که فروشنده است، برایم به این معنا بود که او همۀ وقتش را صرف پول درآوردن میکند و از همین رو من احساس شرمندگی میکردم.
روش زندگی فروم نشان میدهد که او به جامعۀ بازاری و کاسب کار تعلق نداشت. برای نمونه، میتوان به دو مورد اشاره کرد: کارمندی از موسسهای ادبی در 1979، به طور اتفاقی پی برد که فروم برای هر نسخه از کتابش، هنر عشق ورزیدن، مبلغ بسیار اندکی از ناشر دریافت کرده است، در حالی که تا آن هنگام، حدود یک میلیون نسخه از این کتاب به فروش رفته و فروم از این موضوع به کلی بیخبر بود. برای فروم، تجارت مهم نبود، نه از این رو که او ثروتمند بود، بلکه به این سبب که تجارت را سبب از دست دادن مهمترین تواناییها میپنداشت.
در بخشی از کتاب اریش فروم میخوانیم:
اریش فروم، «متعصب ورتسبورگی» را تنها از داستانها و حکایتهایی که سینه به سینه بازگو شده بود، میشناخت. اریش فروم در 27 سپتامبر 1928، در پنجاهمین سالروز مرگ «متعصب ورتسبورگی»، برای بزرگداشت او، «تبارنامۀ خانوادۀ اسراییلی» را نوشت.
همۀ 9 فرزند «متعصب ورتسبورگی»، حتی جوانترین عضو خانواده، همگی یا خاخام بودند و یا با خاخام ازدواج کرده بودند. درست برخلاف دکتر زلیگمن پینکاس فروم. نخستین دانشآموز، و در آینده داماد «متعصب ورتسبورگی»، که در 1852 تا 1875 خاخام کنتنشین باد هوم بورک در هوهه بود و سپس خاخام خانوادگی بارون کارل فون روتشیلد در فرانکفورت شد. او صاحب ده فرزند شد که هیچ یک از آنان خاخام نشدند و هیچ یک نیز با خاخامی ازدواج نکرد. اریش از شش عمهاش بیزار بود؛ چهار عمهاش هر یک با آموزگاری ازدواج کرده بود و یکی از عمهها نیز به اعتقاد فروم، تظاهر به مفلوجی میکرد. پدر اریش، نفتالی، نهمین فرزند خانواده بود و مانند یوزف، فروشندۀ شراب شد. یک سال پیش از تولد نفتالی فروم، امانوئل فروم بهدنیا آمد که بعدها به حرفۀ وکالت روی آورد. دختر او، گرتروت، مانند اریش فروم، تمام وکمال خود را وقف روانکاوی کرد. او با مکس هونتسیکر نقاش ازدواج کرد و در زوریخ ساکن شد. گرتروت تنها خویشاوندی بود که فروم تا واپسین روزهای عمر با او در ارتباط بود.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت ناشر
مقدمۀ دبیر مجموعه
پیش گفتار
تجربیات نیاکان: خاندان و کودکی
در جستجوی آیینی انسانگرا: نوجوانی آموزگاران یهودی
از تلمود پژوهی تا تجربههای روانکاوانه: سالهای پیش از مهاجرت در 1933
پژوهش دربارۀ ناخودآگاه جامعه: روانشناسی اجتماعی تحلیلی و منششناسی
بازنگری در نظریههای روانکاوی و رویای جامعه نو
انسانگرایی به منزلۀ خودآگاهی انسانی: زندگی پرثمر
پی نوشت
گاهشمار زندگی فروم
فروم از زبان دیگران
کتابشناسی فروم به زبان فارسی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب اریش فروم |
نویسنده | راینر فونک |
مترجم | مریم ایزدیان |
ناشر چاپی | بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 201 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-253-000-4 |
موضوع کتاب | کتابهای زندگینامه |