معرفی و دانلود کتاب گربه بازی
برای دانلود قانونی کتاب گربه بازی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گربه بازی
کتاب گربه بازی از ایشتوان ارکنی نویسنده مجارستانی، روایت رابطه پیچیده دو خواهر سالخورده است که با نامه نگاری و تلفن با همدیگر در ارتباطند. هر کدام از این دو نفر به شکلی برای غلبه کردن بر مشکلات زندگی تلاش میکنند، اما چه اتفاقی میافتد اگر متوجه شوند آنها مشکل همدیگر هستند؟
موضوع کتاب گربه بازی:
کتاب گربه بازی یکی از آثار معروف ایشتوان ارکنی، نویسنده مجارستانی است که براساس آن نمایشنامههای مختلفی نیز به روی صحنه رفته است. این داستان احساسی و پر از تلاطم عاطفی، سرگذشت دو خواهر سالخورده را حکایت میکند. گیزا که دیگر توانایی راه رفتن ندارد به آلمان کوچ کرده و با پسر ثروتمند خود زندگی میکند. اما خواهر دیگر، ارژی در بوداپست تنها مانده و با روحیه هیجان طلب سعی دارد دوباره به روزهای پرشور جوانی برگردد. ارتباط این دو خواهر حالا به نامهنگاری و تلفن زدن محدود شده، اما این ارتباط چیزی بیشتر از احوال پرسی و تعارفات معمول است. ما از دریچه نوشتهها و گفتگوهای آنها شاهد خاطرات فراموش شده، دروغ بافیها و تلاش برای زیبا نشان دادن گذشته هستیم و این قدرت را پیدا میکنیم آنچه را که واقعا در درون هر کدام از این دوخواهر در جریان است ببینیم.
ایشتوان ارکنی درباره این داستان میگوید: «داستان گربه بازی را افراد بسیاری قبل از من گفتهاند. قصه زن و مردی که همدیگر را دوست دارند اما مشکلاتی برای بهم رسیدن وجود دارد. سپس یک نفر سوم دخالت میکند، با جذابیتهای خود مرد را به زنجیر میکشد و در نهایت با همدیگر به محراب میروند. بله، این داستان تکراری است با این تفاوت که شخصیتهای این کتاب افرادی شصت و چند ساله هستند». همانطور که نویسنده داستان را توصیف کرد، گربه بازی سرگذشت افرادی پا به سن گذاشته است که هر کدام در یک میدان نبرد مشغول جدال با مشکلاتشان هستند. مبارزه ارژی با پیری و تلاش برای نادیده گرفتن مرگ باعث میشود او بارها زمین بخورد. اما ارژی با وجود تلخکامی دوباره میایستد و در حالی که تا اعماق روحش زخمی و خونین است مبارزه را از سر میگیرد. در گوشه دیگری از دنیا گیزا سعی میکند با زندگی ساکن و بی رنگی که نصیبش شده سازگار شود. ظاهر آرام زندگی او با آنچه در وجودش میگذرد در تناقض است و گیزا نیز به اندازه خواهر پرشورش، یا حتی بیشتر از او عصبی است. ایشتوان ارکنی خود مبارزه این شخصیتها را محکوم به شکست خوانده، جدالی که اگر جنگجو در آن موفق شود، لحظه پیروزی، لحظه از پا درآمدن هم هست و خوشحالی پایانی چیزی بیشتر از یک پرچم به اهتزاز درآمده بر فراز خرابههای سوخته یک شهر نیست.
درباره مجموعه برج بابل:
این مجموعه کتاب در پی تلاشی برای گرامیداشت همدلی است که در قالب داستانهای بلند و یا به عبارتی نوولا منتشر شدهاند. در طبقهبندی این مجموعه، مناطق جغرافیایی معیار بوده و به شکلی نمادین، اسم یکی از شخصیتهای داستانی معروف آن اقلیم بر هر دسته نهاده شده است؛ همانند «رمدیوس» برای ادبیات آمریکای لاتین و «شوایک» برای ادبیات اروپای شرقی. کتابهای «برج بابل» را میتوان درطول یک سفر کوتاه، یک نشست، یک آخر هفته مطالعه کرد.
نام کتابهای دیگر این مجموعه «بچههای سبز» و «سور و سات در سوراخ موش»، «خاطرات یک آدمکش» و «آلیس پای آتش» است.
کتاب گربه بازی مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به داستانهای بلند و ادبیات اروپا از مطالعه این اثر لذت خواهند برد.
با ایشتوان ارکنی بیشتر آشنا شویم:
ایشتوان ارکنی (István György Örkény) نویسنده و نمایشنامهنویس مجارستانی بود که نمایشنامهها و رمانهایش اغلب درژانر گروتسک و طنز سیاه نوشته میشدند. او در سال 1973 برنده جایزه Kossuth شد. گفتنیست ارکنی از جمله نویسندگان یهودی به شمار میرود که در گیر و دار جنگ جهانی دوم، به اردوگاه کار اجباری فرستاده شد و سرانجام توانست در سال 1946 به خانهی خود، بوداپست، بازگردد.
در بخشی از کتاب گربه بازی میخوانیم:
روز وحشتناکی داشتم. پشتسرهم چند اتفاق ناجور برایم افتاده بود و حسابی از کوره دررفته بودم. تو که مرا میشناسی، اگر مرتب بد بیاورم، خلقم تنگ میشود و انگار که یک فتیلهی روشن بهم بسته باشد، هر آن ممکن است منفجر شوم. سوای این، این خانم میشتوت (لبنیاتفروش) هم خیلی وقت است روی اعصابم میرود. اما اینکه این المشنگه درست جلو چشم پائولا راه بیفتد، چیزی بود که فکرش را نمیکردم! بالای پلهها ایستاده بود چون برای رسیدن به لبنیاتی باید چهار پله پایین رفت و توی آن بلبشو تکان نمیخورد. طوری پایین را نگاه میکرد که انگار به یک چالحوض آلوده که هیچکس نمیخواهد پا توی آن بگذارد نگاه میکند.
حالا خوب مجسم کن، گربهی استاداینها روی بازوی چپم، یک شیشهی ماست که یک انگشت هم شیر تویش است در دست راستم، یک پایم دمپایی، یک پایم کفشِ بندی، سرم هم کلاه یک زن غریبه که همینجور اتفاقی روی سرم مانده! چاک دهنم را واکردهام و هر چه کلفت بلدم بار طرف میکنم. خانم میشتوت هم هوای حرفهایش را ندارد، او هم هر چه سرِ زبانش میآید میگوید. چهارتا پیرزن هم که پشتسر من ایستادهاند همگی هوار میکشند، چون همهی همسایهها از این لبنیاتی دل پُری دارند، فقط آن پیرمردک، تیوادار لوکوش، ته مغازه ایستاده و هی سرفهریزه میزند، چون هیچوقت دوست ندارد دربارهی چیزی اظهارنظر کند
و حالا فکرش را بکن، توی این المصراط یکهو در باز شود و زنی جلو آن بایستد که اگر ندانم چهار سال از من بزرگتر است، خیال میکنم ده سال جوانتر است.موهای طلایی، چنان طبیعی که حتی یک لیوان آب زلال را هم نمیشود آنطور رنگ کرد. کتودامنِ کِشباف فندقی که رویش نوشته مال بوداپست نیست. آن وقت آدمی که چهار سال هم از من بزرگتر است عین مس برنزه شده و توی کفش پاشنهبلندِ نوکتیز که آن هم داد میزند آخرین مدل خارجی است آنجا ایستاده. اما اینها که گفتم همه به کنار، اصل کار این بود که اصلاً حرف نمیزد، همانطور ایستاده بود و نگاه میکرد.
فهرست مطالب کتاب
درباره برج بابل
دربارهی نویسنده
1: عکس
2: نامهها
3: گفتوگوی تلفنی
4: نامهها
5: «گفتوگو در «نارسیس»
6: نامهها
7: تلفنهای شبانه
8: نامهها
9: گفتوگوی تلفنی
10: آخرین نامه
11: بیست و چهار ساعت آخر
12: مادر و دختر
13: نامهی گیزا به ایلوش
14: قرص خوابآور
15: یادبود
16: گربهبازی
عکس
نامنامه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب گربه بازی |
نویسنده | ایشتوان ارکنی |
مترجم | کمال ظاهری |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 156 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-010758-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |