معرفی و دانلود کتاب تتها
برای دانلود قانونی کتاب تتها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تتها
کتاب تتها داستانی گروتسک، طنز و ابزورد است که در پس آن، حکومتهای تمامیتخواه نقد میشوند. این داستان، خانوادهای را به تصویر میکشد که زندگی آرام و بیدردسری دارند؛ تا اینکه سرگرد وارّو وارد داستان میشود. کسی که از خانوادهی تتها، درخواستهای غیرمعقولی دارد. ایشتوان ارکنی برای نوشتن این کتاب جایزهی بزرگ طنز سیاه پاریس را در سال 1969 از آن خود کرد.
دربارهی کتاب تتها
داستان کتاب تتها (The Toth Family) نوشتهی ایشتوان ارکنی (István Örkény) از این قرار است: آقای لایوس تت که فرد محترمی به حساب میآید، همراه با خانوادهاش زندگی بیدردسری را در روستا دارند. تا اینکه پسر خانواده به جنگ در جبههی روسیه فراخوانده میشود و در نامهای به خانوادهاش نوید میدهد که توانسته سرگرد فرماندهشان را راضی کند برای تمدد اعصاب به روستای آنها بیاید. خانوادهی تت خیلی سریع برای پذیرایی از سرگرد دستبهکار میشوند؛ به این امید که سرگرد در ازای این پذیرایی، شرایط بهتری را در جبههی جنگ برای پسرشان فراهم کند. اما آنها نمیدانند که خبری هولناک انتظارشان را میکشد. اما چرا خبر به این مهمی به تتها نمیرسد؟
پستچیای را تصور کنید که وسواس قرینگی دارد و فقط باید از وسط خط فرضی راه شوسه بگذرد. اگر کسی بیصبرانه منتظر خبری از عزیزانش باشد، بهجای آنکه نامه را سریعاً برساند، یک روز آن را دیرتر میرساند. اگر از کسی خوشش نیاید، نامه را اصلاً به دستش نمیرساند. و اگر کسی را خیلی دوست داشته باشد، فقط نامههایی را به او میرساند که حاوی خبری خوش باشند. و از قضا لایوش تت از افراد مورد علاقهاش بود. پس طبیعی است که خبر بدی را که دارد هرگز به او نرساند؛ اما خبر آمدن سرگرد مافوق پسر را با سرعت هرچه تمامتر به لایوش تت برساند و زندگی او را از این رو به آن رو کند. اما ایشتوان ارکنی غافلگیریهای دیگری نیز در کتاب تتها دارد.
خانوادهی تت یکی از خانوادههای محترم روستا هستند. لایوس تت کارمند بازنشستهی راهآهن است که به سِمت رئیس آتشنشانی شهر نائل آمده. همسرش ماریسکا و دخترش آگیکا نیز همیشه و در همه جا با او همراه هستند و وقتی میشنوند که مافوق پسرشان مهمان آنهاست، برای پذیرایی از او سنگ تمام میگذارند. آنها امیدوارند که با فراهم کردن یک زندگی مرفه برای سرگرد وارو، فرزندشان در جبهه آسودهتر باشد. اما سرگرد شخصیتی نیمهدیوانه دارد که اغلب درخواستهای احمقانه از خانوادهی تتها میکند. او به دلیل ضعف اعصاب، روزها در یک اتاق تاریک میخوابد و حتی کوچکترین صداها او را اذیت میکنند. خانوادهی تت همهی زندگی خود را براساس نیازهای سرگرد تنظیم میکنند؛ حتی تت با زانوی خمیده در مقابل سرگرد راه میرود تا قدش از سرگرد بلندتر نباشد.
داستان کتاب تتها در طول جنگ جهانی دوم و در تابستان 1942 میگذرد. ایشتوان ارکنی خود از طرف ارتش مجارستان (همپیمان متحدین) با لباس ژندهی کتانی و همراه گروهان بیگاران با پای پیاده به جبههی روسیه رفت. او در سرمای 47 درجه زیر صفر روسیه دوام آورد؛ اما نهایتاً اسیر شد و تا سال 1946 در اسارت به سر برد. او که تجربهای اینچنین را از سر گذرانده بود، در آثارش راجع به سلطهی فاشیسم بر اروپا و تسلیم بیقیدوشرط مجارستان به این ایدئولوژی سخن میگوید. شاید بتوان داستان تتها را آینهی تمامنمای چنین طرز تفکری دانست که در آن با زبان تمثیلی، از جامعه و طبیعت بشر پرده برداشته میشود. جامعهای که در مقابل ظلم، یا محکوم به تمکین است یا طغیان.
نشر چشمه کتاب تتها را با ترجمهی کمال ظاهری، در مجموعه کتابهای برج بابل به انتشار رسانده است.
دربارهی مجموعهی برج بابل
نشر چشمه در مجموعهی برج بابل سعی دارد نوولاها یا رمانکها (داستانهای بلند یا رمانهای کوتاهی) را به ترجمه برساند که خوانندگان کمتری با نویسندگان آنها آشنایی دارند. کتابهای این مجموعه شاید از نظر تعداد صفحات از رمانها کمتر باشند، اما از لحاظ ادبی هیچ دست کمی از رمانها ندارند. این مجموعه براساس مناطق جغرافیایی و شخصیتهای داستانی بهیادماندنی آن منطقه، طبقهبندی شده است. برای مثال ادبیات اروپای شرقی «شوایک» نام دارد. برخی از مهمترین کتابهای چاپشده در این مجموعه عبارتند از: «بچههای سبز»، «نازنین»، «خاطرات یک آدمکش»، «سوروسات در سوراخ موش»، «جناب مارتینی» و «درد سنگ».
اقتباس فرهنگی و سینمایی از کتاب تتها
ایشتوان ارکنی در همان سال انتشار داستان تتها (1967)، آن را به صورت یک نمایشنامه درآورد. چندین تئاتر براساس این نمایشنامه بر صحنه رفتند که تقریباً همگی موفقیتآمیز بودهاند. در سال 1969 زولتان فابری با کمک ارکنی، فیلنامهای با اقتباس از کتاب تتها نوشت و آن را کارگردانی کرد. این فیلم به هفتمین جشنوارهی بینالمللی فیلم مسکو وارد شد. زلتان لاتینوویچ و ایمره سینکوویتس در این فیلم نقشآفرینی کردهاند.
در نکوداشت کتاب تتها
- ایشتوان ارکنی از قصد ظلم و ستم را با داستانی طنز به تصویر کشیده تا تمثیلی از مجارستان در چنگال فاشیسم و تسلیم شدن ارادهی فردی را نشان دهد. (مجلهی کرکوس ریویوز)
کتاب تتها برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای بلند با درونمایهی طنز یا کمدی سیاه علاقه دارید، کتاب تتها را بخوانید.
در بخشی از کتاب تتها میخوانیم
«شما چطور جرئت میکنین به من بگین سگگرد؟ من سرگردم، و بهتون اخطار میکنم که تو جبهه سزای چنین توهینی اعدامه!»
سکوت محض دنیا را گرفت. این سکوت را نمیتوان شرح داد. سکوت گوری بود که آدم کرولالی در آن خفته باشد. هیچکس جرئت نداشت لب از لب باز کند، میدانستند هر حرفی بزنند وضع را بدتر خواهد کرد.
آخر اینجا تنها سرگرد نبود که برآشفته بود (کاملاً بهحق)، چون او را «سگگرد» نامیده بودند، تُت هم برآشفته بود (او هم بهحق)، چون یقین داشت که «سرگرد» گفته است، نه «سگگرد». توهین بزرگی است اگر حرف کسی را تا این اندازه بد بفهمند.
ماریشکا هم گیج بود. او هرچند «سرگرد» شنیده بود همانطور که از زنی که شوهرش را دوست دارد، احترامش میکند و قدرش را میشناسد انتظار میرود ولی ماریشکا به سرگرد هم احترام میگذاشت و حرفش را قبول میکرد… صمبکم نشسته بود و نگاه هراسیدهاش را گاه به این، گاه به آن یکی میدوخت.
و آگیکا؟ او فقط به پدرش نگاه میکرد. گونههایش یک پرده سرختر شده بود. آگیکا نه «سرگرد» شنیده بود، نه «سگگرد». او اینطور شنیده بود که پدرش به سرگرد میگوید «کلهکدو». کار یک جا عیب پیدا کرده بود.
طبیعت خارِ طعنه به لغزشهای پدران را در کودکان نشانده است. آگیکا ولی استثنا بود، یک از هزار. او هرچند بهوضوح «کلهکدو» شنیده بود، بیشتر میخواست شنیدهاش را باور نکند تا اینکه از پدرش، که تا حد پرستش دوستش داشت، ایراد بگیرد. بلند شد و با صدایی که از هیجان به نازکیِ تار مویی شده بود گفت:
«نفرمایین، یه همچین حرفی غیرممکنه از دهن پدر من بیرون بیاد!»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تتها |
نویسنده | ایشتوان ارکنی |
مترجم | کمال ظاهری |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 138 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-1157-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان طنز خارجی |