معرفی و دانلود کتاب کوسه و ماهی گلی: راه‌های مثبت برای پیشرفت در زمان برخاستن موج‌های تغییر

معرفی کتاب کوسه و ماهی گلی: راه‌های مثبت برای پیشرفت در زمان برخاستن موج‌های تغییر

اگر به دنبال آینده‌ای بهتر هستید، پس کتاب کوسه و ماهی گلی را از دست ندهید، جان گوردون سعی دارد تا در قالب یک داستان ساده، پیامی مهم را انتقال دهد: شما نمی‌توانید حوادث و اتفاقات زندگی‌تان را کنترل کنید. اما می‌توانید نحوه واکنش خود را مدیریت کرده و در عوض نتیجه حاصله را مشخص کنید.

درباره کتاب کوسه و ماهی گلی:

جان گوردون (Jon Gordon) در کتاب کوسه و ماهی گلی (The Shark and the Goldfish) با به تصویر کشیدن یک داستان تجاری مصور به شما کمک می‌کند تا ایمان، شجاعت و اعتماد به نفس خود را در شرایط سخت اقتصادی کنونی افزایش دهید و به سوی موفقیت گام‌هایی مستحکم بردارید.

گوردون در این کتاب داستان ماهی گلی کوچکی را به تصویر می‌کشد که در یک تنگ زندگی‌ می‌کند. او خود را خوشبخت می‌داند و بابت همه چیز خوشحال است، تا اینکه یک روز صبح صاحبش تصمیم می‌گیرد با ماهی گلی به ساحل برود و در آنجا یک حوضچه ماسه‌ای بسازد و با او بازی کند. اما ناگهان یک موج بزرگ همه چیز را خراب می‌کند و ماهی قرمز را همراه با خودش به دریا می‌برد؛ اتفاقی که باعث می‌شود تا ماهی کوچولو زندگی تازه‌ای را آغاز کند.

ماهی کوچولو که ناخواسته وارد اقیانوس شده است از پیدا کردن غذا ناامید می‌شود، اما در ادامه داستان با کوسه مهربانی ملاقات می‌کند که به او یاد می‌دهد دیگر نباید منتظر غذا دادن باشد. باید خودش غذا پیدا کند.

در این داستان کوتاه و به ظاهر ساده جان گوردون سعی دارد تا راه‌های مثبت برای پیشرفت در زمان برخاستن موج‌های تغییر را به شما نشان دهد. او در این داستان تخیلی و مصور از کسب و کار و از شجاعت و اعتماد به نفس لازم برای برنده شدن در شرایط سخت امروز سخن می‌گوید. چرا که ترس و تردید، موانع زندگی موفق در اقتصاد دشوار امروزی‌اند. رکود اقتصادی هر چند چیز بدی است، اما می‌تواند به فرصت‌های جدید منجر شود.

نگران بودن، تسلیم شدن و مجال دادن به ترس برای اینکه شما را فلج کند، کار راحتی است. ولی شما بیشتر از آن چیزی که فکر می‌کنید، روی زندگی‌تان کنترل دارید و فقط با انتخاب خودتان، قادر به رهایی از شرایط سخت کنونی خواهید بود. کافی‌ست تاریخ را مطالعه کنید، خواهید دید که افراد و سازمان‌های زیادی در بحبوحه رکود اقتصادی و شرایط سخت و دشوار، برای خودشان نامی دست و پا کرده و به کسب‌وکارشان رونق بخشیده‌اند. پس شما هم می‌توانید اجازه دهید امواج تغییر، شما را در هم بکوبند، هم می‌توانید یاد بگیرید سوار بر این امواج به آینده‌ای موفق دست یابید.

کتاب کوسه و ماهی گلی مناسب چه کسانی است؟

اگر دوست دارید در زندگی شغلی و شخصی خود به موفقیت دست یابید این کتاب را از دست ندهید.

با جان گوردون بیشتر آشنا شویم:

جان گوردون مشاوری تجاری و نویسنده‌ای آمریکایی در حوزۀ مسائل رهبری، فرهنگ، فروش و کار گروهی به شمار می‌رود. آثار و مصاحبه‌های او برای مخاطبان فراوانی در سرتاسر دنیا الهام‌بخش است. اصول او به وسیلۀ تعداد زیادی از مریبان و کالج‌ها مورد ارزیابی و آزمایش قرار گرفته است.

گوردون دورۀ کارشناسی خود را در دانشگاه کرنل و کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه اموری سپری کرده و با شرکتی که تأسیس کرده است، تلاش می‌کند تا به دیگران در توسعۀ شغلی و فردی کمک کند.

جملات برگزیده کتاب کوسه و ماهی گلی:

- ناملایمات، پایان کار نیستند، بلکه شروع رویدادی بهترند.
- اگر تصور کنی که بهترین روزهایت را پشت سرگذاشته‌ای، همینطور هم می‌شود.
- باور تو باید قوی‌تر از هر تردید و حالت منفی باشد.
- ایمان و باور تو به آینده‌ای مثبت، عملکرهای امروزت را تقویت می‌کند.
- انتظار موفقیت داشته باش، به آن خواهی رسید.

در بخشی از کتاب کوسه و ماهی گلی می‌خوانیم:

گوردی بعد از نوشتن روی صخره‌ها، در جستجوی غذا شنا کرد. او اینجا و آن جا لقمه‌هایی پیدا کرد ولی چندان زیاد نبود. آنچه را سامی به او آموخته بود، به یاد آورد. گوردی کنترل افکار و عملکردهایش را در دست گرفت. سپس به شنا کردن ادامه داد. امیدوار بود که به زودی مقداری غذا پیدا کند، ولی با در نظر گرفتن اینکه شاید امروز همه غذاهای اقیانوس تمام شده باشد، نتوانست کمکی به خودش کند.

شاید ماهی‌های دیگر سهم‌شان را برداشته بودند و حالا چیزی برای او باقی نمانده بود و موضوع بدتر اینکه هنگام عبور از کنار ماهی‌های دیگر، آن‌ها مسخره‌اش می‌کردند و با پوزخندی فریاد می‌زدند: «آن ماهی گلی را نگاه کنید، سعی می‌کند کوسه باشد. فقط خوش شانس‌ها غذا پیدا می‌کنند. لقمه گنده‌تر از دهانش می‌خواهد. او هرگز اینجا غذایی پیدا نمی‌کند. این کار خیلی سخت است. او مهارت‌های لازم را برای یافتن غذا در اقیانوس ندارد. بهتر است به تنگ بلوری‌اش برگردد.»

گوردی احساس شکست می‌کرد. شاید حق با آن‌ها بود. مطمئناً او می‌توانست کوسه بودن را انتخاب کند، تغییر را بپذیرد و عملکردهای مثبتی داشته باشد، ولی شاید برای یافتن غذا ساخته نشده بود. شاید این خارج از کنترل او بود. شاید رویا و آینده‌ای خوب برای دیگران بود، نه ماهی کوچولوهایی مثل او. شاید سرنوشتش زندگی در یک تنگ ماهی یا مرگ در اقیانوس بود. او به حال خودش گریست. آن شب با شکمی گرسنه و ذهنی پر از شک و تردید خوابش برد.

فهرست مطالب کتاب

یک اعتراف
مقدمه
موج تغییر
پذیرش امواج تغییر و سوار شدن بر آن
مثبت بمانید
پیشرفت به واسطه تغییر
مدرسه تربیت کوسه برای ماهی گلی‌ها
مدرسه کوسه شدن را برای ماهی گلی‌های خودتان افتتاح کنید
غذای فکر
معرفی کتاب