معرفی و دانلود کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب

برای دانلود قانونی کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب

کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب داستانی شگفت‌انگیز از مت هیگ است که احتمالات مختلف زندگی را برای شخصیتی به نام نورا سید از نظر می‌گذراند. در این دنیای تخیلی، هر اشتباهی اصلاح‌شدنی است و آموختن هر مهارتی بلامانع است. نورا سید با زندگی در قالب شخصیت‌های متعدد، سعی می‌کند بهترین زندگی را برگزیند و بالاخره خوش‌بختی را احساس کند.

درباره‌ی کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب

دوست داشتید بر روی فرش قرمز، مقابل فلاش دوربین‌های عکاسان ژست بگیرید و برای هوادارانتان دست تکان دهید و موقع گرفتن جایزه‌ی اسکار، سخنرانیِ بی‌عیب‌ونقصی ارائه دهید؟ دلتان می‌خواست نوازنده‌ای باشید که برای بلیت کنسرتتان سرودست می‌شکنند؟ یا نه، ترجیح می‌دادید در روستایی زیبا و دورافتاده در شمال ایتالیا، شیر بدوشید و پس از درو کردنِ گندم‌ها، وسطِ گندمزار دراز بکشید و کتاب موردعلاقه‌یتان را به دور از هیاهو بخوانید؟ شاید هم بخواهید تمام این زندگی‌ها را تجربه کنید، روزی از فرط شهرت، عینک و نقاب به چهره بگذارید و روزی از سکوت و بی‌دغدغگیِ روستا کلافه شوید. در تاریخ سفر کنید و جایتان را میان اربابان و رعایا عوض کنید تا ببینید اگر شاه یا ملکه بودید چطور با زیردستانتان تا می‌کردید و اگر رعیت بودید، شما را به‌عنوان فردی آزاده می‌شناختند یا کسی که مواضعش را فدای قدرت می‌کرد؟

معرفی و دانلود کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب

اگر زندگی یک بازی کامپیوتری بود، شاید این فرصت را برایمان فراهم می‌کرد تا شخصیتی که می‌خواهیم باشیم را بارها و بارها انتخاب کنیم و هر بار به زندگی جدیدی قدم بگذاریم. اما خوشبختانه یا متاسفانه ما با یک ذات متولد می‌شویم و تا پایان عمر مطابق ظرفِ محدودِمان، تجربیات محدودی را از سر می‌گذرانیم. اما ناامید نشوید. ما هنوز این امکان را داریم تا در جهان قصه هرچه می‌خواهیم باشیم و هرچه می‌خواهیم تجربه کنیم؛ به قعر اقیانوس برویم یا از قله‌ی کوهی بلند با چترْ سقوط آزاد را تجربه کنیم. نورا سید قهرمان کتاب صوتی کتابخانه‌ی نیمه‌شب (The Midnight Library) آن فرد خوش‌بختی است که با دنیایی از احتمالات مختلف روبه‌رو می‌شود تا بتواند اشتباهاتش را در زندگی جبران کند و به بهترین انتخاب برسد. او هرروز می‌تواند ظاهر و شخصیتی متفاوت داشته باشد و هزاران نوع زندگی را تجربه کند. این اتفاق زمانی برای او رخ می‌دهد که در ناامیدی کامل به سر می‌برد و تصمیم می‌گیرد به زندگیِ خود پایان دهد. درست در همین نقطه که سیاهی چیره شده، دری به سوی نور به روی نورا باز می‌شود؛ کتابخانه‌ای عظیم با هزاران کتاب که در هر کدام داستانِ متفاوتی از زندگی جریان دارد، فقط کافی است نورا آن‌ها را انتخاب کند.

مت هیگ (Matt Haig) در رمان صوتی کتابخانه‌ی نیمه‌شب، نیازهای بنیادینِ انسان را با تخیل درمی‌آمیزد تا آنچه نمی‌تواند در عالم واقع تحقق یابد، در عالم داستان محقق شود. او به نورا که نماینده‌ی تمام انسان‌هاست این فرصت را می‌دهد تا انتخاباتش را بسنجد، آن‌ها را اصلاح کند و بهترین تصمیم را برای زندگی‌اش بگیرد تا به نهایت خوش‌بختی برسد. اما هم‌زمان این سوال را مطرح می‌کند که حتی اگر این امکان در اختیارِ تک‌تکِ ما باشد، ما می‌توانیم «بهترین» را برای خود رقم بزنیم؟ یا اساساً بهترین انتخاب و بهترین زندگی خیال‌هایی بیش نیستند و ما عمر خود را بیهوده در حسرت زندگی‌های نزیسته می‌گذرانیم؟

کتاب کتابخانه‌ی نیمه‌شب بارها توسط انتشارات‌های مختلف روانه‌ی بازار شده است. نسخه‌ی صوتی آن به گویندگی جمعی از هنرمندان، به داستان جذابیتی مضاعف بخشیده. گویی با گوش سپردن به آن، در کتابخانه حضور دارید و جای تمامی شخصیت‌ها زندگی می‌کنید. نشر صوتی جیحون اقدام به انتشار نسخه‌ی صوتی این اثر کرده و فریده‌ی فتوحی آن را از انگلیسی به فارسی برگردانده است.

جوایز و افتخارات کتاب کتابخانه نیمه شب

  • از پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌ تایمز
  • پرفروش‌ترین کتاب ساندی تایمز
  • برنده جایزه‌ی گودریدزِ سال 2020 برای بهترین کتاب داستانی
  • منتخبِ باشگاه کتاب «صبح به‌خیر آمریکا»
  • بهترین کتاب سال 2021 از نگاه مخاطبان
  • اثر منتخب آمازون
  • کتاب برتر به انتخاب اعضای LibraryReads
  • منتخبِ Independent به‌عنوان یکی از ده کتاب برتر سال
  • جزو بهترین کتاب‌های سال از دیدگاه آمازون، واشنگتن‌پست، کتابخانه‌ی عمومی نیویورک و...

نکوداشت‌های کتاب کتابخانه نیمه شب

  • همه‌ی ما گاهی آرزو می‌کنیم کاش زندگی جور دیگری بود. کتابخانه‌ی نیمه شب این آرزو را برآورده کرده و دنیایی شگفت‌انگیز پیش رویمان گذاشته است. (جودی پیکولت)
  • مت هیگ احتمالات مختلف را در زندگی به جذاب‌ترین شکل تصویر می‌کند. (گاردین)
  • کتابخانه‌ی نیمه‌شب گویی هزاران داستان در دل یک کتاب است. (Daily Mail)
  • مخاطبان با انتخاب این کتاب از قفسه‌ی کتابخانه، به خود پاداش می‌دهند. (پابلیشرز ویکلی)
  • کتاب کتابخانه‌ی نیمه‌شب داستانی درباره‌ی پشیمانی و انتخاب‌های دوباره است. (آلیس هافمن)

کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب‌برای چه کسانی مناسب است؟

کسانی که به رمان‌های تخیلی و فانتزی علاقه‌مندند، از این کتاب لذت وافری خواهند برد.

در بخشی از کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب می‌شنویم

پنج دقیقه بعد نورا به سالن کنفرانس بزرگ هتل برگشت. حداقل هزار نفر مشغول تماشای قسمت‌های پایانی سخنان سخنران اول بودند. آن سخنرانْ نویسنده‌ی کتاب از صفر تا قهرمانی بود؛ همان کتابی که در یکی از زندگی‌هایی که به آن رفته بود، دن آن را کنار تخت خوابش می‌گذاشت. نورا روی صندلی رزروشده‌اش در ردیف اول نشست، اما واقعاً به سخنران گوش نمی‌کرد. نورا غمگین از سرنوشت مادرش و نگران و عصبی از سخنرانیِ پیشِ رو، هر کلمه یا عبارت عجیب و غریبی که مثل نانِ خردشده‌ی داخلِ سوپ در ذهنش شناور بود، انتخاب می‌کرد. راه‌های کمتر شناخته‌شده، بلندپروازی، چیزی که شنیدنش شما را شگفت‌زده می‌کند، اگر بتوانم آن را انجام دهم، بدبیاری‌های سخت. نفس کشیدن در آن سالن سخت بود. بوی عطر مشک و فرش نو می‌آمد.

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه
2 دقیقه
شناسنامه
2 دقیقه
هرگز نمی‌توانم به‌جای تمام کسانی باشم که دلم می‌خواهد
6 دقیقه
گفت‌وگویی درباره‌ی باران
7 دقیقه
نوزده سال بعد - مردِ پشتِ درِ خانه
10 دقیقه
استرینگ تئوری
4 دقیقه
زیستن یعنی رنج کشیدن
11 دقیقه
درها
4 دقیقه
چگونه به سیاه‌چاله تبدیل می‌شویم
12 دقیقه
ضد ماده
12 دقیقه
دوازده بامداد
4 دقیقه
کتابخانه‌ی نیمه‌شب
9 دقیقه
قفسه‌های متحرک
6 دقیقه
کتاب حسرت‌ها
6 دقیقه
بار سنگین حسرت‌ها
10 دقیقه
اکنون آغاز هر زندگی
29 دقیقه
سه نعل اسب - قسمت اول
20 دقیقه
سه نعل اسب - قسمت دوم
2 دقیقه
پست ماقبل آخر نورا پیش از آنکه میان زندگی و مرگ قرار بگیرد
8 دقیقه
صفحه‌ی شطرنج
16 دقیقه
تنها راه آموختن، زندگی کردن است
32 دقیقه
آتش
16 دقیقه
آکواریوم
32 دقیقه
آخرین پست نورا قبل از آنکه میان مرگ و زندگی قرار بگیرد
17 دقیقه
چای نعناع
13 دقیقه
درختی که زندگی ماست
9 دقیقه
خطای سیستم
8 دقیقه
سوالبارد
9 دقیقه
هوگو لفور
16 دقیقه
گردش در اطراف
6 دقیقه
حس ناکامی از پیدا نکردن یک کتابخانه وقتی واقعاً به آن نیاز داری
3 دقیقه
جزیره
10 دقیقه
خاک منجمد
10 دقیقه
شبی در لانگربین
2 دقیقه
خواسته‌ها و توقعات
22 دقیقه
مرگ و زندگی و عملکرد امواج کوانتومی
3 دقیقه
اگر اتفاقی برایم بیفتد، می‌خواهم آنجا باشم
7 دقیقه
خدا و کتابدارانِ دیگر
9 دقیقه
شهرت
2 دقیقه
راه شیری
14 دقیقه
رها و بی‌قیدوشرط
9 دقیقه
رایان بیلی
12 دقیقه
می‌توانی همه‌چیز داشته باشی ولی از هیچ‌یک از داشته‌هایت لذت نبری
16 دقیقه
پادکست کشف و شهود
4 دقیقه
هول، زوزه بکش
10 دقیقه
عشق و درد
3 دقیقه
هم‌فاصله
13 دقیقه
رویای کسی دیگر
11 دقیقه
زندگی آرام
6 دقیقه
وقتی سگ‌ها در این جهان هستند، چرا جهان دیگری بخواهیم؟
5 دقیقه
ضیافت شام با دیلان
5 دقیقه
سالن شانس آخر
9 دقیقه
تاکستان بوئنا ویستا
16 دقیقه
زندگی‌های متعدد نورا سید
9 دقیقه
گم شدن در کتابخانه
13 دقیقه
مرواریدی در صدف
10 دقیقه
بازی
12 دقیقه
زندگی بی‌عیب و نقص
16 دقیقه
جست‌وجویی معنوی برای داشتن پیوندی عمیق‌تر با هستی
7 دقیقه
همر اسمیت
10 دقیقه
سه‌چرخه
8 دقیقه
دیگر اینجا نیستم
15 دقیقه
درگیری با پلیس
5 دقیقه
جور دیگر دیدن
7 دقیقه
گل‌ها آب دارند
13 دقیقه
جایی برای ساکن شدن وجود ندارد
11 دقیقه
حق نداری تسلیم شوی نورا سید
5 دقیقه
بیداری
4 دقیقه
آن‌سوی ناامیدی
6 دقیقه
چیزی که آموختم (نوشته‌ی هیچ‌کس که همه‌کس بود)
15 دقیقه
زیستن در برابر آگاهی
8 دقیقه
آتشفشان
6 دقیقه
پایان

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی کتابخانه نیمه شب
نویسنده
مترجمفریده فتوحی
راویافروز هاشمی، شهره روحی، فرزانه فائزی، هوتن شاطری پور، مهدی فضلی، ناهید حجت پناه، اشکان فتولی، محمد ولیان، افشین اعتماد، نسترن نجاران
ناشر چاپیانتشارات سپاس
ناشر صوتیانتشارات کتابسرای نیک
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابMP3
مدت۱۲ ساعت
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان علمی و تخیلی خارجی
قیمت نسخه صوتی
۱۱۵۰۰۰ ۵۷,۵۰۰ ت ۵۰%
خرید کتاب صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب

امیرحسین
۱۴۰۲/۱۲/۲۸
همه ما در زندگی بارها به این اندیشیده‌ایم که اگر در کذشته درباره موضوعی خاص مثل ادامه تحصیل، روابط دوستانه، انتخاب شغل، ازدواج و هرانتخاب مهم دیگری، تصمیم متفاوتی می‌گرفتیم؛ شرایط فرق می‌کرد و احتمالا بهتر از الان بود. و شاید با خود فکر می‌کنیم اگر به عقب برگردیم تصمیمات بهتری بگیریم. کتاب با چنین رویکردی تاثیر هر یک از تصمیم‌های قهرمان داستان را در یک موضوع خاص، به گونه‌ای جذاب روایت می‌کند. پیرنگ داستان به گونه‌ای یادآور فیلم Mr nobody است. قهرمان داستان می‌تواند به نقطه عطف یک تصمیم مهم در زندگی بازگشته و مسیر دیگری را در پیش بگیرد. اما عوامل و فاکتورهای تاثیر گذار بر زندگی و اثرات تودرتوی آن‌ها بر هم در مسیر زندگی هر یک از انسانها به قدری زیاد و ناشناخته هستند که حتی اگر بی‌نهایت مرتبه امکان بازگشت به نقطه آغازین تصمیمات پیشین و تغییر آن‌ها را داشته باشیم، نتیجه آن ناشناخته، غیرقابل کنترل و باز هم همچنان از مطلوبیت کافی برای ما به دور باشد. بنابراین هیچگاه نمی‌توان انتظار داشت همه قطعات جورچین زندگی کاملاً مطابق خواست و میل ما در کنار هم قرار گیرند. حتی اگر به دفعات زیاد از ابتدا چیده شوند.
این کتاب با بیانی جذاب و گیرا خواننده را مشناقانه با خود همراه می‌کند تا بداند حاصل تغییرات مکرر تصمیمها در کجا به نتیجه مطلوب قهرمان داستان می‌رسد.
قطعاً وقتی که به پایان داستان می‌رسید به مسیر زندگی خود، گذشته و تصمیماتی که به ویژه در امور مهم گرفته‌اید خواهید اندیشید. البته با دیدگاهی جدیدتر، ژرف‌تر و گسترده‌تر از قبل. و به این می‌اندیشید که آیا همچنان به همان انداره قبل مهم هستند؟
این کتاب دیدگاهی جدید در مورد فلسفه زندگی به شما خواهد داد
هانیه ع
۱۴۰۲/۱۲/۲۹
شاید خیلی وقت‌ها به تصمیمات مختلف و شرایط متفاوت زندگیمون فکر کنیم و به این فکر کنیم که فلان موقع تصمیمم اشتباه بوده یا اگه فلان کار رو انجام میدادم الان وضع بهتری داشتم...
خلاصه که حسرت‌های زیادی با خودمون داریم و همیشه فکر میکنیم یه زندگی خیلی قشنگ تر، بهتر و کامل تر در انتظارمون بوده اما یا ما
به اندازه کافی خوب عمل نکردیم یا شرایط طوری که میخواستیم پیش نرفته...
شخصیت اصلی این کتاب هم دقیقا چنین حسرت‌هایی با خودش داره و مدام به راه‌های نرفته و کارهای نکرده‌اش فکر میکنه... تا اینکه بهش فرصتی داده میشه که تمام زندگی‌هایی که میتونسته داشته باشه رو زندگی کنه...
و در نهایت به دید جالب و منطقی‌تری نسبت به زندگی میرسه...
.
این کتاب میتونه در قالب داستان بهتون انگیزه بده... و برعکس خیلی از کتاب‌های انگیزشی موجود که آدم رو دعوت میکنن به مثبت اندیشی افراطی و بی حد و مرز؛ این کتاب میخواد با پذیرش غم به این موضوع برسید و بفهمید که هیچ زندگی آرمانی‌ و کاملی وجود نداره که همیشه شاد و خوشحال باشید؛ همون طور که توی بخشی از کتاب نوشته شده: 《اگه می‌فهمیدیم هیچ روش زندگی‌ای وجود نداره که بتونه ما رو دربرابر غم و اندوه مصون کنه، قضایا خیلی راحت‌تر می‌شدن. 》
حسین امینی
۱۴۰۳/۰۱/۱۵
سلام و عرض درود خدمت تمامی دوستداران کتاب در مورد این کتاب فقط میتونم واژه فوق العاده رو بیان کنم اما کسایی که مثل خودم یکم عجولن و زود منصرف میشن بهتون توصیه میکنم دندون سر جیگر بگذارین و چند قسمت اول رو با وایب بدی که بهتون منقل میکنه ادامه بدین و از گوش دادن کتاب صرف نظر نکین قول میدم پشیمون این نشین کتاب داستان بسیار جذاب و گیرایی داره علاوه بر اون صدا پردازی و گویندگی گویندگان زیباییش رو چند برابر کرده و به نظر من میشه گفت کتاب صوتی این رمان بسیار بهتر و دلنشین تر از اینه که بخوای ورژن متنی رو بخونی هرچند که خودم هر دو ورژن رو دارم و ازشون لذت بردم توی این کتاب میفهمین که زندگی ما شاید کامل نباشه یا شاید فکر کنیم کلی حسرت داریم که با اشتباهاتمون و خطاهامون به وجود اومدن ولی اینا همش حالت دیگه ای از زندگیمونه که شاید واقعا اونی که میخواستیم و فکر میکردیم نبوده عملا واسه هیچ و پوچ حسرت میخوردیم این کتاب به ما یاد میده که خودمون رو بپذیریم و از تاثیر رفتار کوچیک و بزرگمون روی زندگی اطرافیانمون غافل نشیم شنیدن این کتاب رو به هرکسی توصیه میکنم مرسی که وقت خودتون رو به خوندن این نقد اختصاص دادین
نگار فومن
۱۴۰۳/۰۱/۱۵
کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب فوق العاده خوب بود، گویندگی و صداگذاری هم بسیار خوب بود، دستشون درد نکنه. این کتاب میگه زندگیت رو همون جور که هست قبولش کن و برا بهتر شدنش تلاش کن و این افکار ما هست که زندگیمون رو می‌سازه. این کتاب برا افرادی که از زندگیشون راضی نیستن یا ناشکر هستن بسیار مناسبه یا افرادی که نمی‌خوان به زندگی ادامه بدن. یا افرادی که زیاد حسرت زندگی دیگران رو میکشن، بارها تو کتاب بیان میشه هر زندگی تلخی و شیرینی خودش رو داره. و در ضمن باید صبر داشت شاید زندگی که آرزوش رو داری بعد این سختی‌ها بدست میاد.... اسم این کتاب هم بسیار خوب بود من قبلا از اینکه این کتاب رو بخونم همیشه اعتقاد داشتم که هر انسان خودش یک کتاب هست، و اینکه کتاب از یک کتابخونه شروع شده بسیار عالی بود. و بسیار جالب این بود نحوه خواستن چیزی و بیانش خیلی مهم هست شاید بخاطر همین هست بیشتر خواسته هامون برآورده نمیشه یا نمیتونیم بدستشون بیاریم.... عالی بود. 👏
فرنوش جعفرزاده
۱۴۰۲/۱۲/۲۸
نمی‌دونم؛ شاید اگه یه سال و نیم دو سال پیش می‌خوندمش به‌نظرم تکان‌دهنده میومد. کتاب جالب و آموزنده‌ای بود ولی من حس می‌کنم برای کسی که خیلی افسرده باشه و از هیچی توی زندگیش راضی نباشه مناسب‌تره. البته در هر حال بخش‌های آموزنده خودش رو هم داره. زندگی بینهایت احتماله و کوچکترین تصمیم ما تغییرات بزرگی روی زندگی خودمون و اطرافیانمون می‌ذاره. نباید یادمون بره همیشه یه راهی برای رفتن هست حتی توی بدترین زمان‌ها.
بخوام از مشکلاتش بگم اینه که زندگی‌های نورا تا حدی حوصله سر بر می‌شن و زیادن. به‌نظر من یه ایده و داستان هر چه قدر هم که عالی باشه، بدون جذابیت نمی‌تونه کشش لازم رو برای خواننده ایجاد کنه و مشکل این کتاب هم همین بود. داستان جذاب، روند تا حدی کند و خسته‌کننده.
۶/۱۰
در کل کتاب بدی نیست و ارزش خوندن داره مخصوصا اگه حالت افسرده و گیجی به زندگی داشته باشین شاید حتی عاشقش بشین و ۷/۵ یا حتی ۸ بهش بدین!
FatemehBabaii
۱۴۰۳/۰۳/۱۲
ابتدا بگم چون شخصیت‌های داستان زیاد هستن، بهتره حداقل کتاب رو دو بار گوش بدیم تا بتونیم شخصیت‌های داستان رو درست درک کنیم.
کتاب جملات خاص و ویژه‌ای که تمرکز زیادی بطلبه و خیلی فکرتون رو درگیر بکنه نداره. شاید در کل ده تا جمله تاثیرگذار داشته باشه.
کتاب در ارتباط با زندگی دختری به نام نورا هست و
که از زندگیش سیر شده، هیچ روزنه امیدی به ادامه زندگی نداره از شدت درماندگی، تصمیم می‌گیره که به زندگیش پایان بده.
در کشاکش بین مرگ و زندگی، به کتابخانه‌ای خیالی وارد میشه که این امکان بهش داده میشه تا تمام حسرتهای زندگیش رو زندگی بکنه.
نورا این امکان رو پیدا می‌کنه تا در زندگی‌های متعددی قرار بگیره و در هر کدام از اونا یکی از حسرت‌های زندگیش رو زندگی بکنه.
شاید یافتن این امکان رویایی باشه، ولی در ادامه می‌بینیم به هیچ وجه زندگی در اون دنیاها به اندازه‌ای که می‌پنداریم سحرآمیز و ایده آل نیست و هر کدام مشکلات خاص خود را دارند.
در نهایت نورا تصمیم می‌گیره زنده بمونه و به زندگی واقعیش برگرده و در همون دنیایی که به خیال فرار از اون دست به خودکشی زده، زندگی دلخواهش رو خلق بکنه.
کل کتاب می‌خواد به این موضوع اشاره بکنه که اجازه ندیم حسرتهای گذشته ما رو متوقف بکنه. دست از سرزنش خودمون بابت تمام اشتباهات برداریم. به قول جمله‌ای از کتاب، تنها راه آموختن، زندگی کردنه. پس این صدای سرزنشگر درون سرمون رو خاموش کنیم و به خودمون این حق رو بدیم که آزاد و رها در همین جا در اکنون شگفت انگیز و در لحظه حال سخاوتمند از زندگی کردن لذت ببریم.
Reyhaneh
۱۴۰۳/۰۳/۱۲
از حالا شروع کن و افسوس هیچی رو نخور. چه بسا این زندگی بهترین احتمال ممکن برای تو باشه. احتمالات ناخوشایند زیادی هستن که وارد زندگیت نشدن و چه احتمالات خوشایندی که می‌تونی از الان به جای احتمال به قطعیت تبدیل شون کنی. خیلی از تاثیرات مثبت رو تا حالا روی زندگی افراد گذاشتی و ازشون بی خبری و چه بسا و توی هیچ زندگی دیگه‌ای نمی‌تونستی باعث اون لحظه‌های قشنگ بشی.
هر چی هم بشه، من، من، می‌مونه هویت انسان همواره باهاش باقی می‌مونه که اگه غیر این باشه "من" اصلا معنی نمیده.
"من" الان تو سرشار از ظرفیت‌های بی نظیریه که باید قدرشون رو بدونی. چه شکست‌هایی که شاید اگر نبودن ممکن بود باعث بشه یه جای دیگه خیلی سخت تر بشکنی.
کتاب در قالب داستن مطالب رو به شیوه‌ی خوبی بیان کرده. وقتی داشتم داستان رو می‌خواندم خودم دیگه از این همه زندگی متفاوت که توی هیچکدوم نمی‌شد شادی رو پیدا کرد خسته شده بودم. یه حس کلافگی شدید. و فهمیدم چون درکم اینه که فقط این یه بار رو میشه زندگی کرد چقدر لحظه‌ها ارزشمند ترن. ایده آلِ مطلقی وجود نداره و تنها این نگرش ماست که می‌تونه خیلی از چیز‌ها رو تغییر بده.
از جمله ایراداتی که می‌شه به این داستان گرفت
پایان قابل پیش بینیش هست که البته شاید چون بهترین پایان ممکن بود، بشه نادیده‌اش گرفت.
فرهنگ فضای داستان از فرهنگ ما دورتره ولی خوب میشه که جدای از اون فرهنگ، اندیشه‌های ارزشمند اون رو با زندگی خودمون پیوند بزنیم.
امیدوارم همه‌ی ما کتابراهی‌ها قدر تک تک لحظات تکرارناپذیر زندگی رو بدونیم. براتون بهترین‌ها رو آرزو می‌کنم.
sadaf khd
۱۴۰۳/۰۳/۰۵
این کتاب برای وقتی که حالمون بده بهترین درمانه! وقتی شروع به خوندنش کردم اصلا هیچ ایده‌ای نداشتم که قراره انقدر قشنگ و خوب باشه! این کتاب دیدمون به زندگی رو تغییر میده و بهمون یاد میده با کسی که هستیم کنار بیایم و خودمونو دوست داشته باشیم. یاد میده که اصلا غصه اتفاقات و فرصت‌های از دست رفته رو چون نخوریم اصلا معلوم نیست سرانجام همشون چی میشده اصلا معلوم نیست اون اتفاقات خوب بودن یا حتی ما اونارو دوست داشتیم! بهمون یاد میده که تو زندگیمون مهربون تر باشیم و زندگی رو آسون بگیریم و به همه عشق بورزیم و کدورتارو بذاریم کنار... خیلی خیلی قشنگ بود واقعا دلم میخواست من هم میتونستم برم کتابخونه نیمه شب تا قدر زندگی خودمو بیشتر بدونم... البته الان بعد خوندن این کتاب بیشتر قدر زندگیمو میدونم و به چیزایی که کتاب گفته بود خیلی فکر میکنم... در کل عالیه و وقتی که از همه جا نا امیدید و از دست خودتون ناراحتید بهتون کمک میکنه.. ترجمه کتاب هم عالی بود
Pouria
۱۴۰۳/۰۸/۲۶
تراپی؟ نه ممنون کتابخانه نیمه شب هست
یه کتاب سرشار از وایب مثبت و منفی
همونطور که خودش میگه عشق و خنده، درد وترس جریان‌های همه گیر عالمند
واسه کسایی که افسردگی دارن و مدام حسرت اتفاقات گذشته رو میخورن این کتاب مثل دوا عمل میکنه
واسه من که تنها با این کتاب فهمیدم کتاب بهترین دوست یه آدم میتونه
باشه.
عقیده دارم که این کتاب بیشترین تشویق رو به زندگی کردن و زیستن داشته
به اینکه اگه گاهی حالمون بده اشکال نداره
و زندگی در اونطرف نامیدی آغاز میشه
در حالی ک شخصیت اصلی، نورا سید بین زندگی‌های متفاوت شفر میکند، شما رو هم همراه خودش میبره و میتونید ببینید اگه حسرت هاتون اتفاق می‌افتاد چه بسا حال و زندگیتون از اینی که هست داغون تر میشد
به قول خانم الم: هرگز از اهمیت بزرگ امور کوچک غافل نشو
دوست من تو واسه خودکشی روزای دیگه ایم فرصت داری، پس قبل از اینکه مرگ رو فرا بخونی یه زحمت بکش و این کتابو گوش بده
ممنون از کتابراه و ناشران محترم این کتاب ارزشمند
فوآد شبانی
۱۴۰۳/۰۶/۲۲
دقیقا نیمه شب بود که این کتاب را عاشقانه و برای پر کردن ظرف تنهایی ام در آغوش گرفتم تا هم آغوشی زیبا و بیاد ماندنی را تا صبح با او شروع کنم! انصافا که این کتاب مرا با خود به عرش بود. شاید دلیلش تنهایی بود! با وجود داشتن خانواده و وجود همسری عزیز و پسری زیبا و تولد آویتا دخترم که در ماه پیش دیدن را چشمانش خوشبختی دوباره برایم با تعریف و بازتولید نمود، اما چون اولا آن ها نبودند و در سفر بودند و ثانیا چون بیشتر از هر زمان دیگری به حضور در کتابخانه ای مثل «کتابخانه نیمه شب» را در خود حس میکردم نااگاهانه ولی امیدوار پا در معبد این کتاب گذاشتم. انصافا این کتاب همانی بود که من باید در چهل سالگی میخواندم، درک میکردم و می فهمیدم! خلاصه ترین پیامی که مادر مهربان هستی همان که بعد از فوت مادرم در نه سالگی با دست مهربان خود هنگامی که نیازمند التیامم مرحم میشود تا دردم بی درمان نشود و ناسوز نماند! اگر درد بی درمان دارید... اگر در زندگی شما همانی هستید که فکر میکنید دیگر راهی نمانده و درک برای ادراک شما وجود ندارد... اگر فکر میکنید شما گره کوری شده اید که هیچکس توان گشودن اش را ندارد... حالا همان زمانی است که باید دعوت من را برای مطالعه کتاب منحصربفرد کتابخانه نیمه شب بپذیرید. شاید این آخرین فرصت شما برای درست دیدن و در آغوش گرفتن زندگی اتان باشد. عشق برای شما، نور برای دلتان، خداوند صاحبخانه اش.
کاوه ربیعی
۱۴۰۳/۰۶/۰۸
بنظرم ۵ امتیاز برای این کتاب کمه
کتابخانه نیمه شب، واقعا کتاب ارزشمندیه
و من این کتاب رو به دوستانی که حال دلشون خوب نیست و فکر میکنن حسرتای زیادی دارن؛ شرایط فعلی زندگیشون خوب نیست؛ پیشنهاد میکنم.
این کتاب ارزشمند، به خواننده و شنونده کمک میکنه تا خودشو در جای شخصیت داستان بذاره و شرایط و و‌ای
نتایج زندگی‌های احتمالی کاش‌های خودشو ببینه.
داستان درباره دختریه که وضعیت روحی خوبی نداره و نیمه شبی توی شرایط خاصی قرار میگیره و مدتی بخشی از حسرتها و زندگیهای دیگرش رو به شکل خاصی تجربه میکنه.
کتاب از همبستگی نوشتاری فوق العاده‌ای برخوردار و در نهایت پایان دل انگیزی داره.
فن بیان روانی داره، محتوا و پیام کلی داستان فوق العاده زیباست: "امکانش هست شرایط و اتفاقات و دستاوردها و شکست‌های زندگیهای احتمالی و نتیجه نهایی شون، اونطور که ما تصور می‌کنیم برای ما جذابیت نداشته باشه و ما اونو نخواییم"
هیچ کس و هیچ چیز کامل نیست، چه رسد به حسرتها و شرایط خاص
و در نهایت کتاب چه قشنگ تموم شد، یک پایان باز با لوییس، خانم کتابخانه دار
از کتابراه و ناشر، گویندگان و دست اندر کاران کمال تشکر و قدردانی رو دارم
فقط بنظرم یک جایی برای بهبود وجود داره. صدایی که برای عبور ماشین‌ها در نظر گرفته شده کمی مبهم هست و در کل کتاب یکسان تکرار شده و ما توی فصول آخر کتاب کشف کردیم که این صدای خالی شدن باد از بادکنک نیست و صدای ماشینه 😂
هنری جود
۱۴۰۳/۰۵/۳۰
میتونم بگم این کتاب یکی از بهترین کتابهای علمی_تخیلی بود که توی عمرم خوندم. موضوع داستان در مورد مبحثی از علم فیزیک کوانتوم بود که خیلی هم جالب نوشته شده بود. و درس زندگی‌ای که به ما می‌داد این بود که هیچ وقت نباید حسرت کارهایی که در گذشته انجام ندادیم رو بخوریم و چیزی رو بخوایم که نمی‌تونیم باشیم.
ولی من در مورد فیزیک کوانتوم سوالی برام پیش اومده، نویسنده می‌گفت که در دنیاهای موازی که نوراسید اونها رو زندگی می‌کرده بعضی کارهایی که در زندگی اصلیش انجام داده رو اونجا، یعنی توی زندگی جدیدش انجام نداده، میخوام بگم خب این در مورد یک مخترع هم صدق میکنه مثلا اون مخترعی که موبایل رو اختراع کرده توی یه دنیای موازی دیگه ممکنه حتی به ذهنش هم خطور نکنه که موبایل رو اختراع کنه پس چرا نورا توی همه زندگی هاش موبایل داشته؟ این مبهم‌ترین چیزی بود که از این داستان دستگیرم شد و الآن دارم فکر میکنم که شاید تئوری جهان‌های موازی کاملا دروغ باشه. شما چی فکر میکنید؟ لطفاً اگه نظری دارید به من پاسخ بدید، خیلی گیج شدم.
....
۱۴۰۳/۰۵/۲۲
خیلی تعریف این کتاب رو شنیده بودم و حالا که گوش دادم واقعا خوشحالم داستانی بسیار جالب و سرگرم کننده و همچنین پر محتوی و آموزنده اسم خودم هم نور است و ارتباطی عمیق با شخصیت اصلی داستان گرفتم گذشته از قلم بسیار خوب مت هیگ که ویژگیهای متفاوت اشخاص رو به خوبی به تصویر کشیده بود و مکانهای بسیار و و رو و مختلف متفاوت در داستان استفاده کرده بود از زحمات تیم گویندگان هم واقعا تشکر میکنم که فضای داستان رو با مهارت هاشون زنده تر ملموس تر کرده بودن ماجراجویی که نورا به خاطر تصمیمش در اون قدم گذاشت، دیدگاه جدیدی از زندگیش رو به اون بخشید دیدگاهی که راحت ترین لذت بخش ترین بهترین دیدگاهی بود که میتونست خودش رو زندگیش رو و اطرافیانش رو از دریچه اش نگاه کنه اما به حدی درگیر حسرت هاش بود که فرصت این کار رو نداشت و این مطلب برای خیلی از ماها هم صدق میکنه کتابخونه نیمه شب میتونه تلنگری برای ماهایی باشه که چشم به زیبایی وجود زندگی بستیم و در دام حسرت ها و نداشته ها و نکرده ها و حتی تصمیمات اشتباهی که گرفتیم افتادیم قطعا این کتاب به لیست خریدم اضافه شد و به همه پیشنهاد میدم حداقل یک بار این کتاب رو بخونن
Mehdi tanha
۱۴۰۳/۰۵/۰۷
سلام و درود من منتقد حرفه ای نیستم مت هیگ که در ژانرهای روانشناسی و کودکان فعالیت داشته، حالا پا را فراتر گذاشته و یک اثر فانتزی خلق نموده که البته به پندآموزی خاص خود هم وفادار مانده است. کتابخانه نیمه شب برای من تقریبا جالب بود اما به خوبی آنرا درک نمودم و از حرفی که در محتوای داستان نهاده شده به بود، بیشتر لذت بردم، داستان خوبی آغاز شد و با ریتم و ضرب آهنگ ضربان دار خود پیش رفت، شخصیت اصلی به خوبی درک می شد و روند پویایی در او رشد می کرد و از این حرکت رو به جلو، حتی وقتی که ناامیدی بر او قالب می شد خوشم آمد برای خودم هم روزهایی سخت پیش آمده است که دیگر دست از امید و زندگی کشیده و مشتاق مرگ شدم، لحظاتی را به این فکر می کردم که آیا واقعا این دنیا برای من مناسب بوده یا فقط بلاهایی بر من فرود آمده و هیچ راهی جز پایان بخشیدن به زندگیم نیست و به چیز دیگری فکر نمی کنم؟ یا اینکه من مناسب دنیای پیرامون خود نبوده ام و نتوانسته ام آنرا برای خود کنم؟ نتوانستم تاثیری که باید را روی فضای اطرافم بگذارم و برای آنچه واقعا و عمیقا میخواستم، تلاش کنم، من هم مثل شخصیت اصلی داستان، فکر می کردم اگر دنیای دیگری با شخصیت های دیگری در اطرافم می داشتم و یا در شرایط متفاوت تری قرار می گرفتم، انسان خوشبخت و موفقی میشدم، اما در واقع انتخاب های خودم این دنیا را برایم شکل داده بود، باید بیشتر به خواست و میل خودم عمل می کردم و انتخاب می کردم، پس همانطور که این کتاب به من می گفت، من هستم که دنیا را تغییر میدهم و آنرا شکل می دهم، پس فرقی نمی کند کجا و چگونه باشم، می توانم همان شوم که دلم می خواهد و به دنبال کاری بروم که دوستش دارم با تشکر از نشر جیحون و راویان هنرمند و کتابراه عزیز بدرود
Zohreh Rakh
۱۴۰۳/۰۴/۲۹
این کتاب آدمو به فکر فرو میبره که اگه فرصتی داشتیم که حسرت هامون رو از بین ببریم چجوری زندگی میکردیم؟
چون " نورا سید" که قهرمان این داستان هست زندگی‌های مختلفی رو که حسرتش رو داشته زندگی میکنه، مثل زندگی با مردی که دلش میخواست توی یک روستا کافه داشته باشه، یا قهرمان شنای المپیک و یا یه محقق یخچال
شناس میشه، و یا یک خواننده و ستاره‌ی مطرح میشه و حتی در یک زندگی با یک جراح ازدواج میکنه و مادر یک دختر ملوس میشه و خودش استاد دانشگاهی هست که فلسفه تدریس میکنه و خوشبختی رو احساس میکنه ولی در نهایت باز برمیگرده به زندگی اصلی خودش و همونطور که فیلسوفی به نام هنری دیوید ثورو گفته بود با اعتماد به نفس به سمت رویاهاش حرکت میکنه و حیاتی رو که تصور کرده زندگی میکنه.
و آخر کتاب با این جمله قشنگ تموم میشه: "قشنگی زندگی همینه که نمیدونی آخرش چی میشه. "
این جمله‌ها هم قشنگ بودند که: "تنها راه آموختن، زندگی کردن است. "
و اینکه "همه‌ی لذت‌ها و موفقیت‌ها در زندگی بدون عشق بی معنیست. "
و نقل قول از هنری دیوید ثورو: تمام خوبی‌های عالم رها و بی قید و شرطن. فقط کاش آخر کتاب مشخص میشد که چرا نورا به زندگی اولش برگشت در حالیکه میحواست در اون زندگی خودشو بکشه و چرا از زتدگی خوبی که با اون "اش" جراخ داشت و بچه‌ی خوبی داشت و استاد فلسفه بود اومد بیرن.
ممنونم از اجرای عالی راویان کتاب و تیم کتابراه
مشاهده همه نظرات 916

راهنمای مطالعه کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب

برای دریافت کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.