معرفی و دانلود کتاب چقدر برای عشق آماده‌ای؟: زندگی مشترک هیجان‌ انگیز

معرفی کتاب چقدر برای عشق آماده‌ای؟: زندگی مشترک هیجان‌ انگیز

نمی‌خواهیم تا آخر عمر تنها بمانیم. باید معشوق خود را پیدا کنیم و با او خوشبخت شویم؛ اما مشکل اینجاست که هنوز خود و معیارهایمان را به‌درستی نمی‌شناسیم و در زندگی سردرگمیم. کتاب چقدر برای عشق آماده‌ای؟ به ما کمک می‌کند تا پیش از وارد شدن به رابطه، خود و نیازهای درونی‌مان را بشناسیم. آلن دوباتن پرسش‌های گوناگونی را با هدف خودشناسی برای ما مطرح و به دنبال هر پرسش، پیشنهادات و مشاوره‌هایی را نیز ارائه کرده است تا بتوانیم رابطه‌ای موفق را برای خود و شریک زندگی‌مان به وجود آوریم.

درباره‌ی کتاب چقدر برای عشق آماده‌ای؟

به‌محض عاشق شدن، تصور می‌کنیم که خوشبخت‌ترین آدم دنیا هستیم. خیال می‌کنیم هیچ‌کس به‌اندازه‌ی ما معنای عشق را نچشیده و این موهبت انسانی تجربه نکرده؛ اما این تصور بیشتر از چند ماه دوام نمی‌آورد. به‌محض اینکه همدیگر را بهتر و بیشتر می‌شناسیم، می‌فهمیم که انسان ذاتاً موجودی تنهاست و آرامشی که در تجرد هست، در تأهل نیست. اگر این اتفاق و ناسازگاری با طرف مقابل یک‌بار رخ دهد، می‌توانیم بگوییم که با آن فرد به‌خصوص ارتباط خوبی نداریم و خلقیاتمان با هم تناسب ندارد، اما اگر چنین مشکلی بارها به سراغمان بیایند، دیگر چاره‌ای نداریم جز اینکه با واقعیت روبه‌رو شویم: ما خود را به‌خوبی نمی‌شناسیم و نمی‌توانیم براساس روحیات و درونیاتمان، فرد مناسبی را برای همراهی در زندگی بیابیم. البته رسیدن به خودشناسی کار ساده‌ای نیست و به سال‌ها تلاش نیاز دارد. کتاب چقدر برای عشق آماده‌ای؟ (How Ready Are You For Love؟) برای رفع همین معضل به کمک ما آمده است. آلن دوباتن (Alain de Botton) که خود نیز احتمالاً در زمان گذشته، با چالش‌های عاطفی گوناگون مواجه شده، به‌خوبی می‌داند که مهم‌ترین مرحله برای یافتن معشوق و شریک زندگی، شناختن خود است. ما باید بدانیم که وفاداری و متعهد بودن طرف مقابل برایمان اولویت دارد یا جذابیت‌های ظاهری و زیبایی او. اگر ثروت و وضعیت مالی معیار اصلی ماست، ممکن است ناچار شویم که مهربان بودن را جزو معیارهای اساسی نگذاریم.

کتاب چقدر برای عشق آماده‌ای؟ ترکیبی از پرسش‌نامه و مشاوره‌های بین زوجین است؛ پرسش‌هایی که در این کتاب مطرح شده‌اند به شما کمک می‌کنند تا پیش از قرار گرفتن در یک موقعیت، برای واکنش دادن به آن آماده شوید. با این کار خود را برای قرار گرفتن در موقعیت‌های گوناگون محک می‌زنید و هنگام مواجه شدن با مشکل، واکنش هیجانی نشان نمی‌دهید. به‌طور مثال آلن دوباتن از ما می‌پرسد: «حس می‌کنید بین شما و شریک زندگی‌تان فاصله‌ای افتاده که نمی‌دانید دلیلش چیست. موضوعی جزئی است ولی آزارتان می‌دهد. چه واکنشی نشان می‌دهید؟» پاسختان به این پرسش نشان‌دهنده‌ی توانایی مدیریتی شما در شرایط بحرانی است و اگر احساس می‌کنید که در چنین وضعیتی، واکنش مناسبی نشان نمی‌دهید، بهتر است از حالا رفتار و افکار خود را اصلاح کنید. آلن دوباتن به ما توصیه می‌کند، هنگام بروز مشکلات از لجبازی و تلافی کردن بپرهیزیم و سعی کنیم تا همدیگر را درک کنیم؛ زیرا کوشش برای پی بردن به روحیات همدیگر، از مهم‌ترین نشانه‌های بلوغ زوجین است.

گفت‌وگو درباره‌ی چالش‌های رابطه، بهترین راه برای رفع سوءتفاهم‌ها و رسیدن به رابطه‌ای موفق است. او از ما می‌خواهد در برابر مراجعه به مشاور ازدواج و کمک گرفتن از روان‌شناسان زوج درمان، مقاومت نکنیم؛ زیرا هیچ‌کس به‌اندازه‌ی روانکاوی کاردان و ماهر نمی‌تواند از بروز تعارضات و درگیری‌های غیرضروری جلوگیری کند. کتاب چقدر برای عشق آماده‌ای؟ به ما کمک می‌کند تا ابتدا خود و درونیاتمان را با دقت واکاوی و سپس فردی مناسب را با توجه به معیارها و روحیات خود شریک زندگیمان کنیم

کتاب چقدر برای عشق آماده‌ای؟ با ترجمه‌ی علیرضا شفیعی‌نسب در نشر کتاب‌سرای نیک منتشر شده است.

کتاب چقدر برای عشق آماده‌ای؟ برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب با پرسش‌نامه‌ها و پیشنهادات خود، به زوجین کمک خواهد کرد تا خود و سپس یکدیگر را بهتر بشناسند و براساس این شناخت،‌ در کنش‌ها و واکنش‌هایشان نسبت به یکدیگر تجدید نظر کنند. آلن دوباتن تلاش کرده است تا با ارائه‌ی راهکارهای گوناگون به زنان و مردان در ساختن خانواده‌ای خوب و خوشبخت یاری دهد.

در بخشی از کتاب چقدر برای عشق آماده‌ای؟: زندگی مشترک هیجان‌ انگیز می‌خوانیم

نوع دیگری از بازی درآوردن هم در روابط وجود دارد که خیلی پنهان‌تر و در بلندمدت خطرناک‌تر است. این نوع بازی درآوردن زمانی است که تصمیم می‌گیریم چیزی را که در ذهنمان است به زبان نیاوریم و دل‌شکستگی‌مان را پنهان کنیم؛ مثلاً همسرمان کاری کرده یا حرفی زده که باعث شده غمگین شویم، اما چیزی بروز نمی‌دهیم، چون دربرابر کسی که (طبق ترس و نگرانی ما) آن‌قدری اهمیت نمی‌دهد که پای حرفمان بنشیند، خودمان را آسیب‌پذیر و درمانده و ضعیف نشان می‌دهیم. درنتیجه تصمیم می‌گیریم به‌اصطلاح بازی دربیاوریم و احساسات پریشان خود را مدفون کنیم، اما خیلی بد این کار را انجام می‌دهیم و بدین‌ترتیب امید داریم همسرمان به عمل بد خود پی ببرد و پشیمان شود و عذر بخواهد. دیگر مجبور هم نیستیم با بیان ناراحتی‌مان خود را ضعیف جلوه دهیم. «بازی» هدفش این است که عذاب‌وجدان را در طرف مقابل برانگیزد و جایگزینی است برای روراستیِ عاطفی.

به‌جای اینکه روراست بگوییم دلخور شده‌ایم که دارویی را که گفته بودیم برایمان نخریده است، بازی درمی‌آوریم که مثلاً عین خیالمان نیست. ساکت می‌مانیم و صبح روز بعد خودمان به داروخانه می‌رویم و پاکت و رسید را روی میز آشپزخانه می‌گذاریم تا طرف ببیند. وقتی (چنان‌که امید داشتیم) آن را دید و فوراً گفت «وای خدا، شرمنده»، لبخندی با بی‌خیالی می‌زنیم و می‌گوییم «عیبی ندارد، کاری نداشت خریدنش.»

شاید اتفاق پیش‌پاافتاده‌ای به نظر بیاید، اما متخصصان رابطه می‌دانند که این منادی اتفاقاتی بسیار بزرگ‌تر است: الگوی مخرب نگفتن مشکلات و امید به اینکه طرف بدون هیچ توضیح و گفتاری بفهمد مسئله چیست؛ تمام این‌ها به فرسایش جدی اعتماد و آغاز شیوه‌های ویرانگر و غیرمستقیم ارتباط می‌انجامد که خشم و بیزاری را به دنبال دارند.

فهرست مطالب کتاب

1: مقدمه
2: پرسش‌نامه
3: نمرات و نتیجه‌گیری