معرفی و دانلود کتاب چیزی به تابستان نمانده
برای دانلود قانونی کتاب چیزی به تابستان نمانده و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب چیزی به تابستان نمانده
بهاران بنی احمدی نویسندهی کتاب چیزی به تابستان نمانده، روایتگر تنهاییها، حسرتها، تقابلها و گسست بیننسلی و روحیات تیپیکال سه نسل از زنهای طبقهی متوسط است؛ مادربزرگی مهربان، مادری درونگرا، محافظهکار و نادیدهگرفتهشده، و دختری امروزی، با روحیات یک نسل سوم برونگرای اجتماعی که برخلاف مادرش، اعتمادبهنفس نهگفتن و تلاش برای رسیدن به خواستههایش را دارد. در لابهلای روایتهای داستان، تحولات و رویدادهای اجتماعی سیاسی دهههای هفتاد، هشتاد و اوایل دههی نود خورشیدی نیز بازگو میشود.
دربارهی کتاب چیزی به تابستان نمانده
تجربههای زیستهی هر نسل، بهدلیل اثرگذاری عمیق شرایط اجتماعی و سیاسی خاص هر دوره، متفاوت و گاه با یکدیگر متضاد است. این روند وقتی تشدید شود، گسست بیننسلی در خانواده و جامعه عمیقتر میشود و مهمترین پیامدش زاویهی دید متفاوت اعضا نسبت به اتفاقات و رویدادها خواهد بود. کتاب چیزی به تابستان نمانده، اثر بهاران بنی احمدی روایتگر نمونهای از این شکافهاست؛ گسست فکری میان مادری که در دههی 40 به دنیا آمده و دختری که بیستواندیسال با او اختلاف سنی دارد. آنچه در جهان ذهنی این دو میگذرد، بسیار متأثر از شرایطی است که جامعه یا خانواده بر آنها تحمیل کرده؛ و به همین خاطر بزرگترین احساس حسرت و خشم مادر (دریا)، نادیده گرفتهشدن است. از آنسو دختر (بارون) نگاهی یکسره متفاوت نسبت به عشق، ازدواج و زندگی دارد و از این منظر، دلایل ناکامیهای مادرش را که خیال میکند زندگیاش را وقف مسئولیت مادری کرده، جور دیگری میبیند.
داستان در دو زاویهی دید روایت میشود؛ روایت دختر از دفتر خاطراتش خوانده میشود و از کودکی به اکنون میرسد، مادر اما بهعنوان راوی اولشخص، از اکنون به گذشته میرود و با اشارههای پیدا و پنهان به انزوا و تنهایی فعلی، به طلاقش در دههی هفتاد، ازدواج و بچهدارشدن در دههی شصت، رویدادهای فرهنگی اجتماعی ابتدای آن دهه و دوران کودکیاش بازمیگردد. روایت پاندولی این دو زاویهی دید، رفتهرفته تفاوت جامعهپذیری این دو نسل را روشنتر بیان میکند و در این میان، نقش کلاسیک مادربزرگ بهعنوان پشتوپناه و حامی همزمان نوه و فرزندی که حرف همدیگر را نمیفهمند، پررنگتر میشود. کتاب چیزی به تابستان نمانده، نوشتهی بهاران بنی احمدی را که در انتشارات چشمه منتشر شده، میتوان رمانی با محوریت زنهای میانسال پرحسرت، کمی شبیه به رمان تحسینشدهی «چراغها را من خاموش میکنم» اثر رؤیا پیرزاد دانست.
نکوداشتهای کتاب چیزی به تابستان نمانده
- داستان، دو زمان روایی دارد تا ما بهنوعی از گسست نسلی پی ببریم؛ یکی [از زبان] مادر که از دههی ۹۰ حرکت میکند و به سالهای قبل میرود و دیگری، [از زبان] دختر که برعکس مادرش، از دههی 70 شروع میشود و به امروز میرسد. درعینحال، دو روایت ادبی زنانه و دو نوع نگاه زنانه به عشق، زندگی و زمان [در رمان] وجود دارد تا بفهمیم جامعهی ایران طی 30 سال اخیر چه تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی از سر گذرانده است. (سارا شریعتی، نویسنده و استاد دانشگاه)
- داستان دو راویِ زن دارد. روایت مادر (دریا ماندگار) مستقیم است، روایت دختر (بارون) غیرمستقیم. با این دو روایت، در معرض دو فردیت متفاوت زنانه در موقعیتی یکسان قرار میگیریم. روایتها خیلی خوب تفاوتها و تقابلها را کنار هم چیدهاند، هرچند روایت دریا بسیار مفصلتر از روایت بارون است. (زری نعیمی، مجلهی زنان امروز)
- قهرمان رمان شخصیت مادر است و فقدان و نداشتههایش به شیوهی مناسبی در داستان اتفاق میافتد. لحن داستان قابلقبول، شستهورفته و پاکیزه است و در کلِ روایت، استراتژی مشخصی دنبال میشود. (رسول رخشا، نویسنده)
- پسزمینهی فکریِ کتاب چیزی به تابستان نمانده، ما را به یاد رمان تراژیک «دو زن» اثر آلبرتو موراویا میاندازد. سوژهی رمان، مسئلهی مادر بهمثابه زن، و دختر بهمثابه فرزند است؛ و گرچه کتاب دربارهی مادر نوشته شده، اما ابژهی داستان دختر است. (مهدی یزدانیخرم، نویسنده)
کتاب چیزی به تابستان نمانده مناسب چه کسانی است؟
این کتاب را به همهی دوستداران رمانهای فارسی، بهویژه آنها که به داستانهایی با محوریت زنها و موضوع گسست نسلها علاقه دارند، پیشنهاد میکنیم.
با بهاران بنی احمدی بیشتر آشنا شویم
بهاران بنی احمدی متولد 1363 است. او در دانشگاه سندونی پاریس تحصیل کرده و فارغالتحصیل لیسانس ادبیات نمایشی و کارشناسی ارشدِ فلسفه از این دانشگاه است. او بهخاطر بازی در فیلم «گس»، جایزهی بازیگر نوظهور جشنوارهی فیلم رم را به دست آورد. کتاب چیزی به تابستان نمانده، اولین و تنها تجربهی نویسندگی بهاران بنی احمدی است.
در بخشی از کتاب چیزی به تابستان نمانده میخوانیم
تا بچه است فکروخیال میکنی که نکند یکی از این روزها که صدای آژیر در خانه میپیچد و تو او را محکم به خودت چسباندهای و به سوی زیرزمین فرار میکنی، بمبی درست روی سرتان فرود بیاید و بچهات در دستهای تو جان بدهد. یا خون همهجا بپاشد و تو بین خاک و آوار با دستهای ناتوان جنازهاش را جستوجو کنی. نباشد و تو هزاربار خودت را نفرین کنی که زنده ماندهای و بچهات تکهتکه شده است. همهی مادرها این ترس را روزی هزاربار تجربه میکنند و برای اتفاقِ نیفتاده اشک میریزند. برای همین است که بیشتر از بقیه نذر میکنند. مامانفو هم همیشه دارد صدقه میدهد، برای بچهها و نوههایش. بعد که بزرگتر میشوند روزهایی هست که باز دل مادرها را خون میکنند. باز توهم میزنی نکند بچهی تو را هم گرفته باشند. نکند درِ خانه را هم بزنند و با کفش و بیاجازه وارد بشوند و همهچیز را زیر و رو کنند. نکند تو هم به سرنوشت مادر ساختمان بغلی دچار شوی. نکند دختر تو هم روزی قربانی شود و یک عمر خودت را نبخشی که جلوش سینه سپر نکردی و در را رویش قفل نکردی.
روزهایی هست که مادرها گریه میکنند و هزاربار توبه میکنند که مادر شدهاند. روزهایی هست که بچهها بیهوا و بیخیال جلوت میایستند و میگویند «میخوام این کار رو بکنم.» و تو فقط خودت را جای مادرهای دیگر میگذاری و لحظهبهلحظه تصور میکنی، به قول بارون توهم میزنی، که آمدهاند با کفش و بیاجازه دنبال یک فلش میگردند. تکتک دیوارها و پارکتها خش افتاده. همهچیز را از کشوها بیرون ریختهاند. و تو که به همهی چیزهای کجومعوج حساسی، بیهیچ حسی خیره به وسایل کجومعوج خانه روی زمین نشستهای. وسایل چه اهمیتی دارد وقتی آدم دختر، آن هم تکدخترش، جایی باشد که نباید باشد؟ همهی این وسیلهها فدای یک تار مویت مادر.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب چیزی به تابستان نمانده |
نویسنده | بهاران بنی احمدی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 136 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-229-342-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |