معرفی و دانلود کتاب صوتی شاخه نبات

معرفی کتاب صوتی شاخه نبات

حمزه سردادور در کتاب صوتی شاخه نبات، زندگی معشوقه‌‌ی افسانه‌ای حافظ شیرازی را روایت می‌کند که از منابع گوناگون ادبی و تاریخی معتبر برگرفته شده است.

خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی القاب بسیاری داشت که لسان الغیب یکی از معرو‌ف‌ترین آن‌ها بود. حافظ از فیض‌های الهی که در شب قدر بر او نازل شد، برخوردار بود و قلبش را مخزن اسرار ساخت. او قسمت بسیاری از مهارت و پشتکار خود در غزل‌سرایی را به عشق آسمانی و ساده شاخه‌نبات مدیون است که سال‌های بسیاری را صبورانه به پای او نشسته بود. بعد از آن‌که سرنوشت آن‌ها را به هم رساند و با یکدیگر ازدواج کردند، در تمام بد و خوب‌های زندگی، شریک وفادار برای یکدیگر بودند و حافظ، چه عاشقانه آن زن را مورد ستایش قرار داده است:

این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد
اجر صبری است کز آن «شاخه‌نبات»ام دادند

شاخه‌نبات نیز همانند خود حافظ در کل جهان معروف است، به طوری که تا قبل از نگارش کتاب شاخه‌نبات کلیه اطلاعاتی که در مورد شاخه‌نبات و ارتباط او با حافظ وجود داشت، از سطوری پراکنده در لابلای کتب و رسالات گوناگون تجاوز نمی‌کرد. حمزه سردادور، اگر نخستین نفری نباشد که دست به چنین موضوعی زده باشد، لااقل یکی از نخستین نویسندگانی است که با تحقیق و مطالعه در منابع گوناگون ادبی و تاریخی، اطلاعاتی در حد مقدور، از زندگی شخصی حافظ و شاخه‌نبات کسب کرده و آن اطلاعات را در قالب رمان حیرت‌آوری درآورده است.

رمان شاخه‌نبات، در کنار روایت زندگی حافظ و معشوقه‌اش به‌ اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در قرن 8 هجری قمری نیز اشاره می‌کند. چگونگی حکومت مغولان، سال‌های پس از مرگ ابوسعید بهادرخان، سخت‌گیری و ستم‌گری امیرمبارزالدین محمد، تشریح جنون‌های عاشقانه سلطان ابوسعید، ویژگی‌های دوره سلطنت شاه ابو اسحاق اینجو، نابودی قدرت و شوکت امیر چوپان، جنگاوری شاه شجاع و بسیاری موارد دیگر از مطالبی هستند که در این کتاب آورده شده است. در کل، این کتاب صوتی همانند دایرة‌المعارفی از تاریخ اجتماعی و سیاسی قرن 8 قمری به شمار می‌آید که شنیدنش برای افرادی که به‌ تحقیق و مطالعه درباره‌ی تاریخ علاقمند هستند، بسیار باارزش است.

کتاب صوتی شاخه‌نبات را به چه افرادی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب صوتی شاخه‌نبات برای افرادی که ادبیات فارسی برای‌شان جذاب و دل‌نشین است، مناسب است. اگر علاقمند هستید رمان عاشقانه‌ی زیبایی که گوشه‌هایی از تاریخ را نیز در قلب خود جای داده است بشنوید، کتاب صوتی شاخه‌نبات را برگزینید.

حمزه سردادور را بیشتر بشناسیم؟

حمزه سردادور نویسنده‌ی برحسته‌ی ایرانی در سال 1275 در شهر تبریز چشم به جهان گشود. کتاب‌های تاریخی بسیاری از او در چند دهه کنونی به بازار آمده و تجدید چاپ‌های زیادی نیز داشته که نشانه‌ی محبوبیت آن‌هاست. حمزه سردادور از دهه 20 تا اواخر دهه 40 در مجله‌ای به نام «اطلاعات هفتگی» مشغول به کار بود و پاورقی می‌نوشت. پاورقی‌های او یکی از عوامل جذابیت و فروش آن مجله بود. برخی از این آثار او عبارتنداز: بانوی سربدار، زندانی قلعه قهقه، آزاد زنان، از صید ماهی تا پادشاهی، در پس پرده، مه‌لقا، کیمیاگران، دختر قهرمان، افسانه‌ی قاجار و ... .

در بخشی از کتاب صوتی شاخه نبات می‌شنویم:

شاه و حافظ هر دو چشم به ‌دهان خواجه صدرالدین دوخته، منتظر جواب ‌بودند. وقتى سکوت صدرالدین کمى طولانى شد، ابواسحاق که تصور مى‌کرد ‌خواجه خواستگارى را با نهایت مسرت استقبال خواهد کرد، گره در ابروان انداخته، ‌با لحن قهرآمیزى گفت: منتظریم، چرا جواب نمى‌دهى؟ فکر چه را مى‌کنى؟

خواجه سرفه خفیفى کرد و با صداى لرزان و لکنت زبان گفت: چاکر این خواستگارى را بزرگ‌ترین افتخار خود و خاندانم مى‌شمارم، اما چون ‌اصل روى سخن با دخترم است و دخترم هم اخلاق به‌خصوص دارد، لذا باید... ‌باید... با خود او هم صحبت کنم... و راضى‌اش سازم.

شاه با تغیر گفت: آیا شوهرى بهتر از این جوان خواهد یافت؟ شهرت و مقام و عزت و احترامى که ‌در جامعه دارد معروف است. از حیث مال و دولت هم خیالت راحت باشد که هر ‌قدر درهم و دینار بخواهد مى‌دهم. دیگر جاى ایرادى نمى‌ماند. مگر این‌که دخترت (بدت نیاید) نظر به‌خصوصى نسبت به ‌جوان دیگرى داشته باشد.

خواجه جواب داد: شاخه‌نبات مى‌گوید که اصلاً شوهر نخواهد کرد. همه مردم شهر شنیده و ‌مى‌دانند که تاکنون خواستگاران خیلى خوب و عالى‌مقام و ثروتمند را، هرکدام ‌به ‌بهانه‌یى رد کرده و من و مادرش هم حریفش نشده‌ایم. آخرین خواستگارش یکى ‌از چاکران همین بارگاه مبارک بود که هر چه شاخه‌نبات گفت و خواست قبول کرد، ‌آخر سر گفت مهریه من باید ده هزار دینار باشد که مى‌دانید حتى در خانواده‌هاى ‌اشراف و شاهزادگان هم مهریه سنگینى است. آن جوان این شرط را هم قبول کرد. ‌آخر سر شاخه‌نبات به ‌این بهانه که با قرآن کریم مشورت کرده، و استخاره راه نداده، ‌او را هم رد کرد. آن اظهارات براى خود خواجه هم غم‌انگیز بود، برعکس، حافظ از شنیدن آن‌ها ‌لذت مى‌برد و بر خود مى‌بالید. زیرا خوب مى‌دانست شاخه‌نبات محض خاطر او و ‌نظر به ‌عشق و محبتى که به ‌وى دارد، خواستگارها را رد مى‌کند.

فهرست مطالب کتاب صوتی