معرفی و دانلود کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
برای دانلود قانونی کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
پائولو کوئیلو نویسندهی الهامبخش برزیلی، در کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد تصویری از دلایل و پیامدهای پوچگرایی تحمیلشده به نسل جوان را روایت میکند. او در این رمان پرفروش، به ستایش از زندگی نیز میپردازد و دغدغههای انسان معاصر را مورد کنکاش قرار میدهد. این نویسندهی مشهور، ضمن انتقاد از قضاوت جمعی نسبت به افراد، روایتی عینی و واقعی از رنجها، تألمات و تنهایی افراد را ارائه میکند.
دربارهی کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
وقتی ورونیکای 24ساله در صبح روز یازدهم نوامبر 1977 تصمیم گرفت با خوردن چهار قرص آرامبخش به زندگیاش پایان دهد، هرگز گمان نمیبُرد که دوباره چشمهایش را باز کند. اما او به زندگی بازگشت؛ گرچه از پزشکش شنید که بهخاطر آسیب آن قرصها به قلبش، یک هفته بیشتر زنده نخواهد بود. او که بهسوی مرگ میرفت، نجات پیدا کرد، اما تنها برای یک هفته. پائولو کوئیلو (Paulo Coelho) در کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد (به پرتغالی: Veronica Decide Morrer و به انگلیسی: Veronika Decides to Die)، امیدِ بازیافتهی دختری جوان را که گمان میبَرَد دیگر کاری نیست که بخواهد در زندگیاش انجامش دهد، در محک تجربهای یکهفتهای قرار میدهد، و ورونیکای ناراحت از نجاتیافتن، با بینشی جدید به استقبال این هفت روزِ اضافه میرود؛ اول بیمیل است، اما رفتهرفته، دیدگاهی جدید در او متولد میشود.
او که از قضاوت مردمی که به هر قیمتی بهدنبال زندهماندن هستند، نسبت به خودش و دیگرانی که تصمیم به مردن گرفتهاند عصبانی است، در این یک هفته چه خواهد کرد؟ او که معتقد است فقط خود آدم حدومرز رنجها و معنای فقدانهای زندگیاش را میداند و نه دیگران، چه دیدگاهی پس از نجات هفتروزه از مرگ خودخواستهاش خواهد داشت؟ آیا این گزارهی مشهور که «تنها مردگان هستند که از مرگ نمیترسند»، برای کسی مثل ورونیکا هم صادق است؟
پائولو کوئیلو در دومین کتاب از سهگانهی مشهورش (که در ادامه به معرفی مختصر آن میپردازیم)، نگاهی فلسفی و روانشناسانه به معنای زندگی، مرگ، رنج، درد، عشق، عذابِوجدان و شادی دارد. او در این کتاب که بهنوعی بر پایهی تجربهی سهبارهاش از اقامت اجباری در بیمارستانهای روانی است، با انتقاد از قضاوت جامعه نسبت به افرادی که شبیه دیگران نیستند میگوید: دیوانگی جمعی، عقلانیت خوانده میشود. کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد تاکنون با ترجمههای متفاوتی در ایران منتشر شده و نسخهی حاضر که از سوی انتشارات فرشته به چاپ رسیده، ترجمهی ناردین مثنایی نجیبی است.
دربارهی مجموعهی سهجلدی در هفتمین روز، اثر پائولو کوئیلو
پائولو کوئیلو در سه کتابِ «کنار رودخانهی پیدرا نشستم و گریستم»، «ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد»، و «شیطان و دوشیزه پریم» به یک هفته از زندگی سه آدم معمولی میپردازد. این سه کتاب که به سهگانهی در هفتمین روز (On the Seventh Day) شهرت دارد، دربارهی مفاهیم ذهنی عینی عشق، مرگ و قدرت است و به کنکاش و ستایش دغدغههای عمیق انسان امروز، و شهامت و کوشش او برای تصمیمگیری دربارهی سرنوشت میپردازد. هر سه رمان به فارسی ترجمه شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
اقتباس سینمایی از کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
امیلی یانگ، کارگردان 52سالهی انگلیسی، در سال 2009، فیلم ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد را بر اساس رمانی از پائولو کوئیلو به همین نام ساخت. این فیلم محصول کشور آمریکاست و بازیگرهایی مانند سارا میشل گلر، جاناتان توکر و اریکا کریستنسن در آن بازی کردهاند.
نکوداشتهای کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
- کتابی بسیار بدیع و تکاندهنده؛ اثری که دستآخر زندگی را تأیید میکند. (Sunday Mirror)
- دختری جداافتاده که ناتوردشت (رمان مشهور جروم دیوید سلینجر) را ملاقات میکند ... قدردان پوچگرایی احساسی ورونیکا خواهید شد. (Mademoiselle)
با پائولو کوئیلو بیشتر آشنا شویم
پائولو کوئیلوی 75ساله، از تأثیرگذارترین و پرفروشترین نویسندهها در جهان است. کتابهای این نویسندهی برزیلی به 82 زبان زندهی دنیا ترجمه شده و بیش از 320 میلیون نسخه از آنها در 170 کشور به فروش رسیده است. کتابهای «کیمیاگر»، «بریدا»، «کوه پنجم» و «الف» از بهترین رمانهای او میباشند که در این میان، کیمیاگر با 85 میلیون نسخهی بهفروشرسیده، بهعنوان یکی از الهامبخشترین رمانهای 30 سال اخیر شناخته میشود.
پائولو کوئیلو عضو آکادمی ادبیات برزیل نیز هست و تاکنون بیش از 115 جایزه و افتخار بینالمللی از جمله جایزهی هانس کریستین اندرسن و نشان ملی لژیون دونور فرانسه دریافت کرده است. او که در آثارش، شیفتگی نسبت به فرهنگ و آئین شرقی موج میزند، در سال 1379 در سفری به ایران، از شهرهای تهران و شیراز بازدید کرد.
در بخشی از کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد میخوانیم
به محض اینکه دکتر ایگور وارد اتاق مشاورهاش شد و چراغ را روشن کرد، چون هنوز زمستان بود و روزها کوتاه، پرستاری در زد. دکتر با خود گفت، امروز کارها زود شروع شدهاند.
آن روز، روز سختی بود چون دکتر با ورونیکا قرار صحبت داشت. او تمام هفته، خود را برای این مشاوره آماده میکرد و شب گذشته پلک روی هم نگذاشته بود.
پرستار گفت: «خبرهای بدی دارم. دو نفر از بیماران ناپدید شدهاند. پسر سفیر و دختری که مشکل قلبی داشت.»
«واقعا تو بیکفایت و بیلیاقتی. امنیت این بیمارستان هرگز زیر سؤال نرفته. تا به حال کسی دست به فرار از اینجا نزده بود.»
پرستار با ترس گفت: «ما نمیدانستیم که فرار ممکن باشد.»
«از اینجا برو! حالا باید به والدینشان گزارش بنویسم. پلیس را خبر کنم و کلی اقدام دیگر. به همه بگو که مزاحمم نشوند. این چیزها ساعتها وقت میگیرد!»
پرستار از اتاق بیرون رفت، در حالی که رنگ به رخ نداشت. او میدانست که بخش عظیمی از این قصور بر دوش او گذاشته خواهد شد، چون اینگونه بود روش مقابلهی صاحبان قدرت با ضعفا. بیشک او را تا پایان روز اخراج میکردند. دکتر ایگور دفتر یادداشتی برداشت. آن را روی میز گذاشت و شروع کرد به نوشتن یادداشت. سپس تصمیمش را عوض کرد.
او چراغ را خاموش کرد و در اتاقی که به طرز مبهمی با نخستین نور خورشید روشن شده بود، نشست. لبخندی زد. این روش کارساز بود. کمی بعد یادداشتهای ضروری در رابطه با تنها روش شناخته شدهی درمان ویتریول را مینوشت: آگاهی از زندگی.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد |
نویسنده | پائولو کوئیلو |
مترجم | ناردین مثنایی نجیبی |
ناشر چاپی | انتشارات فرشته |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 200 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7275-43-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی |