معرفی و دانلود کتاب زنی که دریا را بغل کرد
برای دانلود قانونی کتاب زنی که دریا را بغل کرد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زنی که دریا را بغل کرد
داستان کشمشها و مشکلاتی از جنس زنان! فریده پهلوانی در کتاب زنی که دریا را بغل کرد دو داستان کوتاه را روایت میکند. داستانهایی واقعی و پرفرازونشیب که روزگاری در نزدیکی ما اتفاق افتادهاند و مهمتر از هرچیز، قهرمانان آن زنان هستنند.
درباره کتاب زنی که دریا را بغل کرد
زنان بهعنوان قهرمانانی که در طول تاریخ گاهی رهبر بودهاند و گاهی در پساپرده ایفای نقش کردهاند، جایگاه ویژهای دارند. اگر کمی اطراف خود را جستوجو کنید، زنانی را خواهید یافت که هر یک قهرمان قصهی خودشانند.
کتاب زنی که دریا را بغل کرد نوشتهی فریده پهلوانی دو داستان واقعی را به تصویر میکشد که زنان محوریت اتفاقات آن هستند. در این اثر قصهی فداکاریها و شجاعتهای زنی به نام مریم بانو را خواهید خواند. کسی که در اوایل دوران انقلاب زندگی میکند و بنا به خواست همسرش از شغلش دست کشیده و به خانهداری مشغول است و عاشقانه زندگیاش را دوست دارد. این عشق و علاقه با به دنیا آمدن فرزندش چند برابر میشود اما خوشحالی آنها عمر چندانی ندارد. چراکه آنها متوجه میشوند فرزندشان به بیماری هموفیلی مبتلاست و باید پروسهی درمانی طولانی و همیشگی را طی کند. مریم بانو همهی عشق و محبت مادریاش را جمع میکند تا بتواند در کنار غمها، شادی را به همسر و فرزندش هدیه کند. اما سرنوشت همیشه غیرقابل پیشبینی است...
این کتاب روایتی از زنانگی، ظرافت و شجاعت است که در زندگی زنان جاریست و شخصیتهایی شجاع و شگفتانگیز را خلق میکند. انتشارات فرشته این اثر را روانهی بازار کتاب کرده است.
کتاب زنی که دریا را بغل کرد مناسب چه کسانی است؟
این کتاب را به همهی دوستداران ادبیات داستانی با موضوع زنان پیشنهاد میکنیم.
با فریده پهلوانی بیشتر آشنا شویم
فریده پهلوانی 63ساله است و تاکنون کتابهایی مانند «عشق من بخند!» و «زنی که دریا را بغل کرد» در زمینهی خودشناسی و مثبتاندیشی منتشر کرده است. بهترین کتاب او به گواهِ مخاطبان عشق من بفهم! است که به انسان آموزش میدهد چگونه از خود شروع کند و خود را دوست داشته باشد.
در بخشی از کتاب زنی که دریا را بغل کرد میخوانیم
مادربزرگ مادرم در تهران زندگی میکرد. زنی مهربان بود با موهای سفید و صورتی گرد که خطوط عمیقش حکایت از گذشتهای پرپیچوخم داشت. با پیرهن سفید خالدار و یک جفت دمپایی پارچهای، توی خانه مثل یک پروانه مهرافشانی میکرد و موقع بیرون رفتن هم با چادر مشکی اتو کرده و کفشهای مشکی واکس خورده و آن کیف بغلی خوشگلش واقعاً یک خانم برازنده میشد.
با این که نوههای زیادی داشت و من یکی از نتیجههای او بودم هرگز فراموشم نمیکرد. اسباببازیهای کوچولویی که برایم میآورد، حتی آن زنبیل پلاستیکی آبی رنگ را به یاد دارم که همیشه لباسهای رنگارنگ عروسکم را تویش میگذاشتم و به حمام میبردم؛ گویی دنیا را به من داده بودند.
او را خانم بزرگ صدا میکردیم. آرامش خاصی داشت و به اطرافیان عشق میورزید. میگفتند همانطور که به ماها محبت میکرده، خودش را هم دوست داشته. هیچ وقت عصبی نمیشده و غصه نمیخورده و آن را تنبیه خود به جای دیگران میدانسته. به خاطر همین دوستی با خود بوده که از کسی کینه به دل نمیگرفته و آن را خوردن زهر به جای دیگری میپنداشته... حتی راهنما، مشوق و سنگ صبور اطرافیانش بوده و به کمک دنیای زیبای درون و نگاه خوبش، شادی را در آنچه پیش میآمده پیدا میکرده...
فهرست مطالب کتاب
شانههای آرامبخش
هویت منحصربهفرد
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زنی که دریا را بغل کرد |
نویسنده | فریده پهلوانی |
ناشر چاپی | انتشارات فرشته |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 28 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5864-00-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان واقعی ایرانی |