معرفی و دانلود کتاب رویای استانبول
برای دانلود قانونی کتاب رویای استانبول و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب رویای استانبول
یک زنگ تلفن میتواند همه چیز را تغییر دهد! کتاب رویای استانبول در مورد چنین تماسی است. کتاب پیشِ رو اثری از نویسندهی ایرانی مریم خانی است که داستان واقعی یکی از دوستان نزدیکش را تعریف میکند. داستان کسی که روزی راهی یک سفر شد و برای همیشه زندگیاش رو به ویرانی رفت. سفر کردن همیشه با زیبایی و رهایی همراه نیست و میتواند تلخ و غافلگیرانه باشد.
دربارهی کتاب رویای استانبول
گاهی داستانهای واقعی میتوانند بیش از رویا و فانتزیهای برآمده از ذهن بر دیگران تأثیر بگذارند. داستانهایی که از خلال زیست شخصی یک نویسنده بازگو میشوند، در تاروپود و اساس خود بیشترین نزدیکی را با واقعیت دارند. داستانهایی که نشان میدهند انسانها چگونه فکر میکنند، چه احساساتی را تجربه کرده و به چه شکل واکنش نشان میدهند. داستان کتاب رویای استانبول نیز یک روایت واقعی است. این رمان تجربهی مستقیم خود نویسندهی کتاب نیست. بلکه مریم خانی در این داستان روایتگر ماجرای یکی از دوستان صمیمیاش است.
داستان از این قرار است که شخصیتی به نام مینا که دوست نزدیک مریم خانی است، یک روز با صدای آشفته و هراسان به مریم راوی داستان زنگ میزند. مینا خواهان ملاقات حضوری است و از پشت تلفن چیزی نمیگوید. ملاقات رخ میدهد و یکدیگر را میبینند. مینا به تازگی برادرش را از دست داده و بسیار غمگین است، آنقدر ماتمزده و افسرده شده که گویی زندگیاش به انتها رسیده و هیچ پرتوی امید و نوری در درونش باقی نمانده. مینا به خانه مریم میآید و تمام داستان را برای او تعریف میکند. از دورانی میگوید که دیگر همسرش، علی، برایش جذابیتی نداشت و چگونه سلسله اتفاقاتی باعث شد تا از پشت تلفن و با شنیدن صدای یک مرد پس از مدتها شوری عجیب در درون خود احساس کند، هیجانی که در زندگی معمولی زناشوییاش از میان رفته بود!
حالا چه شد که اصلاً مینا به این مرد زنگ زد؟ مینا به یک شوک در زندگی احتیاج داشت. نمیتوانست از علی جدا شود، در واقع نمیخواست با طلاق قانونی احساس سرافکندگی را به فرزندانش منتقل کند، پس در عوض تصمیم گرفت یک سفر را تجربه کند. وقتی ویزای ایتالیا ریجکت شد، تصمیم گرفت روشهای دیگری را امتحان کند که طی یک مکالمه با دوستان همسرش، متوجه سفر غیرقانونی به ترکیه شد. مردی آن سوی مرزها حضور داشت که قرار بود برای رفتن از ایران و اقامت به مینا کمک کند. وقتی او به مرد زنگ میزند، با شنیدن صدایی مردانه و جذاب، تمام وجودش شیدا میشود و خودش را گم میکند. اما این تازه شروع داستانی است که به از بین رفتن تمام امیدها و آرزوهای مینا ختم میشود. داستانی که حتی خودش هم در آغاز شروع سفرش اصلا تصورش را نمیکرد!
میتوان گفت رمان رویای استانبول از آن دسته آثاری است که داستان آشنایی برای مخاطبان ایرانی دارد. از آنجایی که دغدغهی مهاجرت و مصائب آن یکی از مشکلات اصلی زندگی بسیاری از ایرانیان است، کتاب رویای استانبول میتواند لذت یا حتی غم متقاوتی برای مخاطبان داشته باشد. آدمهایی که با رویاهای زیبا و هیجانانگیز رهسپار سفری میشوند که حتی زندگی خوب یا معمولی گذشتهشان را نیز از بین میبرد. رویای مهاجرت گاهی باعث میشود افراد تن به کارهای بدهند که در ادامه برایشان گران تمام خواهد شد. به همین روی، میتوان گفت شاید کتاب رویای استانبول حتی اثری آگاهیبخش است و چشمان مخاطب را بر مشکلات و اشتباهاتی باز میکند که ممکن است در مسیر پیشرو با آنها مواجه شود.
کتاب رویای استانبول از نوشتار و نثر مناسبی برخوردار است و میتواند مخاطب را به خود جذب کند. وقتی یک نویسنده تصمیم میگیرد براساس یک رخداد واقعی یا شخص حقیقی رمان بنویسد، با چالشهای گوناگونی روبهرو میشود. یکی از این چالشها در این مورد نهفته که نویسنده باید یک رخداد عینی و خام را به زبان ادبیات و نثری جذبکننده تبدیل کند. باید گفت که مریم خانی از پس این چالشها به خوبی برآمده و اثری را به مخاطب عرضه کرده که هم از عناصر داستانی بهدرستی استفاده کرده و هم مخاطب را با دغدغهها و نمودهای مشکلات زیست اجتماعی و بحرانهای درونی مواجه میکند. مریم خانی در پرداختن به جزئیات و ایجاد همذاتپنداری نیز موفق بوده و تمام این ویژگیها باعث شده تا با رمان تأثیرگذاری روبهرو باشیم. کتاب رویای استانبول نوشتهی مریم خانی توسط انتشارات پژوهش اخوت منتشر شده است.
کتاب رویای استانبول برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این کتاب به کسانی که به رمانها و داستانهای واقعی ایرانی با زمینهی اجتماعی علاقه دارند پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب رویای استانبول میخوانیم
واقعاً ترسیده بودم. اصلاً فکرش را هم نمیکردم توی چنین شرایطی گیر بیفتیم. امیر خیلی ما را امیدوار کرده بود. من صددرصد خودم را در اروپا میدیدم. تمام رؤیاهایم نابود شده بودند. یاس داروهایم را داد خوردم و روی نیمکت دراز کشیدم و اتّفاقات را توی ذهنم مرور میکردم که درب باز شد و به من و یاس اشاره کردند. ما هم بدون اراده دنبال افسرها به راه افتادیم. دوباره سوار ون شدیم و برگشتیم داخل اتاقی که در ساختمان فرودگاه بود. هر دو روی صندلیهای سهنفره دراز کشیدیم و من فکر میکنم یک ساعتی خوابیدم. با صدای بازشدن درب، سراسیمه بلند شدیم و نشستیم. افسر به لاتین به یاس گفت: با او برویم.
دوباره سوار ون شدیم و راه افتادیم. چهل دقیقهای در راه بودیم. ترافیک اذیّتم میکرد. دوتا افسر ما را همراهی میکردند. جلوی دادگاه پیاده شدیم و رفتیم به طرف ساختمان. افسر مدارک ما را برد تحویل قاضی داد. در این بین آقایی آمد سمت ما و خودش را «ودی» معرّفی کرد و گفت:
- از طرف امیر آمدهام و وکیل شما هستم.
بدجور خودم را باختم، فقط گریه کردم. اگر قاضی برایمان زندان میبرید میخواستم با یک دختر جوان توی زندان چه کار کنم. یاس خونسردتر از من بود. ودی یک تیپ معمولی داشت. به او نمیآمد وکیل باشد. یک تیشرت و یک جفت صندل پوشیده بود. اصلاً قیافهاش به وکلا نمیخورد. اکثر وکلای ایران که با آنان برخورد کرده بودم، مرتّب و اتوکشیده و تمیز بودند؛ ولی ودی با آن صندل که پر از خاک بود و تیشرت و شلواری هم که پوشیده بود یک چیز خیلی معمولی بود، امید نداشتم بتواند کاری برایمان بکند، بیشتر گریه کردم. رفت پایین و با دو عدد ساندویچ آمد و داد دستمان تا بخوریم. گوشی را داد به من و گفت یک خانم پشت خط است و فارسی حرف میزد. خیلی خوشحال شدم. گفت: ساندویچها را امیر فرستاده تا بخورید و نگران نباشید ودی دنبال کارتان است.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب رویای استانبول |
نویسنده | مریم خانی |
ناشر چاپی | انتشارات پژوهش اخوت |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 180 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6615-81-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان واقعی ایرانی |